خبر ورزشي/ باخت نوبرانه پرسپوليس را که مغلوب فولاد اهواز شد، حامل چه پيامى است؟ بازى تيم آقاى برانکو ايرانکوويچ، چه عيب و چه علتى داشت که به اين شکست کم ديده شده، منجر شد؟
باختن به فولاد را به حساب توان مادرزادى بچههاى خوزستانى تيم اهواز بايد گذاشت يا نتيجه عدم حضور يکى، دو تن از مردان مؤثر پرسپوليس (نظير شجاع خليلزاده) و نيمکتنشينى بشار رسن و اميد عاليشاه؟ پرسپوليس به خودش آمد، يا هنوز واقعيتها را باور ندارد؟
اين برانکو بود که اشتباه کرد يا افشين قطبى که دوباره خودى نشان داد و با تيزهوشى و چيرهدستى، تيمى را ساخت و پرداخت که قدرت خويش را به حريفى، چون پرسپوليس (آنهم چه پرسپوليسى؛ فاتح تمامعيار بازى مقابل پديده) ديکته کرد؟! پرسپوليس روى ابرها پرواز مىکرد که فولاد، مثل يک پيکان تيز از راه رسيد!
واقعيت، هم اين است و هم آن! واقعيت از هر دوى اين خميرمايهها، بهرهاى دارد! تيم برانکو، خوابيده در باد پيروزىهاى قبلى، خوب عمل نکرد و در عوض تيم قطبى، به هر کارى دست زد، درست از آب درآمد!
مهرههاى تازهوارد پرسپوليس، هنوز تيم نشدهاند؛ مردان تيم فولاد، همه فولادين، همه پيکارجو، و همه با دل و جان، بازى کردند! حتى برانکو هم يخ زده بود و تفاوت در همين بود!
سپاهان، پرسپوليس را جا گذاشت
حتى خود قلعهنويى، حرفهاى قبل از بازى خودش را که خودش بيان نکرد و خودش بر زبان نياورد، جدى نگرفت! بخشى از يک برنامه همهجانبه براى صاحب ارادهاى حداکثرى شدن!
شخص اميرخان هم، تحت تأثير اعتراضش به تصميم کميته داوران و کميته انضباطى، قرار نگرفت و با انفعال وارد ميدانى که لازمه اش برنده شدن بود، نشد!
امير ژست اعتراضى به خود گرفت، ولى براى برنده شدن و بهخصوص براى استفاده از باخت نابهنگام پرسپوليس، هر کار لازمى را در دستور مردانش قرار داد و در راستاى برنده شدن، هيچ کوتاه نيامد! سپاهان در کمال شدت و با تمام اراده بر سپيدرود تاخت! بر سپيدرود تاخت و پرسپوليس را جا گذاشت!
سپاهان، برنامه خود در بازىهاى آينده را هم به معرض نمايش گذارد: ... پرسينگ با تمام وجود، فشار با حداکثر سرعت و تمام شدت! سپيدرود براى مقاومت، خيلى دست و پا زد ولى... سپاهان زورمندتر و سپاهان سنگينوزنتر از آنى بود که على کريمى مىپنداشت!
استقلال را «وارد» ش مىکنيم
استقلال را بايد تحويل گرفت و بايد «وارد» ش کرد! برابر پيکان- که تيم کمآوردهاى در مصاف بزرگان نشان داد- استقلال هر کار خواست، انجام داد! برابر پيکان، استقلال نشان داد که برخورد با گربه سياه قديمى خود را، چه خوب بلد است! گلهاى ٤گانه استقلال، خبر از تيمى داد که در حال آمدن است! در حال تبديل شدن به يک تيم متفاوت که فوتبالش، ديدن دارد و بازى اش تماشايى مىنمايد!
ورود استقلال را، به فال نيک بايد گرفت و منتظرش ماند که در ليگ آسيا، چگونه از مزاياى خود استفاده خواهد کرد!
براى استقلال و شخص جناب وينفرد شفر، يک آرزو و يک توصيه اکيد داريم: ... در وادى بىانتهاى شک، در چاه ويل ترديد و نيز بىاعتمادى، در نغلتيدن! دنبال کسانى که خنجر از پشت مىزنند نباش که اگر به اين ورطه افتادى، درآمدن از اين چاله، افتادن در چاه عميقترى را در پى دارد!
استقلال، بايد به فکر پرسپوليس باشد که برانکو را دارد! هواى سپاهان را داشته باشد که حوصله از دست دادن صدر را ندارد و پديده را هم بپايد و البته، از دستهاى دراز فولاد و از زيادهطلبى تراکتور، غافل نشود!
بازار