ايرنا/ پس از گزارش، فوتبال ايران حق خود را از صداوسيما ميگيرد؟!
دکتر مهدي خبيري، نايبرئيس پيشين فدراسيون فوتبال با تأييد اين مطلب گفت که مدت ۲۰ سال درگير آن بوده و حتي مورد غضب دوستان صداوسيما هم قرار گرفته بود. او که با هشت فدراسيون فوتبال در ايران کار کرده و سابقه کار اجرايي در FIFA و AFC را در کارنامه دارد، در يک گفتوگوي مفصل و با خوشرويي پاسخگوي سؤالات بود.
آقاي خبيري! حق پخش تلويزيوني مسابقات ورزشي از زمان شما همچنان محل بحث بوده و هست.
يکي از مسائل مورد توجه در فوتبال امروز دنيا، مسئله حقوق تلويزيوني براي پخش بازيهاي باشگاهي و ملي است. واگذاري حق پخش تلويزيوني تيمهاي ملي و باشگاهي به شبکههاي مختلف، بخش اعظم درآمدها را به خود اختصاص ميدهد. تقريباً چيزي بين ۴۰ تا ۷۵ درصد درآمد تيمهاي حرفهاي و ملي در تجارت فوتبال از حق پخش تلويزيوني تأمين ميشود. بنابراين در اساسنامه فيفا براي رعايت اين حقوق، بندها و تبصرههايي وجود دارد که حقوق باشگاهها، فدراسيونهاي ملي، سازمانهاي ليگ، کنفدراسيونهاي قارهاي و فيفا در نظر گرفته شده است.
اگر اشتباه نکنم، اولين بار در زمان دبير کلي شما مذاکره حق پخش تلويزيوني با يک شرکت تبليغاتي هنگ کنگ صورت گرفت و نافرجام ماند!
بله! در سال ۱۳۶۷ يکي از شرکتهاي تبليغاتي از هنگ کنگ در زماني که من به عنوان دبير کل انجام وظيفه ميکردم، با فدراسيون فوتبال تماس گرفت. درخواست آنها براي مذاکره و خريد حق پخش تلويزيوني بازي برگشت تيم ملي مقابل چين براي انتخابي جام جهاني ۱۹۹۰ ايتاليا که در تهران برگزار ميشد، بود. پس از دو بار مذاکره تلفني، مبلغ حدود ۱۰۰ هزار دلار پيشنهاد آن شرکت براي خريد بود که قرار شد در اين زمينه پس از چانهزنيهاي معمول، ادامه مذاکره و عقد قرارداد در تهران پيگيري شود. متأسفانه دو روز بعد از آخرين مذاکره تلفني، نماينده آن شرکت با من تماس گرفت و گفت شرکت رقيب، اين بازي را به مبلغ ۱۰ هزار دلار از صداوسيماي شما خريداري کرده و در نتيجه کليه قرارها در تهران ملغي شد. با سازمان صداوسيما تماس گرفتيم و جالب است بدانيد که آنها فروش حق پخش بازي برگشت تيمهاي ملي و چين در تهران را حق مسلم خود ميدانستند!
شما پيگير ماجرا نشديد؟!
در اين زمينه با سازمان تربيت بدني تماس گرفتيم و ماجراي فروش حق پخش و مشتري شرکت تبليغاتي از هنگ کنگ به مبلغ پيشنهادي ۱۰۰ هزار دلار مطرح و اشاره شد که اين معامله سازمان صداوسيما با شرکت تبليغاتي رقيب در هنگ کنگ به مبلغ ۱۰ هزار دلار از نظر اساسنامه فيفا غير قانوني است و بايد فدراسيون فوتبال به عنوان صاحب حق پخش تلويزيوني بازي ايران و چين، از مزاياي مالي آن بهرهمند شود، ضمن آنکه مبلغ ۱۰ هزار دلار بسيار ارزان و حتي در حد مفت فروشي بوده است. در ابتدا اين استدلال فدراسيون فوتبال مورد حمايت قرار گرفت، اما پس از چند روز گفته شد طبيعت اين کار متعلق به صداوسيما است و پول دريافتي هم از اين جيب به آن جيب است و فدراسيون هم سعي کند انرژي خود را صرف هرچه بهتر برگزار کردن بازي در پيش رو نمايد!
ما ميتوانستيم حداقل دو فدراسيون ورزشي ديگر را تحت حمايت مالي فدراسيون فوتبال قرار دهيم
چرا سازمان تربيت بدني حق را به صداوسيما داد؟
يکي از معاونان سازمان تربيت بدني از مسئولان صداوسيما بود! ما موضوع را در يکي از جلسات فدراسيونهاي ورزشي با مسئولان سازمان تربيت بدني، که ماهي يک بار تشکيل ميشد، مطرح و حتي اين پيشنهاد را داديم که اگر حق پخش تلويزيوني فدراسيون فوتبال رعايت شود ما ميتوانيم حداقل دو فدراسيون ورزشي ديگر را تحت حمايت مالي فدراسيون فوتبال قرار دهيم. اما به دليل حضور همان معاون اين حق کاملاً ناديده گرفته شد و دربست در اختيار صداوسيما قرار گرفت و بدون حتي کوچکترين هماهنگي با فدراسيون فوتبال، سالهاي سال از آن حق به صورت يک طرفه و غير قانوني استفاده کردند. با توجه به اينکه رياست سازمان تربيت بدني در پايان دهه ۶۰ به تازگي منصوب شده بود و مسئولان فدراسيون فوتبال هم در شرف تغيير بودند، از فرصت بهدست آمده استفاده کردم و عليرغم عدم موافقت رياست سازمان تربيت بدني با استعفاي من، طي نامهاي کوتاه از ادامه همکاري، خودداري کردم.
و صداوسيما سالهاي متمادي جولان داد...
بله! پنج سال صداوسيما بدون کوچکترين مشکلي به صورت يک طرفه از اين حق پخش تلويزيوني باد آورده که هيچ گونه توجيه قانوني و اخلاقي نداشت، استفاده کرد. البته اين حق در ساير کشورها در سطح بازيهاي ملي متعلق به فدراسيون فوتبال و در سطح باشگاهها متعلق به باشگاههاي آن کشور بوده است. در سال ۱۳۷۲ مهندس عابديني به عنوان رئيس جديد فدراسيون فوتبال منصوب شد و از بنده خواسته شد تا به عنوان نايب رئيس با ايشان همکاري کنم، گرچه اين همکاري بنا به دليلي بيش از سه ماه ادامه پيدا نکرد. در ابتداي حضور در فدراسيون دو موضوع مهم با پشتيباني و پيگيري ايشان مطرح شد که شامل تدوين اساسنامه جديد و نيز پيگيري حق پخش تلويزيوني بود که با توجه به عمر کوتاه رياست آقاي عابديني، به جايي نرسيد!
بالاخره با آمدن صفاييفراهاني موضوع حق پخش تلويزيوني بازيهاي تيم ملي از دست صداوسيما در آمد؟!
در سال ۱۳۷۷ از طرف مهندس صفائيفراهاني، که به تازگي به عنوان رئيس فدراسيون فوتبال منصوب شده بود، دعوت به مذاکره پيرامون مسائل فوتبال شدم که بسيار طولاني و در چند نوبت برگزار شد. يکي از موضوعاتي که شديداً مورد توجه آقاي صفائيفراهاني قرار گرفت، مسئله حق پخش تلويزيوني بود. اطلاعات ضروري از کشورهاي مختلف و اينکه در صنعت فوتبال بين ۴۰ تا ۷۵ درصد درآمد فوتبال در فدراسيونهاي فوتبال و باشگاهها از اين طريق تأمين ميشود، ارايه شد. موضوع شديداً از طرف رياست فدراسيون پيگيري و حتي موارد حقوقي آن نيز توسط ايشان جويا شد. خوشبختانه با توجه به ارتباطات نزديک آقاي صفائيفراهاني با مسئولان اجرايي کشور، قرار شد فدراسيون فوتبال، بر اساس حقوق مندرج در اساسنامه فيفا در ارتباط با حق پخش بازيهاي تيم ملي فوتبال، خود راساً اقدام نمايد.
اين کار يک انقلاب در اقتصاد و تجارت فوتبال تلقي ميشد
و اينگونه يک انقلاب اقتصادي در فوتبال شکل گرفت؟
بله، به نظر من اين کار يک انقلاب در اقتصاد و تجارت فوتبال تلقي ميشد، چون هيچ يک از مسئولان قبلي نتوانستند در اين زمينه اقدامي بکنند. البته اختيارات فدراسيونهاي ورزشي قبل از مهندس صفائيفراهاني بسيار محدود بود و آنها کاملاً زير نظر رياست سازمان تربيت بدني وقت انجام وظيفه ميکردند. ولي پس از ابلاغ اساسنامه جديد، اختيارات مسئولان فدراسيونهاي ورزشي افزايش پيدا کرد و در واقع مجمع عمومي فدراسيونهاي ورزشي، مرجع اصلي انتخاب مسئولان فدراسيونهاي ورزشي بودند و در نتيجه قدرت بيشتري براي انجام وظايف خود داشتند. البته پس از اينکه اختيار فروش حق پخش تلويزيوني بازيهاي تيمهاي ملي فوتبال در اختيار فدراسيون فوتبال قرار گرفت، چالشهايي در اين زمينه بين فدراسيون فوتبال و سازمان صداوسيما بهوجود آمد. در گذشته، صداوسيما طبق عادات قبلي به راحتي با عقد قراردادهاي مالي يک طرفه حق پخش تلويزيوني تيمهاي ملي را به شبکههاي خارجي واگذار ميکرد و نيز خود، آن مسابقات را بدون پرداخت وجهي پخش ميکرد.
بازي با ژاپن، شروع کش مکشهاي بين فدراسيون فوتبال و صداوسيما شد!
در همين دوران بود که بين تيم ملي فوتبال ايران و ژاپن بر اساس عقد قرارداد، يک مسابقه دوستانه برگزار شد و قرار شد مبلغي را به عنوان حق پخش تلويزيوني به فدراسيون فوتبال بدهند. هنگامي که مسئولان صداوسيما براي گرفتن سيگنال از فدراسيون فوتبال ژاپن اقدام نمودند تا بتوانند اين مسابقه دوستانه را زنده در ايران پوشش دهند، متوجه شدند که بايد مبلغي را به شرکت طرف قرارداد پرداخت نمايند و بنابراين نتوانستند بازي را به صورت زنده پخش کنند. اين مسئله باعث شد رسانههاي نوشتاري و بسياري از بينندههاي تلويزيوني، از عدم پخش بازي دوستانه ايران و ژاپن به طور مستقيم از طريق تلويزيون شديداً اعتراض کنند و کش مکشهايي بين فدراسيون فوتبال و سازمان صداوسيما بهوجود آيد. و در نهايت، با توجه به ارايه مدارک و مستندات حقوقي توسط رئيس فدراسيون فوتبال، اين مسئله به نفع فدراسيون پايان پذيرفت.
موضوع اعتراض مسئول شبکه سه به رئيس فدراسيون فوتبال چه بود؟
موضوع پخش تلويزيوني بازي دوستانه بين ايران و آمريکا بود. با توجه به اينکه در سفر به آمريکا در مورد حق پخش تلويزيوني بازي دوستانه صحبت شده بود که منجر به عقد قرارداد فدراسيون فوتبال با يک شرکت آرژانتيني شد، مسئول شبکه سه سيما به رئيس فدراسيون اعتراض نمود که چرا بايد براي پخش مسابقه دوستانه در ايران، صداوسيما مبلغ قابل توجهي پول به شرکت آرژانتيني پرداخت نمايد؟ از آنجايي که نسبت به ريز قرارداد اطلاعات کافي داشته و در مورد آن با شرکت آرژانتيني صحبتهاي اوليه را در آمريکا پيگيري نموده بودم، رئيس فدراسيون فوتبال، مسئول شبکه سه را به بنده ارجاع داد و عليرغم احترام دوطرفه نتوانستم ايشان را قانع نمايم و ايشان حاضر به قبول حق طبيعي فدراسيون فوتبال نشدند که به سردي از يکديگر خداحافظي کرديم.
بازار