حذف کرونا بدون واکسن ممکن است

روزنامه شهروند/ چهار متخصص از امکان حذف کوويد-١٩ بدون واکسن سخن گفتند.
«بريتانيا بايد استراتژي خود را در مقابل کوويد-١٩ تغيير دهد تا بتواند اين ويروس را حتي بدون واکسن از بين ببرد و نبايد صرفا سعي کند تا شرايط را مديريت کند. اين را گروهي از دانشمندان در بخش مشاوران دولت اعلام کردهاند.
نيوزلند به شکل موثري توانسته است تا شرايط را به سوي حذف ويروس مديريت کند اما کشورهايي که از نيوزلند بزرگتر، پرتراکمتر و پرجمعيتتر هستند هم ميتوانند اميد به حذف اين ويروس داشته باشند؟ يا بايد واقعبينانه اين را بپذيريم که اين ويروس قرار است به چرخه خود ادامه دهد و ما بايد خود را براي آن شرايط آماده کنيم؟ خبرنگاران وبسايت کانورسيشن اين سوال را از چهار متخصص پرسيدهاند تا نظر آنها را در اين مورد بدانند.
نابود کردن کامل يا نزديک به کامل کرونا در بريتانيا نيازمند انگيزه و تلاش زياد، سازماندهي و منابع است اما من معتقدم که چنين چيزي امکانپذير است.
اين تلاش به آن معناست که آزاديهاي کمتري در ميانمدت ايجاد شود. در اين مرحله بسيار مهم است که مردم به مقامات اعتماد کنند و به رعايت محدوديتها باور داشته باشند. انگيزه اين است که اگر بتوانيم ويروس را حذف کنيم، ميتوانيم خيلي زود به شرايط عادي يا بسيار نزديک به عادي برسيم و اقتصادي سالم هم داشته باشيم و بدانيم که همه اين اتفاقها ميتواند حتي بدون داشتن واکسن هم بيفتد.
تلاشها بايد تا آن زمان ادامه داشته باشد و اگر موفق نشويم واکسن موثري بسازيم - که احتمال آن هم وجود دارد - سپس سوال اين است که اين شرايط و رويکرد تا چه زماني ميتواند در سطح جهان و براي مقابله با اين ويروس ادامه داشته باشد؟
پيش از اين که فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي از سر گرفته شود، بايد بتوانيم اين ويروس را به خوبي سرکوب کنيم و اين نکته بسيار مهم است. هر کاري جز اين ميتواند باعث شود کشوري مثل بريتانيا بارها و بارها وارد قرنطينه و از آن خارج شود. چنين شرايطي خيلي بيشتر براي اقتصاد و اجتماع آسيبزننده است تا اينکه در کوتاهمدت اقدامات سختگيرانه اعمال شود.
مطالعات اخير نشان داده که تعداد مردمي که در بدن آنها آنتيبادي کوويد-١٩ ايجاد شده، مثل مردم ووهان و اسپانيا هنوز کم است؛ اين به آن معناست که حتي در چنين مناطق و کشورهايي که تعداد مبتلايان بسيار بالا بود، هنوز اکثريت مردم آن جامعه به کرونا مبتلا نشدهاند، بنابراين مستعد گرفتن اين ويروس هستند.
ازسرگيري زندگي اقتصادي و اجتماعي در حالي که هنوز واکسني براي اين ويروس وجود ندارد، ميتواند منجر به موج دوم شيوع اين ويروس شود. اين تاکيدها بايد روي اقدامات سرسختانه مانند بستن مرزها و انجام آزمايشهاي گسترده، پيگيري مبتلايان و داشتن سيستم ايزوله براي مقابله با کاهش نرخ ابتلا پيش از باز شدن شرايط اقتصادي باشد.
پيش از هر چيز ما بايد روي کاهش ميزان انتقال بيماري متمرکز شويم؛ موضوعي که باعث ميشود ويروس در آسيبپذيرترين بخش جامعه بهراحتي پخش شود.
در کشورهايي که ميزان مرگومير کل را به سطح عادي بازگرداندهاند، مثل اتفاقي که در بريتانيا افتاده است، ميتوان اين را فهميد که اولين پيک اپيدمي در آنجا گذشته است. اگر تعداد مبتلايان جديد تحت کنترل بود (يک مبتلا بهازاي يکميليون نفر، عدد مناسبي است)، ما ميتوانيم زندگي اجتماعي و اقتصادي را از سر بگيريم. ما حتي ميتوانيم توجه بيشتري را به بهداشت رواني و شرايط کلي جسمي معطوف کنيم.
ما بايد به اقدامات براي فاصلهگذاري اجتماعي ادامه دهيم و اين کار را همراه کنيم با انجام آزمايشهاي موثر و ردگيري بيماران تا مانع از ايجاد موج دوم کرونا توسط خوشههاي پراکنده مبتلايان شويم اما اگر ميخواهيم که همه موارد ابتلا را از بين ببريم و به شرايط بدون کرونا برسيم، بايد منابع زيادي را صرف کنيم. اما با کمشدن تعداد مبتلايان ساير جنبههاي زندگي هم آسيب خواهد ديد.
ما اين موضوع را در کشورهايي که تلاش کردند فلج اطفال را از بين ببرند، ديدهايم؛ جايي که بسياري از خدمات بهداشتي آسيبديد. در کشورهايي که تلاش کردند مالاريا را از بين ببرند نيز هرچه تعداد مبتلايان کمتر ميشد، هزينهها براي جلوگيري از ابتلاي ساير مردم به سرعت بالا ميرفت.
پايين آوردن تعداد موارد ابتلاي جديد به سطوح قابل کنترل ميتواند در نهايت ما را به شرايط بدون مبتلاي جديد برساند اما اين شرايط موقتي است. پايين آوردن تعداد موارد به سطوح قابل کنترل ممکن است در نهايت منجر به صفر موارد موقت شود اما ما در حال حاضر اقدامات موثري براي حفظ صفر آن نداريم و نميتوانيم اقدامات موثري را براي صفر نگهداشتن تعداد مبتلايان جديد انجام دهيم. خصوصا قرنطينههاي مرزي خيلي موثر نيستند؛ مگر اين که به صورت جدي و جهاني در مورد همه سفرهاي گردشگري و تجاري اعمال شود.
حذف کامل کوويد-١٩ در کشورهايي که درآمد زيادي دارند، هم ممکن است و هم واقعبينانه. از بين بردن ابولا در بخشهايي از آفريقا با اقداماتي نظير کنترل بيماري به جاي واکسن، نظارت بر بيماري و تغيير هنجارهاي اجتماعي (مثل تماسهاي فيزيکي) صورت گرفت.
اين نشان ميدهد که حذف ويروس حتي در کشورهاي کمدرآمد و متوسط و کشورهاي داراي منابع اندک هم ممکن است. نکته کليدي اين است که برنامههاي کنترل بيماريهاي عفوني نيازمند اراده اجتماعي و سياسي براي دستيابي به اين هدف است؛ چراکه براي اين کار، يک رويکرد چندجانبه نياز است؛ از تأمين نياز به منابع گرفته تا رهبري و مديريت اين منابع. بنابراين بايد سوال اصلي اين باشد: «ما خود را براي پرداخت چه هزينهاي يا فدا کردن چه چيزي آماده کردهايم که ميخواهيم به اين هدف دست پيدا کنيم؟»
اما در دنياي جهانيشده و بههمپيوسته، ديگر از بين بردن ويروس در چند کشور فايدهاي ندارد و کافي نيست. کشورهايي که اين ويروس در آنها بهصورت يک بيماري بومي درآمده است، ميتوانند بهعنوان مخازن و منابع بيماري براي آلودهکردن ساير کشورها و ازسرگيري شيوع عمل کنند. اين يک بحران جهاني بهداشت است که براي حذف آن نيازمند رهبري جهاني هستيم.»