نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سیاسی

خاطرات خواندنيِ یکی از مبارزان انقلاب از حاج احمد آقا، رهبری و امام (ره)

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
خاطرات خواندنيِ یکی از مبارزان انقلاب از حاج احمد آقا، رهبری و امام (ره)
باشگاه خبرنگاران/ حاج احمدآقا اولين کسي بود که با رهبر انقلاب بيعت کرد و تا آخر پاي اين بيعت ايستاد. در سالگرد ارتحال امام خميني (ره) برنامه تلويزيوني «بنيانگذار» در گفت‌وگو با برخي بزرگان انقلاب به بازخواني فراز و نشيب‌هاي انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي و نقش محوري رهبري انقلاب اسلامي پرداخته است. در ادامه مشروح گفت‌وگو با آيت الله سجادي از نظرتان مي‌گذرد: *سلام عرض مي‌کنم و خيلي خوش آمديد. عليکم السلام و رحمه الله و برکاته. ان شاالله موفق و مويد باشيد. *خوبيد ان شاالله؟ خدا را شکر. الحمدالله. *از اينجا شروع کنيم که به عنوان کسي که از دوران قبل از انقلاب محضر امام (ره) را درک کرديد و در نجف بيشتر در خدمت ايشان بوديد، شايد براي خيلي‌ها سوال باشد که اگر نظره ولايت فقيه مطرح نمي‌شد، اساساً مي‌شد بر رژيم پهلوي پيروز شد و انقلابي را به سرانجام رساند؟ اساساً قرآن کريم و دعوت انبياء، دعوت به توحيد بوده است. سراسر دعوت انبياء را در قرآن، همه را به اطاعت و عبادت خدا مي‌خوانند؛ لذا در سيره امام (ره) که مي‌بينيد مخصوصاً در نجف که با ايشان حشر و نشر داشتيم، ايشان به التزاماتي که داشتند، مثلاً در نماز تمام نوافل را مي‌خواندند و مقيد بودند در شبانه‌روز ۵۰ رکعت نماز را بخوانند تا به مبحث ولايت فقيه رسيدند و اين مبحث که مطرح شد، خيلي جنجال به پا شد. مطرح کردن اين مسائل و حتي بالاتر از اين، در يک زماني تفسير قرآن در حوزه‌ها رسم نبود و اگر کسي تفسير مي‌گفت - نعوذبالله – مي‌گفتند سواد ندارد. يعني چنين جو وحشتناک ظلماني در حد حوزه‌ها بود. خود قرآن هم محجور بود... *فکر مي‌کنم بحث ولايت فقيه در همان مقطع مطرح شد. بله. *برخورد بقيه افرادي که در حوزه بودند چطور بود؟ اينکه مي‌گوييد جنجالي به پا شد چطور... بله. خب بالاخره يک عده‌اي خيلي رد مي‌کردند، فرياد مي‌کردند و يک چيز غيرمتعارف و غيرخلاف شرع مي‌دانستند. مباني‌شان هم خلاف بود، اما مبناي حضرت امام (ره) در اين قصه، مبناي قرآني است. ما نماز جمعه نداشتيم؛ اينکه الان هزار و خرده‌اي منطقه نماز جمعه برگزار مي‌شود اين اقامه دين است. هدف اين بود که صحبت از ولايت فقيه که مي‌شود، آنچه دعوت انبياء و مرسلين و قرآن براي اقامه دين است، اين هدف را امام (ره) دنبال مي‌کرد. منتهي با زبان خود و با اخلاصي که داشتند، با جهاد اين هدف را دنبال مي‌کردند. حالا اين مقوله و اين طور حرف زدن يک مقابله‌هاي داخلي دارد و خارجي‌ها هم نمي‌پسندند؛ در يک کشوري که يک نفر مثل آل سعود باشد و بحرين را بخواهند بدهد، بگويند نفت را بدهيد مي‌دهد، هرچه مي‌گويند فرمان‌بر است، نمي‌خواهند گروهي بيايند که به آن‌ها گوش نمي‌دهند. *عکس العمل امام (ره) در مقابل اين مخالفت‌هاي دروني به خصوص درون حوزه چه بود؟ يک سبک امام (ره) سکوت بود. حلم و کرم ايشان در اين موضوع خيلي بالا بود. به زبان حال مي‌گفت لکم دينکم و لي دين؛ يک زماني اتفاقي در نجف افتاد که برخي از دوستان چيزي گفته بودند، من به امام (ره) گفتم ايشان گفتند همه رفقا آمده‌اند. روحانيون مبارز خارج کشور را جمع کرده بودند، به ياد دارم در آن جلسه گفتند انقلاب ما و هدف ما پياده کردن همين احکام در رساله است. مي‌خواهيم اين‌ها را پياده کنيم پس بايد خود ما التزام به اين‌ها داشته باشيم. آقاي دعائي، آقاي روحاني، آقاي فردوسي، محتشمي و ديگران حدود ۳۰-۲۰ نفر بودند. *در جايي گفته بوديد از سختي‌هاي دوره مبارزه ما در نجف اين بود که حتي انگ کمونيست بودن به ما مي‌زدند. بله. بالاخره عده‌اي ماموريت براي زدن امام (ره) داشتند، از طرف سفارت در نجف و ساواک ماموريت داشتند که هر کاري مي‌خواستند مي‌کردند. همه چيز آقا روح‌الله حلال بود؛ عجيب اين بود که امام (ره) در طول اين مدت نه کلامي، نه عکس‌العمل خارجي، هيچي نداشتند؛ ايشان سکوت مي‌کردند و حتي شايد شهريه‌اي که آقا مصطفي مي‌گرفت، مخالفين او هم مي‌گرفتند. طلبه‌هايي که مخالف بودند همان شهريه‌اي که امام به پسر خودش مي‌داد به طلبه‌هاي ديگر هم مي‌داد. هيچ تغييري در شهريه‌اي ايجاد نمي‌کرد يعني هيچ امتيازي بين کساني که با امام (ره) بودند يا نبودند در اين امور شهريه وجود نداشت. *يک اصلاحي شکل گرفت، يک روش اصلاحي براي نهضت روحانيت شيعه شد. اين چه اثري گذاشت؟ اگر بخواهيم آثار و برکات اين را بگوئيم، به تعبير قرآن «ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها» اين نعمت حضرت امام (ره) و نعمت اين نهضت قابل احصاء نيست. سه کلمه «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» دو هزار سال ايران بود و يک ايراني انتخاب و اختيار نداشت؛ اين امر واضحي بود. واقعاً امام (ره) يک جامعه مرده عقب افتاده و فرسوده را با نفس روح اللهي خود زنده و بيدار کرد. اگر انسان بنشيند و تحولات و ترقيات و برکاتي را که براي جامعه ما و براي بلاد و شهر‌هاي ما، در آباداني شهرها، در تمام اين امور آمار مشخص کند، «ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها». از جهت داخلي و بين المللي شاهد هستيد. آمريکا و اروپا و عرب‌هايي که با آن‌ها متحد هستند در اين ۴۰ سال، آن‌ها نمي‌خواهند يک روز ما باشيم؛ اين‌ها شوخي نيست. دو هزار سال در ايران بودند و مجلسي نداشتيم. يک مجلس فرمايشي داشتيم که به فرمان شاه عمل مي‌کرد. *يک جايي از شما مي‌خواندم درباره نقطه نظر‌هاي استثنائي امام (ره) در دوران مبارزه؛ مثلاً حساسيت و پافشاري که روي قضيه فلسطين داشتند، يا نظري که درباره منافقين داشتند؛ مجاهدين پيش امام (ره) صحبت مي‌کردند و امام (ره) خيلي خوب خط و ربط آن‌ها را تشخيص مي‌دادند و حتي از شما خواندم خيلي از علما اين‌ها را تائيد مي‌کردند. بله. آن‌ها نامه نوشته بودند که «انهم فتيه آمنوا بربهم...» و تقاضا کرده بودند از امام که اين‌ها را بپذيرند، ولي امام (ره) واقعاً غير آن جهاتي که بيان کردم «ينظر بنورالله» بود. با نور خدا حرکت مي‌کرد و در اين جور موارد خدا نوري به ايشان عطا مي‌کرد. يک نفر از اين‌ها نزد امام (ره) آمد و نهج البلاغه خواند و وقتي نهج البلاغه خواند من شک کردم و بعد فهميدم باطن اين‌ها اين چيز‌ها نيست و بعداً خودشان هم اعلام کردند. *يا مطلب ديگري گفته بوديد سر آن هواپيمايي که ربوده بودند ... بله. به بغداد آمدند و هر چه کردند که امام حرفي يا اقدامي کنند، نکردند. *اگر يک نگاهي بخواهيم بکنيم بحران‌هاي مختلفي را طي کرديم و خيلي‌ها معتقد هستند عمود خيمه نظامف همين رهبري بود که توانستيم اين بحران‌ها را با هدايت ايشان پشت سر بگذاريم. بله؛ سياستگذاري بنيانگذار جمهوري اسلامي که آنطور وارد مي‌شوند، بعد انتخابات مي‌گذارند، قانون اساسي درست مي‌کنند، پايه‌هايي بود که امام (ره) درست کرد. پايه‌ها را خيلي محکم، قانوني، بين‌المللي و مردمي گذاشت که هيچ کسي در هيچ جايش سوال نمي‌تواند بکند. محور تمام اين مقاومت‌ها و نهضت‌ها رهبري است که الحمدالله بهترين رهبر و فرزند علمي، سياسي، عرفاني و نوراني امام (ره)، حضرت امام خامنه‌اي که انتخاب شدند، ايشان حقاً و انصافاً پرچم امام (ره) را محکم هم در سطح داخلي و هم سطح بين‌المللي با آرمان‌هاي اسلامي ايشان نگه داشته‌اند. امام صادق (ع) درباره حضرت ابوالفضل مي‌فرمايند: «کان عمي العباس نافذ البصيره؛ خيلي بصيرت خوبي داشت و واقعيات را خوب مي‌ديد». حالا حضرت آقا هم همين صفت حضرت ابوالفضل (ع) را دارد که بصيرت زيادي دارد؛ مخصوصاً در شناخت دشمن و مواضعي که با کفار و آمريکا و اروپائي‌ها دارند، مي‌فهميم ممکن است يک چيزي را ايشان مي‌بيند ممکن است ما دو سال بعد ببينيم. اين نهضت را توانسته اند تا اينجا نگه دارند. *چه مثال‌هايي مي‌توانيد بيان کنيد براي عبور از بحران‌ها و پيچ‌هاي تاريخي، چه در دوران حضرت امام (ره) و چه در دوران رهبر معظم انقلاب؟ در دوران حضرت امام (ره) که همه بحران بود. يعني ما يکي دو بحران نداشتيم، همين طور بحران بني صدر، بحران کردستان، بحران سيستان و هر چه جمع مي‌کرديد، بحران ديگري خلق مي‌شد. بحران نهضت آزادي، جبهه ملي، شهادت آيت‌الله بهشتي و همراهان ايشان در يکجا، اين‌ها شوخي نيست. امام (ره) با آن تواني که داشتند ... خدا هم ياري مي‌کرد. نصرت خدا را در اين نهضت در گوشه به گوشه مي‌بينيد. جبهه را الان گاهي نشان مي‌دهد ببينيد که با چه شرايطي رزمندگان در اين جبهه مي‌جنگيدند. آن وقت ياري خداوند را در مي‌فهميد. ما که اينجا نشسته ايم... الان هم مدافعان حرم و اين بندگان صالح خداوند که شهيد سليماني فرمانده آنان بود، چه کار کردند؟ والا نه مدافع حرم که مدافع حريم و ناموس کشور و همه مردم هستند. انجا به نام مدافع حرم مي‌گويند در واقع مدافع همه چيز ايران و منطقه هستند. *شما اين را تاثير حکومت اسلامي و ولايت فقيه مي‌دانيد؟ بله. يک خصوصيت اين پايه و اساس و ولايت فقيه اين است که آن‌ها نمي‌توانند خيلي در آن نفوذ کنند. واقعاً مي‌بينيم که خدا آقا را ياري مي‌کند؛ «لقد نصرکم الله في مواطن کثيره» را داريم مي‌بينيم. در همين بحث کرونا تمام دنيا به زانو درآمده است، ولي ايران با ايمان و اخلاص و حرکات با ايمان و جهادي که انجام مي‌گيرد، تحت اشراف، ولي فقيه اين کار‌ها انجام مي‌شود. اين‌ها در هيچ نظامي غير از نظام فقاهتي که برگرفته از قرآن و سنت نبوي است... اين برکات براي اين است. *برخي مي‌گويند اگر، ولي فقيه و رهبري را هم نداشتيم، مي‌توانستيم اين بحران‌ها را با اتکا به مردم پيش ببريم. نه، مردم آنطور که با امام (ره) و انقلاب بيعت کردند، با کس ديگري اينجور کنار نمي‌آمدند. يقيناً موجب تشتت و تضارب آرا و درگيري‌هاي خارجي و منطقه‌اي مي‌شد و يقيناً ايران چند تکه مي‌شد. حالا مقام معظم رهبري به وظيفه خدايي خود عمل مي‌کند و ما بايد ياري کنيم. ايشان گاهي مطالبي را بيان مي‌کند، ولي فقط گاهي پخش و چاپ مي‌شود و هي گفته مي‌شود. من به دوستان گفته ام ايشان سالي را به نام جهش توليد نامگذاري مي‌کند. متاسفانه گاهي مي‌بينيم اينطور عمل نمي‌شود. الان در باب کرونا همه وارد شدند و متحد هستند و واقعاً هم نتيجه‌بخش بود، در بقيه امور هم همينطور باشد. اگر مثل کرونا، کل نظام اعم از رهبري، دولت، دکتر، مهندس و همه با هم متحد شوند، مي‌توانند يک کاري کنند. مفاسد اقتصادي، فحشا و منکرات همانطور که کرونا را جدي گرفتيم، اين‌ها را هم جدي بگيريم. در اين گام دوم که آقا سفارش مي‌کنند و اخيراً سفارشي به دانشجويان داشتند که يکي نبايد انفعالي با مسائل برخورد کنيم، خيلي جدي و جهادي برخورد شود. مورد ديگر هم اين که از انحراف بترسيم که ما را از مسيري که داريم منحرف نکنند. هم انحراف نکنيم و هم منفعلانه برخورد نکنيم. بايد هميشه جهادي با کل مسائل برخورد کنيم. بايد به کلمات اين رهبر و آقا که اينطور با بصيرت است، عمل کنيم و ايشان يک عقيده خوبي دارد و قرآني هم هست. من ديدم خيلي مسائل ايشان قرآني است. يک نمونه اين که مي‌فرمايد به داخل تکيه کنيد. *يکي از بحران‌هايي که زمان حضرت امام (ره) داشتيم بحث قائم مقامي رهبري بود که اتفاق افتاد. بله، آنهم به آن شکل شد. *امام (ره) چطور اين قضيه را مديريت کردند؟ براي امام (ره) اسلام و مردم خيلي مهم بود. حکومت جمهوري اسلامي و نظام را دوست داشتند بماند. در آن جريان احساس کردند اگر اين قصه حل نشود انحراف بزرگي در اصل جمهوري اسلامي پيش مي‌آيد. بخاطر همان گروه مهدي هاشمي امام (ره) احساس خطر کردند، چند بار اعلام خطر کردند و بعد ديدند اتفاقي نمي‌افتد و مجبور شدند علي رغم ميل نفسي و دلي خودشان، اين کار را انجام دهند و آن چيزي را که دوست دارند فداي اسلام شود و اين کار را کردند. *براي شما‌ها که به امام (ره) نزديک بوديد اين مسئله شوک‌آور نبود؟ بله. براي همه شوک آور بود، حتي براي سپاه و نيرو‌هاي نظامي تعجب‌آور بود، اما امام (ره) اين کار را کردند. *شما هم با آقاي منتظري براي صحبت مي‌رفتيد؟ نه. کساني مي‌رفتند و مي‌آمدند. *اول به نوعي توصيه کردند اصلاح کنند و اصلاح نشد. بله. تقاضايي داشتند و ايشان هم گوش نکردند و امام (ره) مجبور شدند اين کار را کنند. *درباره قاطعيت صحبت کرديد، چه نمونه‌هايي مي‌توان درباره قاطعيت مقام معظم رهبري زد که جا پاي امام (ره) گذاشتند؟ ايشان هم در مسائلي که بحران‌آفرين است، مانند قضيه سال گذشته که ريختند و شهر‌ها را بهم زدند. *براي بنزين بله. کل کشور به آتش کشيده مي‌شد، کل امنيت کشور از بين مي‌رفت اگر رهبري وارد نمي‌شدند، به بهانه بنزين کل کشور را به هم مي‌ريختند و بعد ناامني مي‌شد و بنابراين امنيت کشور شوخي ندارد. ايشان هم با جديت و صلابت به عهده گرفت و گفت من با نظريه سران قوا موافق هستم و قائله را جمع کردند. معلوم بود فتنه مي‌شود. پيدا بود يک چيز برنامه ريزي شده سراسري بود که از خارج و منافقين عمل مي‌کردند. چقدر خارجي‌ها به به و چه چه گفتند و خوشحال شدند؛ اين فتنه کمي نبود. *يک چيزي که قبلا بيان کرديد مي‌گفتيد تفاوت عمده حضرت امام با اکثر علماي دوره غيبت، در مردود شمردن انديشه جدايي دين از سياست بود. بله. حتي امام (ره) در وصيت‌نامه‌شان هم بيان کردند. از قم که امام (ره) صحبت‌هايي مي‌کردند تا در نجف، اين يک چيزي بود که مجموعه علما و فق‌ها از دخول در اين امور پرهيز مي‌کردند و اين را صحيح نمي‌دانستند. *هنوز هم چنين چيزي را داريم؟ بله. الان هم هستند، ولي خيلي‌ها جرات نمي‌کنند بيان کنن، اما هستند که عقيده بر اين دارند که بايد در اين امور سياسي دخالت نکرد، ولي امام (ره) اين ضرورت را هم از گفتار امام (ره) و هم از رفتار ايشان و هم جهاد ايشان مي‌توان فهميد. پيغمبر خدا الگو است؛ اگر ايشان را بخواهيم الگو قرار دهيم با اين الگو و شاخص و با سيره اميرالمومنين (ع) مي‌بينيم سيره امام (ره) به کدام بيشتر نزديک است؟ مثلا سيره امام (ره) در مواجهه با کفار به رسول خدا (ص) نزديک است يا آن‌هايي که مي‌گويند نه، بايد بنشينيم و حالا فلسطين را هم ببرند؟... امام (ره) در درس‌شان مي‌گفتند روايت است که «الفقهاء حصون الاسلام» فق‌ها حصن اسلام و ديوار دين هستند. اين ديوار را کسي ببرد مي‌گوييم برد، آن يکي ديوار هم يکي ببرد پس کجا حفظ اسلام مي‌شود؟ حصن الاسلام يعني اسلام را حفظ کند. يعني موقعي که مي‌بينيد اصل اسلام و مسلمين در خطر هستند هيچ عملي انجام ندهيد و بگوئيد در سياست دخالت نمي‌کنيم، اين خواسته هم کفار و هم منافقين و هم کساني است که مي‌خواهند ثروت همه کشور‌ها را غارت کنند. منتهي آرزوي خود را دست مي‌يابند. سيره امام (ره) سيره رسول الله است، سيره اميرالمومنين (ع) است، منتهي سخت است. از روزي که امام (ره) عليه کاپيتاليسيون صحبت کرد جان او در خطر بود؛ يعني کسي شکي نداشت که امام (ره) را مي‌برند که اعدام کنند؛ حالا اسبابي جور شد و علما جمع شدند و از اين اعدام جلوگيري کردند. اين جهاد شوخي نبود که ايشان شروع کردند. در تمام طول نهضت، هميشه ايشان خط مقدم بود. ملاحظه کنيد از روزي که شروع مي‌کند تا ترکيه تبعيد مي‌شود تا ايشان را نجف مي‌آورند، در خط مقدم اين جبهه بوده و بار‌ها آنجا تهديد به ترور شده است. ايشان مي‌گفتند بهتر! صداي مظلوم به گوش من نمي‌رسد. مي‌خواهند من را ترور کنند مشکلي نيست. هيچ وقت هم از اين چيز‌ها نه مي‌ترسيد و نه به اين موارد فکر مي‌کرد. *در جايي هم گفته بوديد قائله ترور در عراق و در نجف طراحي مي‌کردند. بله. مي‌خواستند رفقاي امام (ره) را ... که اختلاف بيندازند. ممکن بود ۲۰-۱۰ نفر از دوستان امام (ره) را بگيرند و به عنوان ترور امام (ره) اين‌ها را اعدام کنند. اين خيلي سنگين است. *چطور به امام (ره) منتقل شد؟ بالاخره ارتباطاتي بود و برخي‌ها خبر مي‌دادند. بعثي‌ها هم بسيار شقي بودند يعني از اين کار‌ها بسيار مي‌کردند و امام (ره) ترجيح دادند نجف نمانند. *بخاطر همين موضوع بود؟ يک علتش اين بود. بالاخره امام (ره) مي‌گفتند اگر قرار است اينجا صحبت نکنيم جاي ديگر مي‌رويم. *شما با حاج آقا مصطفي و حاج احمد آقا رابطه خيلي نزديکي داشتيد. رابطه امام (ره) با اين دو بزرگوار چگونه تعريف مي‌شد؟ چون همان زمان و الان هم مي‌گفتند آقازاده‌ها در بيوت مراجع نقش ويژه‌اي دارند. امام (ره) در تصميم سازي‌ها چطور برخورد مي‌کرد؟ آن چيزي که در نجف ما ديديم در سيره امام (ره)، اين بود که واقعا علاقه داشت. امام (ره) هم به حاج آقا مصطفي و هم به حاج احمد آقا علاقه شديدي داشت و واقعاً اين‌ها هم با صداقت و باوفا نسبت به امام (ره) بودند، يعني هيچ وقت ... به قول مقام معظم رهبري در چهلمين سالگرد حاج آقا مصطفي که خدمت ايشان رسيديم، يکي از ويژگي‌هاي حاج آقا مصطفي اين بود که هيچ در ايشان آقازادگي نبود؛ از نظر برخورد، از نظر زندگي، از نظر حرف! برخي متفاوت زندگي مي‌کنند، متفاوت حرف مي‌زنند، در برخي جا‌ها هست. ولي مي‌فرمودند يکي از مشخصه‌هاي ايشان اين بود که هيچ در ايشان آقازادگي نبود؛ در گفتار، در برخورد، تواضع بسيار بود. تواضع با مردم، با طلاب، با امام (ره) و ... داشتند. اين‌ها به امام (ره) عقيده داشتند. غير علاقه پدر و پسري، واقعاً به پدر و راه او ايمان داشتند؛ لذا خالصانه خدمت مي‌کردند. *چقدر احتمال مي‌داديد امام (ره) جمع شما را ترک کند؟ سن ايشان بالا بود و سکته قلبي داشتند، بالاخره امر عادي است. *در مورد جانشيني ايشان چه فکري مي‌کرديد؟ اين هم کار خدا بود. همه چيز اين انقلاب واقعاً خدايي است. يکي همين مورد است. يک دعايي از امام زمان (ع) است که مي‌فرمايد خدايا موقعي که امور ما مشکل مي‌شود، توي دري را باز مي‌کني که به ذهن هيچ کسي نمي‌رسد. اين‌ها کار خدا است. در جبهه هم همين طور بوده است؛ خاطرات جبهه را نقل مي‌کنند، مي‌بينيم واقعاً راه‌ها بسته است و خداوند يکهو راهي را باز مي‌کند. اين هم يک کار خدايي بود که اتفاق آراء و مباحثات بود و نتيجه يک نتيجه ۱۰۰ درصد لطف خدا بود تا شيرازه کشور و اتحاد مردم و ستون نظام به همين شکلي شود که شد. *نقش حاج احمد آقا در اين موقعيت چه بود؟ ايشان هم نشان داد اولين کسي بود که با اين امر بيعت کرد و پاي اين تا آخر ايستاد. سخنراني‌ها و برخورد ايشان را ببينيد. ايشان يک کلمه تخطي از آرمان امام (ره) و رهبري نکرد. *خاطرات زيادي با حاج احمد آقا (ره) داريد. برنامه‌اي با هم داشتيم و اشاره‌اي هم کرديد حتي برخي به حاج احمد فشار مي‌آوردند. بله. اين هم بود ديگر. ايشان خودشان مي‌گفتند جلساتي مي‌گذاشتند و گاهي ۸-۷ ساعت بود، ولي من در حسينيه درست بالعکس حرف مي‌زدم. يعني ايشان مي‌گفت اگر من به عنوان فرزند امام (ره) کاري کنم، حرفي بزنم و حرکتي کنم، هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. فتنه مي‌شود و در اين صورت ايران افغانستان و عراق مي‌شود. بايد پاي اين پرچم بايستيم. قرن‌ها علما زحمت کشيده‌اند. جهاد کرده‌اند و زندان‌ها رفته‌اند. براي چه ما يک کلمه‌اي بگوئيم که خداي ناکرده به اين صدمه بخورد. ايشان گفتند من دو کار براي خدا کرده‌ام. يکي اين بود مبلغي که نقد بود ... *۸ ميليارد تومان. همان شبانه ايشان به شوراي مديريت تحويل دادند. *به آيت الله مومن تحويل دادند؟ بله. آقاي مومن هم دست ايشان را بوسيدند. واقعاً يک کار تاريخي بود که کم هم بيان مي‌شود. يکي از چيز‌هايي است که معمولاً آقازاده‌ها به اين زودي پول را نمي‌دهند. مثلاً مصرفي براي آن تعريف مي‌کنند، مثلاً مدرسه مي‌سازند، حسينيه مي‌سازند يا کاري مي‌کنند. بقيه علما هم مي‌گويند خب طوري نيست. ايشان اين کار را نکرد و اين صداقت و حقيقت طرف را مي‌رساند. يکي هم حمايتي است که بنده خدا تا آنچه توان و قدرت و اعتبار داشت، پاي قصه ولايت فقيه و آمال و آرزوي امام (ره) خرج کرد. يک نکته ديگر هم اين است که امام (ره) در تاريخ اسلام، حالا آينده‌ها شايد بيشتر به اين پي ببرند که اين نهضت روحانيت و حضرت امام (ره) و تاثير آن در ايران و منطقه، واقعاً يک امر بسيار باشکوه و باعظمتي بود. حالا نظام هم براي ايشان حرمي مرتب کرده است، برخي روي اين علامت سوال مي‌گذارند. تعجب مي‌کنيم. اين امامي که تمام هستي، ثروت، عزت، مکنت شما ... يک حرمي براي ايشان ساختند که جايگاهي هم براي حکومت است، مي‌خواهند مراسم بگذارند، مراسم‌هاي مختلف بگذارند، رژه بگذارند، جايي براي کساني شده که از خارج مي‌آيند. اين علم عزت اسلام و مسلمين است. نمي‌دانم چرا عده‌اي چشم ديدن ندارند. البته کور شود هر کسي نمي‌تواند ببيند، ولي براي اين امام (ره) طلا و نقره مهم نبوده است. در نجف کمر امام (ره) درد گرفته بود. زيرزمين‌هاي نجف نم دارد. حاج احمد آقا گفتند مي‌خواهيم تخت بگذاريم آقا نمي‌گذارد. گفت تا امام (ره) درس مي‌گويند تخته بخريم. يک تخته خريديم و در سردب زير پتوي امام (ره) پهن کرديم. چنين زندگي داشته است و واقعاً اينچنين بود، نه اينکه مي‌خواست به رخ من و تو بکشد. امام (ره) در اين عوالم نبوده است، ولي الان حرم امام (ره) مرکز چندين هزار روح شهيد استآ يعني آنجا را مي‌توان مجمع الشهدا و ارواح الشهدا... اين چيزي نيست که عده‌اي نمي‌توانند اين مسئله را ببينند. *اگر متناسب با ساده زيستي امام (ره) بود بهتر مي‌شد.‌ مي‌دانم؛ آن‌هايي هم که اشکال مي‌کنند قصد قربت ندارند، اين را يقين بدانيد. اهدافي پشت اين است و به حال اين افراد تاسف مي‌خورم. اين را هم بيان کنم که از زماني که نهضت شروع شده، آستان قدس رضوي در اين ۴۰ سال چه رشد خوبي داشته است؟ قابل قياس با قبل از انقلاب است؟ از نظر توسعه و مکنت قابل قياس نيست. اين برکات نهضت روح الله است. امامزاده‌ها را ببينيد، بعد نجف و کربلا را برويد. نجف وضع خوبي نداشت. الحمدالله تمام اين حرم‌ها از برکت نهضت امام (ره) آباد و تميز و مفروش شد. زيارتي که اربعين راه افتاد را ببينيد. مبدا تمام اين تحولات نهضت امام (ره) است. اين انساني که بضعه رسول الله است، خود حضرت امام (ره) پاره تن اميرالمومنين است؛ لذا توصيه مي‌کنم نسبت به اين امر اين حرف‌ها بيان نشود، آنجا بروند و نماز بخوانند. مخصوصاً امام (ره) آخر سوره حشر را دوست دارند. سوره حشر را در حرم بخوانند و دعا کنند، خداوند حاجات اين‌ها را مي‌دهد. همين الان امام (ره) خيلي فعال است؛ قصه‌هاي زيادي از کرامت ايشان بيان مي‌شود. *يکي از مسائلي که مطرح مي‌شود، حفظ روحيه انقلابي است. اين روحيه انقلابي چقدر در اين ۴۰ سال به صيانت از کشور کمک کرده است؟ بالاخره بر اثر تغيير ... اولاً يک زماني جوان هستيم و در جواني يک چيز‌هايي هست و در آخر عمر و در سن پيري آلودگي به دنيا براي عده‌اي اثر مي‌کند. نمي‌توان گفت اثرگذار نيست. اينکه اميرالمومنين تا آخر عمر خود آنطور زندگي کرده است، پيغمبر خدا حاضر نمي‌شود زندگي خود را تغيير دهد، به همين دليل است که آن حال بماند. هر کسي مي‌تواند در زندگي شخصي خود به حداقل قانع باشد آن روحيه مي‌ماند والا از آن فراتر برود آن حالت مي‌رود. به طور طبيعي مي‌رود. *وجه تمايز انقلاب اسلامي با ساير انقلاب‌ها همين روحيه انقلابي است؟ بله؛ همين است. الان هم شهيد سليماني (ره) يک الگوست که در همين زمان است. در همين زماني که عده‌اي دنبال اختلاس و کار‌هاي زشت بودند و ثروت زيادي جمع مي‌کنند، اين کجا بود؟ پابرهنه در جبهه، نه شب مي‌شناسد و نه روز! دنبال اين هدف بود و دنبال حفظ و حمايت از وطن و مردم و از اين آرمان. آن گروه هميشه و در همه زمان‌ها هستند. همه زمان‌ها همه ما مورد امتحان خدا هستيم. خدا اين را مي‌آورد جلوي ما شهداي حرم را نشان مي‌دهد که در همين زمان که شما اينطور بوديد، اين‌ها اين طور بودند. *يک نکته ديگر که انقلاب اسلامي به وجود آورده تاثير فرامرزي انقلاب اسلامي است که يک نکته را شما اشاره کرديد که بيرون از مرز‌ها چه تاثيرات وسيعي گذاشته و حتي در منطقه هندسه منطقه را تغيير داده است. بله. منطقه براي ايران است. همانطور که آقا مکرر فرمودند آمريکايي‌ها و اروپايي‌ها از اين منطقه مجبور هستند که بروند و نمي‌توانند بمانند. يعني اين کار خدا است. رعبي که خدا در دل اين‌ها گذاشته و بالاخره کار‌هاي نظامي سپاه، ارتش و رهبري، رعبي که در دل اين‌ها انداخته باعث شده اين‌ها نتوانند بمانند. الان شير گاو شيرده اين‌ها هم خشک شده است که آل سعود است و چند ماه ديگر بماند پول ندارند بدهند آدم‌ها را بکشند. *قضيه فلسطين چطور؟ فلسطين هم به تبع است. *شما بيان کرديد امام (ره) درباره فلسطين حساسيتي داشتند که آن زمان شايد خيلي‌ها درک نمي‌کردند. آن موقع هم خيلي‌ها در نجف درباره اين موضوع مخالفت مي‌کردند. *انقلاب اسلامي چه تاثيري بر موضوع فلسطين و موضع اسرائيل گذاشت؟ بالاخره اسرائيل ۴۰ سال قبل با اسرائيل الان يکسان نيست. الان يک سمت حزب الله است، يک سمت غزه است و در محاصره ايران قرار دارد. الان در واقع اسرائيل در محاصره امام خامنه‌اي است؛ يعني اسرائيل در توپخانه حزب الله است. در جنگ ۳۳ روزه هم نشان داد که مقاومت شوخي ندارد، در سوريه هم که داعش با تمام امکاناتي که عربستان، آمريکا و اروپا و همه دادند، ... چه کسي اين‌ها را شکست داد؟ تحولي است که در منطقه آمده است، جهاد و انقلابي است که آمده است. همان زمان «موشه دايان» گفت ايران انقلاب شد، اين زلزله دامن اسرائيل را مي‌گيرد؛ او فهميد. *اين همه صحبت کرديم، ولي برخي مي‌گويند نظام اسلامي و مبتني بر ولايت فقيه هم نبود چنين پيشرفت‌هايي حاصل مي‌شد. اگر نبود انقلاب اين طور جلو مي‌رفت. نه؛ آن استقلال و آن عزت و عظمتي که در گروي نهضت اسلامي و امام خميني است، آن سوي قصه را نمي‌بينند که يا شاهنشاهي بود يا توده‌اي بودند. نمونه توده اي‌ها در کشور‌هاي شوروي نگاه کنيد. چه هنري کرده‌اند؟ جز آدم‌کشي و اذيت و آزار مردم هيچ چيزي در آن نيست. هيچ انساني در نظام کمونيستي کرامت ندارد. *حاج قاسم سليماني در وصيت‌نامه‌شان روحانيون و مراجع را خطاب قرار دادند براي پشتيباني و حمايت از ولايت فقيه و رهبري انقلاب؛ فکر مي‌کنيد چرا حاج قاسم اين اندازه صريح اين مطلب را بيان کردند؟ براي اينکه اين ستون است. يک روايت است که به داستان ما هم مي‌خورد؛ مي‌گويد در زمان غيبت کبري خدا يک علمي را براي شما بلند مي‌کند. اين روايت عجيب است، متمسک به اين علم شويد. اين علم يک پرچم که نيست. الان امام خامنه‌اي عَلَم اسلام و شيعه و پرچم قرآن است؛ چنين نمادي است. اگر بخواهيم اسلام باشد، قرآن باشد، ناموس مردم حفظ شود بايد اين را حفظ کرد که فرماندهي اين قوا و اين اسلام و اين کشتي به دست ايشان باشد. بايد اين را حفظ کند. هم دعا در خلوت‌ها کند و هم در مجالس حمايت کند و ان شاالله خداوند ايشان را طول عمر دهد و مردم هم به وصيت شهدا عمل مي‌کنند. خب يک عده هم معاند هستند و کاري نمي‌توان کرد. *نکته‌اي يا مطلبي يا خاطره‌اي نداريد که جا مانده باشد و بخواهيد بيان کنيد؟ اميدواريم امام و شهدا عذر تقصير ما را بپذيرند و ما هم قصور و تقصير داريم. ما را حلال کنند که نتوانستيم کاري کنيم. مقابل اين همه زحمات و اين همه جهاد. اميدواريم بتوانيم قدمي در راه آن‌ها برداريم و کاري کنيم که عاقبت ما بخير شود. *شما ظاهرا نقش ويژه‌اي سر پسر حاج آقا مصطفي ايفا کرديد. يک چيزي را آيت الله خامنه‌اي مي‌گويند به اسم نفوذ! من عقيده دارم نفوذ دو جور داريم؛ يک نفوذ از عناصري است که به طرف جاسوسان و شبکه‌هاي جاسوسي مي‌آيند که آن يک مقوله جدا است. يک مقوله هم به نظر من مورد غفلت قرار گرفته است که نفوذ آدم‌هايي است که نه انقلاب را قبول دارند، نه امام (ره) را قبول داشتند و نه اين نظام را قبول دارند؛ آوردن اين‌ها در بدنه نظام نفوذ است. کسي که حتي مومن انقلابي عادي باشد، نماز جمعه مي‌رود. شما اگر بخواهيد در آموزش و پرورش و در سپاه و ... گزينش کنيد، از او سوال مي‌کنيد اين نماز جمعه مي‌رود يا خير؛ اين دليل است که مي‌رود. اين که علقه‌اي به اسلام است. اين‌ها عرفي است. اما اگر يکباره يکي در بدنه راس نظام بيايد و در مناصبي باشد که تاثيرگذار است، اين اصلاً نه امام را قبول دارد، نه جبهه را قبول دارد، نه رزمنده را قبول دارد و نه قبول داشته است. اين نفوذ است و خيلي بد است. امام (ره) در وصيت‌نامه‌شان مي‌گويند يک وقت نامحرمان نظام را نگيرند. نامحرمان چه کساني هستند؟ کسي که ۲۰-۱۰ سال بوده و يک نماز جمعه نرفته است، يک راهپيمايي نرفته است، من او را رئيس مجموعه مهمي از کشور قرار دهيم نفوذي است. اين خطر بيشتر از اين است که شبکه جاسوسي يکي را بياورد؛ يعني خودمان به خودمان صدمه مي‌زنيم. وصيتنامه امام (ره) نکات قشنگي دارد و يکي همين است. يکي از چيز‌هايي که بايد افرادي که کشورداري مي‌کنند دقت کنند اين است کسي که شما را اصلاً قبول ندارد، امام (ره) و انقلاب را قبول ندارد، نبايد قدرت سياسي بدهيد. بعد هم ضرر‌ها را مي‌بينيد. اين‌ها ضرر مي‌زنند و قابل جبران هم نيست. *خيلي سپاسگزارم. ان شالله خداوند به شما خير دهد. نظر من اين است که اين انقلاب با خدا شروع شده و با جهاد مجاهدين هم تداوم پيدا کرده و ان شاالله به ظهور امام زمان (عج) ختم مي‌شود. روز‌هاي خوبي ان شاالله در آينده است که دعا‌ها مستجاب مي‌شود. *ان شاالله موفق باشيد.

دانلود اپلیکیشن آخرین خبر