ايران آرت/ معلم پيانوي ۹۲ ساله که از بازماندگان هولوکاست روماني است، کلاسهاي آموزش خود در خانهاش را به خاطر شيوع کرونا تعطيل نکرد.
کورنليا ورتنشتاين، بيش از ۵۰ سال است که در خانهاش در دنور، ايالت کلورادوي امريکا، پيانو درس ميدهد. در تمام اين سالها، جمعي از کودکان هر هفته کتاب به دست، راهي خانه او ميشدند.
آنها به مدت يک ساعت با پيانوي چکرينگ اند سانز خانم ورتنشتاين تمرين ميکردند. پيانويي که او و همسر مرحومش، هر دو از بازماندگان هولوکاست روماني، در سال ۱۹۶۵ دو سال پس از نقل مکان به ايالات متحده، به قيمت ۶۰۰ دلار خريدند.
بچههاي کوچکتر، وقتي تمرينشان تمام ميشد، به عنوان جايزه از خانم ورتنشتاين يک برچسب تشويقي ميگرفتند و بعد هم معلم پير را بغل ميکردند.
به گزارش همشهري آنلاين، شيوع ويروس کرونا به اين ملاقاتها پايان داد، اما خانم ورتنشتاين اجازه نداد که درس و تمرين فراموش شود. و البته اجازه نخواهد داد که رسيتال بهاري بچهها تعطيل شود.
خانم ورتنشتاين ميگويد: «من بسيار به کار مداوم اعتقاد دارم. هنرجويان من ياد ميگيرند که در کارشان پشتکار داشته باشند. من سعي ميکنم نه تنها به آنها چگونه آموختن را بياموزم، بلکه يادشان دهم چطور کار و تمرين کنند.»
به گفته خانم برنتنشاين که دوستانش او را نلي صدا ميزنند، اما بيشتر شاگردان و والدينشان، به رسم ادب به او دکتر ورتنشتاين ميگويند. او از ۱۴ سالگي پيانو درس ميدهد؛ زماني که در روماني جنگزده خانه به خانه براي آموزش ميرفت.
او اين روزها ۳۰ هنرجوي ۶ تا ۱۷ ساله دارد. به صورت معمول، آنها هفتهاي يک بار خانه او در خيابان فرفکس ميآمدند. بعضي از آنها صبح زود مثلا ساعت ۶ و نيم صبح و برخي ديرتر، ۷ بعد از ظهر. بعضي در طول هفته و عدهاي آخر هفته.
خانم ورتنشتاين ميگويد: «ديدن بچهها در آستانه در بسيار دلپذير است. آنها لبخند ميزنند و آماده ياد گرفتن پيانو هستند.» وقتي ويروس کرونا شيوع پيدا کرد، بيشتر مردم ناچار شدند در خانه بمانند و البته نگراني بيشتري براي سالمندان وجود داشت. و همين شد که خانم ورتنشتاين ناگهان تنها شد.
او اصرار داشت که درس دادن ادامه پيدا کند. او در مطابق زمانبندي آموزشي، با شاگردانش تماس تصويري برقرار ميکند. بچهها ميدانند که وقتي او تماس گرفت، بايد پشت پيانوهايشان با کتاب و مداد نشسته و دستهايشان با نواختن گرم شده و آماده باشند. آنها دوربينهايشان را طوري تنظيم ميکنند که خانم ورتنشتاين بتواند نواختنشان را ببيند. او ميبيند، گوش ميسپارد و توصيههايي به بچهها ميکند.
از جمله موهبتهاي نامتظره اين روزها براي بيشتر مردم اين بود که موجب شد با ديگران احساس نزديکي بيشتري کنند؛ از جمله گويندگان خبر، دوستان و البته همکاران که آنها را با برقراري تماس تصويري در محيط خانه ميديدند. و البته براي معلم پيانويي که هميشه بچهها را در خانهاش ميديد، اما اکنون آنها را در خانههاي خودشان ميبيند.
خانم ورتنشتاين ميگويد: اين به من کمک کرد که بيشتر شاگردانم را بشناسم و بدانم چه جور زندگياي دارند. البته تنها تصوير يک اتاق را ميبينم، اما همين هم به من کمک ميکند که بهتر بشناسمشان.»
برنامههاي رسيتال بهاري هم به جاي اجرا در دانشگاه دنور، در اتاقهاي نشيمن خانههاي شاگردان و به صورت آنلاين برگزار شد. خانم ورتنشتاين ميگويد: «من واقعا مشتاقانه منتظر ديدن آدمها، به شکل واقعي و نه مجازي براي برقراي ارتباط انساني هستم.»
تا زماني که دوباره زنگ در خانه او به صدا دربيايد، خانم ورتنشتاين اجازه نميدهد که يک بيماري همهگير او را از شاگردانش جدا کند و به درس دادن آنلاين ادامه ميدهد.
بازار