سرمایهگذاری در بازار طلا بهتر است یا بورس؟

انصاف نيوز/ شايد براي خيلي از کساني که از ترس تورم و از دست دادن ارزش پولشان تصميم به سرمايهگذاري گرفتهاند، پاسخ به اين سوال که «بازار بورس يا طلا کدام يک بازار بهتري براي سرمايهگذاري است» مهم باشد.
بازار بورس با اقبال بيسابقهاي که در چند ماه اخير با آن روبرو بوده توانسته تا حدي رضايت سرمايهگذاران را جلب کند و سوددهي بالايي داشته باشد. از طرف ديگر طلا با توجه به شيوع بيماري کرونا، رکورد قيمت جهاني خود را در طول تاريخ قيمتهاي جهاني طلا شکست و به بالاتر از دوهزار دلار رسيد تا سرمايهگذاران در اين بخش نيز از سود حاصله راضي باشند. اما هردوي اين بازارها با ريسک همراه هستند و خطر ضرر کردن براي سرمايهگذاران وجود دارد.
به سراغ محمد کشتيآراي، رييس اتحاديهي طلا و جواهر و بهنام ملکي، اقتصاددان، استاد دانشگاه و معاون سابق بنياد ملي نخبگان رياست جمهوري رفتيم تا به اين سوال پاسخ دهند که سرمايهگذاري در بازارهاي بورس و طلا چه معايب و مزايايي دارد؟
نمودار زير مقايسهي شاخص بورس، طلا و دلار از سال گذشته تاکنون است. خط آبي مربوط به بازار بورس، خط بنفش مربوط به بازار طلا و سکه و خط نارانجي مربوط به بازار ارز است.
کشتيآراي: افراد سنتي بيشتر به بازار طلا تمايل دارند
محمد کشتيآراي، رييس اتحاديه طلا و جواهر در اين مورد به انصاف نيوز گفت: «سرمايهگذاري در طلا ريسک است، در يک مقطع ممکن است افزايش داشته باشد و در يک مقطع کاهش داشته باشد، بنابراين قابل محاسبه و رهگيري نيست که سرمايهگذاري در طلا تا چه حد ميتواند خوب باشد. در وضعيت فعلي با توجه به بيماري کرونا قيمت جهاني طلا تحت تاثير قرار گرفته و قيمت طلا به يک رقم بيسابقه رسيده که تا به حال در تاريخ قيمت جهاني طلا چنين رقمي سابقه نداشته، اين يک اتفاق است و ممکن است در آيندهاي نزديک اقتصاد جهاني تغيير کند و طبيعتا وقتي تغيير کند قيمتها دستخوش تغيير خواهد شد.
بنابراين در مورد طلا چون عوامل اقتصادي دخيل در قيمت طلا، قيمت ارز و قيمت جهاني طلا است به هيچ عنوان قابل پيشبيني نيست، يعني نميشود پيشبيني کرد که قيمت ارز دز چند روز آينده افزايش پيدا ميکند يا کاهش. قيمت جهاني هم همينطور، قيمت جهاني طلا تحت تاثير عوامل اقتصادي است، ممکن است يک اتفاق سياسي باعث شود که قيمت جهاني طلا افزايش پيدا کند. بنابراين قابل پيشبيني نيست ولي در مجموع سرمايهگذاري روي طلا از نظر اقتصادي باصرفه است چراکه پول کساني که سرمايهگذاري ميکنند از تورم مصون است.»
وي در مورد علاقهمندان به بازار بورس و بازار طلا گفت: «کساني که وارد بورس ميشوند و در آن سرمايهگذاري ميکنند کساني هستند که در اين کار حرفهاي هستند و با ساز و کار بورس آشنايي دارند. طيف سني جوانتر بورس را ميپسندند، چراکه هم شفافيت دارد و هم سازوکار آن بر اساس معادلات رياضي است. افراد سنتي و مسنتر به هيچ عنوان با بورس آشنايي ندارند و ترجيح ميدهند در بازار فيزيکي داد و ستد کنند، يعني حاضر است سرمايهاش را تبديل به سکه يا طلا کند اما حاضر نيست به بورس برود.»
کشتيآراي در پايان در پاسخ به اينکه آيا براي طيف سنتي ورود به بازار طلا بهتر است يا خير گفت: «نميشود گفت بهتر است يا بدتر. الان مردم با اطلاعاتي که دارند و رسانههايي که در اختيارشان است، خودشان تصميم ميگيرند، يعني عامل بيروني باعث نميشود که به بازار فيزيکي يا سنتي سوق پيدا کنند، خودشان تصميم ميگيرند چه کار کنند.»
ملکي: بازار ايران نياز به شفافيت دارد
بهنام ملکي دربارهي مقايسهي بازار بورس و طلا به انصاف نيوز گفت: «اگر بازار بورس شفاف باشد، شرکتها اطلاعات درست و واقعي منتشر کنند، مديران عامل و پرسنل شرکتهاي بورسي که اطلاعات صحيح منتشر مي کنند از طرف دولت و جامعه مورد حمايت و تشويق قرار بگيرند، جلوي رشدهاي بادکنکي کاذب و حبابي گرفته شود، طبيعتا بازار بورس بهترين و پرمنفعتترين فضا براي حمايت از توليد و منافع ملي يک کشور است.
البته از ديد فردي موضوع سودمندي بازارها ميتواند متفاوت باشد با اين حال آمارها بيانگر اين است که در يک سال و نيم گذشته بازار بورس پرسودترين بازار در ايران، به استثناي هفتهي قبل بود، چون هفتهي گذشته بازار بورس کمي نزول و اصلان داشت، قيمت جهاني طلا هم بالا رفته در داخل هم شاهد نوسان در قيمت ارز بوديم، باعث شد بازده قيمت طلا در هفتهي گذشته از بازده بازار بورس فراتر برود اما در مجموع در دوسال گذشته بالاترين سودهي در ميان بازارهاي بورس ارز طلا مسکن و بانک در ايران متعلق به بورس بوده و بعد از آن طلا و ارز بالاترين سود را داشتند. از اول سال ۹۹ تا کنون همانند سال ۹۸ رشد بازار بورس از شتاب بالا برخوردار بوده است.
بخشي از شرکتها حباب دارند، رسانهها بايد تلاش کنند تا اين حبابها را معرفي کنند. بخشي از سهامها هم با توجه به افزايش لجام گسيختهي قيمتها، کمارزش شدن پول ملي و تورمهاي سنگين طبيعي است که انتظار افزايش قيمت داشته باشند بنابراين بخشي از سهام قيمتهايشان واقعي است. سهام شرکتي که سالهاي گذشته سوددهي خوبي داشته و اطلاعات منتشر شده توسط مديران درست بوده و سود را يا به سهامداران پرداخت کرده يا صرف افزايش سرمايه کردهاند و قيمت معقولي هم دارند و ۱۰ يا ۲۰ درصد سوددهي ساليانه دارند، خب اين شرکت نمي تواند حبابي باشد اما شرکتي که سود ساليانه آن ۱-۲ درصد ارزش سهام باشد به نظر ميرسد که حبابي رشد کرده يا اينکه مديران آن اطلاعات رانتي را از چشم مردم پنهان کرده اند تا به وقت مناسب اطرافيانشان اين سهام را خريداري و درآمد بادآورده از جيب ملت کسب کنند، براي مثال صاحبان رانتها اطلاعاتي دارند که ارزش اين سهام بالاتر از قيمت کنوني است و خودشان يا نزديکانشان سهام را ميخرند سوددهي آن را پنهان ميکنند. اگر اينگونه نباشد حتما سهام آن شرکت حبابي است و خريداران نهايي متضرر ميشوند.»
وي در مورد نگرانيها در بازار طلا افزود: «در بازار طلا هم نگراني وجود دارد. گر وقتيکه تا وقتي بيماري کرونا ادامه دارد، در بازار طلا هم سوددهي وجود دارد، الان خيلي از سرمايهها هم به سمت بازار طلا رفتهاند اما نگراني از اين جهت است که اگر اين ويروس ماندگار شود بايد انتظار داشته باشيم که قيمت طلا که الان تا کمتر از ۱۹۸۰ دلار رفته تا نصف کاهش پيدا کند. اگر بازارهاي اقتصادي فعال شوند، قيمت جهاني طلا به شدت سقوط پيدا ميکند در بازار داخلي هم همانقدر و شايد با شتاب کمي بيشتر سقوط کند.»
اين اقتصاددان دربارهي فعاليتهايي مثل خريد ارز توضيح داد: «با کاهش ارزش پول ملي و نابسامان بودن وضعيت اقتصادي به دليل موانع توليد داخلي و تحريمهاي خارجي، توليد با چالشهاي جدي مواجه شده و فعاليتهاي سوداگرانه سود بيشتري دريافت مي کنند و پول و سرمايه به سمت اين فعاليتها حرکت ميکند. بايد تدابيري انديشيده شود که پولها به سمت توليد و سرمايهگذاري مولد و مدرن بروند. اگر منابع حامي توليد مولد و مدرن باشند منابع بانکي و … توليد را رونق دهند، ميتوانيم اميدوار باشيم که تورم هم کاهش پيدا کند و التهاب قيمتها کم شود، در کنار آن بايد مشکلات خارجي هم حل شود . ما الان درگير تحريمهاي سنگيني هستيم، بايد استراتژي ما درست باشد و با جهان تعامل برابر داشته باشيم. گفته ميشود که روسيه و چين با ايران متحد هستند، اگر اينطور است بايد بيشتر روي اين مسئله برنامهريزي شود. پرسش هايي بي پاسخ وجود دارد که چرا اينها حاضر نيستند مراودات اقتصادي ما با اينها از طريق سيستم بانکي انجام شود؟»
پيشنهادي براي عبور از وضعيت نابسامان اقتصادي
وي در ادامه افزود: «سرمايه از بازارهاي سوداگرانه بايد به سمت توليد برود، اگر بازار بورس به توليد وصل شود -که مواقعي اين اينطور است و گاهي هم اينطور نيست- تاثيرگذار خواهد بود. درست است که الان کمي بورس ما عمق پيدا کرده و ۳۰- ۴۰ ميليون کد دارد و ۶ميليون سهامدار فعال داريم اين اقدام مثبت و خوبي است اما اين پولها لغزان هستند و خيليها دل نگران هستند و ممکن است که يک دفعه پول خود را از بورس بيرون بکشند، اگر اين اتفاق بيافتد قطعا بورس شکست ميخورد. اقدامي که الان ضروري است و بايد به طور فوري انجام شود شفافسازي است، شفافترين بازار ايران يعني بورس نياز به شفافيت دارد، مديران شرکتهاي بورسي که اطلاعات سالم منتشر کردند بايد تشويق شوند و مديران شرکتهاي بورسي که اطلاعات ناسالم منتشر کردند بايد ضمن معرفي به افکار عمومي نوعي مجازات و تنبيه شوند. بازار بورس زمين تمرين دموکراسي اقتصادي است يکي از امتيازات بورس اين بود که معلوم شد که چه مديران و کساني درستکار هستند و تاکنون منافع زيادي به سهامداران رساندهاند در مقابل چهکساني کتمانکاري ميکنند و همهي اين منافع را به نزديکان خود رساندند. اين باعث ميشود که زيان براي مردم و سود براي افراد محدودي باشد. بايد کاري کنيم که منافع موجود بين همگان در شرايط مساوي تقسيم شود.»
ملکي همچنين پيشنهادي براي عبور از وضعيت نابسامان اقتصادي داشت و توضيح داد: «هم بايد جلوي رشد حبابي و کاذب بورس گرفته شود و هم بايد امنيت براي توسعه و گسترش بورس به وجود آيد. شرکتهاي بورسي به جاي افزايش حقوق و امتيازات ديگر بخشي از سهام خود را به نام پرسنل خود انتقال دهند ، اجراي اين پيشنهاد باعث ميشود که شرکتهاي ما کارامد و پويا شوند. مدير يا کارگر يک شرکت اگر سهام داشته باشد بيشتر دل به کار ميدهد،انگيزش پيدا مي کند ميداند که اگر اين شرکت ارزشمندتر شود قيمت سهام او بالا ميرود او هم سود برده و اگر پايين بيايد ضرر کرده است. اين يک فاجعه است که بخشي از سهام شرکتها در درجهي اول بين مديران و کارگران و پرسنل همان شرکتها توزيع نميشود. اگر ۳۰ درصد سهام شرکتهاي بورسي به خود پرسنل و کارکنان و مديران همان مجموعه واگذار شود و به جاي امتيازات ديگر سهام بگيرند، بزرگترين خدمت به اقتصاد ملي صورت مي گيرد . اگر ميخواهيم جلوي تورم بيکاري کاهش ارزش پول ملي …و مصائب بيشمار اقتصادي اقتصادي را بگيريم و از آيندهي دلهرهآور جلوگيري کنيم، اين طرح را اجرا کنيم. اگر کارکنان سهام داشته باشند با انگيزه تمام مشارکت بيشتري ميکنند و به نوعي جلوي سقوط و ورشکستگي را ميگيرند.
يکي از مصيبتهاي اقتصاد ايران اين است که سيستم دستمزدي است نه کارمزدي، اينطور نيست که شخصي بيشتر کار کند و مزد بيشتري بگيرد، من يکي از بهترين مهندسين اسبق ايرانخودرو را ميشناسم که الان در بخش کنترل کيفيت بوئينگ آمريکا مسئوليت گرفته است. يکي از حرفهاي ايشان اين بود که چرا من که اينهمه بازدهي دارم بايد همان حقوقي ودستمزدي را بگيرم که يک نفر ديگر که بازدهي ندارد ميگيرد؟ اين فاجعه است که ما نيروهاي کيفي و شايسته خود را از دست دهيم. مهمترين علت اين است که اينها را مشارکت ندادهايم و ذينفعشان نکرديم.
اگر ميخواهيم در آينده حباب بورس نترکد و منجر به فاجعه نشود، کارکنان را ذينفع کنيم، اگر احساس کنند که در سود و زيان شريک هستند، تحولات را طوري رقم ميزنند که مديران سالمتر و کارامدتري روي کار بيايند و با آنها همکاري بيشتري داشته باشند. اگر اين فضاي اعتماد در نظام توليدي ما به وجود بيايد و سرمايهي اجتماعي ارتقا پيدا کند و در کنار آن نظام سياسي با گذشت و سعه صدر يک سري کارها را انجام دهد، ميتوانيم اميدوار باشيم که با مشارکت عمومي بر اين چالشها و مشکلات سنگين کنوني فائق بياييم.»