نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سیاسی

درباره یادداشت‌های روزانه رهبر انقلاب؛ منبعی که تاریخ‌نگاری انقلاب را متحول خواهد کرد

منبع
فارس
بروزرسانی
درباره یادداشت‌های روزانه رهبر انقلاب؛ منبعی که تاریخ‌نگاری انقلاب را متحول خواهد کرد
فارس/ در آستانه‌ي سالروز ارتحال امام خميني(ره)، يکي از روزنوشت‌هاي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي که به روايت عيادتشان از امام راحل در فروردين سال ۶۵ اختصاص دارد براي نخستين بار منتشر شده است. در آستانه‌ي سالروز ارتحال امام خميني رحمه‌الله، يکي از روزنوشت‌هاي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي که به روايت عيادتشان از امام راحل در فروردين سال ۶۵ اختصاص دارد براي نخستين بار منتشر شده است. بخش «درس و عبرت» پايگاه اطلاع‌رساني KHAMENEI.IR در يادداشت زير از زاويه‌اي متفاوت به بحث «يادداشت‌هاي روزانه‌ي رهبر انقلاب» مي‌پردازد. انس با قلم، از خصائص حضرت آيت‌الله خامنه‌اي است. جداي از آنکه قلم را و خاصيت جادويي انس‌پرور آن را با درس و مشق و کتاب و مدرسه شناخت، و در همه‌ي سالهاي بعد، سرگرم تقريرنويسي و تأليف و ترجمه شد، قلم را در کسوت همنشين ايام و خاطرات روزهاي پرماجراي عمر به کار گرفت. مثلا گاهي به شعري بر مي‌خوردند که آن را با طبع سخت‌پسند خود موافق مي‌يافتند و قلم کمک ميکرد تا آن را بايگاني کنند و همينطور بود که «سفينه‌ي غزل»، به‌تدريج ساخته شد.(۱) حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با اهل فرهنگ، از همه قماشش معاشرت داشتند و اين معاشرت‌ها خاطره مي‌آفريد و قلم، باز هم يگانه يار مددکار ثبت اين خاطرات و يادگاري‌ها بود. دفترچه شخصي ايشان، تا به الآن آکنده شده از دست‌نوشته‌هاي مفاخر فرهنگ و هنر که به رسم يادگار، جملاتي را براي ايشان قلمي کرده‌اند.(۲) اما به عنوان يک سرفصل جدي‌تر و مستقل از نشانه‌هاي انس حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با قلم، بخشي از آثار ايشان، تحت عنوان «يادداشت‌هاي شخصي» است. شايد قديمي‌ترين اين دست‌نگاشته‌ها، به دوران مبارزات و خلوت‌هاي سياسي ايشان در زندان‌هاي نمور شاهنشاهي برگردد. خودشان روايت ميکنند که سال ۴۶، و در زندان سوم، در بازداشتگاه نظامي، «نوشتن يادداشت‌هاي روزانه‌ي زندان را شروع کردم.»(۳) البته اين يادداشت‌ها ادامه‌دار نبود، اما چراغي را براي بعدها در ذهن و فکر آيت‌الله خامنه‌اي برافروخت؛ اينکه ثبت وقايع، خيلي خيلي مهم است: «امّا تا پايان ادامه ندادم؛ چون به يک حالت خستگي و دل‌زدگي دچار شدم که در اثر آن، نوشتن را رها کردم. آخرين جمله‌اي که در اين زندان نوشتم، اين بود: «در اينجا نوشتن را متوقّف ميکنم، چون چه فايده‌اي ميتواند داشته باشد؟.» امروز که به آن يادداشت‌ها مراجعه ميکنم، از ادامه ندادن آنها تأسّف ميخورم؛ زيرا برخلاف آنچه گمان ميکردم، بي‌فايده نبوده است.»(۴) آن تمرينِ نويسندگي، در دوران جنگ تحميلي هم تکرار شد. آيت‌الله خامنه‌اي که از نخستين روزهاي حمله صدام راهي جبهه‌ها شدند و تا ششم تير و واقعه‌ي ترور، از شخصيتهاي پرتردد در جبهه بودند، تا جاي امکان از نگارش و ثبت تجربه‌ها و رويدادهاي جنگ خودداري نکردند.(۵) [*] تاريخ روزانه جمهوري اسلامي به روايت آيت‌الله خامنه‌اي جداي از اين دل‌مشغولي‌هاي قلميِ پراکنده، مهمترين و شايد تاريخي‌ترين دست‌نگاره‌هاي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، «يادداشت‌هاي روزانه» ايشان باشد. بخش قابل توجه اين يادداشت‌ها به ايام پس از پيروزي انقلاب تا همه‌ي سال‌هاي پس از آن اختصاص دارد که به اين ترتيب، رويدادهاي شخصي و نيز سيري از تحولات ايران و جهان را به روايت شخصيتي که همواره در اين سال‌ها، در بالاترين سطوح مسئوليت و مديريت جمهوري اسلامي قرار داشته ثبت و ضبط ميکند. رهبرانقلاب در برخي بيانات خود به وجود اين يادداشت‌ها اشاره کرده‌اند. براي نمونه، در بياناتي با اشاره به ماجراي تهديدات نظامي آمريکا در دوران جورج بوش، بيان ميکنند که «تهديدهاي نظامي گاهي به‌قدري شديد ميشد و تکرار ميشد از طرف دشمن که حسابي دست‌اندرکاران داخلي را دچار رعب ميکرد. جلساتي وجود داشت که حالا فراوان خاطراتي از آن وقت ما داريم؛ من از آن وقت يادداشتهائي دارم.»(۶) يا در جايي ديگر، در يکي از بيانات خود پيرامون سيره‌ي مرحوم خزعلي مي‌گويند: «مرحوم آقاي خزعلي پاي انقلاب ايستادند... حالا به بنده که مکرّر در مکرّر مطالبي گفتند که در سينه‌ي من و در نوشته‌جات من ثبت است.»(۷) مشخصه‌ي اين دست‌نوشته‌ها اين است که اغلب حوادث مهم شخصي رهبر انقلاب، و نيز رخدادهاي مهم ملي و بين‌المللي را در بر مي‌گيرد. يادداشت‌هايي که حتي محل رجوع شخص نگارنده هم بوده و به تحليل‌هاي سياسي و خط‌مشي‌هاي تعييني وي کمک مي‌کند. حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، مثلا در جايي با ارجاع به اين يادداشت‌ها، عيار تهديدهاي دشمنان را اندازه‌گيري مي‌کنند: «هر وقت مى‌شنويم در جايى جلسه‌اى يا هيأتى از سران کشورها عليه جمهورى اسلامى بوده است، بنده به حافظه و به يادداشت‌هايم مراجعه مى‌کنم. مى‌بينم از اين بيشتر و بدترش، زمان امام اتفاق افتاده است!»(۸) [*] برخي موارد منتشرشده از يادداشتهاي روزانه تاکنون بيش از دو مورد از اين يادداشتها منتشر نشده است. نخستين بار در آذر ۱۳۸۸ بود که به مناسبت روز عرفه، يادداشت روزانه آيت‌الله خامنه‌اي از جلسه سران قوا با حضرت امام، به تاريخ ۲۲ مرداد ۶۵، در پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار ايشان انتشار يافت: «ديشب در جلسه (سران قوا) که منزل احمد آقا بود امام آمدند. حالشان بحمدالله خوب بود. علاوه بر صحبت درباره‌ي موشک اخير ما و خبرهاي حول و حوش آن، من به محروميت ما چند نفر ار جلسه‌هاي معنوي و عرفاني امام علي‌رغم جلسات متعدد با ايشان اشاره کردم. گفتم لازم است ماها را نصيحت کنيد و تعليم بدهيد. [امام] همان شکسته نفسي‌هاي هميشگي را تکرار کردند و گفتند نصيحت اينست که مثل من عمرتان به خسران و بطالت نگذرد. روي اخلاص تکيه کردند و گفتند شماها در خدمت اسلاميد فقط مراقب اخلاص باشيد. گفتم همين نقطه‌ي اصلي اشکال است و براي پيدا کردن اخلاص بايد نصيحت شويم. باز امام روي اينکه من هم چيزي ندارم و اينجا هم خبري نيست و امثال آن تکيه و شکسته نفسي مي‌کردند. آشکارا نشانه‌هاي تواضع حقيقي را در چهره و حرکات امام مشاهده کردم.» (۹) دومين مورد، به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام، در خردادماه ۹۹ در همان پايگاه منتشر شد. باز هم يادداشت روزانه‌اي بود که خاطره‌اي درباره امام راحل را ثبت و ضبط کرده بود. آيت‌الله خامنه‌اي در برگه‌ي روز ۱۴ فروردين ۶۵ در سالنامه شخصي خود نوشته‌اند: «امروز به زيارت امام رفتم؛ آقاي هاشمي را خبر کردم و با هم رفتيم. امام عزيز هنوز اجازه‌ي فرودآمدن از تخت را ندارد. به دست‌هاي او -هر يک- چيزي از سرُم و باتري وصل است. دست چپ امام را که بخاطر تَرک برداشتن سرانگشتان، در دستکش سفيدي پوشيده بود مشتاقانه بوسه زدم. چهره‌ي خندان و مهربانش اندکي خسته و بيمارگونه است اما سعي ميکند نشانه‌ئي از افسردگي در آن نباشد. بلافاصله خطاب به من ميگويد: از شما تقليد ميکنم (دست دادن با چپ)! من گفتم: بحمدالله حالتان خيلي خوب است. با لحني که مينمايد به اين اهميت نميدهد ميگويد: شما خوب باشيد من هم خوبم. بعد رو به هاشمي که پرسيده است آيا چيز فوق‌العاده‌ئي هست؟ با لحن رضامند و محکم ميگويد: هيچ چيز نيست غير از پيري، و نسبت به همسن‌هاي خود خيلي خوبم؛ آنها بعضي زير خاک‌اند و بعضي در خانه‌ي خود خوابيده‌اند. از اوضاع جاري و جنگ مسئولانه ميپرسد و به جوابها با دقت گوش ميدهد. سمينار ديروز را گفتم. معلوم شد خبرهاي آن را از راديو شنيده و در جريان است. اين روح بزرگ، اين انسان فوق‌العاده، اين دل مطمئن و متوکّل و اين عقل قوي و راسخ در همه‌ي حالات خود حتي در هنگاميکه نيمي از قلب او از کار افتاده است، با همه‌ي شخصيّتش زندگي ميکند: «رُهبانُ اللّيل و اسد النهار.»(۱۰) [*] امتيازات يادداشتهاي روزانه با مطالعه‌ي همين موارد معدود، مي‌توان بعضي ويژگي‌ها را در نحو نگارش و نوع موضوعات انتخاب‌شده در هر يادداشت را شناسايي و بررسي کرد. مثلا به عنوان يک امتياز، اين يادداشت‌ها نشان ميدهند که حضرت آيت‌الله خامنه‌اي تنها به ذکر و بيان خاطرات شخصي و امورات فردي خود بسنده نکرده‌اند و بخشي از رويدادهاي سياسي کشور و حتي جهان در آنها منعکس است. اين امتياز، نه صرفاً به لحاظ ثبت رويداد، که از جهت نوع نگرش شخصيتي در طراز ايشان به آن رويداد ملي يا جهاني اهميت ويژه مي‌يابد. در يک نمونه‌ي مشخص‌تر، ايشان در ديداري با مسئولان کشور در ايام پس از فروپاشي شوروي، تصريح ميکنند که روزانه، سير تحولات اين رخداد مهم سياسي جهان را در سالنامه شخصي خود ثبت کرده‌اند. (۱۱) خصيصه‌ ديگر اين يادداشت‌ها، تعهد نگارنده بر انعکاس تألمات و نگرش‌هاي شخصي خود است. يعني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در کنار ثبت رويدادها، نوع مواجهه يا برداشت و تحليل خود را نيز به نگارش در آورده‌اند. با نگاه به دو مورد منتشرشده از متن اصلي اين يادداشت‌ها، مثلا مي‌توان به برداشت ذهني و نوع نگرش ايشان به شخصيت و جايگاه حضرت امام خميني رحمه‌الله اشراف قابل توجهي پيدا کرد. اين امتيازات و تفاوت‌هاي شکلي و محتوايي، با مقايسه يادداشت‌ها با مواردي مشابه در نوع خود واضح‌تر مي‌شود. مثلاً ميتوان در همين دو موردِ منتشرشده، بخشي از خاطرات مرحوم هاشمي رفسنجاني را با يادداشتهاي روزانه رهبر انقلاب مقايسه کرد. آيت‌الله هاشمي در روزنوشت خاطرات مورخ ۱۴ فروردين ۶۵ مي‌نويسد: «امروز صبح با آيت‌الله خامنه‌اي به زيارت امام رفتيم. حالشان بهتر بود، ولي هنوز بايد مدتي در بيمارستان بمانند. با هم به منزل ما آمديم. درباره مسائل جنگ و مشکلات نيروي زميني و سپاه مشاوره کرديم. نظر ايشان هم اين بود که مسئوليت جبهه‌ها را به آقاي محسن رضايي بدهيم و نيروي زميني را به طور موقت در کنترل عملياتي او قرار بدهيم.(۱۲) همچنين ايشان در خاطرات روز چهارشنبه، ۲۲ مرداد ۶۵، ماجراي عيادت از حضرت امام را اينگونه تشريح کرده است: «عصر شوراي عالي دفاع جلسه داشت. بعد از جلسه مصاحبه کردم. شب مهمان احمدآقا بوديم. امام هم شرکت کردند. آقاي خامنه‌اي از امام خواستند که ارشادات خاص معنوي بفرمايند. امام تاکيد بر خدمت به مردم و توجه به خدا و عبادت فرمودند و گفتند مطالب خاص ويژه‌اي ندارند.» (۱۳) با مقايسه‌ي موردي اين دو روزنوشت در يادداشتهاي آيت‌الله خامنه‌اي و مرحوم هاشمي رفسنجاني متوجه ميشويم که يادداشت‌هاي رهبري، مفصل‌تر و با جزئيات بيشتر، و نيز داراي رويکردهاي خاص و متمايزي است که در نوشته‌هاي آقاي هاشمي ديده نمي‌شود. در جايي که آيت‌الله هاشمي به ذکر اين جمله بسنده مي‌کند که «آقاي خامنه‌اي از امام خواستند که ارشادات خاص معنوي بفرمايند. امام تأکيد بر خدمت به مردم و توجه به خدا و عبادت فرمودند»، آيت‌الله خامنه‌اي، هم با تفصيل بيشتر و هم با بيان برداشت‌هاي شخصي خود از سفارش‌هاي امام، تعبير و تحليلي لطيف از شخصيت معنوي حضرت امام به خواننده ارائه مي‌کنند. خاطره رهبر انقلاب از همان روز همين خصلت روايي و سوبژکتيو در روزنوشت مرتبط با عيادت از حضرت امام هم قابل مشاهده است. آيت‌الله هاشمي فقط به ثبت رويداد در يک جمله بسنده کرده است که «امروز صبح با آيت‌الله خامنه‌اي به زيارت امام رفتيم. حالشان بهتر بود، ولي هنوز بايد مدتي در بيمارستان بمانند. با هم به منزل ما آمديم.» اما همين دو جمله در يادداشت‌هاي آيت‌الله خامنه‌اي، هم به يک متن مستقل و هم روايتي صاحب‌نظرانه از رويداد تبديل شده است. [*] اهميت تاريخي يادداشت‌هاي روزانه تاريخ انقلاب اسلامي و تحولات جمهوري اسلامي، در دهه‌هاي آينده از رهگذر اسناد، مستندات و خاطرات، براي نسل‌هاي آتي روايت خواهد شد. چگونگي و اعتبار اين منابع و مدارک، در کيفيت نهايي اين روايت تاريخي و بينانسلي از اهميت ويژه برخوردار است. به‌ويژه روايت حوادث جاري در عرصه‌هاي غيرآشکارتر سياست و مسائل ملي و بين‌المللي کشور، داراي حساسيت، اهميت و دشواري بيشتر مي‌باشد که تاريخ‌نگاران و تحليل‌گران در جستجوي منابع قابل اعتماد براي آنها به کوشش بيشتري نياز دارند. يادداشتهاي روزانه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در کنار ديگر خاطرات و آثار قلمي و شفاهي ايشان، قطعاً به يکي از منابع دست اول روايت تاريخ انقلاب تبديل خواهد شد. به‌ويژه اين يادداشت‌ها مي‌تواند در نبرد روايت‌ها، سلطه بعضي منابع را که طي سالهاي اخير مرجع برخي تاريخ‌نگاران بوده بشکند و به دست‌يابي به روايت‌هاي دقيقتر، کمکي جدي و شايان توجه داشته باشد. منابع: ۱) خون دلي که لعل شد، ص۱۱۳ ۲) انتشار دست‌نوشته اخوان ثالث در دفتر يادداشت آيت‌الله خامنه‌اي ۳) خون دلي که لعل شد، ص۱۵۱ ۴) همان ۵) ايشان در گفتگويي به وجود اين يادداشتها اشاره کرده و مي‌گويند: «يک چيزهاى مختصرى هم يادداشت کردم که گاهى توى يادداشتهايم نگاه مى‌کنم آنها را پيدا مى‌کنم.» بيانات در مصاحبه با شبکه‌ى دوم صدا و سيما پيرامون خاطرات جبهه، ۱۳۶۴/۰۶/۲۸ ۶) بيانات در ديدار کارگزاران نظام، ۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۷) بيانات در ديدار رئيس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، ۱۳۹۴/۱۲/۲۰ ۸) بيانات در ديدار استانداران سراسر کشور، ۱۳۷۱/۰۹/۳۰ ۹) جلسه سران قوا با امام خميني در آستانه «عرفه» ۱۰) روزنوشت آيت‌الله خامنه‌اي پس از ملاقات با امام خميني در فروردين ۱۳۶۵ ۱۱) ايشان در اين ديدار به تبيين آنچه «طرح امريکاييِ فروپاشي شوروي» مي‌خوانند مي‌پردازند و منابع خود براي استدراک اين بيانات را بخشي از يادداشتهاي روزانه خود ذکر مي‌کنند: «اين چيزي که الان از اين تصوير در ذهن من هست، بخش عمده‌اش از يادداشتهايي است که خود من روزبه‌روز در سال ۱۳۷۰ از خبرهاي ماجراي شوروي يادداشت کرده‌ام. البته بعداً با اطّلاعات فراواني که دوستان ما از منابع مهم روسي و غيرروسي فراهم کردند و به بنده دادند، تکميل شد.» بيانات در ديدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران، ۳۷۹/۰۴/۱۹ ۱۲) اوج دفاع، ص۴۸ ۱۳) اوج دفاع، صص۲۱۱ و ۲۱۲
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره