خاطرات جالب پژمان جمشیدی از کریم و خداداد

ورزش 3/ پژمان جمشيدي حتي در روزهايي که يکي از ستاره هاي اول سينما و تلويزيون ايران به حساب مي آيد اما کماکان بخشي از عشق و علاقه اش فوتبال و مستطيل است.
گپ پژمان جمشيدي با حضور کريم باقري و خداداد عزيزي ؛ چنين گفت و گويي قطعا پر از لحظه ها و خاطرات جذاب و البته خنده دار فوتبالي خواهد بود. کريم و خداداد کمي زودتر از پژمان جمشيدي مطرح شدند اما هر سه اين ها در يک زمان فوتبال بازي مي کردند. دوران ظهور ستاره هاي بزرگ در فوتبال ايران، کساني مثل همين کريم باقري و خدادادعزيزي و يا علي دايي ، مهدي مهدوي کيا و علي کريمي.
کريم باقري اينروزها برنامه اي در اينستاگرامش دارد که به همراه خداداد عزيزي چهره هاي مطرح فوتبال را دعوت مي کنند و با او گپ مي زنند. در يکي از آخرين برنامه هاي اين کمپين ، پژمان جمشيدي ستاره حال حاضر سينما و تلويزيوني ميهمان بود. او با کريم باقري در پرسپوليس و تيم ملي و مقابل خدادادعزيزي بازي کرده است. پژمان وقتي به عنوان يک بازيکن جوان مطرح شد خداداد و کريم در اوج بودند. با اينحال او همانطور که خودش مي گويد اين شانس را داشت که در عصري که بزرگترين ستاره هاي آسيا ايراني بودند در کنار و مقابل آن ها بازي کند. نکته جالب و قابل توجه درباره پژمان جمشيدي شخصيت و روابط عمومي بالاي او است. پژمان بخصوص در مجامع فوتبالي و در کنار بازيکنان بزرگ عصرخودش همواره يک فروتني و تواضع جالبي دارد که در اين نشست دوستانه و پرازخاطرات خنده دار هم به خوبي اين موضوع به خوبي عيان است.
چگونه پژمان ساخته شد
پژمان جمشيدي در رابطه با اينکه چطور شد با سريال پژمان وارد عرصه بازيگري شد گفت:" پژمان درواقع ايده خودم بود. يادم هست يک چک 5 ميليوني داشتم که داشت برگشت مي خورد. آن زمان 5 ميليون پول زيادي بود. نمي رسيدم که به شيخ بهايي(بانک نزديک باشگاه پرسپوليس که بازيکنان و عوامل را مي شناسد) بروم و در همان سعادت آباد به يک بانک رفتم. متصدي بانک من را ديد گفت کارت شناسايي. دو سه فصلي بود که از پرسپوليس رفته بودم اما هنوز بازي مي کردم. متصدي بانک همينطور که کارش را انجام مي داد گفت کارت شناسايي بده. من گفتم ببخشيد به خاطر شغلم عادت ندارم کارت شناسايي همراهم ببرم. متصدي سرش را بالا آورد و من را نگاه کرد و گفت مگر شغلت چيه؟ گفتم فوتباليست هستم. گفت اشکالي نداره اگر کسي از کارمندان و يا مشتري ها شناختت کارت را انجام مي دهم. من نيم ساعت آنجا بودم يک نفر من را نشناخت."
کريم باقري در اينجا مي پرد وسط حرفش:" زنگ مي زدي ما سريع مي آمديم."
پژمان ادامه داد:" من اين ها را براي پيمان قاسم خاني تعريف مي کردم. يا زماني که پرسپوليس بودم به سوپرمارکت محل مي رفتم نمي گذاشتند به چيزي دست بزنم اما دو سه سال که از جدايي ام از پرسپوليس گذشت، مي رفتم چيزي مي خواستم مي گفت همانجاست بردار."
"سريال پژمان يک صحنه داشت که يکي از بازيکنان مي رفت توي قبر مي خوابيد، ما همين صحنه ها را در مشهد داشتيم، يکي از مربيان مادرش فوت کرده بود کمکش رفته بود داخل قبر و مي گفت من را بايد خاک کنيد." اين را خداداد مي گويد و کريم در ادامه به پژمان که مي خواهد خاطره اي از او بگويد گفت:" آن خاطره را نگوي..." اشاره به يکي از خاطراتي که پژمان هميشه از علاقه علي پروين به کريم باقري مي گويد. پژمان در ادامه گفت:" يک بار علي آقا در رختکن گفت ، آقاي باقري يک ايراد از شما بگيرم. حامد زد به پهلوي من گفت بالاخره از آقا کريم هم ايراد گرفت. علي آقا گفت آقاي باقري به اين حامد فلان فلان شده بگو در زمان دفاع برگرده عقب..."
زيباترين گل از نظر کريم و پژمان
پژمان جمشيدي در ادامه درباره يکي از بهترين گل ها و خاطرات فوتبالي اش گفت:" خاطره ام مربوط به آقا کريم است و يکي از زيباترين لحظه هاي فوتبالي من است. در مقدماتي جام جهاني 98 بازي با کويت در زمين حريف يک ، هيچ عقب بوديم که آقا کريم گل مساوي را زد."
کريم:" با پا زدم و بازي مساوي شد. همه بازيکنان کويت افتادند روي زمين. به نظر خودم يکي زا بهترين گلهايم همان گل به کويت بود."
پژمان: " من حتي اين گل بيشتر از گل آقا خداداد به استراليا برايم لذتبخش بود چون همه نااميد شده بوديم." او افزود:" آقا خداداد يکي از بزرگترين اشتباهاتم را مقابل شما انجام دادم. اول بگويم که شما بهترين بازيکني بودي که مقابلش بازي کردم. شايد آقاي نامجو مطلق فوق العاده بودند يا علي کريمي و آقا کريم که من کنارشان بازي کردم و مقابلشان بازي نکردم اما بدون اغراق شما بهترين بازيکني بوديد که مقابلش بازي کردم."
جمشيدي خاطره اش را اينگونه نقل مي کند:" بازي پرسپوليس و پاس بود و ما دفاع نداشتيم. من ، عارف محمدوند و عليرضا امامي فر در دفاع بازي کرديم که يکي از اين دو نفر اخراج شد و من دفاع آخر بازي کردم. بازي 3، 3 مساوي بود که شما(خداداد)يک گل سر ضرب زدي. من فکر کردم آنجا شما استپ مي کني ، چون توپ پله کرد و فکر نمي کردم ضربه را بزني و تا مدت ها خودم را نمي بخشيدم که چرا خودم را پرت نکردم که مانع از شوت شما بشوم."
خداداد:" ميزدي ما را له مي کردي! توپ روي هوا بود و مي خواستي خودت را پرت کني؟"او اضافه کرد:" آخر بازي هم يادم هست علي جانملکي با لگد پژمان را زد و داور پنالتي نگرفت."
کريم :" بازي سنگيني بود و بازيکنان درون زمين کري شديدي با هم داشتند." خداداد به حرف هاي کريم اضافه کرد:" علي خسروي داور مسابقه آمد به من گفت توروخدا به اين ها بگو با هم کاري نداشته باشند."
تمرينات ويژه علي پروين
اما يکي از نقاط مشترک اين سه بازيکن سابق تيم ملي ايران ، اين بود که هر سه نفر زماني به عنوان بازيکن شاگرد علي پروين بوده اند. در بخش خاطرات مربوط به علي پروين که هميشه جزو خاطرات مفرح شاگردانش هم هست (که البته رابطه بسيار احساسي و دوستانه اي هم بين پروين و اين بازيکنان در جريان است) پژمان جمشيدي درباره اينکه علي پروين با برخي از بازيکنان مثل يحيي گل محمدي و کريم باقري رابطه بهتري داشته گفت:" يک بار در يکي از تمرينات سنگين تيم ، در دومين حرکت يحيي گل محمدي گفت من نمي توانم انجام بدهم علي آقا گفت باريکلا به غيرتش."
کريم باقري در ادامه حرف پژمان گفت:" تمرين تازه شروع شده بود علي آقا گفت هرکسي خسته است برود بيرون و يحيي دستش را آورد بالا گفت من. ما گفتيم تازه شروع کرديم اين دومين حرکت بود." او افزود:" علي آقا مانع مي گذاشت ، 4 ، 5 تا 10 متر و مي گفت برويد و بياييد. بعضي مواقع يادش مي رفت و ما همينطور اين تمرين را ادامه مي داديم."
پژمان : " يا تمريني داشتيم که بايد پشتک مي زديم، انقدر اين کار را انجام مي داديم که در حرکت هاي آخر هرکسي يک سمت مي رفت."
کريم باقري گفت:" من در تيم ملي خودم ديدم. علي آقا مي گفت پشتک بزنيد و ما 5-6 حرکت رفتيم فکر کنم آقاي مهدي فنوني زاده بنده خدا برعکس شوت زد و توپ به سمت ديگري رفت. نمي شد دو سه تا پشتک که مي زديم که چشمهايمان سياهي مي رفت. يادم هست علي آقا مي گفت هرکسي شکوفه نزند بدنش آماده نيست. مي گفتيم علي آقا شکوفه يعني چي؟ مي گفت يعني بالا بياورد."
پژمان: " بدنمان عادت کرده بود مي رفتيم تپه هاي داووديه سرحال مي شديم. يک خاطره ديگر هم از آقا کريم بگويم. در يک بازي در دقيقه 5 گفت من را تعويض کنيد. در بين دو نيمه که به او گفتيم علت درخواست تعويض چه بود؟ گفت خيلي گرم بود."
کريم باقري در توضيح حرف او گفت:" ماجرا اين بود که در زمان آقاي بگوويچ ما هفت هشت نفر را اخراج کردند. ما استراحت مي کرديم و سه ماه تمرين نداشتيم. آقاي خطيب که آمد گفت بايد همه برگرديد. پژمان تو هم بودي؟"
پژمان:"آره آقا کريم. چهارشنبه آمديم و جمعه بازي داشتيم. رفتيم سر تمرين گفتند کيا مي توانند فيکس بازي کنند من و آقا کريم دستمان را بالا برديم." کريم:" نه ، گفتند کي مي تواند نود دقيقه بازي کند حميد(استيلي) دستش را بالا آورد، من گفتم تمرين ندارم نمي دانم وضعيتم چطور است.رضا جباري و خانمحمدي هم گفتند ما نمي توانيم." پژمان:" خانمحمدي گفت من يک نيمه را مي توانم اما جباري دستش را بال نمي آورد. گفتم رضا کي مي خواهي دستت را بالا بياوري ، چند دقيقه مي تواني؟"
باقري در ادامه گفت:" بازي شروع شد، يونس (باهنر) همان ابتدا يک پاس خيلي بلند فرستاد و من هم به زور تکل زدم وسط زمين توپ را نگه داشتم و همانجا گفتم تعويضم کنيد. دکتر ها آمدند گفتند چه شده گفتم مصدوم نيستم هوا گرم است نمي توانم بازي کنم."
پژمان گفت:" علي آقا خودش داستانش فرق مي کرد. مي گفت من و آقاي قليچ خاني در رختکن با علاالدين خودمان را گرم مي کرديم. آن ها تفکرات خودشان را داشتند اما به جرات مي گويم که آقاي پروين در مربيگري فوق العاده باهوش بود. در ترکيب چيدن بينظير بود. يک جوري نشان مي داد که انگار هيچ اطلاعاتي از تيم حريف ندارد. به ما هم مي گفت نيازي نيست اسم بازيکن حريف را بدانيد، شما پرسپوليس هستيد وبايد برنده شويد. ما آنزمان اسم خيلي از بازيکنان حريفانمان را نمي دانستيم. آناليز به اين معنا وجود نداشت اما اينکه من را مي گذاشت دفاع چپ ، يا مهدي تارتار را در يک بازي در يک پست متفاوت بازي مي داد نشان مي داد که کاملا حريف را مي شناسد."
پژمان جمشيدي در ادامه صحبت هايش درباره موفقيت هاي پرسپوليس گفت:" پرسپوليس که خيلي خوشحالمان مي کند. 4 سال قهرماني پشت سرهم بي سابقه است آن هم با اين اقتدار. بخشي از اين قهرماني ها را مديون آقاي باقري هستيم. اين پرسپوليس نسل بسيار دوست داشتني است ، مثل زمان شما(به خداداد و کريم) ستاره محور نيست اما واقعا يک تيم هستند. من فقط نگران آينده هستم که اين بچه ها سنشان بالا مي رود و نسل بايد عوض شود. الان سيدجلال آخر فوتبالش است يا برخي ديگر از بازيکنان..."
کريم باقري در ادامه درباره حضور پژمان جمشيدي در عرصه بازيگري گفت:" ما از قبل استعداد پژمان را مي شناختيم. زماني که همتيمي بود ، پژمان ، حامد کاويانپور و مهرداد ميناوند هر سه استعداد اين کار را داشند و اگر روزي ورزش نباشد مي توانند در اين حرفه موفق باشند."
خداداد عزيزي:" مهرداد(ميناوند) کارش نگرفت."
پژمان جمشيدي:" مهرداد شوخي هايش آپديت نشد اما حامد واقعا بانمک بود."