موسيقي ما/ سايه ميگويد: «او بر چکاد بلندي ايستاده که نيازي به انکار ديگران ندارد و اين موهبتي الهي است» و زرينکوب بعد از خواندن مجموعه اشعارش مينويسد: «خرسندم که شعر واقعي ما در صافترين و درخشانترين اشکال خويش شکفت و اين آرزوي ديرينم برآورده شد» و «اخوان ثالث» اشاره دارد که: «در سرودههاي اين شاعر با جاني نجيب سرو کار داريم» و هزاران تمجيدِ ديگر؛ «محمدرضا شفيعي کدکني» اما خود بارها، دست به انکار خويش زده و در همين مقدمهي «طفلي به نام شادي» که بعد از 23 سال منتشر شده، نوشته است: «در تمام مدّتِ شاعريِ من – که عمري شصت و چند ساله دارد –همچنان آدم عقبماندهاي باقي ماندهام و در يک مورد هم، نتوانستم وزن و قافيه و معني و عشق و تأمّلاتِ وجودي و ايران را به کناري نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختي ازين بالاتر؟»
اما آنچه او آن را «بدبختي» مينامد، بهخاطر آگاهياش از اهميت شکل و بافت بيروني شعر و جدايياش از صورتگرايي و فرماليسم افراطي است که در شعر بسياري از شاعران ديده ميشود. به گواهِ بسياري از منتقدان، اما او بيش از هر شاعرِ معاصرِ ديگري به موسيقي شعر توجه داشته است و تسلط بيمانند او در سود جستن از وزن و رديف و قافيه شعر او را آهنگين و مناسب براي اجرا توسط خوانندگان ميکند.
«شفيعي کدکني» سالها پيش، کتابي با نام «موسيقي شعر» نيز نگاشته است و از آنجا که در بسياري از فصولِ کتاب، «موسيقي» مفهومي نزديک به روابط حاکم بر يک «کل ادبي» دارد، نام «موسيقي شعر» را براي آن برگزيده است. او در اين کتاب دربارهي مفاهيمي چون دلالت موسيقايي کلمات، فارابي و موسيقي شعر، از موسيقي کيهاني تا موسيقي شعر (آراي فلاسفۀ اخوانالصفا)، ابنسينا و موسيقي شعر، چندآوايي موسيقي در منظومۀ شمسي مولانا و غيره سخن به ميان آورده است.
در اين سالها، آثار فراواني از اين شاعرِ نامدار توسط بسياري از آهنگسازان مورد استفاده قرار گرفته است. در اين گزارش نگاهي به آثار موسيقي ايران داريم که با اشعاري از او اجرا شده است.
*محمدرضا شجريان
«محمدرضا شجريان» حدود 40 سال پيش در برنامه گلهاي تازه ۷۲، شعري از «شفيعي کدکني» را در بيات ترک اجرا کرد. اين قطعه با همراهي ويولن مرحوم استاد اسدالله ملک، تار استاد فرهنگ شريف و تنبک امير ناصر افتتاح است. «آذر پژوهش» نيز دکلمهاي از اين انجام داده است: « دارم سخني با تو و گفتن نتوانم/ اين درد نهانسوز، نهفتن نتوانم/ تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت / من مست چنانم که شنفتن نتوانم»
«محمدرضا شجريان» يکي از خوانندگانِ مورد علاقهي شاعر بزرگ است، آنقدري که در ستايشِ او شعري نيز سروده و گفته است: «صداي توست جادهاي که ميرود که ميرود/ به باغ اشتياق ما وزان سحر برآورد/ بخوان که از صداي تو، در آسمان باغ ما/ هزار قمريِ جوان دوباره پر برآورد/ سفيرِ شادي وطن، صفير نغمههاي توست/ بخوان که از صداي تو سپيده سر برآورد.»
ماجرا البته به همينجا نيز ختم نشده و او در يکي از کلاسهاي خود به تاثير ملودي قوي و اجراي استوار اشاره کرده و گفته است: «ملودي ميتواند يک شعر ضعيف را جمعوجور کند. شما تصنيف «ميخانه» از استاد شجريان نگاه کنيد. من هر وقت اين دلبر عزيز، شوخ با تميز، برخيز و بريز را ميخوانم خندهام ميگيرد، مزخرفتر از اين کلمات چيزي نميتواند باشد؛ اما ملودي در اين اثر به عنوان ضميمه، کار خودش را ميکند. حنجره شجريان معجزه ميکند. ما قدر شجريان را نميدانيم. يک نابغهاي در مملکت ما در حوزه آواز پيدا شده و ميتوان با اطمينان گفت ميراث موسيقايي شجريان، برابر ميراث موسيقايي تمام خوانندگان ماست.»
او با گفتنِ جملهي: «تنها هنرمندي که در اين روزگار مي تواند ادعا کند ، تالي ندارد و در بين پيشينيان نيز کسي به مرتبه او نرسيده ، محمدرضا شجريان است» حجت را براي خوانندهي اسطورهاي تمام کرده و البته گفته است: «حق و حد خودم نميدانم درباره استاد شجريان صحبت کنم، چون من در موسيقي شنونده مبتدي و بيفرهنگي هستم و شجريان در موسيقي، جايگاه حافظ در شعر را دارد.»
«محمدرضا شجريان» در آلبوم «فرياد» شعر «بوسههاي باران» را از اين شاعر بزرگ به اجرادرآورده است. او در آلبوم «ساز خاموش» با موسيقي حسين عليزاده نيز تصنيفِ ساز خاموش که بيشتر با «بزن آن زخمه» معروف است را نيز بر اساس شعري از «شفيعي» خوانده است.
*هوشنگ کامکار
هوشنگ کامکار، «کوچ بنفشهها» را با آواز «حميدرضا نوربخش» بر اساس شعرهايي از استاد «محمدرضا شفيعي کدکني»، ساخته است. شاعري که «هوشنگ کامکار» ميگويد سالهاي جوانياش را با او و شعرهايش گذرانده است و البته استاد ادبيات نيز از اتفاقي که در اين ميان رخ داده، خرسند به نظر ميرسد و با اعتماد کامل به او گفته است: «به حضرت عالي اختيار تام ميدهم که هرگونه استفاده از اين شعرها حق مسلم سرکار عالي است.»
کامکار تعريف کرده است: «در آن ايام در جمع دوستان در خانه کوچک سهراه جمهوري امروز به خودم ميباليدم که اشعاري از کتاب «در کوچه باغهاي نيشابور» را که تازه منتشر شده بود با صداي بلند و غرورآميز برايشان ميخواندم. احساس عجيبي داشتم و خودم را جزو روشنفکران آن زمان ميپنداشتم؛ زيرا اين اشعار بيانگر واقعي حالات و انديشههايمان بود.»
کامکار چند سال پيش، بعد از ساخت آثار «در گلستانه»، «شباهنگام»، «دور تا نزديک»، «محاق» تصميم ميگيرد که آلبومي تنها مختص اشعارِ او ضبط کند و به همينخاطر مدتها در زمينه انتخاب اشعار به تحقيق ميپردازد و ابتدا اشعاري را که در زمان جوانياش دوست ميداشته انتخاب ميکند و بعد چند شعر ديگر را نيز به آنها اضافه ميکند و نتيجهاش ميشود «کوچ بنفشهها»، اثري در موسيقي ملي ايران براي ارکستر بزرگ سازهاي غربي و ايراني با آواز سولو و گروه کر.
*سالار عقيلي
«سالار عقيلي» قطعات بسيار بر اساسِ اشعارِ «شفيعي کدکني» دارد؛ براي مثال «زمزمهها» برگرفته از اشعارِ اين استاد بزرگ است که آهنگسازياش را «حميد متبسم» انجام داده و خود ميگويد مجموعه اي از قطعات موسيقايي است که اشعار آن بر وزن مثنوي مولاناست.
در توضيح اين آلبوم آمده است: «اگر شاعر، شاعر باشد و شعر چنان که بايد، آهنگين و خيال انگيز، آن وقت است که موسيقي در برابر شعر، سرِ تعظيم فرود مي آورد و شاعر، آهنگساز و خواننده را «به هر ساز که خواهد»، مي نوازد و حتي نام آلبوم، وامدار شعر مي شود.»
قطعات «به رنگ خواب»، «از آيينه خورشيد»، «با چشمه ساران»، «در شبي خزاني» و «تا دريايي تو» همگي بر اساسِ اشعار محمدرضا شفيعي کدکني هستند.
«سالار عقيلي» در آلبوم «نگاه آسماني» نيز قطعهي «يک مژه خفتن» و آواز اين آلبوم را بر اساس شعري از اين شاعر خوانده است.
*فرهاد مهراد
با باز شدن فضاي موسيقي پاپ در دههي 70، «فرهاد مهراد» دو ترانهي «کهن بوم و بر» با شعري از مهدي اخوان ثالث و «کوچ بنفشهها» از محمد رضا شفيعي کدکني را منتشر کرد. او «کوچ بنفشهها» را در کنسرت کلن خود نيز با چشماني بسته، مثل زماني که در کوچيني ميخواند و با همان احساس و همان صدا اجرا کرد. اين آخرين ديدار، با خوانندهاي فروتن و بيادعا بود که ميگفت: «من در کار موسيقي يک مبتدي هستم، نه يک آدم کار آزموده.»
*همايون شجريان
«همايون شجريان» چند قطعهي خود را بر اساسِ شعرِ اين شاعر بزرگ خوانده است که «در حصار شب» از آلبوم «نه فرشتهام، نه شيطان» با آهنگسازي «تهمورس پورناظري» يکي از نمونههاي آن است، قطعهاي که چون ديگر قطعات اين آلبوم «هيت» شد و آهنگساز دربارهاش گفت: «قطعه «در حصار شب» با توجه به آنکه ترکيب دو نوع موسيقي است؛ به عقيده من فيوژن (تلفيقي) است. البته بايد اين نکته را نيز يادآور شوم که تعريف موسيقي فيوژن در ايران کمي غلط است. اينکه صرفا دو ساز از دو نقطه مختلف جهان کنار هم قرار بگيرند، موسيقي تلفيقي ايجاد نميکند.»
اين خواننده همچنين در آلبوم «چه آتشها» با آهنگسازي «علي قمصري» نيز قطعهي «زورق شکسته» را با شعري از «شفيعي کدکني» اجرا کرده است. اين خواننده و آهنگساز، در آلبوم «آب، نان، آواز» نيز قطعهاي را به همين نام از «شفيعي» اجرا کردند که در آن، آهنگساز برخي از قسمتهاي کلام را (با کسب اجازه از شاعر) تغيير داده بود تا موسيقي بهتر روي آن سوار شود.
«قيژک کولي» در آلبومي به همين نام بر اساس اثري از «حميد متبسم» نيز يکي ديگر از آثاري است که اين خواننده بر اساس شعرِ «شفيعي کدکني» خوانده است. اين اثر مربوط به کنسرت همايون شجريان و گروه دستان در سال۲۰۰۸ برلين است.
*شهرام ناظري
«شهرام ناظري» همواره علاقهاي بسيار به «محمدرضا شفيعي کدکني» داشته و از او به عنوان «فرزانهي عرصهي فرهنگ» ياد ميکند. او از اينکه جوانانِ کنوني او را به اندازهي کافي نميشناسند، اظهار تاسف ميکند. «ناظري» در بسياري از آثار خود براي انتخاب اشعار و همچنين نحوهي صحيحِ قرائت از استاد «شفيعي کدکني» مشورت ميگيرد؛ براي مثال در آلبوم «عاشق کيست» با صداي «شهرام ناظري» و آهنگسازي «امير پورخلجي» به عنوان مشاور ادبي حضور داشته است و همين باعث شده تا خواننده، اشعار را به بهترين شکل ممکن و با درستي تمام به مخاطب خويش عرضه کند.
«شهرام ناظري» بخش عمدهاي از اشعارِ «سفر عُسرت» را بر اساسِ اشعار اين شاعر بزرگ خوانده است. «سرود سرخ انا الحق» نيز يکي از قطعاتِ معروفي است که «ناظري» بر اساس اشعاري از «شفيعي کدکني» خوانده است: «در آيينه، دوباره نمايان شد/ با ابر گيسوانش در باد/ باز آن سرود سرخ اناالحق/ ورد زبان اوست.»
*عليرضا عصار
«عليرضا عصار» نيز از ديگر خوانندگان پاپ است که «گون» را بر اساس شعري از شفيعي خوانده است. او در مستند «ساکن صحراي سکوت» نيز قطعاتي از اين شاعر را به يادِ «خسرو شکيبايي» خواند.
*عليرضا قرباني
«عليرضا قرباني» در آلبوم «سوگواران خموش»، در قطعهاي به همين نام از شعر «شفيعي کدکني» بهره برده است. اين قطعه، يکي از برجسته ترين قطعات اين آلبوم است . آهنگ بهخوبي ر روي شعر نشسته و شنونده اين موضوع را به خوبي درک ميکند. در اجراي بيت اول و دوم شعر ميشنويم: «سوگواران تو امروز خموشند همه/ که دهانهاي وقاحت به خروشند همه/ گر خموشانه به سوگ تو نشستند رواست/ زان که وحشت زدهي حشر وحوشند همه» و پس از آن سازها سکوت ميکنند و در اين ميان تنها سنتور، چند نت را به صورت منقطع اجرا ميکند و سکوت سوگواران را تداعي.
تصنيف «آه شبانه» از آلبوم «سودايي» (دست به دست مدعي شانه به شانه مي روي/آه که با رقيب من جانب خانه ميروي) نيز اثر ديگري از اين شاعر است که با صداي قرباني شنيده شده است.
*حبيب محبيان
«حبيب محبيان» يکي از معدود خوانندگاني پاپ است که شعري از «شفيعي کدکني» را خوانده است. در واقع يکي از تفاوتهاي او با خوانندگان پاپِ ديگر در علاقه به اشعار شاعران نامدار معاصر بود؛ حتي اگر براي خواندن سروده نشده باشند. او «نفسم گرفت از اين شهر» را در سالِ 75 بر اساس شعري از «کدکني» خواند. اين شعر را خوانندگان ديگري نيز اجرا کردهاند؛ اما با صداي حبيب است که ماندگار شده.
*سينا سرلک
«سينا سرلک» در آلبومي با آهنگسازي «ميديا فرجنژاد» شعرِ «جرس» را از «شفيعي کدکني» خواند که آلبوم نيز همان نام را گرفت. او در آلبوم «موج سودا» نيز قطعهي «درد نهان سوز» را با شعري از شفيعي خواند. «زير باران» با آهنگسازي «نگار دستمالچي» نيز از ديگر تجربههاي خوانندگي اوست که بر اساس شعري از «شفيعي کدکني» شکل گرفته است.
*ميلاد درخشاني
«ميلاد درخشاني» در آلبوم «اشارات نظر»، قطعهي «تو مرو» را بر اساس شعري از «شفيعي کدکني» خوانده است. او بعدتر همراه با «هاله سيفيزاده» قطعهي «فرياد» را اجرا کردند. خودش دربارهي استفاده از شعر در «اشارات نظر» ميگويد: «اين شعرها چيزي نيست که فهم آن سخت باشد؛ ولي بحث تلفيق و کار روي خود موسيقي چيزي است که در خلال آهنگسازي رخ ميدهد.»
*محمد معتمدي
«محمد معتمدي» چندين قطعه بر اساس اشعارِ «شفيعي کدکني» اجرا کرده است که از جملهي آن ميتوان به قطعهي «تسبيح» در آلبوم «عبور» به آهنگسازي «علي قمصري» اشاره کرد. اين اتفاق در آلبوم «بدرود با درود» نيز تکرار شد.
او همچنين در آلبوم «نام من عشق است» با آهنگسازي «ميديا فرجنژاد» نيز قطعهاي از «شفيعي کدکني» را اجرا کرده است. تصنيف «خموشانه» با آهنگسازي «مجيد درخشاني» نيز تجربهي ديگر اين خواننده بر اساس شعر «شفيعي کدکني» است که در آلبوم «بودن و سرودن» آمده است.
*آرمان گرشاسبي
«آرمان گرشاسبي» که با گروه «چارتار» فعاليت خود در عرصهي موسيقي را شروع کرد، تک قطعهي «مستم از...» را بر اساس شعري از اين شاعر خواند. در اين قطعه آرمان گرشاسبي آهنگساز و خواننده، بامداد افشار و آرمان گرشاسبي به عنوان تنظيم کننده حضور دارند.
*خشايار اعتمادي
«خشايار اعتمادي» از جمله خوانندگاني است که فعاليتهايش را با باز شدنِ فضاي موسيقي پاپ در دههي 70 آغاز کرد. او در آلبوم «دلشوره» قطعهي «بخوان به نام گل سرخ» را با نام «ديباچه» از شفيعي کدکني خواند.
«اعتمادي» سالها بعد دربارهي اين اثر گفت: «در اين آلبوم آدم هاي خاصي حضور داشتند؛ مرحوم بابک بيات و شعر زيبايي از اکبر آزاد و اثر زيباي دکتر شفيعي کدکني و ارکستر بزرگ فواد حجازي که يک ترکيب قوي و بزرگ بود. آن دوران واقعا آلبوم ها هرکدام يک پروژه بزرگ بود، ما چندين نوازنده آکوستيک داشتيم، يک سال و نيم طول ميکشيد کار ضبط شود، حساسيت ها بالا بود.»
بازار