فارس/ يکي از راه هاي پيشگيري و مقابله با فساد در فوتبال، شفافيت در قراردادها و لزوم پاسخگويي مديران باشگاه ها در قبال تصميمات و تبعات چنين رفتارهايي است.
«قرارداد محرمانه است و قادر به بيان مفادش نيستيم!» همين دو جمله کوتاه مي تواند زمينه ساز و سرچشمه بسياري از فسادها در ورزش و به خصوص فوتبال باشد. قرارداد محرمانه يعني اينکه مراجع نظارتي و نهادهاي مربوطه حق دسترسي به آن را ندارند؛ قرارداد محرمانه يعني اينکه مردم و اهالي فوتبال و ورزش نامحرمند. وقتي شاهد عقد قراردادهاي محرمانه هستيم، يعني ايجاد يک حياط خلوت و اختصاصي براي مربي، بازيکن و حتي مدير!
در همين حياط خلوت است که شاهد اتفاقات حيرت انگيزي مي شويم. نمونه هايش در طول تاريخ فوتبال کشورمان کم نبوده است. از تحويل بار ميلگرد به ستاره يک باشگاه صنعتي گرفته تا تحويل خودرو و ويلا به صورت زيرميزي به بازيکنان و مربيان براي دور زدن قوانيني مثل سقف قرارداد! هنوز يادمان هست که مديران و مسئولان برخي باشگاه هاي صنعتي و دولتي چقدر شيک در دوربين هاي برنامه هاي ورزشي صدا و سيما زل مي زدند و دروغ مي گفتند و اعلام مي کردند فلان ستاره ملي پوش را با 350 ميليون تومان جذب کرديم! ريالي هم به او اضافه پرداخت نکرديم. بله، ريالي اضافه پرداخت نشد اما به جايش خانه و زمين و... اهدا شد.
بعد از اينکه همه فهميدند قانون سقف قرارداد قانوني براي دور زدن است، نه رعايت اصول بازي جوانمردانه مالي، اين قانون برداشته شد. سازمان ليگ و فدراسيون فوتبال در مقطعي تصميم گرفتند تمامي مبالغ قراردادها را به صورت شفاف منتشر کنند تا ديگر شاهد زيرميزي نباشيم و همان قرارداد اعلام شده مبناي پرداخت دستمز قرار بگيرد؛ اگرچه اين تصميم هم بي فرجام ماند. در ادامه، با پديده هاي ديگري در قراردادها مواجه شديم؛ اهداي خودرو لوکس خارجي گرفته تا قراردادهاي کلان و ميلياردي که شنيدن مبلغش دود از سرتان بلند مي کرد!
در نهايت هم فوتبالدوستان که اکثرشان از قشر کارمند و کارگر بودند، با مقايسه دستمزد بازيکنان و مربيان ايراني و خارجي در فوتبال با حقوق خود، دچار حيرت و ابهاماتي مي شدند تا اينکه جمله «قرارداد محرمانه است» اختراع شد! به اين ترتيب، ديگر هيچ کس نمي دانست فلان ستاره و فلان مربي خارجي يا ايراني چقدر دستمزد مي گيرد. نتيجه اش هم همين شد که به قراردادهايي مثل مارک ويلموتس بلژيکي رسيديم؛ قراردادي که شايد بتوان آن را تلخ ترين قرارداد تاريخ ورزش دانست که تا مدت ها حتي نهادهاي نظارتي و نمايندگان مجلس هم امکان دسترسي به آن را پيدا نکردند زيرا محرمانه بود!
اين در حالي است که در بسياري از کشورهاي صاحب سبک فوتبال در اروپا و جهان شاهديم که مبلغ قراردادها به صورت شفاف بيان مي شود. در قاره اروپايي که حتي برخي مي گويند پرسيدن ميزان حقوق دوست يا همکارتان، رفتاري خارج از چهارچوب عرف و ادب است اما فوتبالش شفاف است و مبلغ دستمزدها و قراردادها به صورت رسمي بيان مي شود.
با اين حال برانکو ايوانکوويچ وقتي مبلغ قراردادش روي سايت سازمان ليگ فوتبال قرار گرفت، معترض شد و گفت حتي همسرم نمي دانست چقدر دستمزد مي گيرم و چرا با من چنين کاري کرديد!» جملاتي عاطفي که احساس شما را درگير خودش مي کند اما برخي کارشناسان مدعي اند اين حرف ها بهانه بود زيرا برخي مي خواهند فرار مالياتي داشته باشند. ضمن اينکه ما نمي توانيم براي خوشايند همسر و عمه و خاله يک مربي و بازيکن قوانين را ناديده بگيريم و دادستان محترم کشور نيز همين چند وقت پيش اعلام کرد: «ما نبايد قرارداد محرمانه داشته باشيم. معني ندارد که قرارداد محرمانه باشد. قرارداد يک باشگاه و طرف خارجي يا داخلي بايد شفاف باشد.» اين جملات فصل الخطاب است. يعني قراردادها بايد شفاف باشد و امضا کنندگان قراردادها نيز بايد در قبال امضايشان و تبعات آن پاسخگو باشند.
اکنون بودجه بسياري از باشگاههاي بزرگ و پرطرفدار فوتبال ايران به طور مستقيم يا غيرمستقيم از بيتالمال تامين ميشود. اين حق مردم است که بدانند اين باشگاهها چقدر بابت دستمزد به بازيکنان و مربيان خود پرداخت ميکنند. شفافيت در قراردادها يعني همين. هيچکس انتظار ندارد که مفاد قرارداد بين باشگاه با ورزشکار به طور جزبه جز منتشر شود اما همه و بخصوص سيستم مالياتي کشور اين حق را دارند که بدانند چقدر از بودجه صرف دستمزد فلان ستاره يا مربي ايراني يا خارجي شده است. چقدر ماليات ميدهند و نسبت به دستمزدي که ميگيرند، چقدر به مسئوليتهاي اجتماعي خود عمل ميکنند.
از سويي ديگر برخي کارشناسان مثل واعظ آشتياني مديرعامل اسبق استقلال معتقدند که برخي از مديران شايد از عدم شفافيت سود هم ببرند. او ميگويد: «حتماً منعفتي در قضيه است يا مدير نگران آن است که رقم قرارداد اعلام شود و چون نجومي است و با عقل جور درنميآيد، مورد انتقاد قرار بگيرد. اما وقتي قراردادها به سازمان مالياتي اعلام ميشود، چرا نبايد آن را رسانهاي کرد و به اطلاع عموم رساند و کار بسيار شفاف انجام شود؟»
واقعا دليل پنهان کاري در قراردادها چيست؟ مگر اعضاي هيات مديره و مديرعامل ميخواهند از جيب خود براي بازيکن و مربي هزينه کنند که اينگونه شاهد مخفيکاري هستيم. جالب است که برخي باشگاهها نه تنها در عقد قرارداد با بازيکنان و مربيان مخفيکاري ميکنند حتي براي انعقاد قراردادهايي که منجر به درآمدزايي هم هست شاهد مخفيکاري و پنهانکاري هستيم! مسعود رضائيان مديرعامل اسبق باشگاه فولاد خوزستان در مورد اين روش مديران باشگاههاي دولتي با ابراز تعجب ميگويد: «واقعاً دليلي براي پنهانکاري نميبينم. اين مسئله کاملاً واضح و شفاف است و کسي هم از مديران باشگاه قرار نيست از جيب خودش پول به بازيکنان بدهد. پس محدوديتي در اعلام مبالغ قراردادها نداريم.»
تمامي اين اتفاقات در فوتبال ما رخ ميدهد؛ فوتبالي که به عقيده بسياري از کارشناسان مشهور و خبره بايد در زمينههاي فني و سختافزاري و نرم افزاري از مدل هاي موفق بين المللي الگوبرداري کند. به طور مثال، اتحاديه فوتبال اروپا سالهاست بر شفافسازي مالي باشگاهها و حتي رعايت بازي جوانمردانه مالي تاکيد دارد. يوفا به باشگاهها دستور اکيد داده که اگر منابع مالي و درآمديتان شفاف نباشد، با محروميتهاي سنگيني مواجه ميشوند. چرا ما در فوتبال خودمان نبايد به باشگاهها اعلام کنيم اگر قرارداد بازيکنان و مربيان شفاف نباشد و بيش از بودجه مصوب صورت گيرد، با محروميت و برخورد انضباطي مواجه ميشويد؟ اگر فقط همين يک قانون را با اتکا به شفافيتمالي و قراردادي بتوانيم به درستي اجرا کنيم، شايد ساليانه صرفهجوييهاي چندين ميليارد توماني در فوتبال صورت بگيرد و شائبه هاي فساد و تباني نيز کاهش چشمگيري داشته باشد.
عزيزمحمدي رئيس اسبق سازمان ليگ فوتبال ايران هم ضمن تاکيد بر شفافيت در قراردادها معتقد است که فدراسيون و سازمان ليگ بايد اين شفافيتها را از خودشان آغاز کنند و حتي قراردادهاي تبليغات محيطي و ساير منابع درآمدي را به صورت شفاف بيان کنند زيرا شفافيت بهترين راه براي پيشگيري از فساد است.
با اين شرايط، وقت آن رسيده که قانوني به تصويب برسد که شفافيت در قراردادها را يک امر بديهي تلقي کند و هر مدير، بازيکن، مربي و باشگاهي که از آن تخطي کند، برخورد سخت و قانوني صورت بگيرد. اين موضوع که اين روزها از بديهيات فوتبال جهان است، بايستي به سرعت اجرايي شود تا بساط بسياري از تخلفات و شائبه ها براي هميشه برچيده شود.
بازار