خبرآنلاين/ پژمان تدين، آهنگساز قطعه «بنيآدم» تاکيد ميکند ترجمه شعر سعدي به زبان ايتاليايي به گونهاي که براي مردم آن کشور، قابل فهم و درک باشد، سختترين بخش توليد اين اثر بوده است.
روزهاي قرنطينه کرونايي، دوراني است که به اين زوديها از يادها نخواهد رفت. خاطرههاي تلخ و شيرين اين روزها، تا سالهاي سال بازگو و يادآور بحراني بزرگ خواهد شد که درد مشترک همه مردم جهان بود.
بسياري از هنرمندان در اين ميان، در نقش شکلدهنده حافظه تاريخي اين دوران عمل ميکنند؛ اين روزها، آثار هنري بسياري آفريده شدهاند که روح و احساس مردم را در بحران همهگيري ويروس کرونا نمايندگي ميکنند.
از جمله، چند روز پيش، قطعه «بنيآدم» بر اساس شعر معروف سعدي با صداي عليرضا قرباني و آهنگسازي پژمان تدين در فضاي مجازي پخش شد که مورد توجه بسياري قرار گرفت. اين آهنگ با همکاري نوازندگاني از کشورهاي کره جنوبي، آرژانتين، آلمان، استراليا، فرانسه، هند، اسپانيا، سنگال و آمريکا اجرا شده است. پژمان تدين در اين قطعه، ساز ديوان را مينوازد و عليرضا قرباني بخشِ فارسي ترانه را ميخواند. توني بونگارو و باربارا اِرامو، خوانندگان بخش ايتاليايي اين متن هستند که البته با همراهي گروه کُر ايتاليا، شعر سعدي را به فارسي هم ميخوانند.
پژمان تدين، نقاش و موسيقيدان ايراني، در سال ۱۳۵۶ در اصفهان متولد شد. او پس از آموختن نقاشي و نوازندگي از استادان ايراني، در سال ۱۳۸۱ به ايتاليا رفت و در آکادمي هنرهاي زيباي شهر فلورانس و سپس در شهر رم، به تحصيل در رشته نقاشي پرداخت و همچنين موسيقي قرون وسطي در اروپا را فرا گرفت.
اين هنرمند، نواختن سهتار را نزد کامران کيوان و بهروز همتي و ساز تار را از استاد محمدرضا لطفي فرا گرفت. او در اين سالها با هنرمندان و موسيقيدانهاي ايتاليايي مانندِ آندرا موريکونه، پتي براوو، ماسيمو رانيري و موني اواديو همکاري کرده است.
پژمان تدين تاکنون دهها نمايشگاه نقاشي و کنسرت موسيقي در بسياري از کشورها از جمله ايتاليا، فرانسه، آلمان، پرتغال، آمريکا، اسپانيا و... برگزار کرده است.
گفتوگوي ما با اين آهنگساز و نوازنده را به بهانه انتشار قطعه «بني آدم» با صداي عليرضا قرباني، بخوانيد.
در روزهايي که ايتاليا بهسختي درگير همهگيري کرونا بود، در کدام شهر اين کشور بوديد و چه ميکرديد؟
در شهر رم بودم و هستم. ايتاليا، نخستين کشور غربي و اروپايي بود که اين اپيدمي در آن رخ داد و چون آمادگي نداشت و چين هم آنگونه که شايد و بايد اطلاعات نميداد، به مردم از هر نظر به ويژه روحي خيلي سخت گذشت. اما خب، ايتالياييها مثل ايرانيها يک اخلاق خوبي دارند که تلاش ميکنند با مشکلات به روشي خاص مقابله کنند. مثلا براي دلگرمي هم، روي بالکنها ساز ميزدند. البته الان قرنطينه سادهتر شده و مغازهها و بعضي جاها باز شده است و مردم ميتوانند از خانه بيرون بيايند.
من در اين مدت، در خانه بودم و کمتر نقاشي ميکردم و بيشتر روي موسيقي تمرکز داشتم. هفت تا هشت کار را در دست داشتم و البته اين قرنطينه باعث شد با برنامههاي نرمافزاري موسيقي هم تجربهاندوزي کنم.
ايده ساخت «قطعه بنيآدم» از کجا آمد و چگونه همکاريتان با عليرضا قرباني شکل گرفت؟
ابتدا، من اين آهنگ را ساختم و خودم خواندم. اما بعد به اين فکر افتادم که چرا اين را ندهم به يک خواننده خوب ايراني. چند وقت پيش از اين، وقتي از ايران برميگشتم، بهطور اتفاقي در هواپيما با آقاي قرباني آشنا شده و ديده بودم خيلي آدمي با فرهنگ، با اخلاق و با منش و خوشبرخورد است. ايشان با ارکسترهاي زيادي کار کرده و در کشورهاي غربي هم اجراهاي بسياري داشته و براي همين بهترين خوانندهاي بود که ميتوانستم کار را با او مطرح کنم. خوشبختانه ايشان، کار را قبول کرد و بسيار هم زيبا خواندند.
تعاملي هم در شکلگيري نهايي قطعه با هم داشتيد؟
ايشان، خودشان آن قسمت آزاد کار را عوض کرد اما قسمتي که سازي است و همه باهم ميخوانند، همان بود که ميخواستم.
يک پيشنهاد خوبي هم آقاي قرباني دادند؛ اول من ميخواستم کاري باشد بين ايران و ايتاليا که ايشان گفت چرا اين کار را بزرگتر و جهانيتر نکنيم. من هم با کمک مرکزي تئاتري در پالرمو، اين پيشنهاد را کليد زدم.
اين تئاتر چه کمکي به شما کرد، مالي بود؟
در حدي کم بله. بايد بگويم همه نوازندگان و خوانندگان بدون چشمداشت مالي پاي کار آمدند و ميخواستند يک خاطره هنري از اين روزها بسازند. هزينه صرفشده فقط براي کارهاي فني و اديت فيلم بوده است. مديران تئاتر الان دارند اين کار را به صورت مجازي و روي سايتها منتشر ميکنند.
اول من ميخواستم اين قطعه، کاري باشد بين ايران و ايتاليا که آقاي قرباني گفت چرا اين کار را بزرگتر و جهانيتر نکنيم. من هم با کمک مرکزي تئاتري در پالرمو، اين پيشنهاد را کليد زدم
ممکن است روزي شاهد اجراي زنده اين قطعه هم باشيم؟
شايد بعدها آن تئاتر بخواهد اين نوازندگان را از سراسر جهان دعوت کند و اجراي زنده داشته باشند. البته بستگي به شرايط آينده و عملکرد اين ويروس هم دارد.
سه بيت معروف از سعدي را شما براي اين قطعه انتخاب کرديد. آيا سعدي و اين شعر در ايتاليا هم شناخته شده هستند؟
سعدي را ايتالياييها نميشناسند. بيشتر با مولوي آشنا هستند؛ در جهان هم همينطور است. کسي هم از اين شعر، چندان اطلاعي ندارد. شايد در محافل آکادميک و دانشگاهي بشناسند، اما در جامعه ايتاليا نه.
براي همين، ايده من اين بود که دو خواننده مطرح ايتاليايي را هم بياورم تا با خواندن آنها، مردم عادي هم، بهتر اين قطعه را بفهمند.
با اين خوانندهها و نوازندگان خارجي از قبل آشنا بوديد؟
بله. جمعآوري آنها کار خودم بود. اين همهسال که اينجا بودم و کنسرتهايي که اين ور و آنور ميدادم، باعث آشنايي من و آنها شده بود؛ با بعضي حتي رفيق بودم.
موزيکويديوي «بني آدم» با صداي «عليرضا قرباني» و همراهي خوانندگان ايتاليايي
کار چطور ضبط شد؟
براي بعضي خط نت فرستادم. بعضي هم گفتند که آهنگ را بفرستم. اين آهنگ، زمانش، کليکاش مشخص است. آنها با هدفون گوش و رويش ضبط ميکردند. خيلي ساده، با موبايل ضبط ميکردند. با همان موبايل هم فيلم ميگرفتند و ميفرستادند. من در خانه، با برنامه نرمافزاري که داشتم، اينها را سر هم و روي سيستم صدايياش کار کردم.
آقاي قرباني هم با کيفيت موبايل خواند و ضبط کرد و فيلم هم گرفت و برايم فرستاد. همه با تکنولوژي موبايل بود.
سازبندي و تنظيم از ابتدا همين بود که ميبينيم؟
من قبلش فکر کرده بودم همين سازها باشد. اما بعضي وقتها نوازنده يک ساز در دسترس نبود و من سازها را جابجا کردم. اما از همان اول نميخواستم قسمت ايرانياش بيشتر و قويتر باشد. آقاي قرباني هم موافق بود. من حتي از ساز ديوان استفاده کردم که صرفا ايراني نيست و در ترکيه و کردستان عراق و سوريه هم ميزنند. در اين قطعه، فقط و فقط، صداي آقاي قرباني صد درصد ايراني و کلاسيک ايراني است.
در کل، صدا دهي کار ايراني است، ريشههاي ايراني دارد اما سازها، جهاني يا از کشورهاي مختلف هستند. مثل ويلن که سازي جهاني است، ولي سازهاي ملي هندي و آفريقايي و اسپانيايي هم کنارش است.
قطعه، تمي ساده و گوشنواز دارد که به کار خيلي کمک کرده است. اين از کجا سرچشمه گرفت؟
اگر دقت کنيد، اول کار، يک تم سادهاي است که با ساز ديوان زده ميشود و تا آخر قطعه ادامه پيدا ميکند. اين تم و ملودي ساده و خيلي مينيمال، همان آغاز در ذهنام شکل گرفت. آقاي قرباني هم گفت سادگي تم را خيلي دوست دارد، چون در گوش ميماند و پيچيده نيست. عمدا چنين تمي را انتخاب کرديم. اين تم در خاطره ميماند. در اين کار به موسيقي پاپ نزديک شديم، البته قطعهاي که با سليقه و خوب اجرا شده است. زيبايياش در همين سادگي است.
بخشي از کار، خواندن شعر سعدي به ايتاليايي است. اين ترجمه چقدر به اصل وفادار است؟
وقتي شعر فارسي به درستي ترجمه نشود، مخاطبان غربي، معني و مفهوم شعر را آن طور که بايد و شايد، نميفهمند. در ترجمه، زيبايي و معنا خيلي وقتها از بين ميرود. براي مثال، گاهي اگر کلمات تحتالفظي ترجمه شوند، خشن به نظر ميرسند و لطافت شعر را از بين ميبرند. خيلي وقتها چون نميتوان معادل خارجي مناسب پيدا کرد، بايد به دنبال انتقال مفهوم بود.
در اينکار، براي مثال، ترکيب «بنيآدم» را اگر دقيقا به ايتاليايي ترجمه کنيم، انگار داريم تورات ميخوانيم؛ ميشود فرزندان حضرت آدم. منظور سعدي، همه آدمهاي روي زمين بوده است، بدون بار مذهبي. من در ترجمه اين شعر دخيل بودم و سعي کردم جوري بشود که براي مخاطب ايتاليايي، قابل فهم باشد. از طرف ديگر، کار سخت من اين بود که وقتي خواننده ايتاليايي آن را ميخواند، دلنشين باشد. من با اين دو خواننده صحبت کردم و با هم اين شعر را به ايتاليايي ترجمه کرديم که سختترين بخش کار بود.
بازار