فارس/ مديرعامل اسبق استقلال گفت: وقتي در قراردادها شفافسازي صورت نميگيرد، معنايش اين است که اتفاقاتي رخ ميدهد و تالي فساد در حال ايجاد شدن است.
اعلام نشدن مبالغ قراردادهاي فوتباليستها و مربيان بارها مورد سؤال هواداران و اهالي رسانه بوده است. همه ميخواهند بدانند چرا در حالي که در فوتبال روز دنيا مبالغ قراردادها شفاف بيان ميشود اما در ايران با واژه محرمانه بودن مانع از رسانهاي شدن و شفافيت ميشوند. در اين زمينه با امير رضا واعظ آشتياني گفت و گويي به شرح زير انجام داديم:
چرا قرارداد فوتباليستها و مربيان در کشورمان شفافسازي نميشود؟
شفاف سازي و پاسخگويي دو رکن مهم مديريت است. هر مديري بايد ضمن شفافيت، در سازمان خودش پاسخگو نيز باشد. در قراردادها چيزي به نام قرارداد محرمانه نداريم و اين واژه معنا و مفهومي ندارد، مگر در مواردي که بحث امنيت ملي کشور مطرح باشد که آن تعريف جداگانهاي دارد. وقتي در قرارداد ورزشکاران و فوتباليستها شفافسازي صورت نميگيرد، معنايش اين است که اتفاقاتي رخ ميدهد و تالي فساد در حال ايجاد شدن است.
در فوتبال ايران بارها بحث قرارداد زير ميزي مطرح شده است.
بله، اين مسأله بسيار حائز اهميت است. در گذشته گفته ميشد فلان بازيکن يک قرارداد زير ميزي و يک قرارداد واقعي دارد اما هميشه براي من جاي سؤال بود که منابع مالي قراردادهاي زير ميزي از کجا و چگونه تأمين ميشود؟ به خصوص در باشگاههاي دولتي چگونه ميتوان رقم قرارداد زيرميزي را پرداخت کرد؟ زماني که من بودم، چنين جسارتي نداشتم، البته برخي حضور دارند که اين کار را به خوبي انجام ميدهند و فرمولهاي خوبي دارند و قراردادهاي صوري ميبندند.
نظر شما در مورد پنهانکاري در قراردادها چيست؟
اعتقادم اين است که نه تنها در فوتبال بلکه در هيچ رشته ورزشي ديگري نبايد پنهانکاري در قراردادها وجود داشته باشد. خيلي شفاف بايد اعلام شود که فلان فوتباليست و واليباليست با چه مبلغ قراردادي به کدام باشگاه منتقل شده يا قرارداد سرمربي تيم ملي کشتي با اين رقم منعقد شده است. شفافسازي براي جلوگيري از شايعههاست زيرا وقتي شفافسازي صورت نگيرد، گمانهزني درست ميشود و حرفهاي نامربوط و مربوط بيان ميشود و فضاي ذهني جامعه را درگير ميکند. پس چه بهتر که در قراردادها مبالغ شفاف اعلام شود و هواداران و افکار عمومي بدانند که مثلاً پرسپوليس، استقلال، سپاهان و ساير تيمها در يک فصل چقدر بودجه دارند. چقدر صرف دستمزد کادر فني و بازيکنانشان ميکنند. اين شفافسازي خيلي خوب است زيرا مردم همه چيز را ميبينند و مشخص است که بخشي از اين بودجه از طريق درآمدهاي پايدار و بخشي هم بايد از طرق ديگر به دست بيايد. البته من اعتقاد دارم نه تنها در ورزش بلکه در عرصههاي ديگر کشور مثل صنعت، معدن، اقتصاد، نفت و... بايد قراردادها شفاف اعلام شود. چه ايرادي دارد مردم بدانند وزارت نفت چه قراردادهاي خوبي بسته و چقدر قرار است براي کشور درآمد داشته باشد. اين آمار براي مردم خوب است و دلگرمي و اميد به آنها ميدهد. چرا بايد قرارداد نفتي محرمانه باشد؟
واقعا دليل اين مسأله در ورزش چيست؟
اعتقادم اين است که وقتي در ورزش کسي به سمت عدم شفافسازي قدم برميدارد، احساس ميکنم منفعتي در کار است.
اگر بخواهيم شفافتر بگوييم منظورتان اين است که شايد مدير يک باشگاه از جذب بازيکن يا مربي سود و درآمدي دارد؟
حتماً منعفتي در قضيه است يا مدير نگران آن است که رقم قرارداد اعلام شود و چون اين دستمزدها نجومي است و با عقل جور درنميآيد، مورد انتقاد قرار بگيرد. اما وقتي قراردادها به سازمان مالياتي اعلام ميشود، چرا نبايد آن را رسانهاي کرد و به اطلاع عموم رساند و کار بسيار شفاف انجام شود. البته وظيفه سازمان مالياتي اين نيست که اين مسائل را به اطلاع عموم برساند بلکه اين وظيفه خود باشگاه است که چنين اقدامي انجام بدهد.
در مقطعي در فوتبال ايران شفافسازي انجام شد و رقم قراردادها در ليگ برتر به طور رسمي اعلام شد، اما برانکو سرمربي پرسپوليس به آن معترض شد و گفت من حتي همسرم نميدانست چقدر دستمزد ميگيرم، چرا مبلغ قراردادم را اعلام کرديد؟
اين حرفها با منطق جور درنميآيد. اين که همسرم يا عمهام نميداند چقدر دستمزد ميگيرم منطقي نيست. شايد کسي بخواهد در کشورش فرار مالياتي بکند، دليلي ندارد که ما تابع مربي باشيم. ما مقررات و قوانيني داريم که بايد آن را رعايت کنيم. همانطور که در ابتداي صحبتهايم گفتم دو شاخصه شفافيت و پاسخگويي بايد براي مديران وجود داشته باشد. گاهي در اخبار ميخوانيم که مثلاً فلان بازيکن بزرگ قصد فرار مالياتي داشته و او را متهم به اين ميکنند که ميخواسته فرار مالياتي کند. پس همه چيز بايد شفاف باشد. به همين خاطر است که رقم قرارداد انتقال رونالدو به يوونتوس اعلام ميشود و ميگويند 220 ميليون يورو پرداخت شد. رونالدو هم نميگويد چرا دستمزد اعلام شد و خالهام فهميد. همه بايد ياد بگيريم که شفاف و پاسخگو باشيم.
بخشي از اين عدم شفافيت ميتواند به پولشويي مربوط شود؟
بله، بخشي از ادبيات عدم شفاف سازي امروز معنايش پولشويي است.
بازار