فارس/ سرمربي تيم فوتبال سپاهان گفت: بدترين زمان تيم ملي به من خورد، چون آن زمان اصلاً رئيس فدراسيون نداشتيم. دو گروه سياسي به هم خورده بودند و فوتبال تعليق شده بود.
امير قلعهنويي در خصوص شرايط اين روزهاي تيم فوتبال سپاهان اظهار داشت: براساس تاريخي که به ما اعلام کردند، تمرينات را به صورت مقدماتي و بعد گروهي شروع کرديم. تست گرفتيم، در مرحله اول همه منفي بودند. در مرحله دوم دو بازيکنمان مثبت شدند. يک مرحله ديگر گرفتيم، امروز هم مرحله چهارم را گرفتيم که ان شاالله تا فردا جوابش ميآيد تا ببينيم در مورد آن سه نفري که مثبت بودند و بقيه نفرات خدا چه ميخواهد، ولي تمرينات مرتب است. اميد نورافکن و رضا ميرزايي و يکي از بچههاي پشتيباني در قرنطينه خانگي هستند و کنار تيم نيستند.
سرمربي سپاهان در مورد بازيهاي تدارکاتي اين تيم عنوان کرد: قرار بود با تيم آلومينيوم اراک بازي کنيم اما مشکل به وجود آمد. يکشنبه قرار است با ذوبآهن بازي کنيم. قصد داريم اين بازي به صورت رفت و برگشتي انجام بدهيم و احتمالا تا قبل از شروع مسابقات سه بازي تدارکاتي را انجام ميدهيم.
هيچکس از تعليق به اندازه من ضرر نکرد
وي در خصوص موضوع تعليق فوتبال ايران اظهار داشت: شايد هيچکس اندازه من ضرر تعليق را نديد. زماني که سرمربي تيم ملي شدم، مصادف شد با تعليق، کميته انتقالي، درگيريهاي سياسي و... اينها به ضرر مملکت است. بايد قبول کنيم خيلي از جاها با قوانين بينالمللي جلو برويم، نميشود مدام هزينه بدهيم و هزينه بدهيم.
وي ادامه داد: اين کار را بهتر بود در آن دوره انجام ميداديم. هيچ چيزي در زندگي بهتر از صداقت و قانونمندي نيست. بايد اين کارها را انجام بدهيم تا فوتبال و مملکتمان ضرر نکند. بايد حب و بغضها را کنار بگذاريم و نبايد به فکر منفعت شخصي و قدرت باشيم. بايد به فکر مردم باشيم. در فوتبال بار دوم است که اين اتفاق ميافتد. بار اول سال 2005 يا 2006 بود که ما ضرر ديديم. بد است که يک تجربه تلخ را دوباره تکرار کنيم. بايد ببينيم کشورهاي ديگر چطور پيشرفت کردند. ما هم کشور ثروتمندي هستيم و خيلي راحت ميتوانيم در زمينه فوتبال اين کار را انجام بدهيم. اگر ميخواهيم به فکر مردم و فوتبال باشيم بايد از قوانين بينالمللي تمکين کنيم.
فوتبال ما به خاطر نيروي انساني زنده است
سرمربي سپاهان در مورد اينکه اصلاح پيشنويس اساسنامه به فوتبال ايران کمک ميکند، گفت: من حدود دو هفته پيش همين مشکلات را گفتم، چرا نبايد اين کار را انجام بدهيم؟ ورزش ما و فوتبال ما بايد تکليفش مشخص شود. تيمهايي مانند بانک ملي، دارايي، شاهين، تهران جوان، راهآهن، هما، استقلال خوزستان، برق شيراز و ملوان الان کجا هستند؟ در ورزش ما قانون مشخصي نبود که براساس آن مديران بيايند و اعمال مديريت کنند. خيلي جاها قانون قائم به شخص بود.
قلعهنويي تصريح کرد: مثلاً تيم بانک ملي و راهآهن شايد بالاي 200، 300 بازيکن در سطح بالا و در تيم ملي به فوتبال دادند. الان کجا هستند؟ آخرين قهرماني ما در آسيا با پاس بود. اين تيم الان کجا است؟ تا خودمان مشکلات را حل و ورزش را قانونمند نکنيم همين مشکلات را خواهمي داشت. بايد ده سال پيش اين کارها را ميکرديم. الان هم انجام ندهيم فوتبال ما دور ميشود. تنها چيزي که داريم نيروي انساني قوي است و فوتبال ما به همين خاطر زنده است.
مديران قدرت طلبي را کنار بگذارند
سرمربي سپاهان اضافه کرد: من در سال 1985 در قطر بازي ميکردم. از آن زمان تا الان چندين بار قطر رفتهام هر بار که رفتهام افسوس خوردم و هر دفعه قطر را نشناختم. فکر نميکردم اين قطر قطري باشد که من در آن بازي ميکردم. يا قطري باشد که يک سال پيش آنجا بودم. حيف است با اين نيروي انساني و ثروتي که داريم بايد شرايطمان بهتر از اين باشد. ما قانونمند نيستيم و به دنبال منافع شخصي هستيم. مهم اين است ه به فکر مردم و دغدغههاي آنها باشيم. مردم ايران عاشق فوتبال هستند و زماني که تيم ملي بازي دارد، حضور پرشوري دارند و همه شرايط به تيم ملي کمک کردهاند. مديران بايد حب و بغض و مسائل قدرتي را کنار بگذارند. با هم تعامل داشته باشند و آنچه که منافع فوتبال را حفظ ميکند انجام بدهند. اين کار مشکلي نيست اما نميدانم چرا اين را انجام نميدهيم.
امثال دايي و مهدوي کيا بايد در بدنه مديريت قرار بگيرند
سرمربي سپاهان در خصوص اينکه کسي از جنس فوتبال و ورزش مسند را دراختيار نداشته، عنوان کرد: شاخصه مديريت بايد ذاتي باشد. شما خيلي از جاها ميبينيد که يک مدير از جنس فوتبال نيست، اما باشگاه را متحول ميکند و اين براساس قانوني است که در آن مملکت وجود دارد. اين ضعف الان برداشته شده و خيلي خوب است. بعضي از نيروهاي ما در مديريت هم فني هستند و هم وزني مانند داريوش مصطفوي يا محمد دادکان.
وي در مورد اينکه شرط سابقه مديريت برداشته شده و براي رياست فدراسيون، بازيکناني مانند دايي و مهدويکيا که بالاي 100 بازي ملي دارند ميتوانند در انتخابات شرکت کنند، تصريح کرد: اين اسامي بايد در بدنه کار مديريت و اجرايي قرار بگيرند. درست است يک قسمتش اين است که بازيهاي ملي داشته باشند، ولي شاخصههاي ديگري هم هست. مثلاً رومينگه در بايرن مونيخ بدنه باشگاه است. اگر رئيس باشگاه يا رئيس فدراسيون شود کسي تعجب نميکند. ما نيروهايمان را کجا قرار داديم؟ الان خداداد عزيزي يا ديگران در کجا هستند؟ اينها در بدنه فوتبال نيستند. ما بايد کاري مي کرديم که علي دايي رئيس AFC شود.
در ورزشمان قانون نداريم
قلعهنويي در مورد اينکه دايي خودش علاقهاي به کار مديريت نداشت، گفت: شور و شوق جواني بود که دوست داشت در مستطيل سبز باشد. مثلا من بيست سال پيش مربيگري را شروع کردم. شرايط آن زمان با شرايط الان فرق دارد. امثال دايي بايد در بدنه اجرايي باشگاه قرار بگيرند مثل بکن بائر که اول مربي شد و بعد مدير باشگاه و بعد مسئول برگزاري جام جهاني در آلمان شد.
وي افزود: ما اين خلأها را داريم که نيروهايمان را نابود ميکنيم. اينکه در زمان مناسب و در بستر مناسب از آنها استفاده نميکنيم يک مشکل است. اگر اين رفتارها را نداشته باشيم تيمهاي سازندهمان مانند پاس قطبي ميشدند. آخرين قهرماني ما در آسيا متعلق به پاس است. اما الان پاس يا شاهين کجا هستند؟ اينها براي اين است که ما در ورزشمان قانون نداريم. يک مديرعامل ميآيد عاشق فوتبال است هزينه ميکند، بعد که ميرود فوتبال نابود ميشود. باشگاه سپاهان 74 تيم و حدود 3 هزار ورزشکار قهرماني دارد. اين اتفاق بايد در کل کشور و در رشتههاي مختلف باشد. اما همين سپاهان را ببينيد بودجهاش چقدر است. تا ورزش قانون نداشته باشد همين مشکلات را داريم.
ورزش و فوتبال بايد تعيين تکليف شوند
قلعهنويي ادامه داد: روزي اتفاقي آقاي رحيمي را ديدم گفت در دنيا 12 هزار فدراسيون وجود دارد که يک روز نميشود بدون مدير باشند، اما ما چند فدراسيون داريم که بدون مدير هستند و با سرپرست اداره ميشوند؟ اينها هم ضعف مديريت است و هم بيقانوني. علاوه بر فوتبال،خود ورزش هم بايد تعيين تکليف شود. جايگاه ورزش در جامعه ما کجا است؟
قلعهنويي در خصوص هجمههايي که اخيراً دادکان به وجود آمده اظهار داشت: باز هم به بيقانوني برميگرديم. همه اين عزيزان دلسوز ورزش هستند. چه عزيزاني که از محيطهاي ديگر به فوتبال آمدند و با هم درگير شديم و من اعتراض ميکردم و خيلي هم هزينه دادند. همه آنها دلشان براي مملکت ميسوزد. دلشان براي ورزش ميسوزد. فقط اشتباه اين است که در مسير قانون حرکت نکرديم و اين مديران و سرمايههاي ورزش ما به جان هم ميافتند.
کفاشيان حرف من را گوش نکرد
سرمربي سپاهان در مورد اينکه آيا دوست دارد روزي در پست مديريت فوتبال حضور داشته باشد، عنوان کرد: بايد در زندگي هدفمند باشيم ما زمين با استانکو در تيم ملي بوديم و تمرينات هم خيلي سخت بود. در گيلان بوديم و هوا شرجي بود. وقتي تمرينات در دو نوبت تمام ميشد، ما به هتل کادوس ميرفتيم که شب را در آنجا بمانيم. من بلافاصله که دوش ميگرفتم تمرينات را يادداشت ميکردم. يکي از هماتاقيهاي من گفت که چه حوصلهاي داري؟ من از همان موقع يک هدفي در زندگيام داشتم.
قلعهنويي ادامه داد: روزي به کفاشيان گفتم کميتهاي درست کنيد. تازه هم رئيس فدراسيون شده بود. تمام مديران و رؤساي قديمي فدراسيون را به اين کميته بياور و اسم آن را کميته تشريفات رياست فدراسيون فوتبال بگذار. شايد 500 سال تجربه در آن کميته باشد. از نقطهنظرات آنها استفاده کنيد و يک اهميت ارزشگذاري داشت. اگر اين کميته تشکيل ميشد که متأسفانه کفاشيان حرف من را گوش نکرد، آيا الان شاهد اين بوديم که دو مدير به جان هم بيفتند و فوتبال ما تعليق شود؟ اگر آن سال دادکان گذشت نميکرد و استعفا نميداد، فوتبال ما به چه روزي ميافتاد؟ ولي اگر آن زمان چنين کميتهاي داشتيم و تمام تجاربش را به نفر بعدي انتقال ميداد، اينها حب و بغض در ورزش و فوتبال کشور ما است. جناب عزتالله انتظامي ميگفت شغل دوم بعضي از مردم ايران بخل و حسادت شده است. در همين فوتبال ببينيد چند نفر دنبال اين هستند که يک نفر را که ميخواهد بالا برود را پايين بکشند.
برانکو تجاربش را به من متقل کرد
سرمربي اسبق تيم ملي تصريح کرد: بعد از اينکه مربي تيم ملي شدم، بعد از جام جهاني آلمان اجلاسي بود که به برلين رفتيم، در آنجا سه روز با برانکو و مجيد ساعديفر با هم بوديم. مانند دوست بوديم. چرا من به برانکو علاقه دارم؟ چون تجاربي که در تيم ملي داشت را به من انتقال داد. من هم بايد تجاربم را به نسل جوانتر انتقال بدهم. مثلاً نشستي را در هتل اوين با فرهاد مجيدي داشتيم، اصلا بحث شاگرد و استادي نبود. نشستيم و تجاربي را که داشتم در اختيار او گذاشتم. بايد به اين سمت برويم بخل و حسادت را کنار بگذاريم. حرفها و آدمهايي که در فوتبال ما وجود دارد که ميخواهند خودشان را در فضاي مجازي شيرين کنند، هر کس آمد و حرف از خودش زد، حرف از تواناييهاي خودش زد، حتي اگر خلاف هم بگويد آدم بايد آن را قبول کند، چون حتي اگر بد هم بگويد صداقت دارد، ولي وقتي ميخواهي حرف از افراد ديگر بزني خودت وزن نداري و فقط ميخواهي جامعه را به هم بريزي، بايد بخل و حسادت را کنار بگذاريم و به دنبال قدرتطلبي و منافع شخصي نباشيم و به فکر مردم و جامعه باشيم. در اين صورت ايران ميشويم.
ميکروفون دارها آمدند و احساس قدرت کردند
قلعهنويي تصريح کرد: چرا من با يکي از دوستان که نميخواهم اسمش را بياورم ده سال است صحبت نميکنم؟ ما بايد ايران و ايراني را قبول داشته باشيم. با استعداد و هوشي که ايرانيها دارند ميتوانيم بين 10 کشور در همه چيز باشيم. شما در همين داستان کرونا ايثارگريها را ببينيد، چقدر مردم پاي کار بودند، اما بخل و حسادت و متأسفانه فضاي مجازي که متأسفانه بيفرهنگي آن باعث شده مسائلي در فوتبال به وجود بيايد. ملت ايران و کشور عزيز ايران ضرر ميکنند و واقعاً جاي تأسف دارد.
سرمربي سپاهان در مورد اينکه آيا دوست داشت بخل و حسادت نباشد و براي مديريت در فوتبال برنامه ريزي کند، گفت: در جامعه ما بعضاً در ده سال گذشته اتفاقي افتاد، بعضي از آقايان ميکروفون داشتند آمدند احساس قدرت کردند، قدرت هم مسائلي را به وجود ميآورد. باعث شد که ايرانيها را بزنند. شما ببينيد چه بلائي سر علي دايي آمد يا سر افشين قطبي، من خودم را نميگويم که در بدترين شرايط فوتبال ايران مسئوليت قبول کردم؟ چرا؟ اين نشأت گرفته از 10، 15 سال برنامهريزي آقايان بود که ايرانيها را بزنند و بگويند ايراني نميتواند و بروند و فلان کس را بياورند. در همان مرحله کيروش و اميرقلعهنويي حذف شدند.
من را دادگاهي کردند
وي ادامه داد: پشت کيروش يک ايران بود و پشت من بدترين شرايط فوتبال ايران بود. چه بلايي سر من آوردند و چقدر من را دادگاهي کردند. به فراکسيون ورزش بردند، 10 کارشناس آنجا آمد. من فکر کردم اتفاقي افتاده، جنايتي کردهام. هم دادگاه رفتم هم به تلويزيون بردند. بعدها ذوالفقارنسب و حاج رضايي گفتند ما فکر ميکرديم موضوع برنامه چيز ديگري باشد اما به سمت ديگري رفتيم. ميخواهم بگويم تا اين افکار باشد، بايد الان دو مدير به جان هم بيفتند. اين براي الان نيست، براي 10 سال پيش است که من درگير شدم و گفتم اين راهها را نرويد و اين کارها را نکنيد. 10 سال ديگر فوتبال ما آسيب ميبيند و الان هم داريم ميبينيم.
قلعهنويي اضافه کرد: اين براي 10 سال ميکروفونهايي بود که ميخواستند ايراني را بزنند. الان هم يقينا نشستهاند و ميخندند. دو تا از مديران باتجربه ما به جان هم افتادند. يقينا آنها در حال خنديدن هستند. خواهشم اين است که ايراني را قبول کنيم، ايراني از نظر هوش و استعداد در دنيا جزو برترينها است. فقط بستر نداريم، اگر بستر داشته باشيم در همه زمينهها ميتوانيم حرفهاي بزرگي در جهان بزنيم.
با يک مربي پرتغالي در ارتباطيم
سرمربي سپاهان در مورد بازگشت کيروش استنلي به ايران اظهار داشت: او 7 صبح به سمت ايران حرکت کرده، به قطر ميآيد و يک ساعت توقف دارد. فکر ميکنم فردا صبح در اصفهان باشد. بايد بلافاصله تست بدهد و منتظر بماند تا جواب تستش بيايد. يکي دو روز هم بايد در قرنطينه باشد و بعد از آن اگر شرايط ايدهآل بود در تمرينات حاضر شود. از بين خارجيها فقط روي تاوارس نيامده که من از او تشکر ميکنم. چند سال به عنوان يک همکار خيلي خوب وفادار در کنار هم بوديم. خيلي به فوتبال ما کمک کرد. تمام دروازهبانهايي که زيرنظر او کار کردند هميشه در بهترين شرايط خودشان بودند. او دلايل خودش را داشت و نيامد، اما از عزيزاني که آمدند تشکر ميکنيم و مترصد اين هستيم که يک مربي پرتغالي را رزومهاش را ديدهايم و با او در ارتباطيم که اگر بشود از وجود اين مربي دروازهبانها استفاده کنيم که قرار است در اين يکي دو روز مشخص شود.
وي ادامه داد: تيم ما شرايط خوبي دارد. بچهها مرتب تمرين ميکنند. همه چيز خوب است. ان شاالله شرايط ايدهآل شود فوتبال ما هم خوب ميشود. باز هم ميگويم جامعه و مشکلات اقتصادي مهمتر از خود فوتبال در اين شرايط است. بايد نگران همه اقشار باشيم. نگران جامعه و سلامت آن هستيم. ما همين ديروز در کرونا رکورد را شکستيم. من فکر ميکنم شرايط الان خيلي سختتر شد و ان شالله به سمتي برويم که لياقت ايرانيها است. ما مردم و کشور خوبي داريم و اميدواريم اتفاق خوبي براي مملکت و فوتبال و کشور بيفتد.
براي مربي خارجي ريخت و پاش کردند براي مربي ايراني نه
قلعه نويي گفت: دوست داشتم مديران در کنار هم مينشستند و صحبت مي کردند. اين براي الان نيست. براي 10 سال است که آثار آن در فوتبال ما و در ورزش ما وجود دارد و بايد خيلي خيلي بهتر از اينها با هم رفتار ميکرديم. متأسفانه بزرگتري و کوچکتري و احترام از بين رفته و جاي خودش را به جاي بخل و حسادت داده است.
سرمربي سپاهان در مورد قرارداد ويلموتس و هزينههايي که روي دست فوتبال ايران گذاشت و به نوعي آبروريزي براي فوتبال ايران بود، گفت: خود شما جواب سؤال را گفتيد، من هم در صحبتهايم گفتم، آيا اين کارها و ريخت و پاشهايي که براي مربي خارجي کردند، براي مربي ايراني کردند؟
به کفاشيان گفتم کيروش به درد فوتبال ايران ميخورد
وي ادامه داد:در گذشته از دو قاره يک تيم به جام جهاني ميرفت. ما زمان حشمت خان بزرگ پدر فوتبال ايران اين کار را کرديم. اين کار را در سال 1978 انجام داديم. از دو قاره تيم ايران به جام جهاني رفت. يادم هست که بازي آخرمان با عربستان در شيراز بود، يک بازي هم تيم دوم ما در کويت انجام داد و برديم. بعد از آن، 10، 15 سال بلايي سر استعدادهاي ايراني آوردند که ايراني را نابود کردند. روزي عضو کميته فني فدراسيون فوتبال بودم. وقتي جلسه در حال تمام شدن بود، کفاشيان به من گفت شما را کار دارم، من هم سرمربي سپاهان بودم. بحث انتخابي سرمربي تيم ملي بود.
قلعه نويي اضافه کرد: به من گفت امير به من کمک کن، چه کار کنم، به مشکل خوردهام و شرايط سخت است. او از جنس فوتبال نبود، اما مدير قوياي است و خدمات زيادي به فوتبال ما ارائه کرد. سه چهار اسم به من داد و گفت درباره اينها تحقيق کن. من رزومه آنها را گرفتم، با دو سه مربي و همچنين امير حاجرضايي صحبت کرديم. به او گفتم چنين مسئلهاي وجود دارد، سه چهار روز با بعضي از دوستان صحبت و تحقيق کرديم، با قليچخاني هم صحبت کرديم، رزومه کيروش را درآورديم. ميگويند فوتبال پرتغال برزيل اروپا و تقريبا شبيه ما است، فوتبالش تکنيکي است. به کفاشيان گفتم کيروش با اين رزومه ميتواند به فوتبال ما کمک کند.
قلعهنويي تصريح کرد: من نظرم را دادم، با چند نفر از اساتيد محترم صحبت کرديم. به اين نتيجه رسيديم که کيروش ميتواند به ما کمک کند. اما امکاناتي که به کيروش و ويلموتس داديم چقدر از آن را به قطبي و دايي داديم. من روي آوردن علي دايي بحث دارم، اما وقتي که علي دايي را آورديم، نبايد او را ميسوزانديم. حالا امير قلعهنويي را به خاطر حب و بغضي که داشتند سوزانديم؛ يعني واقعاً گروهي که مافيا بودند، ميکروفون و قلم داشتند، تمام فکر و ذکرشان ضربه زدن به امير قلعه نويي بود.
بدترين زمان تيم ملي به من رسيد
وي اضافه کرد: بدترين زمان تيم ملي به من خورد، چون آن زمان اصلاً رئيس فدراسيون نداشتيم. دو گروه سياسي به هم خورده بودند و فوتبال تعليق شده بود. ما روزي با کره مساوي کرديم که هاشميان گل زد. دلار آوردند و مهدي مناجاتي به من گفت اينقدر دلار است. به او گفتم با مهدويکيا و ناصر ابراهيمي بنشينيد و دلارها را تقسيم کنيد و ليست آن را به من بدهيد. به مناجاتي گفتم من اين بار نميگيرم بگذار رند شود و 2 هزار دلار شود و بچهها بگيرند. ديدم روزي در اتاق من را زدند، استرس بازي با کره را داشتيم. دومين تجربه بازي ملي من بود و حالم هم خيلي خوب نبود. مهدويکيا در را زد و گفت بچهها گلهمند هستند. ما اينجا بازي دوستانه انجام داديم، دو بر سه باختيم نفري 5 هزار دلار گرفتيم اما الان... گفتم شما ليست را ببين. اصلا اسم قلعهنويي در آن هست؟ گفتند اين دلاري است که دراختيار تيم گذاشتند و شرايط فدراسيون الان اينطور است. شرايط خوبي نداريم.
براي آب دادن چمن کمپ، با شهرداري هماهنگ کردم
وي افزود: روزي به کمپ تيم ملي رفتم. ابراهيمي مسئول کمپ بود، ديدم چمن در حال خشک شدن است. گفتم چرا؟ ابراهيم گفت پمپ ما سوخته و چهار ميليون پول نيست. من با شهرداري هماهنگ کردم و هر روز با آبپاش ميآمدند چمن تيم ملي را آب ميدادند. ما با اين شرايط رفتيم و امتياز گرفتيم. در گروه مرگ بازيهاي آسيايي قرار گرفتيم. دادگاهي شدم، اما يک مربي خارجي هم رفت به عراق 10 نفره باخت.
کيروش وزن فوتبال ما را بالا برد
وي افزود: من هميشه ميگويم بايد به کيروش احترام بگذاريم. همانطور که به رايکوف احترام ميگذاريم که آمد و فوتبال ما را دگرگون کرد. کيروش باعث شد وزن بينالمللي فوتبال ما بالا برود. ايراد از کيروش نميگيريم. ايراد از آنهايي ميگيريم که نصف اين امکانات را دراختيار مربيان داخلي نگذاشتند. اين نشأت گرفته از همان ميکروفون و قلمهايي است که گفتم.
فرهاد را دوست دارم
وي در مورد اينکه آيا کدروت او با فرهاد مجيدي برطرف شده اظهار داشت: من با هيچ کسي کدورتي ندارم، چارچوبي دارم تا وقتي که زندهام و کار ميکنم روي اين اصول حرکت ميکنم. شايد برخيها در شرايطي نخواستند در اين چارچوب و اصول قرار بگيرند. نميگويم من صددرصد هستم. اما اين اصول من است. فرهادم جزو کساني است که دوستش داشتم. وقتي ديدار داشتيم تجاربم را به او گفتم. چيزي ندارم و تجارب از گذران عمر به دست ميآيد. با هيچ کس مشکلي ندارم، ما هر کسي بخواهد در چارچوب خودش قرار نگيرد آدم بايد واکنش نشان بدهد.
هر هفته با رحمتي در تماسم
وي با اشاره به رابطهاش با مهدي رحمتي اظهار داشت: او حرکتي کرد و بعد گل گرفت و آمد. الان هر دو هفته يکبار با هم در تماس هستيم. بايد واقعاً از او تشکر کنم. چند وقت پيش حرکت خوبي کرد. به من هم زنگ زد و من هم به چند نفر از دوستانم گفتم و حرکتي کرديم. او در يک مقطع اشتباهي کرد و به اشتباهش پي برد. من به عنوان يک بزرگتر بايد اينها را در يک چارچوب قرار ميدادم اما حالا در اين چارچوب قرار نگرفتند خودشان ميدانند. بعد از آن هم رفتار دوستانهاي داشتيم. براي فرهاد مجيدي و نسل جوان مربيان هم آرزوي موفقيت دارم.
تيمهاي خداداد با برنامه هستند
وي اضافه کرد: امير قلعهنويي روزي فوتبال بازي ميکرد. الان نميتواند نيم ساعت بدود. يک روزي مربي جوان بود، چند سال ديگر بايد آن را کنار بگذارد. اين طبيعت ورزش است. اين نسل حيف است. به ساعديفر گفتم واقعا ناراحت هستم. مربياني مثل خداداد، کريمي و دايي در اين چرخه نيستند. گفتم خداداد در انتخابهايش اشتباه داشت، اما در تيمهايش برنامه را ميديديد. واقعا نگران اين بازيکناني که اينقدر باهوش هستند و ميتوانند به فوتبال ما کمک کنند چرا در اين چرخه نيستند. ما وظيفهمان اين است که تجربههايمان را دراختيار همه بگذاريم. خيلي از مربيان مانند مهدي تارتار بارها به من زنگ زد، هر آنچه که عقل ناقصم ميگويد راهنمايياش کردم. اين وظيفه ماست که مربيان جوان را راهنمايي کنيد. اين همان حسادت است که ميگويم آن را کنار بگذاريد.
قلعه نويي تصريح کرد: مهدي رحمتي حرکتي کرد، من که تا آخر عمرم نبايد آن را ادامه بدهم. آمد و دست گل گرفت و بعد از آن هر عيد و مناسبتي شده به من زنگ زده، الان هم خيلي با هم دوست هستيم. آن روز هم به من زنگ زد و من و دوستانم هر چه در توان ما بود برايش انجام داديم.
بيست سال است مدرسه فوتبال دارم
سرمربي سپاهان در مورد اينکه آيا در تهران مدرسه فوتبال دارد اظهار داشت: شايد جزو اولين کساني باشم که مدرسه فوتبال در دو شعبه در تهران دارم. از نظر مالي يک ريال هم برداشت ندارم و به مدير مدارس گفته ام هرچه ميماند را خرج تيمداري کند. 20سالي هست که دو شعبه مدرسه فوتبال دارم.
وي ادامه داد: دعا مي کنم ايران و ايراني هر کجا هستند زندگيشان سبز باشد. چون ايراني لياقتش بيشتر از اين مشکلات و دغدغههاي اقتصادي است. اميدوارم اين ويروس لعنتي کرونا هرچه زودتر برود. ما بايد صداقت داشته باشيم. چند وقت پيش مربي نود اروميه محبت کرد و به من پيام داد به او گفتم در کارت خدا را در نظر بگير و صداقت داشته باش، در اين صورت حتي اگر شکست هم بخوري موفق هستي، من اگر به ۲۰ سال قبل برگردم خيلي از تصميمات را نميگيرم. اما خدا را گواه ميگيرم همان موقع هم نيتم خدمت و کمک به باشگاه و منافع جمع بود. بايد در همه کارها خدارا در نظر بگيريم، بخل و حسادت را کنار بگذاريم تا ان شاالله به ايراني که لياقتمان است برگرديم.
بازار