موسيقي ما/در چند سال گذشته از راک فارسي يا راک ايراني بسيار گفته و شنيده شده است؛ برنامههاي تصويري و فيلمهاي مستند ساخته شده و مصاحبههاي پرشماري با راکرهاي ايراني انجام شده است. حالا قرار است در صخره نوردان مروري بر خاطرات و تاريخچه اين موسيقي داشته باشيم، وضعيت کلام و استفاده از اشعار کلاسيک را بررسي کنيم و نکات مثبت و منفي که در 20 سال گذشته سر راه بوده را به شکل اجمالي مرور کنيم. در صخره نوردان سراغ برخي موزيسينهاي ايران رفتيم که از گذشته تا امروز فعاليتشان را به شکل مستمر ادامه دادند و از نظرات روزنامهنگاران و منتقدان موسيقي که اين جريان را دنبال کردند استفاده کرديم. شهريار مسرور از پيشکسوتان اين جريان که با آلبوم بهشت از آن تو و گاهي وقتا شناخته شد، همايون مجدزاده که ليدر گروه کهت ميان است، فرشاد رمضاني که پيشکسوت نوازندگي گيتار بيس است و گروه دگرديس را اداره ميکند، شهرام شعرباف که نامش همسان گروه اوهام است، بابک رياحيپور که هنوز اصولا در بند يک بند نميماند و اين روزها در گروه راديو فعال است، اردوان انزابيپور که خواننده و سرپرست گروه تندر است، صنم پاشا از خوانندهها زني که گروه راک بانوانش را به شکل رسمي روي استيج برد، نيما رمضان که پس از کامنت فعاليتش در موسيقي آلترناتيو چند برابر شد، مسعود فياضزاده که موسيقي نوگراي مشهد با نامش گره خورده، امير بهاري که از روز ازل اين جريان را دنبال کرده و هنوز هم براي آلترناتيوها مينويسد، حميدرضا منبتي که در نشريه نسيم هراز بخش ممنوعه را پوشش ميداد و حالا سردبير موسيقي ما است و شهيار کبيري که به شکل منسجم روي ثبت تصاوير اين گروهها کار کرده و مستند راک آن، حاصل همين تلاش است. بيشک جاي بسياري از فعالان اين حوزه در صخره نوردان خالي است و طبيعتا امکان حضور همگي آنها هم فراهم نبوده و در برنامههاي بعدي از نظرات تاثيرگذاران و پيشکسوتهاي ديگر هم استفاده خواهيم کرد. جوانترها را فاکتور گرفتيم و برخي از مهرههاي اصلي به دليل فعاليت جدي در سبکهاي ديگر مانند جَز يا تلفيقي را وارد اين برنامه نکرديم تا ژانرهاي ديگر را هم با حضور آنها موشکافي کنيم. آنچه در ادامه ميخوانيد مروري اجمالي بر فعاليت هنرمندان راک ايران از اواسط دهه هفتاد تا امروز است. «صخره نوردان» به زودي از سايت موسيقي ما پخش خواهد شد.
آغازِ يک اتفاق؛ دهه 70 و قبلتر
حالا ديگر تقريبا هر کسي که با موسيقي راک ايران درگير بوده جملهاي مشابه اين را شنيده است: «راک ايران پيش از انقلاب آغاز شد». مهاجمين، رِبِلز، گناهکاران، بيگ بويز، اعجوبهها، اسکورپيو، سعيد، ابي ليتلز، شيدي، فرهاد، بلک کتس، کوروش يغمايي، فريدون فروغي و بسياري ديگر در شکل گيري راک ايران نقش داشتند و امروز هم به غير از يغمايي، فرهاد و فريدون قطعات کمي از آنها موجود است که همان حدود 70 قطعه منبع بسياري از تحقيقات شده. اما اين جريان پس از انقلاب تا اواخر دهه هفتاد مسکوت ميماند. بسياري از آرتيسيتهاي اين ژانر مانند سياوش قميشي، شهبال و شهرام شبپره، آندرانيک مدديان، مارتيک و ديگران از ايران ميروند و سبک کارشان را هم عوض ميکنند. آنها که در ايران ميمانند هم يا موسيقي را کنار ميگذارند يا تلاش ميکنند و توليداتي انجام ميدهند که امروز موجود است. اما آنچه از راک فارسي شنيده شد مربوط به فعاليتهاي پير پسرهاي راک از اواسط دهه هفتاد به بعد است. اگرچه مي دانيم بسياري از اين آيکُنها پيش از آن هم فعاليت و توليداتي داشتند اما به دلايل مختلف پروژههايشان در هاردهاي اينترال و نوار کاستها باقي ماند. اما از اواسط دهه هفتاد به بعد فعاليت جديتر شد و آثار اين هنرمندان با روشهاي مختلف منتشر شد. آن زمان «کاوه يغمايي» به دليل پيشينهي خانوادگي و حضور پدر و عموهايش در موسيقي فعاليتاش را آغاز کرده بود. همراه با بابک اميني و بابک رياحي پور در جشنواره موسيقي فجر شرکت کردند. پيشتر يعني در سال 1371 هم او با رامين بهنا، آرش رادان، شاهکار بينش پژوه و علا مظفري گروهي داشتند و تمرين ميکرند اما اگر هم توليدات اورجينالي داشتند منتشر نشد. در اواخر دهه هفتاد هم همراه با کوروش يغمايي، کاميل يغمايي، بابک رياحيپور و چند نوازنده ديگر در کيش کنسرت برگزار کردند. در اين دوره «آرش ميتويي» هم فعال بود و آلبومي با کلام فارسي توليد کرده بود. از سال ۷۳ روي اشعار حافظ کار کرد و پس از ضبط آلبوم اولش با «شهرام شَعرباف» آشنا شد و چند کنسرت هم برگزار کردند. البته در اواخر دهه شصت هم آرش ميتويي، بابک خياوچي، نعيم سبحاني و کاميار کاشاني گروهي داشتند و آثار مطرح راک جهان را کاور ميکردند. اين اتفاق مرسومي بود و بسياري از فعالان راک ابتدا با کاورنوازي کارشان را آغاز کردند. گروهي به نام «تاتارتو» هم در اواخر دهه 60 شکل گرفته بود که سرآغاز فعاليت بسيار از گروههاي بعدي بود. از طرفي فعاليتهاي شهرام شعرباف، شاهرخ ايزدخواه، بابک رياحيپور، زرتشت سلطاني و ماني صفيخاني در دهه 70 شکل گرفت. اين فعاليتها به شکل گيري گروه «اوهام» ختم شد. اوهام به نوعي اولين گروه راک ايراني است که کارش را به شکل آزاد و بيواسطه به گوش مخاطب رساند. در رابطه با مجوز نگرفتن اوهام اعضاي گروه چندين بار صحبت کردند و خاطرهي رد شدن چند بارهي آلبوم در ارشاد را شرح دادند. پس از اينکه از انتشار رسمي کارشان نااميد ميشوند سايتي راه مياندازند و آلبومشان را به شکل رايگان روي سايت قرار ميدهند و اين شروعي جدي براي ارتباط با مخاطب بود. اوهام تبديل به گروهي شده که به موزيسينهاي ديگر نشان داد ميتوانند بيپرواتر آثارشان را توليد کنند و راحتتر به گوش مخاطب برسانند. از طرفي نوازندگاني مانند «فرشاد رمضاني» و «فرشيد اعرابي» در ارکسترهاي پاپ مشغول فعاليت بودند اما دغدغه اصلي و علاقه قلبيشان موسيقي راک بود. يکي از گروههايي که امروز کمتر نام و نشاني از آن باقي مانده «پژواک» بود که در نيمه اول دهه هفتاد شکل گرفت؛ آرش رادان، نويد ذوالفقار، امير توسلي، فرزاد فخرالديني و ميلاد زنده نام، حميد توسلي و کسرا سبکتيکين اعضاي آن بودند و بعدتر شاهکار بينش پژوه هم در دورهاي خواننده گروه شد. آنها موفق شدند يک آلبوم به نام «بر بستر لغزان زمان» را منتشر کنند. آنها هم در دهه هفتاد به سمت علاقه اصلي خودشان حرکت کردند و در دهه هشتاد فعاليتشان را جديتر کردند. البته نبايد فراموش کرد بيرون از ايران هم گروههاي فعالي مانند «خاک» وجود داشتند که توانسته بودند آلبوم اولشان با کلام فارسي منتشر کنند. در نهايت شايد مهمترين اتفاقي که در دهه هفتاد براي راک فارسي افتاد کنسرت «کوروش يغمايي» و «فريدون فروغي» در کيش بود. فروغي با جواني به نام «بهروز صفاريان» آشنا شد و سرپرستي گروهش را به او سپرد که اين همکاري در اجراهاي جزيره به نتيجه رسيد و از طرفي مجوز انتشار رسمي آلبومهاي کوروش يغمايي از جمله کابوس، تفنگ دسته نقره و همچنين ماه و پلنگ صادر شد.
فراگير شدن راک ايراني؛ و ناگهان دهه 80
بيشک دهه هشتاد براي موسيقي راک در ايران مهمتر از دهه هفتاد و نود است چراکه ميزان توليدات ناگهان زياد شد و از طرفي کيفيت کاري بسياري از گروههاي آن دوره هنوز مثال زدني است و از طرفي فعالين دهه هفتاد هم در رينگ ماندند. گروههاي زيادي هم به زير شاخههاي ديگر علاقه نشان دادند و همين باعث شد تنوع توليدات هم زياد شود. «فرشيد اعرابي» آلبوم «پنهان» را که به عنوان اولين آثار هوي متال با کلام فارسي شناخته ميشود در سال 1382 به شکل رسمي منتشر کرد. او در دهه هشتاد آلبوم ديگرش يعني سکوت راوي را هم منتشر کرد. همچنين اعرابي در سال 1390 يکي از مهمترين کنسرتهاي تاريخ راک ايران را برگزار کرد. اين اولين و آخرين باري بود يک گروه با چنين سبکي در سالني با ظرفيت بيش از هزار نفر برنامه اجرا ميکردند. اعرابي با گروهش يعني نيما نواپور، محمد نيک، هادي کياني و فرزاد فخرالديني فعال ماند و پس از چند سال ممنوع الکاري در دهه 90 هم دو آلبوم به رنگ شب و مرگ خاموش را منتشر کرد. در سالهاي اوليهي دهه هشتاد گروه کهت ميان با همکاري همايون مجدزاده، اردوان انزابيپور، علي خدادوست و خالد سندزاده شکل گرفت. آنها با سختي زياد توانستند دو آلبوم «اکسير» و «وجود مجازي» را با همراهي موسسه آوا خورشيد (بتهوون) منتشر کنند. گفته ميشود هنوز هم نسخه فيزيکي اين آلبوم از جمله آثار پرفروش راک ايران است. «همايون مجدزاده» هم در دهه هشتاد در تالار فاربي دانشگاه هنر اجراهايي برگزار کرد و همچنين گروه کهت ميان توانست در دهه 90 با اعضاي جديد چندين کنسرت برگزار کند اما پس از چند بار اطلاع رساني آنها هنوز موفق به انتشار آلبوم ديگري نشدند. گفته ميشود آلبوم جديد اين گروه با کلام و با همراهي آواز ايراني خواهد بود. «رامين بهنا» که پيش از آن در دهه هفتاد گروه تلفيقي «آويژه» را تشکيل داده بود در دهه هشتاد با «هومن جاويد» آلبوم «زيبازي» را منتشر کرد و بعدتر همراه با گروه «راز شب» آلبوم «دار قالي» را به مخاطبان راک فارسي عرضه کردند. يکي از مهمترين گروههايي که در دهه هشتاد متولد شد «127» بود. آنها احاطه کاملي به ادبيات داشتند و موسيقي آلترنيتيو را هم درک کردند و با موسيقي جَز هم پيوند زدند؛ البته همزمان توانستند از برخي ويژگيهاي موسيقي ايراني مثل بحر طويل کمک بگيرند و صداي خاص خودشان را داشته باشند. خال پانک و دو آلبوم به زبان انگليسي را در دهه هشتاد منتشر کردند و البته که اجراهايي هم در فارابي برگزار کردند. 127 با وجود مهاجرت بيشتر اعضايش هنوز زنده است و در دهه 90 هم دو آلبوم «راک انتحاري» و «به راه خود...» را منتشر کردند. نکته جالب توجهي که در دهه هشتاد وجود دارد تنوع سبکي است؛ کهت ميان و اعرابي و گروههاي ديگري مانند هشت به سمت هِوي رفتند و سبک کارشان هيچ نقطه مشترکي با بهنا و 127 نداشت. در همين بين پديدهاي به نام «محسن نامجو» و «گروه ماد» هم ظهور کرد. گروه ماد به خوانندگي محسن نامجو و عبدي بهروانفر به همراه علي باغفر، نويد اربابيان، سامان رجبي و مسعود فياض زاده آثاري منتشر کردند به واسطه سنت شکنيهاي نامجو در موسيقي ايران سر زبان افتاد. در مشهد هم تحرک زياد شده بود و از دل گروه هومر گروه «ماينس وان» بيرون آمد. گروهي به سرپرستي مسعود فياضزاده و حضور سيامک بغدادي، حامد مبرز، سعيد فياضزاده، سعيد توانايي، شهرام شقايق و علي باغفر که با انتشار موزيک ويدئوي «توهم» به شهرت رسيد و پس از آلبوم اولشان يعني «حس لعنتي» توانستند «گوزنهاي شمالي» را منتشر کنند و در دهه 90 هم با اخذ مجوز دو آلبوم «علم باران» و «براي زندگي» را منتشر و چندين کنسرت در تهران برگزار کردند. «آرش سبحاني» پس از فعاليت در گروه راز شب دنبال علايق ديگرش در راک ايراني رفت و در ادامه همراه با بابک خياوچي و شهروز مولايي گروه «کيوسک» را تاسيس کردند. در اين دوران بسياري از فعالان حوزه راک به سمت موسيقي تلفيقي رفتند. از درخشانترين تجربههاي اين ژانر آلبوم «در سايهي باد» اثر مسعود شعاري بود که با همکاري آرش ميتويي شکل گرفت. همچنين پدرام درخشاني هم گروه «رومي» را راه اندازي کرد. يکي ديگر از آلبومهاي آلترناتيو در دهه هشتاد که توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند من و دوست غولم اثر «فرشاد فزوني» بود که با همکاري رامين بهنا در تنظيم توليد شد. فزوني پس از آن هيچوقت نتوانست موفقيت قبلياش را تکرار کند و تلاش براي فعاليت گروه کاربن در دهه 90 هم عملا بينتيجه ماند. گروه «سرخس» هم از جمله گروههاي تجربهگرا بود که اوايل دهه هشتاد فعاليت داشت و البته با اجراهايي در فارابي و انتشار آلبوم «مرداد 85» به کار خود پايان داد. اواسط دهه هشتاد گروهي به نام «بسامد» وجود داشت که آثار آلترناتيو با اشعار فروغ فرخزاد منتشر کرده بود. يکي از مهمترين گروههاي آن زمان «ميرا» بود که در دوره اول دارا دارايي، فرزام رحيمي، کسرا ابراهيمي، رضا مقدس و بابک خياوچي بودند و پس از آن در دوره دوم فعاليتشان به سمت نومتال رفتند. در دوره دوم دارا و فرزام باقي ماندند و آگاه بهاري، پويا محمودي و آرش پژندمقدم به آنها اضافه شدند. ماني صفيخاني هم گروه خودش تحت نام «حک» را راه انداخت و تا امروز حدودا هر پنج سال يک آلبوم منتشر ميکند. اوهام هم راهش را ادامه داد و در دهه هشتاد سه آلبوم ديگر منتشر کرد. شهرام شعرباف از ايران رفت و در برلين هم اجراهايي با اعضاي متفاوت برگزار شد. فعاليت اوهام در دهه 90 باز هم در ايران از سرگرفته شد. آنها مجوز گرفتند و چندين کنسرت در برج آزادي و اريکه ايرانيان برگزار کردند. همچنين آلبوم «اين خرقه بيانداز» به شکل رسمي منتشر شد و يک آلبوم از اجراهاي زندهي آنها در برج آزادي به نام اوهام در آزادي هم منتشر شد. از طرفي کاوه يغمايي هم اولين آلبوم رسمياش به نام «مترسک» را در سال 1382 منتشر کرد و توانست کنسرت بزرگي در سالن ميلاد نمايشگاه بينالمللي برگزار کند که هنوز هم بسياري حسرت حضور در آن اجرا را دارند. پس از آن کاوه يغمايي نتوانست مجوز انتشار برخي از آثارش را بگيرد و از ايران رفت تا آلبوم «سکوت سرد» را منتشر کند. اما در دهه 90 دوباره به ايران بازگشت و پس از حرف و حديثهاي بسيار بالاخره مجوز کنسرت و انتشار آلبوم جديدش يعني «منشور» را دريافت کرد و تاکنون چندين کنسرت بزرگ برگزار کرده است. اما يکي از گروههايي که سبک کاملا متفاوتي را انتخاب کرد «بالگرد» بود؛ آنها سراغ فانک رفتند و با انتخاب مفاهيم اجتماعي و زباني گزنده با بياني طنز مسائل را مطرح کردند. در دهه هشتاد دو آلبوم منتشر کردند و بعدها با تغيير برخي اعضا نامشان هم تغيير کرد و امروز با نام «ظاپاث» آماده انتشار آلبومي جديد هستند. البته حامد حميدزاده که بيسيست بالگرد بود پيش از آن به همراه چند نوازنده سرشناس ديگر مانند پيام اسلامي، امين دهنوي، اميرعلي طاهري، فرزاد فخرالديني، پيمان بهلولي و بعدتر فرزاد فخرالديني، پيام عبداللهي و نيما سعيدي گروه پراگرسيو «سکوت شرق» را داشتند که ريشههايي از موسيقي ايراني و شرقي در کارشان وجود داشت. آنها در نيمه اول دهه هشتاد بسيار فعال بودند و چندين اجراي زنده برگزار کردند و نامشان هم سر زبانها افتاد. در دهه 90 هم سه عضو از سکوت شرق گروه جديدي به نام «مانگ» تشکيل دادند که فعاليتش به يک کنسرت و آلبوم منتهي شد. در نيمهي دوم دههي هشتاد گروهي شکل گرفت که سرآغاز جريان متفاوتي در راک فارسي بود؛ «کامنت». گروه کامنت حاصل همکاري نيما رمضان، کيان پورتراب، برديا اميري، مازيار خواجيان و پيمان حاتمي بود که بعدتر با تغييراتي در آرين کشيشي، اشکان آبرون به آنها اضافه شدند و آرش پاکزاد هم ميکس و مستر قطعات را انجام ميداد. اين گروه در دهه هشتاد آلبومها و قطعاتي در ژانر آلترناتيو راک توليد کرد و در دهه 90 اولين و آخرين آلبوم رسمياش به نام رفته از دست را توليد کرد و اجراهاي زيادي برگزار کرد. اما در اين ميان ترکيب موسيقي نواحي با راک کمتر اتفاق افتاد. شايد «پويا محمودي» سردمدار اين تلفيقها باشد. او تحقيقات و کارش روي موسيقي نواحي را در دهه هفتاد آغاز کرده بود و به امضاي خاصي در نواختن گيتار الکتريک رسيده بود. در دهه هشتاد همراه با آرش پژند مقدم، آيدين نائيني و کسرا سبکتکين گروه «باراد» را تشکيل دادند و آلبوم باراد را منتشر کردند. اين آلبوم تبديل به رفرنسي براي موزيسينهاي جريان فرعي ايران شد و هنوز هم از مهمترين آلبومهاي راک فارسي محسوب ميشود. پويا محمودي بعدتر آلبوم «مهر» را منتشر کرد و از ايران رفت و تا امروز توليد ديگري در اين ژانر نداشته است. يکي از گروههاي که در دهه هشتاد متولد شد و اجراهايي هم داشت «مَد سيتي» بود، اين گروه آلبومي هم توليد کرد ولي نتوانست مجوز رسمي فعاليت بگيرد. پس از آن هومن اژدري که خواننده گروه بود از ايران رفت و در دهه 90 دوباره به ايران بازگشت و کنسرت رسمي برگزار کرد او تاکنون فعال است و تعداد زيادي تک آهنگ و يک آلبوم به نام «نجاتم بده» منتشر کرده است، همچنان فعال است و اجراهاي کوچک زيادي هم در چند سال گذشته برگزار کرده. عضو ديگر مدسيتي يعني سينا خامنه در دهه 90 گروه ناروال را تاسيس کرد و همچنين خواننده گروه «از شنبه» شد. در اين ميان برخي هم سراغ زيرشاخههاي جديدتر موسيقي آلترناتيو رفتند. آن زمان موسيقي تريپهاپ در ايران کمتر شناخته شده بود و آنچنان مخاطب نداشت. در همين دوره سياوش امامي با گروهش «ميوت ايجنسي» سراغ تريپ هاپ رفت و دو آلبوم تجربه اول و تجربه دوم را منتشر کرد. اين گروه بعد از سال در دهه 90 مجوز رسمي فعاليت گرفت و آلبومش را منتشر کرد اما اجراي زندهاي در کار نبود. هر چه بيشتر گروههاي دهه هشتاد را موشکافي ميکنيم بيشتر به درخشان بودن فعاليت اين دوره پي ميبريم. يکي از آلبومهاي درخشان سالهاي اول دهه هشتاد «آزمون و خطا» اثر «بابک رياحيپور» بود که با همراهي تعداد زيادي از موزيسينهاي کاربلد آن دوره توليد شد. «شاهرخ ايزدخواه» در تنظيم اين آلبوم نقش مهمي داشت.
همچنين «کسري ابراهيمي» که در تمام سالهاي دهه هشتاد حضور بسيار موثري در جريان موسيقي آلترناتيو داشت در اين آلبوم هم به عنوان صدابردار و نوازنده درامز حضور داشت. کسرا ابراهيمي در کنار گروه راز شب و در مجموع فعاليتهاي رامين بهنا هم حضور داشت. او در عمل يک «پرودوسر» موسيقي راک است. در ضبطهاي گروه اوهام نقش داشت و مدتي هم درامر آنها بود. در پروژهي حک کنار «ماني صفيخاني» بود. بعدتر در دهه 90 نقش مهمي در شکل گيري آلبوم آغيزيئمشي اثر «علي پرکار» داشت. به جرات ميتوان گفت از مهمترين چهرههاي تاريخ موسيقي آلترناتيو ايران است. او همچنان هم فعاليت ميکند و پيگير موسيقي جريان فرعي است و با جوانترها هم زياد کار ميکند. فرشاد رمضاني هم در دهه هشتاد با کمک کاوه يغمايي و بصير فقيه نصيري آلبومهاي «شيدايي دروني 1و2» را تحت نام گروه «دگرديس» توليد کرد که البته در دهه 90 توانست آن را منتشر و کنسرت برگزار کند. از طرفي «اردوان انزابيپور» هم که گروه «تندر» را در دهه هفتاد ثبت کرده و در رشت موفق به برگزاري کنسرت هم شده بود اولين آلبوماش را در دهه هشتاد منتشر کرد. اين گروه مدت زيادي فعاليت نکرد و در دهه 90 دوباره فعاليتش را با اعضاي جديد از سر گرفت. آنها آلبومي آماده انتشار دارند و همچنان فعال هستند. اواخر دهه هشتاد گروههاي آلترناتيو بيشتر جان گرفتند؛ «راديو تهران» به خوانندگي علي عظيمي در سال 1388 متولد شد، همچنين گروه الکترونيک راک مشهدي «بادزنگ» هم در همين سال آغاز به کار کرد. در اين سال گروههاي زيادي هم با کلام غير فارسي کار کردند. از ميان آنها هم برخي در دهه 90 مجوز رسمي گرفتند و کنسرت هم برگزار کردند. برخي هم مانند «صنم پاشا» گروه بانوان تشکيل دادند و همچنان فعاليت ميکنند. يکي از هنرمندان پرکار دهه 80 هم «هادي پاکزاد» بود که در دهه 90 موفق به اخذ مجوز رسمي شد اما به زندگياش را به شکل خود خواسته پايان داد. گروه ديگري که ريشه در مشهد داشت «The Ways» بود؛ آنها با انتشار تک آهنگهايشان و آلبوم «استرس» زود به شهرت رسيدند اما «کاوه آفاق» که خواننده گروه بود به شکل انفرادي فعاليتش را با مجوز رسمي ادامه داد و امروز هم فعال است. در اين دهه رضا يزداني هم چند آلبوم توليد کرد که فضاي راک داشت؛ اشعار اجتماعي «يغما گلرويي» هم بسيار مناسب فضاي کارش بود اما به تدريج يزداني به سمت موسيقي پاپ کشيده شد. يکي از استعدادهاي مهم دهه 80 در ژانر آلترناتيو «بيژن موسوي» بود که با اشعار منحصر به فرد و توجه ويژه به صدا دو آلبوم «در هدفونهايم» و «گيرنده را بچرخان» را منتشر کرد. گروه ايندي پانک «يلوداگز» هم که از ايران به آمريکا مهاجرت کرده بودند دچار حادثه وحشتناکي شدند که تقريبا همه موزيک بازها ميدانند. دو عضو از گروه توسط يکي از دوستانشان که در گروه ديگري فعاليت ميکرد به ضرب گلوله کشته شدند و البته در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شدند؛ گروه «ماکِرز» و در راس آنها امير محسني بعدها موفقيت آنها را تکرار کردند. «آرين نائيني» هم در زمينه توليد آثار فارسي بسيار فعال بود و در دهه 90 توانست به شکل رسمي آلبوم «سوت سکوت» را منتشر کند. «کينگ رام» هم فعاليتش را با «هايپرنوا» بيرون از ايران به شکل جدي دنبال کرد و البته آثار شخصي خودش را هم همزمان توليد ميکرد. پس از آن به ايران بازگشت و در دهه90 فعاليتهاي رسمياش در ايران را آغاز کرد و يک آلبوم رسمي هم منتشر کرد. بابک ميرزا خاني با نام هنري «ميرزا» بيشتر به بلوز گرايش داشت و چند سال پس از او هم «محمدرضا سبکتکين» آلبوم بيکلام «ايستگاه بلوز» را منتشر کرد. البته پيشتر از آن هم «شهريار مسرور» با آلبوم «بهشت از آن تو» و بعدتر با آلبوم «گاهي وقتا» سمت و سوي جَز و بلوز را در آثارش وارد کرد. او مدتي بيرون از ايران زندگي کرد و چند سالي است به ايران بازگشته و دوباره فعاليت ميکند. از طرفي در بندرعباس هم گروه «مامبوليوا» با الهام از گروه ليوا و با حضور «کارلوس» آلبوم «مرد جنوبي» را توليد کردند که به نوعي تلفيق راک و موسيقي و ريتم بندرعباس بود. در اين ميان افراد بسيار تاثير گذار ديگري هم فعاليت ميکردند که برخي از آنها هنوز هم فعال هستند. تعدادي از آنها به اختصار عبارتند از: حامد سيد جوادي، فرزاد گلپايگاني، رافي شهبازيان، تارانتيست، آژيراک، پرسراک، گچ پژ، صدرالدين طاهري، رعنا فرحان، نوريک ميساکيان، دش، هنريک ناجي، آور، آلياژ، ساموايو (بهرنگ علوي)، زيرسيگاري، علي اصفهاني، پويان مددي، آريو حبيبي، اسماعيل اسفندياري، هادي کياني، شهروز گودرزي، احمد اخوان، علي شکراني، مهرداد هويدا، گروه آواي مردمي، کيارش و کاوه اعتماد سيفي، شهريار کهنزاد، گروه فانوس، گروه آبرفت، مجيد کاظمي، بابک مشيري، شاهرخ پورميامين، چينوت، رضا رستميان، hessless، soulnidus، casualty process، آتشباد، کيلومتر 23، شايان اميني، نيک آئين، آبجيز، شهاب الدين، آراد آريا و بسياري ديگر...
دهه 90؛ يک بينظمي تمام عيار
دهه 90 شمسي اگرچه تمام نشده اما امروز ميدانيم تعداد بيشمار در زيرشاخههاي مختلف وجود دارد که اکثراً اجراهايي برگزار کرده و قطعاتي را منتشر کردند. ازدياد استوديوهاي خانگي و راحت شدن مراحل توليد تک نفره باعث شد موسيقي آلترناتيو بيش از پيش با سبکهاي ديگر ترکيب شود و ميزان توليدات چند ده برابر شود. اما با زياد شدن اين توليدات کيفيت رشد محسوسي نداشته است. با اينکه در دهه 90 حداقل حدود دو سال راک ايران بازترين فضا را تجربه کرد. بسياري از آثار متال و انگليسي مجوز انتشار گرفتند و کاوربندهاي زيادي اجراي رسمي داشتند. حتي کار به جايي رسيد که برخي از اين کاوربندها در جشنواره موسيقي فجر هم حاضر شدند و آثاري از متاليکا و پينک فلويد و ... اجرا کردند. مرور گروههاي دهه 90 به شکل دقيق نيازمند تحقيق گستردهتر و مقالهاي مفصل است اما به تعدادي از آنها اشاره ميکنيم. البته بسياري از فعالين موثر دهه 90 هم همانهايي هستند از دهه 80 فعال بودند و کارشان را با گروههاي قبلي يا گروههاي جديد ادامه دادند. مثلا اگر گروه کامنتي وجود ندارد «نيما رمضان» با پروژه «بالزن» و پروژههاي شخصي فعال است. مسعود فياضزاده با ماينس وان، بادزنگ، اميرحسين شورچه و پروژههاي ديگر همچنان فعال است. دارا دارايي با گروه فيوژن «داماهي» فعال شد. گروه «بيبند» با فعالين قديمي يعني بهزاد خياوچي، کسرا ابراهيمي و حامد حميدزاده شکل گرفت و چند آلبوم منتشر کرد. از طرفي حميدزاده در دهه 90 با گروه بهنا، جالبوت، مانگ فعاليتش را ادامه داد. نويد اربابيان پروژه شخصي خودش را دنبال کرد و کيان پورتراب هم آلبوم اين سمت را منتشر کرد. البته بسياري از موزيسينهاي برجسته موسيقي راک به عنوان نوازنده زمان زيادي را به فعاليت در گروههاي پاپ اختصاص دادند. با اين حال امروز، همه چيز در دست جوانترهاست و آنها يکه تاز موسيقي آلترناتيو هستند. حالا انواع زيرشاخههاي راک فعالين پرشماري دارد که نميتوان به کارنامه کاري همه آنها پرداخت. اما اين فعاليتها هنوز ثمره مشخصي ندارد و براي قضاوت کمي زود است. پس فعلا فقط نام تعداد زيادي از کساني که در دهه 90 فعال بودند را ذکر ميکنيم تا در فرصتي مفصل به همه آنها بپردازيم. شهريار صيقلاني، امير دانايي، کارمندان، ماشينز، جت پک، فضانوردان، کلاغها در باران، پيندکروکس، آتراوان، آرتامن، چيکيتاز، ايماژ، هشتگ تهران، بالعکس، آرش دارا، هشتاد، خردل، لمونويز، ماخولا، مونهد، الکتروکيوت، ميدان آزادي، محمد موسوي، فتومات، عليرضا اشرف پور، سه نقطه، ايست، هامان، کروم، هزارتو، خداي، کيست، فينچز، نيوش، اميرعلي محبي نژاد، عليرضا تهراني، رخ، امير خاکي، may 86، عادل روح نواز، آکرووايا، کاوه دولت نيا، مانوها، واک بند، انديشيا، آوار، اميراشکان غلامي، محسن آزادبخش، رگ، خواب، شهاب صادقي، گيزوک، بارامانت، خورشيد سياه، کانال، آيدا شاملو، علي شوکت، جليل شعاع، هومن موسوي، داتيک، عموها، پيرمردها، ديم، کروک، بلوک، عبور، حشرات، مهرداد پاليزبان، ، پادرا، پوين آو دث، آنوکسيا، پويا کلاهي، لاله، پيکولو، جم، امرتات، جيوه، فاروس، کارما، بلو فوبوس، هولوگرام، پارکينگ، کيالا، گلکس، ترامون، مادمازل، پرچ، دريم رورس، اکتاورس، ورطه، باد، 5grs، ديجيتال دريم، ساچورا، لنگتيونز، راديو، sev3ros، امير دانايي، مسعود همايوني، کاليبر، هانيه کيان، سعيد پيلتن، آلين جوهرچي، داريوش صالح پور، آتريا، امير مهرپويا، رانينگ پاين، شهريار ظرفساز، علي بهاري، عبدي اوحدي، زيتون، ميلاد عدل، سهند مهديزاده، آئورت، تعادل، آسفالت، آرسامس، مستر آف پرشيا، بابک دورانديش، شکاف، ويک آف شيم، آرش زمانيان، راستد درز، آتريا، آرتامن، اوستا، پيکلاويه، آوار، سيرکو کافه، آويستا، سوئيچ، پژمان واثقي، اسکاکس، مرداب، آکراس دِ ويوز، شن، فرجام سعيدي، ميلاد ملکزاده، شروين خانپور، آکولاد، بيواره، آزوما، دث تيونز، دوميم، فالس هورايزن، رضا افشار، شاين ان شيد، بل نوا، سنگ، مسيح غروي، ساهورا، وايت نويز، کوبار، دارک مَتر، آبيتار، گروه کنترل و...
اين گزارش تقديم ميشود به کسري ابراهيمي...
بازار