برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

درباره فیروزکریمی؛ پایان جاه‌طلبی

منبع
ورزش 3
بروزرسانی
درباره فیروزکریمی؛ پایان جاه‌طلبی
ورزش 3/ حجت شفيعي ستون نويس ورزش سه در يادداشتي کارنامه مربيگري فيروز کريمي را بررسي کرده است . در فوتبال روز دنيا، کنفرانس‌ها و مصاحبه هاي قبل و بعد از بازي بخش مهمي از پروسه مربيگري است. مي‌توان نشانه‌هايي از سبک مربيگري مربيان را در ادبيات و نوع مواجهه آنها با رسانه‌ها ديد. در واقع هنر مصاحبه تبديل به بخشي از توانايي مربيگري شده است. ژوزه مورينيو بهترين مثال براي اين موضوع در فوتبال دنياست. کسي که در اولين مصاحبه مطبوعاتي‌اش در هر کشوري که براي مربيگري باشگاهي از ليگ آن قدم گذاشت با زبان همان کشور و با سحر کلامش و ادبيات خاص و غافلگيرانه‌اش، خبرنگاران را در قلاب خود انداخت و بدين طريق با تبديل کردن خود به عنوان ستاره اول تيمش، بخشي از حاشيه‌هايي را که رسانه‌ها مي توانستند براي بازيکنان ايجاد کنند به سمت خود کشيد‌. در فوتبال ايران، فيروز کريمي در زمينه مصاحبه‌هاي قبل و بعد از بازي در نوع خود پديده‌اي بوده است. ادبيات آميخته به طنز او باعث شد تا فوتبال در جامعه ايران عمومي‌تر شود. به عبارتي همانند عادل فردوسي‌پور که با جذابيت کلامي و رفتاري‌اش طيف زيادي از مردمي که به فوتبال گرايش چنداني نداشتند را به سمت فوتبال کشيد، فيروز کريمي نيز با بخشيدن رنگ و رويي تازه به ادبيات فوتبالي، در حد خود تاثير بسزايي در جذاب‌تر شدن فوتبال ايران داشته است. عمده شهرت کريمي در زمينه توانايي‌اش در زمينه بيان سخنان نغز و طنز بوده است‌. توانايي او در اين زمينه پايش را به شوهاي تلويزيوني نيز باز کرد و زماني او بيش از آنکه به عنوان يک مربي فوتبال شناخته شود، به عنوان يک کمدين مطرح بود. اما محدود کردن مربي‌اي که روزگاري مجتبي جباري او را فني‌ترين مربي ايران مي‌دانست، به مصاحبه‌هايش، جفا در حق اوست. جباري که کمتر پيش مي‌آمد از کسي تعريف کند، با وجود کار کردن با مربيان زيادي، کريمي را فني‌ترين مربي ايران دانست. اين به معناي آنست که کريمي اگرچه سعي نکرده وجهه‌ي يک مربي با دانش را براي خود ايجاد کند، اما در زمينه مسائل فني حرف‌هايي براي گفتن دارد. با اين حال نمي‌توان کريمي را هم يک مربي علم‌گرا يا نوگرا قلمداد کرد. او هنوز هم به برخي از المان‌هاي شاخص فوتبال سنتي وفادار است. المان‌هايي که بيشتر بر محور مسائل روحي و رواني، آمادگي بدني و دوندگي و جنگندگي غيرتمندانه و بدون برنامه مشخص، مي‌چرخد. زماني او سه بازيکن استقلال را پس از پايان بازي مجبور کرد که در زمين بدوند چرا که به زعم او آنها به اندازه کافي در طول مسابقه دوندگي نداشته‌اند. توانايي و جسارت کريمي در شکستن قواعد خشک و رسمي مصاحبه‌هاي تلويزيوني، خود را در سبک مربيگري‌اش نيز نشان داده است. به عبارتي او ابايي از شکستن قواعد مرسوم در فوتبال ندارد و گاهي با تصميماتش در کنار زمين همه را به تعجب وا مي‌دارد. او ابايي از اين ندارد که با بيرون کشيدن بازيکني که به زعم او بد بازي مي‌کند، تيمش را ده نفره کند و بعد با قيافه‌اي حق به جانب و بدون ذره‌اي قرار گرفتن در موضع ضعف از اين تصميم عجيب خود دفاع کند! مصاحبه‌هاي طنز او در پايان بازي‌ها، دقيقا در نقطه مقابل جديت او در تمرينات و در حين هدايت تيمش در کنار زمين است. وجهه‌اي که او به واسطه اين نوع مصاحبه‌ها پيدا کرده، باعث شده تا عملکرد فني او چندان مورد توجه رسانه‌ها قرار نگيرد. جالب اينکه او در زمان‌هايي که تيمش نتيجه مناسب را نگرفته هم از اين نوع ادبيات طنز استفاده مي کند و حتي مي‌توان گفت که استفاده او از اين روش مصاحبه به وقت ناکامي بيشتر است. اين راهي است براي او تا خود را از تحليل‌هاي موشکافانه بازي تيمش توسط رسانه‌ها نجات دهد. با اين حال او همواره بيش از هر مربي ديگري به بازي‌هاي بد تيمش معترف بوده و در مقايسه با اغلب مربيان بهانه‌گير کمتر به دنبال توجيه ضعف‌هاي تيمش است. مهمترين افتخار کريمي در دوران مربيگري قهرماني با پاس تهران در جام باشگاه‌هاي آسيا بوده است. اما در اين مورد او ترسي از اين ندارد که خود را در آن زمان مربي‌اي کم‌تجربه و کم دانش بداند و حرکات خود در کنار زمبن را به تقليد از مربي برزييلي حريف تنها يک نمايش و تقليد معصومانه بداند. او يک بار با استقلال اهواز در آستانه فتح ليگ برتر هم قرار گرفت اما اشتباهات داوري در هفته ماقبل پاياني باعث شد تا به نايب‌قهرماني در سال ۸۶ رضايت دهد. پس از آن عمده موفقيت‌هاي او معطوف به نجات تيم‌هاي پايين جدولي از سقوط بوده است. همين موضوع باعث شده تا مربي‌اي که زماني انتخاب تيم‌هايي بود که براي قهرمان شدن و حضور در بالاي جدول بسته مي‌شدند، در سال‌هاي اخير کارايي و وجهه مربي مناسب براي تيم‌هاي پايين جدولي را پيدا کند. البته در اين مورد محروميت‌هاي مقطعي او از مربيگري در ليگ برتر نيز موثر بود و باعث شد تا از يک مربي بالاي جدولي به يک مربي پايين جدولي نقل مکان کند. حضور فيروز کريمي در ليگ دسته اول در دو سال اخير با توفيق خاصي همراه نبوده اما در آخرين حضورش در ليگ برتر او در ميانه‌هاي فصل جانشين نصرت ايراندوست شد و توانست ملوان را به لطف بردهايي که در اوايل حضورش روي نيمکت اين تيم بدست آورد، در ليگ حفظ کند. فصل قبل از آن نيز موفق شد ذوب‌آهن را در ميانه‌ ليگ به دست گرفته و آن را از سقوط به ليک يک نجات دهد. همين سابقه خوب او در نجات تيم‌هاي در معرض سقوط شايد مهمترين دليلي است که باعث شده او جانشين نادر دست‌نشاني شود که بيشتر تبحرش را در صعود تيم هاي ليگ يکي به ليگ برتر نشان داده است. نکته مهم در تغيير کادرفني صنعت نفت در اينست که مربي جايگزين شده و مربي اخراجي سبک مشابهي در مربيگري دارند و به نظر نمي‌رسد کريمي بتواند چيزي زيادتر از دست‌نشان به اين تيم اضافه کند. هر دو مربي در سال هاي اخير در برهه‌هايي مجوز حضور در ليگ برتر به دليل نداشتن مجوز کار از سوي کميته اخلاق را نداشته‌اند. هر دو متکي به روش‌هاي خاص روحي-رواني براي تهييج شاگردان خود هستند و در زمينه مسائل فني نيز به فوتبال درگيرانه همراه با دوندگي زياد اعتقاد دارند. با اين شباهت‌ها مشخص نيست باشگاه صنعت‌نفت از اين جايجايي چه هدفي را دنبال مي‌کرده و چرا به دنبال مربي‌اي با ويژگي‌هاي متفاوت با دست‌نشان نرفته است. اما به هر حال تجربه کريمي بر تجربه دست‌نشان مي‌چربد. صنعت نفت در دو بازي دور برگشت چهار امتياز گرفته و‌موفق به گرفتن تساوي از تراکتور شده است‌. بررسي نتايج تيم هايي که کريمي در ميانه فصل هدايت آنها را بدست گرفته نشان مي دهد که نتايج آن تيم‌هاي در هفته‌هاي ابتدايي حضور کريمي بهتر از نتايج هفته‌هاي پاياني است و صنعت‌نفت نيز با کريمي خوب آغاز کرده است. اين موضوع نشان‌دهنده‌ي تبحر ويژه کريمي در ايجاد شوک رواني است‌. تعريف موفقيت براي تيم‌هاي پايين جدولي، سقوط نکردن است. اين تعريف اگرچه حاشيه امنيتي براي مربي تيم‌ها بوجود مي‌آورد تا با کسب هر نتيجه‌اي به غير از سقوط خود را موفق بدانند، اما آنها را از رسيدن به سرمربيگري تيم‌هاي بالاي جدول باز مي‌دارد.روندي که کريمي در سال‌هاي اخير پيموده دقيقا اينگونه بوده است. بلندپرواز بودن کريمي با مربيگري در تيم هاي متوسط و پايين جدولي در حال از بين رفتن است و کم‌کم وجهه‌ي آن مربي جسوري که مي‌توانست استقلال اهواز را در آستانه قهرماني ليگ قرار دهد در حال ناپديد شدن است. مربي‌اي که زماني گزينه نجات استقلال از بحران بود.