موسيقي ما/ نشست خبري کنسرت «حسين زمان» صبح روز دوشنبه بيست و چهارم تيرماه در برج ميلاد تهران برگزار شد. اين خواننده باسابقه قرار است پس از هفده سال ممنوعيت از فعاليتهاي هنري روز سوم مرداد به همت موسسه فرهنگي هنري «نواي باران» در برج ميلاد تهران با ارکستري به رهبري «صابر جعفري» روي صحنه برود. در اين برنامه قرار است ارکستري سي نفره متشکل از نوازندگان باسابقه و جوان حضور داشته باشند که در دو سکشن پاپ و کلاسيک خواهد بود. اجراي زنده حسين زمان در حالي برگزار خواهد شد که اين خواننده از سال گذشته موفق به برنامهريزي براي کنسرتش شد و قطعاتي را هم از آن زمان منتشر کرد.
اين نشست با حضور حسين زمان، صابر جعفري (رهبر ارکستر حسين زمان)، بهنام وليزاده (نماينده شرکت تماس و سرمايهگذار کنسرت) و پوريا مطلبي (مدير شرکت نواي باران) برگزار شد. حسين زمان در ابتداي اين نشست راجع به موضوع هفده سال ممنوعيت از فعاليتهاي هنري گفت:«دليل اينکه چرا به مدت هفده سال نتوانستم فعاليتي داشته باشم براي خودم هم واضح و روشن نبود اما هميشه از مراجع ذيربط سوال ميکردم و مسئولين وزارت ارشاد گفتند به ما دستور داده شده که بنده فعاليتي نداشته باشم. هميشه حق خودم ميدانستم که موسيقي کار کنم چون من از جمله کساني بودم که به همراه دوستانم موسيقي پاپ پس از انقلاب را زنده کرديم. حدود يک سال و نيم پيش آقاي علي ترابي که مديرکل دفتر موسيقي وزارت ارشاد بودند از من دعوت و درخواست کردند تا دوباره در عرصه موسيقي فعاليت داشته باشم. به من گفتند چند سينگلترک هم توليد کنم و درخواست مجوز کنسرت هم بدهم اما در مسير اخذ مجوز کنسرت هم دوباره مشکلاتي پيش آمد. تا اينکه در زمان مديريت آقاي «اللهياري» به من اعلام شد که ميتوانم کنسرت برگزار کنم. خوشبختانه تا امروز مجوزهاي قانوني را در رابطه با کنسرت دريافت کردهام و اميدوارم تا روز برگزاري کنسرت، مشکلي وجود نداشته باشد.»
حسين زمان سپس درباره اوضاع کنوني موسيقي و وظايف خود گفت:«وقتي که سال 75 موسيقي پاپ را به صورت حرفهاي شروع کردم اعتقاد داشتم که اين سبک، نياز جامعه و جوانان است و نميتوان مردم را از آن محروم کرد. در دهه هفتاد اين ژانر موسيقي فرصت ابراز نداشت اما من به همراه دوستاني نظير آقايان خشايار اعتمادي، محمد اصفهاني، عليرضا عصار، قاسم افشار و به فاصله کوتاهي شادمهر عقيلي و ساير دوستان تلاش کرديم اين نوع موسيقي به بهترين شکل به جوانان ارائه شود. در آن زمان آلبومهاي موسيقي پاپ به تيراژهايي دست پيدا کردند که ديگر هرگز تکرار نشد. متأسفانه پس از دهه هفتاد فضا عوض شد و موسيقي به دست کساني افتاد که بيشتر به فکر تجارت موسيقي بودند.»
او سپس در ادامه اين بحث اعلام کرد:«همه چيز از دست ما خارج شد و موسيقي دست کساني افتاد که بيشتر دنبال تجارت بودند و پول داشتند و دلشان براي موسيقي نميسوخت. من معتقدم حالا که چنين اتفاقاتي افتاده و اتفاقاً مخاطباني هم دارد اين فرهنگ جامعه ماست که پذيراي اين گونه آثار موسيقايي است که بيشتر جنبه تجاري دارد. ما بايد براي کساني که کارهاي خوب انجام ميدهند بها بدهيم. اجازه بدهيم همه فعاليتها در شکل عادلانه خود انجام پذيرد. اين عدالت اگر انجام شود و مردم با موسيقي خوب آشنايي بيشتري پيدا کنند قطعاً ميتوانند موسيقي خوب از بد را تشخيص دهند.»
اين خواننده سپس انتقاداتي هم نسبت به صدا و سيما داشت و گفت:«اگر رسانهها تلاش کنند ميتوانند موسيقي خوب را عرضه کنند. کاري که اين روزها صدا و سيما انجام نميدهد در حالي که ميتوانند با پخش موسيقيهاي خوب و فرهنگسازي کاري کنند که آگاهي مردم بالا برود و فضاي امروز موسيقي دگرگون شود. اکنون من آبرويم را وسط گذاشتهام و خطر کردهام. من در حد خودم تلاش ميکنم موسيقي خوب ارائه کنم. در سوم مرداد هم ميگويم که موسيقي پاپ هم ميتواند مبتني بر ارزشهاي هنري باشد. البته اگر مردم دوست داشته باشند کارم را ادامه ميدهم اما اگر مردم دوست نداشته باشند قطعاً من هم ميروم گوشه اي مينشينم تا وقتي دوباره فضاي کار مهيا شود و دوباره به صحنه بازگردم. من معتقدم به زور نميتوانم مردم را وادار به شنيدن موسيقيام کنم و فقط تلاش ميکنم موسيقي خوبي را ارائه دهم که مردم راضي باشند. اين را هم بگويم من به هيچ وجه خودم را مطابق با آنچه در موسيقي پاپ ايران ميگذرد تغيير نخواهم داد. به دليل اينکه آنچه در بازار موسيقي پاپ ميگذرد خوب نيست.»
اين خواننده در ادامه راجع به جزئيات ارکستر و احتمال ريزش مخاطب به دليل بهرهگيري از چنين سازبندي و همچنين بهرهگيري از موسيقي الکترونيک گفت:«کيفيت براي من مهم است و مردم در سالن بايد طعم موسيقي را بچشند. نميخواهم بگويم موسيقي الکترونيک خوب نيست و در دنيا موسيقي الکترونيک فاخر هم هست. اما دوست دارم که مردم بتوانند نوازندهها را روي صحنه ببينند. نوازندههايي که خصوصاً صدا و سيما ارزش و اعتبارشان را حفظ نکردند و طي اين سالها مردم نتوانستند آنها را ببينند يا از پشت گلدان ديدند! در حالي که ارزش نوازندهها کمتر از خوانندهها نيست و بخش اصلي و جدي هر کنسرت هستند. بر فرض محال اگر چنين ارکستري باعث ريزش مخاطب من شود باز هم چنين ارکستري را روي صحنه خواهم برد چرا که براي من ارزش محسوب ميشود.»
در اين بخش صابري جعفري که وظيفه رهبري ارکستر حسين زمان را بر عهده دارد هم گفت:«در ارکستر ما جمعي از نوازندگان با تجربه نظير بابک رياحيپور، حسين شريفي و حسن فراهاني با ما همکاري دارند. جواناني هم در ارکستر داريم که حضورشان به خواسته آقاي زمان بود و تمايل داشتند نوازندگان خوبي که کمتر فرصت ديده شدن داشتند در اين برنامه همراه ما باشند و به عنوان مثال نوازنده درامز ارکستر متولد سال هشتاد است. ما هم از آبان سال گذشته تا امروز تمرين کرديم و به انتظار مجوز بوديم. درباره اوضاع موسيقي امروز هم واژه مبتذل تعريف خوبي است ولي ما نميخواهيم با رودخانه همراه باشيم.»
حسين زمان درباره جزئيات رپرتوار خود هم به اين نکات اشاره کرد:«من هفده سال از صحنه دور بودم و تصميم گرفتم براي اين کنسرت طيف وسيعي از کارها را اجرا کنم. چند اثر از آلبومهاي اول دارم که اجرا ميشود. چند اثر از رپرتوار براي دورهاي است که در فرغت خواندم ولي اجرا نشدند. سه قطعه هم به نامهاي دوراهي، گريههاي بعد تو و برادرجان داريم که براي اولين بار قرار است در اين کنسرت شنيده شوند. قطعه برادرجان مضموني اجتماعي دارد که ترانه آن سروده «علي اکبر ياغيتبار» است و با همراهي نوازندگي پيانو «محمدرضا چراغعلي» و ترومپت حسن فراهاني اجرا ميکنيم. اين اثر درددلي آشنا با بغضهاي امروز است و به کسي هم هديه نشده است.»
اين خواننده در ادامه راجع به شناخت مخاطبان جوانتر از او و کارهايش گفت:«اين فاصله زماني هفده ساله قطعاً تأثير ميگذارد و قشر جوان شايد من را نشناسند يا فقط اسمم را شنيده باشند. اما اگر داد بزنيد قطعاً خيليها صدايتان را ميشنوند و من هم آمدهام که فرياد بزنم. اگر صداي من به گوش جوانان برسد قطعاً جذب ميشوند.»
حسين زمان سپس درباره محتواي کارهايي که قرار است از اين به بعد توليد کند هم گفت:«موسيقي من کلاممحور است و دوست دارم که ترانههايم را گوش ميکند چيزي هم کسب کند. من مخالف کارهاي شادکننده نيستم اما هر کار شايد يا اجتماعي يا عاشقانه بايد پيامي داشته باشد. ممکن است اين نوع موسيقي مخاطب کمتري داشته باشد اما من در همان سبک و سياق گذشته خودم کارهاي جديدم را هم توليد ميکنم چون به آن اعتقاد دارم ولي از تکنيکهاي جديد استفاده ميکنم. سعي ميکنم مطابق علايق مخاطبان رفتار کنم اما نه تا حدي که از چارچوبها خارج شوم.»
حسين زمان در بخش ديگري از صحبتهايش همچنين نقدي هم به صدا و سيما داشت و گفت:«در حال حاضر اعتقادي به صدا و سيما ندارم و اگر بر فرض محال از من بخواهند هم به صدا و سيما نخواهم رفت.»
حسين زمان در بخش پاياني اين نشست صحبتهاي جالبي هم درباره تفکراتش و همچنين اتهامات سياسي که به او نسبت داده ميشد بيان کرد:«من هماني هستم که هفده سال پيش بودم و تفکراتم هيچ تغييري نکرده است. به نظر من هنر يعني بيان تمامي واقعيتهاي زندگي و هنرمند بايد اين واقعيتها را به زيبايي بيان کند. يکي از دلايل اينکه هفده سال نبودم اين بود که ميگفتند فقط بخوان و حرف نزن. اما من نميتوانستم و به اين دليل هفده سال حضور نداشتم. يک مدت اين اتهام را به من ميزدند که سياسي هستم ولي من هيچگونه وابستگي به هيچ حزب و گروه و دستهاي ندارم و براساس تعريفي که کردم، مستقل هستم. من اهل سياسيبازي يا سياسيکاري نيستم چون روي هنرم تأثير ميگذارد و اگر چنين روندي را بلد بودم اين همه سال دور نميماندم.»
زمان درباره اين بحث که آيا صدور مجوز براي او ارتباطي به انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي هم دارد چنين ديدگاهي داشت:«من تلاشم را براي حضور دوباره در موسيقي انجام دادم و اتفاقاً اين حضور دوباره با سوم مرداد 1398 مقارن شد. ما در کشوري زندگي ميکنيم که موج سواري در آن زياد است. پشت صدور مجوز براي من انگيزهاي نبود اما اگر بعداً استفادهاي شود نميدانم. اگر از اسم من براي انتخابات استفاده کنند قطعاً موضعگيري خواهم داشت چون خودم را وامدار هيچ حزب و گروهي نميدانم از سال 76 به اين طرف هيچ گام مثبتي براي من برداشته نشده است و در هيچ دولتي نتوانستم حق خودم را بگيرم.»
حسين زمان در پاسخ به اين سوال که چرا طي اين سالها از ايران خارج نشده است گفت:«اوايل سال 57 و همزمان با تحصيل در دانشگاه صنعتي اصفهان توسط ساواک دستگير شدم ولي بعداً براي ادامه تحصيل به آمريکا رفتم و اتفاقاً در کالجي که درس ميخواندم اوضاع خوبي داشتم ولي برگشتم و به جبهه هم رفتم. در اين سالها پيشنهادهايي شد که ميتوانست من را قلقلک بدهد ولي عشق به ايران در خون من است. عليرغم اينکه فرصتش را داشتم ولي هيچ وقت تمايل نداشتم از ايران بروم.»
او نهايتاً راجع به بحث اجراي موسيقي خياباني که قبلاً مطرح کرده بود هم به اين نکات اشاره کرد:«از اينکه قيمت بليت کنسرتها اينقدر بالا است آزرده خاطر هستم ولي هزينهها آنقدر زياد است که کسي اگر بخواهد با قيمت بليت کمتر هم کنسرت برگزار کند، شدني نيست. يک راننده تاکسي يا يک کارگر کارخانه به من پيام ميدهند که ما دوست داريم به کنسرت شما بيايم ولي توانايي خريد بليت نداريم. از دولت درخواست ميکنم براي خاطر اين عزيزان هم که شده تلاش کنند تا هزينهها کاهش پيدا کند. مثلاً در سالني مثل همين برج ميلاد اگر گروهي حاضر بدون بدون دستمزد اجرايي برگزار کند شرايطي فراهم شود که با هزينههاي پايينتر بتوانيم اجرا داشته باشيم و قيمت بليتها کاهش پيدا کند. با همين گروه سي نفره که الان داريم هم حاضر هستيم هر چند شب که اجازه دهند بدون دريافت يک ريال دستمزد، برنامه برگزار کنيم.»
پوريا مطلبي، مدير شرکت نواي باران، هم در بخشي از اين نشست خبري درباره جزئيات همکاري با حسين زمان گفت:«زماني که سنم کمتر بود کارهاي آقاي حسين زمان را پيگيري ميکردم. من خودم اوايل فکر ميکردم که ايشان از يادها رفتهاند اما ديديم که مخاطبان زيادي پيگير کنسرت هستند. از زمان آغاز پروژه برگزاري کنسرت ايشان مسئوليني که براي ديدار با آنها بايد مدتها وقت ميگرفتيم با ما تماس گرفتند و درخواست ديدار داشتند. اين ديدارها براي گرفتن عکس يادگاري يا شرط و شروط نبود اما خيلي از مديران جوانتر دليل کار نکردن آقاي زمان را نميدانستند ولي توانستم پيگيري حل مشکلات را انجام دهيم.»
بازار