انتخاب/ آيت الله هاشمي رفسنجاني: «چه مصلحتي را ميتوان يافت که مهمتر از ايجاد هماهنگي مسلمانها در حج، اعياد و بسياري از مراسم باشد که مايه وحدت، شکوه، افتخار و عظمت اسلام است؟ چه ضرري از از اين بزرگتر که اين تفرقهها مثل خوره به جان جامعه بيفتد و ترديدهايي را در دل انسانها به وجود بياورد؟»
آيت الله هاشمي رفسنجاني طي سخناني در سال ۱۳۸۱ ضمن انتقاد صريح از شيوه رايج استهلال هلال ماه شوال و اعلام عيد سعيد فطر که منجر به تفرقه مسلمانان در يکي از بزرگترين اعياد اسلامي ميشود، تاکيد کرد: همين مسئله کافي است که عدهاي در دنيا بگويند: اين چه دين جامعي است که نتوانسته اين مسئله را حل کند؟!
به گزارش پايگاه اطلاعرساني هاشمي رفسنجاني، گزيده سخنان وي در همين ارتباط در پي ميآيد:
تلاش علمي جهت حل مشکل رويت هلال ماه از نظر من اهميت زيادي دارد و آن را يکي از مهمترين کارهاي اهل علم و دانش به خصوص حوزهها ميدانم. متأسفم که نسبت به چنين مسئلهاي که آثار علمياش نسبت به بسياري از کارهاي بزرگ که ما ميکنيم، خيلي زياد است، درگذشته و فعلاً اينقدر کم لطفي مي شود.
اين بحث احتياج به دقت، مطالعه، تحقيقات عميق و محاسبات مسائل شرعي، اجتماعي و سياسي دارد که بايد با توجه به همه اين موارد پيگيري کنيم و به يک نقطه مطمئن برسيم تا خاطر خيلي از مردم که اين کار با عقايد آنها سروکار دارد، آرام شود. مردم عليرغم تقويم رسمي کشور اسلامي و اظهارات علما و فتاوا گاهي براي ماه مبارک رمضان و عيد فطر تصميم انفرادي ميگيرند. احتمالاً به خاطر اينکه خلاف شرعي نکرده باشند. بحث هماهنگي دنياي اسلام که يکي از نقاط ضعف امت اسلامي است. حتماً بايد کساني پيشتاز باشند که عوامل تفرقه انگيز و اختلاف را حل کنند. به خصوص در جاهايي که فرصتهاي تاريخي با فرمانهاي حساس پيش مي آيد که هماهنگي جهان اسلام ميتواند جواب دهد. نمي توان از مراسم عيد فطر به صورت پراکنده بهره کافي برد.
از صدراسلام و در طول تاريخ رويت هلال مورد توجه بوده است. در مقاطعي علماي هيئت کارهاي خوب و ارزشمندي کردند. کارهاي مهمي براي مسلمانان انجام دادند، ولي در زمان ما هنوز مسئله مورد توجه نيست و در سالهاي اخير حرکتهاي عميقي شروع شد که گام به گام به طرف توفيق مي رويم. مسئله هلال با چشم مسلح جداً مورد ترديد بود. ولي امروزه قسمت زيادي از اين بحث براي مراجع حل شد که از دوربين استفاده شود که اين يک توفيق است.
کار اقناعي در اينباره لازم است که محاسبات دقيق علمي را به جاي رويت قرار بدهيم. يعني علماي دين بپذيرند که محاسبات علمي ميتواند نقش رويت را ايفا کند و اين کار سختي نيست و از لحاظ مبنا و منطق با محاسبات علمي ميتواند دقيقتر باشد و نقطه احتمال خلاف و اشتباه را نفي کنند. اما محاسبات علمي اينگونه نيست. به خصوص فعلاً که از کامپيوترهاي بسيار توسعه يافته استفاده مي نماييد. وقتي که شما نرم افزاري را به کار ميگيريد و محاسبات و مباني را به آن مي دهيد، يک ذره اختلاف در آن نخواهد بود و واقعاً دقيق درمي آيد.
اميدوارم به روزي برسيم که محاسبات علمي به جاي رويت بين فقها قبول شود. به خاطر اطلاعي که از مباني فقهي دارم، فکر ميکنم فقه اسلام که دين خاتم است و براي تا قيامت آمده و از اين به بعد ديگر پيغمبري نداريم، جواب مي دهد. اگر قرار است چيزي از اسلام بفهميم بايد خودمان بفهميم. بايد فکر کنيم که خداوند ديني را فرستاد و مباني ناطقي دارد. فرموده است که شما خودتان نقص را بفهميد و ديگر پيغمبر نمي آيد. اين کار با عدل، حکمت و علم خداوند سازگار نيست. قطعاً اينگونه است که اين دين ميتواند به مسايل جواب بدهد. قطعاً اينگونه است و ما هم احتياج داريم تا جواب اين مسئله را داشته باشيم، براي اينکه ميلياردها مسلمان به طريق مستقيم و بقيه فرقهها بهطور غيرمستقيم با اين مسئله ارتباط پيدا ميکنند.
مسئله رويت هلال ماه، از مسائل بسيار ريشهدار، سابقهدار و حتي پر حادثه در تاريخ اسلام است که در زمان خود پيغمبر (ص) هم مطرح بود. متاسفانه همه ابعاد آن هنوز روشن نيست، ولي رفع ابهامات ميتواند زمينه يکي از کارها و مقالات آتي شما باشد. قرآن مسئله را به اين صورت مطرح ميکند که «يسئلونک عن الأهله قل هي مواقيت للناس و الحج» سپس مسئله خاصي را که ظاهرا راجع به حج است مطرح ميسازد. ادامه آيه هم تاکيد روي تقوي است و يافتن پيوند بين اينها کمي مشکل است و درست معلوم نيست. البته در روايات و اظهارات مفسران مطالبي ديده ميشود، اما قانع کننده نيست که اساس اين سوال «يسئلونک عن الاهله…» از چه بوده و چه ابهامي در اين باره در زمان پيغمبر (ص) وجود داشته است.
بعضي مطالب متفاوت از جمله اينکه منشأ آن علماي يهود و يا ناشي از مسائل داخلي خود دنياي اسلام بوده است، نيز مطرح ميشود. اما همه ابعاد پاسخ، همچنان روشن نيست و جواب خيلي مجمل است. ولي پاسخ خداوند در قرآن کريم که ميفرمايد «قل هي مواقيت للناس والحج» خود بيانگر يک نوع زمانبندي است که به حج هم برميگردد. البته اين آيه يک معناي ظاهري دارد، ولي من تصور ميکنم ابهام موجود در آن نيز خالي از مصلحت نبوده، بدين معني که اهل علم روي موضوع کار کنند و پاسخ سوالات زيادي را که مطرح ميشود، بيابند؛ لذا هم مسئله تقويم و زمانبندي و هم موضوع حج است که باز هم موضوع به زمان اجراي مناسک آن وابسته ميشود.
در مسئله رويت هلال، تفرقه و اختلاف، ضد هدف است و تفرقه هنگامي ايجاد ميشود که مسئله مورد بحث، تبديل به نزاع و کشمکش شود و آثار منفي آن بسيار خواهد بود. در دنياي اسلام هميشه اين مسائل وجود داشته است. اگر به تاريخ اعياد در کتابهاي تمدن اسلامي مراجعه کنيد، ريزه کاريهايي را ميبينيد و خواهيد ديد که چه بحثها، مشاجرات، جنگها و منازعاتي که بر سر اين مسائل صورت گرفته و عجيب است که هنوز هم براي دنياي اسلام حل نشده است!
در دنياي اسلام، اين مسئله يک مسئله بين المللي اسلامي است و پنجاه و شش کشور مسلمان هستند. به اضافه مسلمانان کشورهاي ديگر، صدها ميليون مسلمان ميشوند که اکنون در غرب و شرق عالم و در دنياي غير اسلامي زندگي ميکنند و آنها نيز مسائل و تکاليف، سنن، آداب و فرهنگشان را وابسته با اين مسئله ميبينند. وقتي يک مسلمان دلسوز با يک تفرقه و ناهماهنگي مواجه ميشود، رنج ميبرد. به راستي اين چه وضعي است! چرا يک تصميم جامع گرفته نميشود؟ همه اين مسائل ظاهراً به کلمه رويت در اين بحث برميگردد، همه ميدانيم که رؤيت ميتواند اختلاف انگيز باشد و حقيقتاً از لحاظ بين المللي نميتوان مسئله را حل کرد. در داخل يک کشور هم نميتوان آن را حل کرد. وقتي که همسايههاي ما که قريب الافق هستند، ماه را ميبينند يا تصميم ميگيرند که ديده باشند و برنامههايشان را اجرا ميکنند و در اينجا، با چند کيلومتر فاصله، تصور ديگري وجود داشته باشد، اصلاً قابل توجيه نيست. آنها که ميخواهند همه چيز علمي، تحقيقي، منطقي و مستدل باشد، اينها را نميپذيرند. پس چنين اختلافي ميتواند در عقايد ما شبههانگيز باشد. يعني همين مسئله کافي است که عدهاي در دنيا بگويند: اين چه دين جامعي است که نتوانسته اين مسئله را حل کند؟ چرا مسلمانها نميتوانند اين را حل کنند؟
اين مسائل، عادي و معمولي نيستند. حتّي از لحاظ شخصي هم انسان را با تکاليفي که بين خودش و خدا دارد، دچار مشکلات روحي ميسازد. اين که گفته شود يوم الشک اينطور باشد و يا هنگام عيد فطر، عدهاي – براي اينکه مسئلهشان را حل کنند- به مسافرت بروند، شايسته زمان ما نيست. ميتوانيم اين مسائل را حل کنيم. اکنون ضروري است که آن را در مقياس بين المللي حل کنيم، نه در مقياس فرد و يا يک جامعه محدود و يک شهر.
اين يک وظيفه بسيار بسيار مهم شرعي و در درجه اول، وظيفه حوزهها است. من اطمينان دارم که اگر حوزهها تصميم درستي نگيرند، دانشگاه هم نميتواند به تنهايي اين مسئله را حل کند. به خصوص مراجع بايد تدبيري بينديشند. امروزه، حکم بسياري از مسائل جامعه را با مصلحت صادر ميکنيم. چه مصلحتي را ميتوان يافت که مهمتر از ايجاد هماهنگي مسلمانها در حج، اعياد و بسياري از مراسم باشد که مايه وحدت، شکوه، افتخار و عظمت اسلام است؟ چه ضرري از اين بزرگتر که اين تفرقهها مثل خوره به جان جامعه بيفتد و ترديدهايي را در دل انسانها به وجود بياورد؟
بازار