

آخرين خبر/ شد از کمون نگات
تيري به قلبي رها
نشست تو سينه گل آرزوها
تبسمي خونه کرد
تو باغ سرخ لبات
روشن شد از رخ ماه
رنگ شبا
آروم آروم آروم
انگاري اين دل
به يه حس تازه
کرده دچارم
ديگه پيداست از اين
چشماي رسوا
که چه رازي پنهون
تو سينه دارم
آروم آروم
حالا چشمام
ديگه هر جا
نقش رويايي چشماتو مي بينه
حس خوبه
با تو بودن
راز بر ملاي قلب من همينه
آروم آروم آروم
انگاري اين دل
به يک حس تازه
کرده دچارم
ديگه پيداست از اين
چشماي رسوا
که چه رازي پنهون
تو سينه دارم
آروم آروم