پیشگویی مرعشی از گفتگوی بین ایران و آمریکا

ايرنا/ سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي ايران پيش بيني کرد نتيجه انتخابات رياست جمهوري نوامبر آمريکا هر چه باشد، موجب آغاز فصل تازه اي از گفت وگوها ميان تهران و واشنگتن در قالب مذاکرات چندجانبه خواهد شد زيرا ايران کشور قدرتمند منطقه است.
«سيدحسين مرعشي» در گفت وگوي تفصيلي با ايرنا به بيان ديدگاهها و نظرات خود درباره مسائل مختلف پرداخت. وي در اين گفت وگو به برخي «رفقاي اصلاح طلب» خود پيشنهاد ميکند که به جاي فعاليت سياسي به فعاليت مدني در جامعه بپردازند تا تشکلهاي مردم نهاد در جامعه قوام يابد. هرچند او تاکيد دارد که در ايران، سرمايه اجتماعي تابعي از قدرت است.
اين چهره سياسي يادآور ميشود: در ايران کنوني جبههها جايگزين احزاب سياسي شدهاند و عملا، اين نقش را بخوبي در جامعه ايفا ميکنند.
او همچنين عقيده دارد که افراد بسياري داوطلب انتخابات رياست جمهوري در سال آينده خواهند شد زيرا «عشق به خدمت در ميان سياستمداران ايران موج ميزند.»
در ادامه بخشي از اين مصاحبه را ميخوانيد:
** همه ميدانيم رويکردي که در کاخ سفيد دنبال خواهد شد، بر وضعيت برجام و شرايط کشور ما اثرگذار خواهد بود. اگر ترامپ در کاخ سفيد باقي بماند، آيا همچنان معتقد هستيد انتخابات سال ۱۴۰۰ در وضعيت آينده ايران ميتواند تعيين کننده باشد؟
خيلي از سياستمداران دنيا به انتخابات آمريکا علاقهمند هستند، به آن صحنه نگاه ميکنند و دلشان ميخواهد ترامپ شکست بخورد. تنها ما چنين شرايطي نداريم. دليلش هم اين است که آقاي ترامپ، يک سياستمدار داراي طرح و نقشه مشخص نيست و فرد معمولي (نرمال) تلقي نميشود. رفتارهاي او هم قابل پيش بيني نيست. با اين حال الزاما تبايد تصور کرد که سياست در کاخ سفيد با تغيير آقاي ترامپ، ۱۸۰ درجه به نفع ايران تغيير خواهد کرد. نه، اين خيلي ساده انگارانه است. يکي از مسائل ايران و آمريکا، مسئله هستهاي بوده است؛ اما ما هميشه سه چهار مسئله ديگر هم با آمريکاييها داشتهايم. در آغاز مذاکرات قبلي ميان ايران و آمريکا که در مسقط پايتخت عمان پيگيري ميشد، پيشنهاد آمريکاييها اين بود که مذاکرات جامع باشد و همه مسائل فيمابين از هستهاي، امنيت خاورميانه، تروريسم، حقوق بشر و کليه موضوعاتي که اختلاف نظر در موردشان وجود داشته را دربر بگيرد. اما ايران سياست خيلي روشني داشت که تنها در مورد مسئله هستهاي گفتوگو ميکنيم.
ايران امروز، ايران قبل از سال ۹۲ نيست، حتي ايران سال ۹۶ هم نيست. ايران هم تجربه جديدي از تحريمهاي يکجانبه آمريکا کسب کرده است. تجربه ما تا سال ۹۲، تنها تحريمهاي سازمان ملل بود.به نظرم چه آقاي بايدن انتخابات را ببرد و چه آقاي ترامپ انتخابات آمريکا را ببرد، ما بعد از نوامبر يا همان آبان، بايد وارد مرحله جديدي از روابط بينالملليمان شويم. چون هم ما تجربهاي داريم و هم دولت جديدي در آمريکا روي کار ميآيد. ما در اين دوره با ترامپي که بدعهدي کرده بود، نميتوانستيم وارد گفتوگوي موثري شويم. اما چه آقاي بايدن راي بياورد و چه آقاي ترامپ دوباره راي آورد، حتما فصل جديدي از گفتوگوها در قالب ۱+۵ (پنج عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل به علاوه آلمان) يا ۴+۲ شروع خواهد شد.
نهاد مدني در ايران نميشناسيم که منهاي قدرت و حکومت، اثرگذار باشد
برخي اصلاحطلبان معتقدند وقتي شرايط مناسب نيست، مشارکت در انتخابات منجر به از دست رفتن بدنه اجتماعي ميشود. آنها معتقدند در اين شرايط اگر دوباره در انتخابات شرکت کنند، آن هم وقتي نميتوانند اهداف و برنامههاي خود را پيش ببرند، ممکن است باز هم ريزش بدنه اجتماعي رخ دهد. اين تناقض را چطور توضيح ميدهيد؟
اين گرايش در جبهه اصلاحات، جدي است و از اين رو پيشنهاد ميکنند به جاي فعاليت سياسي به فعاليت در جامعه مدني بپردازيم. اما چيزي که برخي رفقاي ما درباره فعاليتهاي جامعه مدني ميگويند، براي ما و دوستان ما، خيلي ملموس نيست و سابقهاي از آن نداريم. هيچ نهاد مدني در ايران نميشناسيم که منهاي قدرت و حکومت، اثري در ايران گذاشته باشد. اگر اين دوستان بتوانند مجموعهاي از نهادهاي مدني پيريزي کنند که نقش تاثيرگذاري در مسائل اجتماعي و سياسي ايران داشته باشد، بسيار پسنديده و جذاب خواهد بود. اينکه جمعي از دانشگاهيان، فرهيختگان، سياستمداران و فعالان حوزههاي اجتماعي، نهادي در ايران بسازند، مثلا براي حمايت از محيط زيست ايران کار جالبي خواهد بود.
اگر دوستان ما مانند آقاي حجاريان و ديگران که به اين قضيه علاقهمندند، سياست را واقعا ترک کنند و سراغ پيريزي چنين نهادهايي بروند، شخصا خيلي استقبال ميکنم که بتوانيم تجربه جديدي در عرصه سياسي داشته باشيم. تا امروز، هيچ سابقه روشني از اين حرف نداريم. ما حتي يک روزنامه اقتصادي که مردم ايران، آن را هر روز بخرند و تيراژش يک ميليون نسخه باشد نداريم. ما که لوموند نداريم. سايت مرجعي که مستقل از دولت و گروههاي سياسي، نقش تعيينکنندهاي در هدايت افکار عمومي داشته باشد و مردم را در هر مسئلهاي از جمله مسائل فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي به درستي هدايت کند، نداريم.
طبق تجربه ما، سرمايه اجتماعي در ايران، تابعي از قدرت است. آقاي ابراهيم نبوي که طنز مينويسد، ميگفت ديديم يک سيد و يک شيخ در انتخابات حاضر هستند. يکي اولاد پيغمبر است که شيکپوشتر و امروزيتر است. به او راي داديم. بعد معلوم شد ما اصلاحطلب هستيم. آقاي دکتر روحاني آمد و به او راي داديم، بعد معلوم شد که ما اعتدالگرا هستيم. منشاء سرمايه اجتماعي در ايران تا امروز، قدرت بوده است. اگر آقاي هاشمي رفسنجاني در فضاي سياسي ايران، حضور پررنگ داشته است، ناشي از آقاي هاشمي قبل از رياست مجلس و آقاي هاشمي قبل از رياست جمهوري نبوده است. آقاي سيدمحمد خاتمي در وزارت ارشاد گل کرد، بعد به صورت مضاعف در دوران رياست جمهورياش گل کرد. آقاي غلامحسين کرباسچي در مديريت شهري و در شهرداري تهران، غلامحسين کرباسچي شد و امروز هنوز به بقيه اصلاحطلبان تنه ميزند. سرمايه او مربوط به دوران قدرت اوست. آقاي دکتر روحاني امروز، پس از دو دوره رياست جمهوري با آقاي دکتر روحاني دبير شوراي امنيت ملي و رئيس مرکز مطالعات استراتژيک، متفاوت است.
قدرت که به صرف قدرت، معني ندارد. در روزنامه دوران آقاي خاتمي اين تيتر منتشر شد که خانمها بايد به ورزشگاه بروند. بعد از ۲۱ سال هنوز گفته ميشود خانمها بايد به ورزشگاه بروند. پس نتيجه قدرت در ساختار ايران که گفتيد، چيست؟
از اين که دوستان ميخواهند سراغ جامعه مدني بروند، کاملا استقبال ميکنم. خيلي خوب است. اين که سرمايه اجتماعي در انتخابات ميسوزد يا افزايش پيدا ميکند، هر دو وجهش ممکن است و اتفاق هم افتاده است. ما در انتخابات سال ۷۶ با پيروزي آقاي خاتمي، سرمايه اجتماعيمان را افزايش داديم. در انتخابات سال ۸۴ هم با رقابت با يکديگر، سرمايه اجتماعيمان را سوزانديم.
هنوز در مورد مصاديق ۱۴۰۰ بحثي نکردهايم
در جريان گفت وگو، شما سبدي از نامزدها با چهار گرايش را براي انتخابات رياست جمهوري ۱۴۰۰ پيشنهاد کرديد که در آن اصلاح طلبان، اصولگرايان، اعتداليون و جبهه پايداري بتوانند حضور داشتند. به نظرتان افراد شاخص اين نحلهها چه کساني ميتوانند باشند؟ هم از جريان اصلاحات و هم جريان مقابل. پيش بيني ميکنيد چه کساني حضور داشته باشند؟
هنوز در مورد مصاديق بحثي نکردهايم.
تحليل فردي شما از تعداد داوطلبان چيست؟
تعدادشان خيلي زياد است. آنقدر عشق به خدمت در سياستمداران ايران موج ميزند که تنها چيزي که هيچ وقت کم نخواهيم آورد، کانديداست. خيالتان از اين بابت راحت باشد. خيليها آمادگي دارند بار سنگين مسئوليت را بر دوش بکشند.