نماد آخرین خبر

درخواست دیه برای جوان برادرکش

منبع
شرق
بروزرسانی
درخواست دیه برای جوان برادرکش
شرق/ مرد جواني که بر سر پول با برادرش درگير شده و او را به قتل رسانده بود، در دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد. اين مرد جوان، دو سال قبل برادرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. بعد از مشخص‌شدن اين موضوع، با اينکه اولياي‌دم مقتول شناسايي شدند، اما حاضر به شکايت از فرزندشان که مرتکب قتل شده بود، نشدند. با گذشت دو سال از حادثه، با اينکه چندين‌بار پدر و مادر مقتول به دادسرا احضار شدند، اما نه حاضر به شکايت شدند و نه اعلام رضايت کردند؛ به اين ترتيب معاون‌اول قوه قضائيه به‌جاي والدين مقتول درخواست ديه کرد. با ارسال پرونده به شعبه 10 دادگاه کيفري استان تهران، متهم پاي ميز محاکمه رفت. در ابتدا کيفرخواست عليه او خوانده شد و در ادامه متهم در جايگاه قرار گرفت. او گفت: من از کرده خودم پشيمانم و به خاطر کاري که کرده‌ام، از خدا درخواست بخشش دارم. متهم درباره اينکه چرا برادرش را کشت، گفت: من از نوجواني کار مي‌کردم. وقتي 12ساله بودم، دست‌فروشي مي‌کردم و زباله جمع مي‌کردم و با اين نوع کارها براي خودم درآمد داشتم و خرجي خود و بخشي از هزينه زندگي خانواده‌ام را مي‌دادم، اما برادرم هيچ کاري نمي‌کرد و فقط من را اذيت مي‌کرد. همان موقع به او گفتم من کار مي‌کنم تو درس بخوان، اما او اصلا تلاشي نمي‌کرد. بعد هم معتاد شد. برادرم از آن به بعد ما را خيلي اذيت مي‌کرد. او چندبار از من پول گرفته و پس نداده بود. هرچه پول داشتم، از من مي‌گرفت و اين کارش من را خسته و عصبي کرده بود. در اين هنگام قاضي به متهم گفت: مگر آدم برادرش را به خاطر پول مي‌کشد؟ مگر اين پول چقدر بود؟ متهم گفت: مبلغ پول 800 هزار تومان بود. من به خاطر پول برادرم را نکشتم، به ‌خاطر اعتيادش با او درگير شدم. من آدم فقيري بودم، پول زياد و اموالي نداشتم. من پولم را در خانه مخفي کرده بودم، اما برادرم متوجه شده بود پول کجاست و بدون اينکه به من بگويد، آن را برداشته بود. وقتي به خانه رفتم، ديدم پول نيست. به او گفتم چه کردي، گفت لازم داشتم برداشتم. من بارها به پدرم گفته بودم اين کارهاي برادرم من را اذيت مي‌کند. به همين خاطر هم از خانواده‌ام جدا شده بودم و تنها زندگي مي‌کردم، اما برادرم به خانه من مي‌آمد و همه‌جا سرک مي‌کشيد. به همين دليل به پدرم زنگ زدم و گفتم به او بگو ديگر به خانه من نيايد، او به حرفم گوش نمي‌دهد. پدرم گفت با برادرم صحبت مي‌کند، اما مي‌دانستم پدرم اين کار را نمي‌کند و اين حرف را براي آرام‌کردن من مي‌زند. ضمن اينکه پدرم هم مي‌دانست حرف‌زدن با برادرم فايده‌اي ندارد. او چون معتاد بود، اين‌طور رفتار مي‌کرد و نصيحت برايش هيچ فايده‌اي نداشت. من هم روز حادثه خيلي عصباني شدم و به برادرم گفتم چرا از من دزدي مي‌کني. به سمت من حمله کرد و درگيري بالا گرفت. من هم با چاقو يک ضربه به سينه‌اش زدم. قصدم کشتن برادرم نبود. به خاطر کاري که کردم پشيمانم و از دادگاه درخواست بخشش دارم. متهم درباره اينکه چرا والدينش حاضر نشدند درخواستي بدهند يا او را ببخشند نيز گفت: من مدت‌هاست با آنها تماسي ندارم. در زندان هستم و به شماره خانه که زنگ مي‌زنم، جوابم را نمي‌دهند. اما آخرين بار که با مادرم حرف زدم، گفت تو را بخشيده‌ام. با پايان جلسه دادگاه، قضات شعبه 10 براي تصميم‌گيري درباره مجازات جنبه عمومي جرم وارد شور شدند.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره