فرماندهای که نحوه شهادتش نگذاشت شرمنده شود!

جهان/ شهيد عليرضا عاصمي جوان هفده سالهاي که يک هفته پس از جنگ، به جبهه رفت، يک روز دوره کلاسيکي جنگ نديد، حتي او را به لحاظ سن کم، به جبهه اعزام نميکردند و او با ترفندهايي خود را به خيل کربلائيان رساند.
آن روزها در خطوط مرزي
وقتي به ميدان مين برخورد ميکند، هيچ اطلاعاتي ندارد و بايد او معبري در دل ميدان فهم خود بزند. بدنبال کسب علم تخريب ميرود. همين پيدايش حس کنجکاوي شروع کارش در رشته "تخريب" شد و اين جوان تازه وارد، در دل جنگ رشد کرد، تجربه کسب کرد و مدتي بعد فرمانده واحد تخريب قرارگاه خاتم الانبياء و تيپ ويژه پاسداران شد و حالا فرماندهاي قدر شده بود، که عمليات برون مرزي "کرکوک" را طراحي و اجرا ميکند. آنقدر باهوش بود، که راکتهاي عمل نکرده هواپيماها را خنثي ميکرد و عاقبت يکي از همانها "علـي" را آسماني کرد.
روز ۱۳ دي ماه سال ۱۳۶۵ خط پايـان او در زميـن و شروع حيات جاويدانش شد.اگه بچههاي تخريب، بدستور عليرضا، رفتن و مظلومانه دست و پاهاشون قطع شد؟! و اگه شهداي تخريب تيکه تيکه شدن! پودر شدن! عليرضا عاصمي رکورد همه اونا رو زد! فکرش را بکنيد، کنار يه راکت هواپيما، تو عمق ۴متري زمين، چسبيده به راکت! يکهو منفجر بشه؛ عاصمي، بخار شد.
خدا خواست فرمانده پيش نيروهايش شرمنده نباشد.
عجب دانشگاهي بود، جبهه!
حتي در نحوه شهادت هم استـاد و فرمانـده بودند.
*فرمانده تخريب لشکر۴۳ امام علي