نقشه شوم خواستگار کینه جو برای انتقام از خانم مهندس

ايران/ خواستگار عاشقپيشه وقتي فهميد خانم مهندس دل به مرد ديگري سپرده براي انتقام از وي سه سارق اجير کرد.
اوايل تير امسال، دختر جواني سوار خودروي مزدا به طرف خانهاش ميرفت که ناگهان خودروي پژويي با خودروي او تصادف کرد و باعث خسارت زيادي به او شد. وقتي خانم مهندس با ناراحتي از خودرو پياده شد تا وضعيت را بررسي کند ناگهان 3 مرد پژو سوار با قمه و چاقو پياده شدند و به سمت دختر جوان رفتند سپس دو نفر از آنها با تهديد، خودروي او را سرقت کرده و يکي از آنها سوار بر خودروي پژو محل را ترک کردند.
کشف خودروي سرقتي
با گزارش اين سرقت، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي ويژه سرقت تحقيقات آغاز شد. دوربينهاي مداربسته اطراف محل سرقت مورد بازبيني قرار گرفت و تصوير متهمان که صورتهايشان را با ماسک بهداشتي پوشانده بودند به دست آمد. شماره پلاک خودروي سرقتي به واحدهاي گشت اعلام و بررسيها براي يافتن خودرو ادامه داشت تا اينکه سه هفته بعد، مأموران گشت پليس موفق شدند خودروي سرقتي را در يکي از محلههاي جنوب پايتخت پيدا کنند.
پس از کشف خودروي مسروقه و تحويل به دختر جوان وي تصميم گرفت به ديدن خانوادهاش در يکي از شهرستانها برود. اما زماني که او از سفر برگشت، با خانهاي بههم ريخته مواجه شد. طلا، دلارها و اسناد و مدارک خانم مهندس که ارزش آن بيش از 700 ميليون تومان بود به سرقت رفته بود.
در ادامه بررسيها تيم تحقيق به سراغ دوربينهاي مداربسته خانه رفتند. در بازبيني دوربينها تصوير سه مرد جوان که صورتهايشان را با ماسک بهداشتي پوشانده بودند بهدست آمد. تطبيق تصاوير اين افراد با مردان خشني که خودرو را سرقت کرده بودند اين فرضيه را قوت بخشيد که هر دو سرقت از سوي يک باند رخ داده باشد. چرا که حتي يکي از متهمان همان لباسي را به تن داشت که در صحنه سرقت خودروي دختر جوان به تن داشته است.
در ادامه بررسيها دختر جوان سرنخي را در اختيار تيم تحقيق قرار داد: مدتي قبل پسر جواني به خواستگاريام آمد و من به او پاسخ منفي دادم. کوروش از جواب رد ناراحت شد و کينهام را به دل گرفت. شايد او در اين ماجرا دست داشته باشد چون تنها کسي که ميدانست من قرار است به ديدن خانوادهام بروم کوروش بود.
دستگيري خواستگار جوان
بدينترتيب مأموران به سراغ کوروش رفته و او را بازداشت کردند. کوروش که ابتدا منکر ماجرا بود، زماني که با مدارک پليسي مواجه شد، گفت: من در سرقتها نبودم اما طراحي سرقتها را من انجام دادهام. مدتي قبل با اين دختر در جريان خريد و فروش خودرو آشنا شدم. من در کار خريد و فروش خودرو هستم و ميترا بهدنبال خودروي مزدا بود. به او کمک کردم تا خودروي مناسبي خريداري کند.
او ادامه داد: کمکم به او علاقهمند شدم و او هم به من ابراز علاقه کرد. قرار بود ازدواج کنيم. همه چيز خوب پيش ميرفت تا اينکه احساس کردم ميترا تمايلي به اين رابطه ندارد. ديگر تلفنهايم را پاسخ نميداد و هر بار که ميخواستم او را ببينم بهانه ميآورد. در نهايت هم به من گفت از ازدواج با من منصرف شده است. بعداً فهميدم که او با پسر ديگري که وضع مالي خيلي خوبي دارد آشنا شده است. از اين رفتار ميترا کينه به دل گرفتم، او عاشق من نبود. نميتوانستم کسي که احساساتم را به بازي گرفته بود ببخشم.
اجير کردن سارق
پسر جوان ادامه داد: تا انتقام نميگرفتم آرام نميشدم، در مدتي که با ميترا دوست بودم از ساعت رفت و آمدهايش خبر داشتم. او به عنوان مهندس در يک شرکت خصوصي کار ميکرد. به سراغ سه نفر از دوستانم رفتم. به آنها پيشنهاد دادم تا در انتقام گرفتن از ميترا با من همراه شوند و در عوض پول خوبي به آنها بدهم. نقشه اولمان سرقت خودروي ميترا بود. با خودرواش کاري نداشتم فقط ميخواستم احساس از دست دادن را تجربه کند. سرقت از خانه هم نقشه من بود. همدستانم کليد خانه ميترا را از داخل ماشين او برداشته بودند. من از پول و طلاهاي مسروقه خبري ندارم دست سارقان است هدف من اذيت و انتقامگيري بود.
با اعتراف پسر جوان، به دستور بازپرس قدير احمدزاده، او در اختيار مأموران اداره آگاهي قرار گرفت و تحقيقات براي بازداشت سه سارق اجير شده ادامه دارد.