

روزنامه ايران/ شيرمحمد ۹۳ سال سن دارد و نزديک به سه سال است که به علت کهولت سن و بيماري توان نواختن سازش را ندارد و ديگر نميتواند ميراث ماندگار خود را به نسل جوان آموزش بدهد. او روزها و شبها را به اميد فرداي بهتر موسيقي ايران سر ميکند تا بلکه اندکي از دلسردي و نااميدي هنرمندان جنوبيترين نقطه ايران کاسته شود.... زادگاه شيرمحمد، بمپور است، شهري که حال و هواي کوير را در چهره اين هنرمند بزرگ بخوبي نمايان کرده، مردمان بمپور دلبسته شيرمحمد هستند چراکه روزگاري صداي ساز دونلي او توانست بمپور را به دنياي موسيقي معرفي کند.
به گزارش روزنامه ايران، اهالي موسيقي هم شيرمحمد را بخوبي ميشناسند. او چهره نامآشناي موسيقي نواحي ايران است. شيرمحمد از نوازندگان کمنظير و برجسته ساز دونلي است و طي سالها فعاليت در عرصه موسيقي، توانسته مقامهاي موسيقي بلوچستان را به گوش جهانيان برساند. جالب است بدانيد او صداي ني را در دوران کودکي آن زمان که ۶ سال بيشتر نداشت و گلهداري ميکرد آموخته و سالهاي سال است که سخنش را با همين زبان موسيقي بيان ميکند و چندان اهل گفتوگو نيست.
اللهبخش اسپندار پسر استاد شيرمحمد ميگويد: «پدرم ديگر نميتواند مانند سابق خارج از شهر برود و سازي بنوازد. او مدتهاست که بيمار است و در منزل بستري است و در اين مدت علاوه بر آنکه از سوي مسئولان فرهنگي و حتي مسئولان شهرستان بمپور و استان هيچ حمايتي نبوده بلکه دلگرمي هم از سوي اين دوستان نديدهايم و در اين مدت هيچ يک از مسئولان جوياي حال پدر نبودند و به عيادتش نيامدند. البته شرايط اين روزها کمي متفاوت است اما با اين تفاسير اين دوستان يک تماس تلفني را هم از ما دريغ کردند و بايد بگويم نسلهايي چون شيرمحمدها ديگر باقي نخواهد ماند و اين موسيقي ازبين خواهد رفت...
نکته ديگر اينکه مرداد ماه سال ۹۳ بزرگداشتي براي پدرم در تالار وحدت برگزار شد که در اين مراسم آقاي علي اوسط هاشمي استاندار سيستان و بلوچستان اعلام کرد خانه پدر به موزه موسيقي تبديل ميشود. از اين قول و صحبتي که بيان شد تا آنجا مطمئن بودم که به خواهر و برادرهايم گفتم قرار است ميراث فرهنگي خانه پدري را به موزه تبديل کند و تصوري روي اين ملک نداشته باشيد اما متأسفانه ۶ سال گذشته و تا به امروز اتفاقي صورت نگرفته است.»
نابغه موسيقي بلوچستان پيشتر در گفتوگويي با «ايران» بيان داشت: «وقتي مردم اوضاع زندگي من را ميبينند، عبرت ميگيرند و ديگر راه موسيقي را انتخاب نميکنند. به عقيده من موسيقي نواحي ديگر بين مردم رونق ندارد، حتي در بلوچستان. کساني که به موسيقي علاقهمند بودند ديگر بين ما نيستند همين امر باعث شد موسيقي از دست مردم گرفته شود...»