غلام پیروانی: به رحمتی گفتم اول مربی شو بعد سرمربی

خبر ورزشي/ غلامحسين پيرواني گفت: ويروس کرونا اکثر کشورهاي دنيا را فلج کرده اما اقتصاد کشورمان درگير بحرانهاي عميقي است و گرفتاري مردم خيلي افزايش پيدا کرده است.
غلامحسين پيرواني در فوتبال ايران به مردي درستکار و يک مربي سازنده و اخلاقمدار شهرت دارد. اين مرد سرد و گرم چشيده روزگار پس از يک جراحي سخت چند روزي را در شرايط خطرناک تحت مراقبتهاي ويژه پشتسر گذاشت و بعد از خروج از حالت کما و مداواي لازم از بيمارستان ترخيص شد و در منزل مشغول استراحت است. روز گذشته به صورت تلفني جوياي احوال غلامحسين پيرواني شديم و در ادامه در خصوص مسائل مرتبط با فوتبال کشور نيز صحبت کرديم که بخشي از آن را ميخوانيد.
پزشکان پولي از من نگرفتند
به دليل مشکلاتي که داشتم روي کليه و پروستات من عمل جراحي باز انجام شد اما خون زيادي از بدنم رفت. حدود هشت کيسه خون از دست دادم و ريههايم از کار افتاد. يک هفتهاي را بيهوش بودم تا يک کليهام کار افتاد و خدا را شکر کارم به دياليز نکشيد. از تمام تيم پزشکي نهايت تشکر را دارم. آنها آنقدر نسبت به من محبت داشتند که بهرغم همه تلاشها از بنده پولي بابت جراحي نگرفتند. ميخواهم بگويم به آن دنيا رفتم و برگشتم و اين نيز تقدير من است. هفتههاست در منزل هستم و در خانه قدم ميزنم. ضمن اينکه با توجه به شرايط کرونا صلاح نيست بخواهم از منزل خارج شوم. دعا ميکنم کار کسي به بيمارستان کشيده نشود که هم براي خودش سختي دارد و هم براي خانواده، اقوام، دوستان و... ياد اين بخش از شعر حضرت مولانا افتادم: دنيا هم هيچ و اهل دنيا هم هيچ/ اي هيچ براي هيچ بر هيچ مپيچ/ داني که پس از مرگ چه ماند باقي/ عشق است و محبت است و باقي همه هيچ...
مدام پيگير احوالم بودند
بدون تعارف زندگي شيرين است و انسان از حيات خوشحال ميشود. خيلي از دوستان و عزيزان مدام پيگير احوال من بودند. اگر بخواهم اسم تکتک آنها را ببرم بايد ساعتها فکر کنم و صدها يا هزاران اسم به زبان بياورم. خيلي خوشحالم که چنين دوستان خوبي دارم. دوست دارم بگويم؛ من ز دربار حسين بن علي ماهانه دارم/ کي دگر چشم طمع بر مردم بيگانه دارم/ تا گرفتم دستخط نوکري از مادر او/ بر در دربار آن شه منصبي شاهانه دارم...
ويروس کرونا اکثر کشورهاي دنيا را فلج کرده اما اقتصاد کشورمان درگير بحرانهاي عميقي است و گرفتاري مردم خيلي افزايش پيدا کرده. من فقط ميتوانم آرزو کنم شرايط بهتر شود. در دوره و زمانهاي هستيم که 100 ميليون تومان بيارزش شده اما براي پيدا کردن 100 هزار تومان بايد يک سنگ 100 تني را خرد کرد.
نميتوانند خصوصي کنند
به نظر من پرسپوليس و استقلال را نميتوان خصوصي کرد و ساليان سال است دولتها عوض ميشوند و مدام صحبت از خصوصي شدن اين دو باشگاه مردمي ميشود. حتي اگر به ظاهر اين دو باشگاه خصوصي شوند باز مجبور خواهند شد مثل گذشته اداره شوند. شرايط امروز به نحوي شده که بازيکنان بابت پيشنهاد مالي 10 يا 20 درصد بيشتر از استقلال و پرسپوليس جدا ميشوند يا اينکه ترجيح ميدهند با رقم بيشتر قيد پيشنهادات اين دو تيم بزرگ را بزنند. زماني که بازي ميکردم در جام تختجمشيد اگر به يک بازيکن يک ميليارد هم ميدادند، حاضر نبود قيد پرسپوليس و استقلال را بزند. البته در آن دوران با يک ميليارد ميشد دهها خانه و خودرو خريد! وارد دوراني شدهايم که ماديات خيلي علني جاي معنويات را گرفته است.
به رحمتي گفتم اول مربي شو بعد سرمربي
بحث داشتن مدرک پرولايسنس در ليگ برتر با توجه به اينکه از هيچ لحاظ ساختار يک فوتبال حرفهاي را نداريم دردي را از فوتبال ايران دوا نميکند. الان شنيدهام که حدود 65 نفر اين مدرک را دارند ولي اولين شرط دريافت چنين مدرکي تسلط کامل به زبان انگليسي است. آيا 15 درصد دوستان عزيز به اين زبان تسلط کافي دارند؟ حداقل خود اهالي فوتبال شناخت کافي از يکديگر دارند و بهتر است با صداقت و شفافيت بيشتري جلو برويم. به نظر شما امثال نکونام و رحمتي با اين سابقه ملي و باشگاهي و کار کردن با انواع مربيان داخلي و خارجي قابليت کار دارند يا افرادي که بدون هيچ سابقه بازي در سطح اول فوتبال وقت اين را داشتهاند در کلاسهاي مربيگري شرکت کنند و مدرک بگيرند؟ صدالبته بازيکنان بزرگ فوتبال ما بايد براي ارتقاي سطح دانش خود بهعنوان يک مربي در همه کلاسها شرکت کنند تا با شرايط بهتري در کارشان به دنبال کسب موفقيت باشند. اتفاقاً مهدي رحمتي براي قبول سمت سرمربيگري شهرخودرو با من مشورت کرد، به خودش گفتم در اين زمانه فضاي مجازي مربي تعيين و مربي برکنار ميکند، گفتم لاجرم هرکه بالاتر نشست استخوانش سختتر خواهد شکست و به نظرم هنوز ميتواني بازي کني و براي مربيگري اول کار بهعنوان مربي و سپس بهعنوان سرمربي کار کن. به هر حال او هم شرايط خاص خودش را دارد و زانوهايش سالهاست اذيتش ميکند. برايش آرزوي موفقيت دارم.