فارس/ حضور عضو جديد هيأت مديره باشگاه پرسپوليس با کمترين سابقه ورزشي نشاندهنده اين است که خط مشي سياسي براي مسئولان تصميمگيرنده مهمتر از تخصص ورزشي آنهاست.
17 مهر ماه سال جاري و در خبري که سايت رسمي باشگاه پرسپوليس آن را منتشر کرد، اعلام شد که مهدي رسولپناه عضو عليالبدل هيأت مديره اين باشگاه، به عنوان جانشين مرحوم جعفر کاشاني معرفي شده است. اين در حاليست که در چند ماه اخير که هيأت مديره جديد مشغول به کار شده بود، هيچ اسمي از رسولپناه در جلسات نبود.
رسولپناه که يک دندانپزشک است، بيش از آنکه در ورزش فعال بوده باشد، در مسائل سياسي فعاليت داشته و مدتها به عنوان عضو شوراي مرکزي و رئيس کميته انتخابات يک حزب سياسي مشغول به کار بوده است. اما کدام حزب؟ رسول پناه در حزبي فعاليت داشته که مسعود سلطاني فر وزير ورزش هم عضو آن بوده است. در حقيقت، يک هم حزبي بدون داشتن سابقه فني يا راهگشايي اقتصادي، به يک باره به عضويت هيئت مديره منصوب مي شود. البته، او در انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي از حوزه انتخابيه تهران و شميرانات نامزد شد که رأي هم نياورد؛ اما حالا به عنوان يک عضو مهم و تأثيرگذار به عضويت هيأت مديره پرسپوليس درآمده است. مبناي اين انتصاب سياسي و حزبي، چه بوده و قرار است کدام جاي خالي را در پرسپوليس پر کند؟ اين پرسش بي پاسخ، اکنون پيشروي وزير ورزش قرار دارد.
عضو جديد هيات مديره پرسپوليس که سابقه ورزشي مشخصي در کارنامه کاريش ديده نميشود، از جمله افراد سياسي است که توسط مسعود سلطانيفر وزير ورزش و جوانان وارد فوتبال شده و مشخص نيست با چه رزومهاي قرار است در يکي از پرطرفدارترين باشگاههاي کشور فعاليت کند. فوتبال ايران و خاصه پرسپوليس، در سالهاي متمادي از حضور افرادي سياسي که به خاطر مسائل ديگر وارد فوتبال و اين باشگاه شدهاند، کم ضربه نخورده است. با اين انتخاب، به نظر ميرسد که مسئولان کنوني هم از اتفاقات گذشته درس نگرفته و در پي تکرار گذشتههاي تلخ هستند.
افراد سياسي در باشگاهي مثل پرسپوليس يا آنقدر منفعل يا ساکت بودند که بود و نبودشان تفاوتي نداشت؛ يا اينکه به دليل بيگانه بودن با فضاي اين حوزه، آنقدر حاشيه و جنجال درست کردند که رسالت اصلي خود را فراموش کرده و درگير اتفاقات ديگر و غيرمرتبط فني شدند. حتي افراد خوشنامي که در حوزههاي ديگر فعال بودند، در فوتبال آنقدر درگير حواشي شدند که رزومه خوب آنها در دوران قبل هم از بين رفت. اين اتفاقات در نهايت پيامدي جز حاشيه و ناکامي براي باشگاهي مثل پرسپوليس با ميليونها هوادار نداشت و حالا وزير ورزش يک تجربه شکست خورده را بار ديگر تکرار کرده است.
حضور چنين گزينه هايي در باشگاه هاي بزرگ و مردمي، نشان دهنده اين است که خط مشي سياسي و حزبي در انتخاب افراد براي حضور در ورزشي مثل فوتبال، ميتواند ملاک اصلي باشد. چنين انتخابي که ريشه در واقعيت هاي ميداني ندارد و براساس تجربه هاي مکرر، مشکلي از اين مجموعه حل نميکند، باعث ميشود تا باشگاهي مثل پرسپوليس ضرباتي جدي و راهبردي را متحمل شود. با توجه به تجربه سال هاي اخير، ديگر نميتوان به اتفاقاتي از اين دست، دل خوش کرد.
بازار