سرنوشت مبهم اساسنامه فدراسیون فوتبال نزد فیفا

تسنيم/ اساسنامه فدراسيون فوتبال کشورمان که چند وقتي است براي فيفا ارسال شده، هنوز به تأييد اين نهاد بينالمللي نرسيده و اين بلاتکليفي سرنوشت آن را مبهم کرده است.
حالا يک سالي ميشود که اساسنامه فدراسيون فوتبال در دست اصلاح است. سال گذشته نمايندگاني از فيفا و AFC به ايران آمدند و با مسئولان فدراسيون اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران را بهروزرساني کردند، اما انگار اين اساسنامه طلسم شده است.
سال 90 براي آخرين بار اساسنامه فدراسيون تغيير کرده بود که بعدها مشخص شد اين اساسنامه نه تأييديه فيفا را دارد و نه هيئت دولت آن را به تأييد رسانده است. اين مسئله نشاندهنده اين بود که فدراسيون فوتبال بيش از هشت سال به اساسنامهاي غيرقانوني فعاليت کرده و حتي دو دوره انتخابات با اين اساسنامه برگزار شد. نوبت به برگزاري انتخابات سوم که رسيد، فيفا حساسيت خود را بيشتر کرد و اين حساسيت هنوز تمام نشده است.
پس از حضور مسئولان فيفا و AFC براي بهروزرساني اساسنامه، فيفا چهار بار درباره اساسنامه پيگيري کرد که در دوران رياست مهدي تاج، هيچ وقت پاسخ مناسبي در مورد اصلاح اساسنامه داده نشد. آخرين بار هم که پس از استعفاي تاج اين پيگيري صورت گرفت، پاسخ فدراسيون اصلاح اساسنامه پس از برگزاري انتخابات 25 اسفند 98 و خروج فدراسيون از بلاتکليفي بدون رئيس بود. با اين حال فيفا به دليل حساسيت زياد روي اساسنامهاي که از سال 90 ايرادهاي اساسي داشت، اين مسئله را قبول نکرد و خواستار اصلاح اساسنامه و سپس برگزاري انتخابات شد. در اين مدت هم اساسنامه بارها در رفت و آمد بوده و هر بار ايرادهايي به آن وارد شده است.
آخرين ايراد وارده فيفا به اساسنامه در دست اصلاح فدراسيون فوتبال ايران، مربوط به ماده يک آن بوده که از اين تاريخ هم بيش از يک ماه گذشته است. فيفا در آخرين هشدار خود اعلام کرده بود فدراسيون فوتبال نميتواند نهاد عمومي غيردولتي باشد و فدراسيون فوتبال براي اصلاح آن از فيفا مهلت خواست. 23 تير ماه 99 (13 جولاي 2020) آخرين مهلت ارسال اصلاحيه نهايي فدراسيون فوتبال در ارتباط با ماده يک اساسنامه بود، اما با گذشت 24 روز از ارسال نهايي اساسنامه از سوي فدراسيون فوتبال هنوز پاسخي از فيفا دريافت نشده است.
طبق قوانين داخلي جمهوري اسلامي ايران، نوع فعاليتها در ايران به چهار حوزه تقسيم ميشود که شامل وزارتخانهها، سازمانها، نهادهاي عمومي غيردولتي و مؤسسات خصوصي ميشود. فدراسيونهاي ورزشي طبق قوانين نهاد عمومي غيردولتي محسوب ميشوند که اين قانون شامل فدراسيون فوتبال هم ميشود، اما با وجود اينکه فيفا تأکيد دارد به قوانين داخلي کشورها احترام ميگذارد، مشخص نيست ايراد آنها به اين ماده از اساسنامه چيست.
مسلماً فدراسيون فوتبال نميتواند يک مؤسسه خصوصي باشد، چراکه قابل فروش و انتقال نيست و از نظر قوانين داخلي تنها شکل قانوني آن، قرار گرفتن در دايره نهادهاي عمومي غيردولتي است. حالا با تمام اين چالشها، آخرين پاسخ فدراسيون فوتبال ايران به فيفا درباره ماده يک، عمل به خواستههاي فيفا بوده به شکلي که از قوانين داخلي عدول نشود.
اينکه با وجود پاسخ فدراسيون فوتبال به فيفا درباره ماده يک اساسنامه و رعايت خواستههاي آنها چرا هنوز پاسخي از سوي فيفا نيامده است، جاي سؤال دارد. فدراسيون 24 روز پيش پاسخ نهايي خود را به فيفا ارسال کرد و حالا که منتظر تأييد اساسنامه، برگزاري مجمع براي اصلاح آن و سپس برگزاري انتخابات است، فيفا با عدم پاسخگويي خود فوتبال ايران را در بلاتکليفي قرار داده است. حتي در وبينار روز گذشته کشورهاي آسياي مرکزي با اينفانتيتو و شيخ سلمان، حيدر بهاروند ماجراي اساسنامه را پيگيري کرده است که اين يعني هنوز پاسخ روشني از سوي فيفا نيامده است. در شرايطي که فيفا هر بار سريعاً پاسخ فدراسيون فوتبال را درباره اساسنامه ارسال ميکرد، اين انتظار طولاني چه معنايي دارد؟
اگر فيفا بر موضع قبلي خود باشد و آخرين پاسخ آنها به فدراسيون فوتبال آخرين مهلت براي اصلاح اساسنامه بوده است، اين شرايط مبهم دو راه بيشتر ندارد. يا تأييد اساسنامه يا تشکيل کميته عاديسازي يا همان کميته انتقالي سابق که به نوعي معناي تعليق را خواهد داشت. البته تعليق نه به معناي تعليق فعاليتهاي فوتبال ايران، بلکه تعليق هيئت رئيسه فعلي و جايگزين کردن نفرات جديد براي پيش بردن بحث اساسنامه و سپس برگزاري انتخابات. در اين بين، اينکه فيفا به خواست خود تأييد اساسنامه را عقب انداخته است يا افرادي پشت پرده در اين ماجرا نقش دارند هم نکته حائز اهميتي است که جاي تأمل دارد.