فعال اصولگرا: مشارکت پایین نشانه ناامیدی مردم از حاکمیت نیست

اعتماد/ ناصر ايماني گفت: با پايين آمدن ميزان رأي لزوماً نميتوانيم بگوييم مردم نااميد شدهاند و با حاکميت کاري ندارند چون براي تحليل اعتماد مردم به حاکميت در کنار انتخابات بايد فاکتورهاي ديگر را هم مد نظر قرار داد و بعد از آن به دنبال چرايي مشارکت پايين رفت.
«مشارکت» در انتخابات يا هر کنش اجتماعي ديگري دغدغهاي مهم براي حکومتهاست تا از طريق حضور پررنگ جامعه، ادعا کنند که «مديريت» و «رفتارشان» به گونهاي بوده است که توانستهاند رضايت و در نتيجه اعتماد عموم را به خود جلب کنند.
ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا، در گفتوگو با اعتمادآنلاين در اين باره اظهار داشت: طبعاً براي هر حکومتي مهم است در انتخاباتي که برگزار ميکند از جانب مردم بيشترين رأي ممکن به صندوقها ريخته شود. در واقع مشارکت مردم ميزان علاقه و وابستگي جامعه به نظام حاکميتي را نشان ميدهد. همچنين مشارکت عمومي به اين معني است که اعتماد فيمابين حاکميت و مردم چقدر است. بنابراين مشارکت بدون استثنا براي همه حکومتها مهم است.
او در ادامه گفت: آنچه در دنيا مرسوم است اين است که گفته مي شود مردم چون اعتماد بالايي به حاکميت و نظام مديريتي دارند خيلي تاکيدي بر مشارکت عمومي نداشته باشند و به انتخاباتي که با رأي پايين برگزار ميشود حساسيت چنداني نشان ندهند؛ اما در کشورهايي که ادعاي دموکراسي دارند آيا مشارکت ۸۰ يا ۴۰ درصدي تفاوتي نميکند؟ قطعاً تفاوت ميکند.
اين چهره سياسي با اشاره به مشارکت پايين مردم در انتخابات مجلس يازدهم گفت: اينکه بگوييم ميزان مشارکت بسيار مهم است لزوماً به معناي تعداد رأي در يک انتخابات نيست. معمولاً در همه کشورها ۲ سال يک بار انتخابات برگزار ميشود و به همين دليل اگر روند مشارکت نگرانکننده باشد، بايد حساسيت لازم را نسبت به مشارکت پايين نشان داد و دنبال دليل بيرغبتي مردم به حضور در پاي صندوق رأي گشت.
ايماني ادامه داد: همچنين بايد اين مساله را مورد توجه قرار بدهيم که با پايين آمدن ميزان رأي لزوماً نميتوانيم بگوييم مردم نااميد شدهاند و با حاکميت کاري ندارند چون براي تحليل اعتماد مردم به حاکميت در کنار انتخابات بايد فاکتورهاي ديگر را هم مد نظر قرار داد و بعد از آن به دنبال چرايي مشارکت پايين رفت.
او با اشاره به نارضايتيهاي موجود توضيح داد: وقتي مردم ناراضي هستند و حتي دلسرد شدهاند قاعدتاً کل حاکميت بايد درباره شرايط حاکم به افکار عمومي توضيح دهند و اينطور نيست که دولت به تنهايي در اين مورد احساس مسئوليت کند. چون ما نميتوانيم قوه مجريه را از حاکميت مجزا کنيم و بگوييم که در نظام ۲ نوع حاکميت فعاليت دارد؛ يعني اگر مردم از دولت دلسرد و ناراحت باشند، نسبت به کل نظام بياعتماد خواهند شد. به همين دليل بايد تاکيد کرد که حاکميت و دولت قابل تفکيک نيستند.
او اضافه کرد: البته متاسفانه نزديک به ۲۰ سال است گروهي از اصلاحطلبان سعيشان را به کار بستهاند تا اين ذهنيت غلط را که «يک حاکميت داريم و يک حکومت» به افکار عمومي تزريق کنند، و اين روالي بسيار غلط، ناصحيح و ضرررسان است. البته با بررسي واگرايي اين روزهاي جامعه به مسائل اقتصادي ميرسيم که مسئوليت مديريت اقتصادي با دولت است.
ناصر ايماني در پايان صحبتهايش گفت: اما هنگام مواجهه با اين واگرايي، کلِ حاکميت بايد خود را برابر سوالها و مطالبات عمومي پاسخگو بداند.