عروسی در کوچه استقلال

آخرين خبر/ يک- هرچقدر هم منتقد فرهاد مجيدي باشيد، رفتار او را در گفت و گوهاي نداشتهاش نپسنديد و حتي او را از ابتدا در حد استقلال نميدانستيد اما حالا فرهاد با دبل کردن سپاهان در ليگ برتر و جام حذفي، کمي اعتبار گرفته است. اين کمي که مي گوييم چند صد برابر روز اول نشستنش روي نيمکت استقلال است. هر چند فرهاد تا پرسپوليس را در نيمه نهايي نبرد و به فينال حذفي نرسد و به هواداران استقلال جام ندهد، اعتبارش از کم بودن، زياد نمي شود، بايد گفت که با تغييرات سيستمي که در استقلال داده، تيمي که مقابل سپاهان بازي کرد، ساخته و پرداخته و او کادر فني اش بود و ديگر تاثيرات استراماچوني به زير ده درصد رسيده است. همين که تيم سه پنج دو بازي نمي کند، يعني تفکر استراماچوني از سر مجيدي و کادرفني اش افتاده است. اگر روز اول به دليل بنايي که استرا ساخته بود استقلال در مقابل الريان ۵ گل مي زد و همه استقلال را تيم استراماچوني مي دانستند، حالا بي انصافي است که يک يک بر صفر و دو بر يک و دو بر صفرها و البته مساوي ها را پس از ۸ ماه حضور مجيدي، دستپخت استراماچوني بدانيم هر چند دستپخت فرهاد هنوز کمي مزه استراماچوني ميدهد.
دو- مجيدي خوش شانس است. او فصل گذشته با يک گل به اشتباه مردود شده شانس مدعي قهرماني شدن را در هفتههاي پاياني از دست داد اما حالا از در و ديوار برايش پنالتي ميبارد. اشتباه نکنيد. هدف زير سوال بردن بردهاي پياپي و درخشان مجيدي نيست اما وقتي تيمش روي مسير موفقيت قدم بر ميداريم، طبيعتا همه چيز به سراغ او ميآيد. از شانس گرفته تا يک بازيکن عجيب به نام شايان مصلح که با دست و پايش شلنگ تخته مي اندازد و به درست و يا به غلط به استقلال پنالتي مي دهد.
سه- مجيدي مطمئن است که سهميه ليگ قهرمانان(سهميه اي که البته دو پلي آف دارد) را گرفته و حالا که فراتر از انتظار ظاهر شده، جام حذفي را مي خواهد. او حالا ميتواند با تعداد بازي کمتري نسبت به شفر جام حذفي را فتح کند و سهميه مستقيم را به استقلال بدهد و البته مشت محکمي بر دهان منتقدانش بکوبد. اما خب منتقدان هم ميگويند استقلال با صمد مرفاوي و مظلومي هم فوتبالي با همين کيفيت ارائه ميداد و تازه برگشتهايم به ده سال پيش. آيا مجيدي در آسيا هم به درخشش ادامه ميدهد تا ثابت کند موفقيتهاي داخلياش اتفاقي نيست و به دليل ضعف رقبا به دست نيامده است؟ مجيدي در آسيا هم کار چندان راحتي ندارد اما قول صعود از گروهش را داده است.
چهار- آقاي مجيدي! حالا که عروسي با طعمي گس به کوچه استقلال آمده در مصاحبهها شرکت کن. اين «هيس نشان دادن» جز تلخي اعصاب براي هواداراني که چارهاي جز حمايتت ندارند هيچ چيز ندارد. بعد از برد بخند و حرف بزن. بعد از باخت هم شاکي باش اما باز هم حرف بزن. مطمئن باش غير استقلاليها هم که اين روزها مدافع مربيان جوان ايراني شدهاند از تو استقبال ميکنند چه برسد به هوادارانت! طعم عروسي گس در استقلال با پيروزي در دربي پيش رو و بردن جام حذفي، به شيريني تبديل مي شود. پس هنوز مجيدي کار دارد. راه برايش پرپيچ و خم است.
پنج- سپاهان (به جاي سپاهان ميتوانيد شهر خودرو، فولاد و هر تيمي را بگذاريد) آنقدر ضعيف بود که احتمالا قلعه نويي از بازي کردن تيمش مقابل پرسپوليس در اصفهان ترسيد و آن را به ميدان نفرستاد تا پرسپوليس سه بر صفر برنده اعلام شود و بکند و براي تثبيت چهارمين قهرماني اش گام بلندي بردارد. وقتي متوجه ميشويم رقباي پرسپوليس در مسير قهرماني انقدر بد و ضعيف بودهاند و قهرماني را تقديم کرده اند، ديگر همه چيز مشخص است. شرکت مايکروسافت هم هر چند سال يکبار يک ويندوز جديد ارائه ميدهد اما قلعهنويي از اوايل دهه هشتاد تا همين آخرين سال دهه نود حرفش يک کلام بوده: بازي مستقيم و سانتر!
شش- فصل آينده اگر سرمربيان خارجي نتوانند وارد ليگ برتر شوند، احتمالا در بالاي جدول اين اسامي به چشم ميخورد: محرم نويد کيا، يحيي گل محمدي، فرهاد مجيدي، سهراب بختياري زاده و جواد نکونام. اسامي که حضور آنها در بالاترين سطح ليگ تا سال گذشته باورنکردني به نظر ميرسيد اما حالا اين جوانان با بالارفتن نرخ ارز و ممنوعيت استفاده از مربيان خارجي، خودي نشان دادهاند تا هواداراني که دستشان اصلا به مرغ همسايه نميرسد که بگويند غاز است، از نمايش اين مربيان فيض ببرند.
هفت- از يک دهه پيش تا امروز قلعهنويي مشکلش تغيير کرده است. پيشتر تيمهاي تحت هدايت او شروعي بد داشتند که به قهرماني منجر ميشد و حالا شروعي خوب دارند که به ناکامي مطلق ختم ميشود. چند سال است سر بزنگاه، امير نميتواند کاري نکند. ديديد که شکست سپاهان مقابل استقلال، برگ آخر کتاب اميرقلعه نويي بود.