ايرنا/ کودکان قربانيان اسيدپاشي مظلوم تر از ساير قربانيان هستند بر اين اساس چنانچه در مواقع ضروري، روانشناس در اختيار کودک قرار ندهيم و از توضيح به وي با اميد اينکه بعدها و به مرور زمان مشکل حل مي شود، سر باز بزنيم، ممکن است عواقب بدي در آينده در انتظار اين کودکان باشد.
اسيدپاشي جزء حوادث عمدي و جنايتکارانه است که يک خانواده را درگير کرده و آنها را در شرايط بدي قرار مي دهد. عواقب اسيدپاشي با گذشت يک روز و چند ماه و چند سال فراموش نمي شود. به اين دليل که فرد قرباني هر روز مقابل چشم خانواده اش و اطرافيان خود است. اين درحالي است که در اين حادثه بيش از فرد قرباني، کودکان اين خانواده ها درگير مي شوند و لطمه مي بينند. کودکاني که اغلب در سن رشد هستند و سال ها چهره مادر يا پدر خود را صحيح و سالم ديده اند اما حالا با چهره اي ذوب شده آنها طرف اند و سوال هاي زيادي ذهنشان را مشغول مي کند. اينکه اسيد چيست؟ چرا به صورت مادر يا پدرم اسيدپاشي شده؟ چه کسي اين کار را کرده است و براي چه؟ در اين مواقع کودکان به خاطر حادثه پيش آمده در خود احساس گناه مي کنند.
اينها سوالات و رفتارهايي است که اگر به موقع و حساب شده و به صورت پله پله درمان نشود، فردا عواقب سنگيني براي آينده آن کودک به همراه دارد.
به همين دليل خديجه روشني روانشناس و روان درمانگر که به صورت داوطلبانه با انجمن احقا (حمايت از قربانيان اسيدپاشي) در ارتباط است، در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي ايرنا از وضعيت کودکان اين خانواده ها و مشکلاتي که با آن درگير خواهند شد، مي گويد.
روشني در اين باره با اشاره به حادثه اسيدپاشي و کنجکاو بودن ذهن کودکان براي رسيدن به جواب سوال هايشان گفت: بچه ها مي خواهند از همه چيز سر دربياورند و اين طبيعت سن شان است.
وي افزود: وقتي پدر و مادري داراي چهره معمولي هستند اما بعد از حادثه اسيدپاشي، کودک صورت پدر يا مادرش را کاملا دگرگون مي بيند،در خود احساس گناه خواهد کرد.
اين روانشناس ادامه داد: اکثر بچه ها به اين شکل هستند که وقتي حادثه يا مشکلي براي پدر يا مادرشان با اطرافيانشان رخ مي دهد، به اقتضاي سن شان آن را به خود نسبت مي دهند. به همين دليل بهترين کار در اين مواقع اين است که با يک روانشناسي ارتباط داشته و به صورت روزانه جواب سوالات کودک را به صورت حساب شده از روانشناس پرسيده و به وي پاسخ دهيم.
وي تصريح کرد: اين کار به اين خاطر است که بچه ها بعدها دچار تعارض نشوند و از خودشان سوال هاي بي پاسخ نپرسند. مثل اينکه اسيد چيست؟چرا اين اتفاق افتاد؟ چه کسي و چرا اين کار را کرد؟ پس من هم مي توانم وقتي بزرگ شدم اين کار را انجام بدهم.
روشني افزود: کمترين عارضه اين اتفاق اين مي تواند باشد که کودک با اسيد آشنا شود. درحالي که اين موضوع براي سن وي بسيار زود است. از اين رو، اگر ما در مواقع ضروري، روانشناس در اختيار کودک قرار ندهيم و از توضيح به وي با اميد اينکه بعد ها و به مرور زمان درست مي شود سرباز بزنيم، ممکن است عواقب بدي براي کودک در آينده داشته باشد.
اين روان درمانگر اضافه کرد: مثل اينکه جواب سوال هايش را از همنوعان خود يا افراد غريبه پرس و جو کند که تخصصي در اين زمينه ندارند، اشتباه راهنمايي شود به طوري که روح و روان وي را به هم بريزد و برايش مشکل ايجاد کند.
وي ادامه داد: به خوبي مي دانيم که کودکان قربانيان اسيدپاشي، اگر به اين شکل با آنها رفتار شود و سطحي با شرايط وي مدار کنند، ممکن است در آينده به سمت بزهکاري روي بياورد، دچار عقده شده، به زندان بيفتد. به همين دليل بايد قبل از اينکه دير شود دست به کار شد و به کمک اين کودکان رفت. آنها از قربانيان اسيدپاشي مظلوم تر واقع شده اند و نياز به کمک دارند.
روشني با اشاره به اينکه اين کودکان آينده سازان کشور هستند، خاطرنشان کرد: اگر دنبال ساختن جامعه اي ايده آل هستيم نياز به جواناني توانمند داريم که روح و روان مريض و به هم ريخته نداشته باشند.
اين روانشناس با بيان اينکه کمک هاي روانشناسانه به کودکان قربانيان اسيدپاشي مرحمي بر روي زخم آنها است تاکيد کرد: اگرچه به طور صد در صد نمي توانيم تاثيرات مثبت را به اين بچه ها برگردانيم اما تاحدودي مي توانيم با کمک هاي حساب شده آنها را به تعادل برسانيم.
اين روان درمانگر تصريح کرد: به همين دليل از همکاران عزيزم مي خواهم تا جايي که برايشان مقدور است و زمانشان اجازه مي دهد، وقتي را براي اين بچه ها و خانواده هايشان اختصاص دهند. فردي که مورد اسيدپاشي قرار گرفته دچار نااميدي،هراس، افسردگي، اضطراب، از زندگي سير شده و ممکن است تصميمات اشتباه بگيرد.
وي ادامه داد: به همين دليل کمک يک روانشناس و روان پزشک در کنار هم به قرباني اسيدپاشي، فرزندان و خانواده هاي آنها مي تواند ذهنيت آنها را عوض کرده و به زندگي اميدوار کند.
اين روانشناس خاطرنشان کرد: به طور قطع شخصي که قرباني اسيدپاشي شده، از نظر روحي به هم ريخته است و ممکن است درصدد انتقام برآيد. مثلا يکي از آنها مي گفت که الان من نمي دانم چه هويتي دارم چراکه کارت ملي ام مطابقتي با چهره کنوني ام ندارد و اين آزار دهنده است. به همين دليل اگر با اين فرد کار نشود و تحت درمان مشاوره و دارو قرار نگيرد تصميمات اشتباهي را بگيرد.
روشني گفت: اميدوارم همکارانم با عضويت در انجمن حمايت از قربانيان اسيدپاشي وقتي را در اختيار اين افراد قرار داده تا به اين ترتيب بتوانيم با کمک به يکديگر در آينده جامعه اي شاد، پرانرژي و با محبت در کنار هم داشته باشيم.
بازار