نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

متهم: قبل از قتل بیهوش شدم

منبع
ايران
بروزرسانی
متهم: قبل از قتل بیهوش شدم

ايران/ مرد زنداني که به خاطر توهين به دخترش با چند زنداني ديگر درگير شده و يکي از آنها به قتل رسيده بود در حالي پاي ميز محاکمه ايستاد که منکر ارتکاب جنايت است.

رسيدگي به اين پرونده از سال 98 با وقوع يک فقره قتل در زندان قزل حصار آغاز شد و در جريان آن مردي به نام کريم که از مدت ها قبل به جرم حمل مواد مخدر دوران حبسش را مي گذراند، به اتهام قتل ناصر بازداشت شد.
تحقيقات مأموران در اين باره ادامه داشت که برخي از زندانيان مدعي شدند قتل توسط زنداني ديگري با نام ساسان که او نيز به جرم حمل مواد مخدر در زندان بوده رخ داده است. آنها به مأموران گفتند: در ابتدا ساسان با فرد ديگري درگيري پيدا کرده بود و چندباري باهم زد و خورد کرده بودند که روز حادثه ناصر براي پادرمياني جلو رفت و بعد هم با يک ضربه شيشه توسط ساسان به قتل رسيد.
در ادامه مأموران به سراغ ساسان رفتند و او را مورد بازجويي قرار دادند که او از همان ابتدا اتهام قتل را رد کرد و گفت: من ناصر را نکشتم زندانيان ديگري اين کار را کردند و با طرح نقشه اي پيچيده من را متهم به قتل کرده اند. من از دوران نوجواني در کار حمل مواد مخدر بودم و چندباري هم به همين خاطر بازداشت شده ام. آخرين بار هم در سال 94 به خاطر سابقه دار بودنم و مقدار زيادي مواد مخدري که همراهم بود به 25 سال زندان محکوم شدم. ناصر هم از زندانيان سابقه دار زندان قزل حصار بود که او هم به خاطر مواد به 30 سال حبس محکوم شده بود.
وي در ادامه افزود: روز حادثه من و يکي از زندانيان که مدتهاست با او مشکل داشتم درگير شدم و ناصر به هواخواهي او قصد داشت من را با چاقو بزند که من هم او را زدم و اما قبل از آنکه ناصر به قتل برسد من با ضربه يکي از زنداني ها به نام باقر به سرم بيهوش شدم و زماني که به هوش آمدم متوجه شدم که ناصر به قتل رسيده است.
اين درحالي بود که شاهدان در ندامتگاه قزل حصار عنوان کرده اند که باقر براي جلوگيري از درگيري بيشتر يک ضربه به سر ساسان زده تا او بيهوش شود اما قبل از بيهوشي قتل رخ داده بود.
با تکميل پرونده و صدور کيفرخواست رسيدگي به اين پرونده در دادگاه کيفري استان تهران آغاز شد.
در آخرين روز کاري هفته گذشته اين پرونده در شعبه 8 مورد رسيدگي قرار گرفت و متهم براي محاکمه به دادگاه آورده شد.
با توجه به اينکه اولياي دم درخواست قصاص خود را مطرح کرده بودند، ساسان در جايگاه قرار گرفت و گفت: من اصلاً با ناصر درگيري نداشتم او خودش پس از توهين به من حمله کرد، من هم از شدت ناراحتي نتوانستم خودم را کنترل کنم و به او فحش دادم و با او درگير شدم. ناصر که چاقويي را در پشت يقه لباسش جاسازي کرده بود بيرون آورد و به سمتم گرفت و به من حمله کرد. در حين درگيري من و ناصر به يکباره يک نفر از پشت سر ضربه اي به سرم زد و بيهوش شدم وقتي به هوش آمدم به من گفتند که او کشته شده است. من به هيچ عنوان او را به قتل نرسانده ام و اين اتهام را قبول ندارم.
او درباره ادعاي زندانيان درباره اينکه ديده اند او ضربه را زده گفت: من ضربه اي نزدم آنها دروغ مي گويند. مقتول چاقو داشت و حرف هاي رکيکي به من زد که نتوانستم خودم را کنترل کنم. اما درگيري من با او فقط فيزيکي بود و من هيچ آلت قتاله اي نداشتم.
قاضي از متهم پرسيد: مگر در زندان چاقو هست که ادعا مي کني مقتول چاقو داشته است؟ آيا خودت هم چيزي همراهت بود؟
متهم گفت: در زندان با اشياي مختلف چاقو درست مي کنند. مقتول هم يک چاقو درست کرده بود و آن را در يقه لباسش جاساز کرده بود. ما بارها گفته بوديم که او چاقو دارد اما توجهي نمي‌کردند، من هم هنگام هواخوري يک تکه شيشه از زمين برداشته بودم و چون درگيري داشتم مي ترسيدم و مي خواستم با آن شيشه از خودم محافظت کنم.
متهم همچنين در پاسخ به اين سؤال که مقتول چه گفت که درگير شديد گفت: او به دخترم حرف هاي نامربوطي زد. چون من بايد 25 سال در زندان باشم زن و بچه ام تنها هستند و دخترم که جوان و زيباست مورد توجه برخي از زندانيان که او را ديده اند، قرار گرفته بود به همين خاطر هم حرف هاي نامربوطي نسبت به او زد و من عصباني شدم و موجب شد با او درگير شوم.
پس از اظهارات متهم و وکيل مدافع او قضات براي صدور حکم وارد شور شدند.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره