رکوردی که دولت روحانی با باشگاه پرسپولیس ثبت کرد!
خبر ورزشي/ پرسپوليس در زمينه بيثباتي، توانسته کلي رکورد را به نام خود بزند. آنها حتي وقتي پشت سر هم قهرماني ليگ را به دست ميآوردند، باز هم ثبات نداشتند و اين «بيثباتي» مثل اکسيژن در تمام فضاي باشگاه وجود داشت.
باشگاه پرسپوليس به خاطر مسائل فراواني، در فوتبال ايران منحصر به فرد است. اين باشگاه صاحب بيشترين تعداد قهرماني در فوتبال ايران و بيشترين تعداد لژيونر سرشناس در اروپاست. کلي افتخار ريز و درشت در کارنامه دارد اما هنوز در ليگ قهرمانان آسيا و پيش از آن، جام باشگاههاي آسيا به قهرماني نرسيده است هر چند که قهرماني جام در جام آسيا را دارد. پرسپوليس بدون ترديد يکي از مهمترين باشگاههاي قاره به حساب ميآيد که هم به لحاظ تعداد قهرماني در يک کشور و هم تعداد هوادارانش، درست مثل استقلال در آسيا زبانزد است. البته پرسپوليس با اين جملات و حرفها تعريف نميشود بلکه هميشه با مشکلاتش بايد آن را تعريف کرد.
بحرانها؛ از بالا به پايين
بر خلاف تمام باشگاههاي دنيا که معمولاً بحرانها از سطح پايين مثل تماشاگران، بازيکنان يا مربيان به سطح بالا ميرسد، باشگاه پرسپوليس رويهاي کاملاً برعکس دارد و در اغلب اوقات اين حواشي و بحرانها از لايه مديريتي به لايههاي ديگر منتقل ميشود. در واقع مديران باشگاه هستند که با مدل کاري خود، به تيم بحران ميرسانند.
اتاق مديرعامل؛ محله برو و بيا
پرسپوليس در زمينه بيثباتي، توانسته کلي رکورد را به نام خود بزند. آنها حتي وقتي پشت سر هم قهرماني ليگ را به دست ميآوردند، باز هم ثبات نداشتند و اين «بيثباتي» مثل اکسيژن در تمام فضاي باشگاه وجود داشت؛ از کارمندان بخش روابط عمومي گرفته تا مديرعامل، هيئت مديره و حتي اعضاي مجمع باشگاه. بگذاريد اتاق مديرعامل را به مثابه محله برو و بياي افراد مختلف در نظر بگيريم! براي درک آنچه بر سر پرسپوليس آمد، بد نيست شرحي از مديريت باشگاه در همين يک دهه اخير را بخوانيد.
شماره يک: محمد رويانيان؛ عصر ۱۱ شهريور سال ۱۳۹۰ بود که يکي از اتفاقات عجيب رخ داد و نام محمد رويانيان با کاراکتري که معمولاً در پستهاي نظامي فعاليت داشت، به عنوان مديرعامل باشگاه مطرح شد. دوران رويانيان، هزاران اتفاق ريز و درشت رقم خورد و او بدون کسب قهرماني اواخر بهمن سال ۹۲ از پرسپوليس رفت. اخراج مانوئل ژوزه، استعفاي يحيي گلمحمدي، درگيري با علي دايي و علي کريمي و... از جمله مشکلاتي بود که رويانيان با آن دست و پنجه نرم کرد. او البته تلاش خود را به کار بست تا يک تيم رؤيايي بسازد و تا حدودي هم موفق بود اما تيم بدون جام، ارزش چنداني ندارد.
شماره ۲: علي پروين؛ وقتي رويانيان رفت، پرسپوليس را به پروين سپردند. او در همان ابتداي کار با دايي به چالش جدي برخورد که کليدواژه اين درگيري يک «فايل صوتي» بود که از جلسه در وزارت ورزش بيرون آمد. پروين اواسط ارديبهشت سال ۹۳ تصميم به جدايي از باشگاه گرفت و رفت به اميد اينکه بتواند با مجوز خريد باشگاه پرسپوليس بازگردد، اتفاقي که هرگز رخ نداد.
شماره ۳: عليرضا رحيمي؛ مديرعامل پيشين سپاهان به پرسپوليس آمد و جانشين پروين شد. تعداد ماههاي حضور او از انگشتان يک دست هم فراتر نرفت و در شهريور سال ۹۳ برکنار شد. رحيمي در اوايل دوران کاري خود تلاش کرد تا با نامهنگاري به رئيسجمهور براي پرسپوليس درآمدزايي کند اما در نهايت به خاطر حمايت از علي دايي، از باشگاه اخراج شد!
شماره ۴: بهروز منتقمي؛ در شهريور ۹۳ به جاي رحيمي بدون پست و با يک خواسته شفاهي از سوي هيئت مديره به مدت دو ماه و نيم، سرپرست باشگاه بود. سياستش سکوت خبري و عبور از حواشي بود. او را يک مدير بدون قدرت و اسمي ميپنداشتند و خيلي زود کنار گذاشته شد زيرا حميدرضا سياسي رئيس هيئت مديره وقت، هوس مديرعاملي به سرش زد.
شماره ۵: حميدرضا سياسي؛ درست روز ۳ آذر ۹۳ مديرعامل باشگاه شد اما تنها ۱۲ روز بعد به خاطر فعاليتهاي عجيبش بازداشت شد و به همين خاطر از مديرعاملي کنار رفت! سياسي در مدت کوتاهي که رئيس هيئت و مديره و سپس مديرعامل باشگاه بود، دست به اخراج علي دايي و جانشيني حميد درخشان زد و اتفاقات عجيبي در زمان حضورش رقم خورد.
شماره ۶: محمدحسين نژادفلاح؛ پس از آنکه سياسي به زندان رفت، براي مدتي علياکبر طاهري سرپرست باشگاه شد اما به يک باره نژادفلاح با حکم عجيب و با عنوان «قائممقام» به پرسپوليس آمد اما در تمام اين سالها هيچ کس نگفت نژادفلاح قائممقام چه کسي بود؟ او از تاريخ ۲۶ بهمن فرد همهکاره باشگاه بحرانزده پرسپوليس شد؛ تيمي که تا سقوط به دسته پايينتر فاصلهاي نداشت! نژادفلاح با کمک «برخي» توانست درخشان را برکنار کرده و برانکو ايوانکوويچ را به پرسپوليس بياورد. دو ماه بعد و در خرداد سال ۹۴ از کارش برکنار شد.
شماره ۷: علياکبر طاهري؛ روز ۲۷ خرداد همان سال بود که طاهري نفر اول باشگاه شد. دوران طاهري، شروع حرکت قطار پرسپوليس به سمت قهرماني بود. طاهري رابطه صميمانهاي با برانکو برقرار کرد و به تمام خواستههايش پاسخ مثبت داد تا يک تيم قدرتمند بسته و مهياي حضور در ليگ شود. طاهري تا روز ۱۴ آبان سال ۱۳۹۶ مديرعامل باشگاه بود تا طولانيترين دوران مديريت در دهه ۹۰ را به خود اختصاص دهد. در اين مدت با اينکه براي اولين بار، مدل درآمدزايي پرسپوليس متحول شد اما هر حاشيه و اتفاق عجيبي که فکرش را بکنيد، براي پرسپوليس رقم خورد؛ از فوت هادي نوروزي تا قهرماني در ليگ، از رکوردشکني تا بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتي بابت يک اشتباه مديريتي. طاهري پنج بار استعفا کرد تا بالاخره در آبان سال ۹۶ آخرين استعفاي او مورد پذيرش قرار گرفت.
شماره ۸: حميدرضا گرشاسبي؛ بعد از برکناري طاهري، صندلي مديريت به گرشاسبي رسيد و تقريباً يک سال مديرعامل بود. او از ۱۴ آبان سال ۹۶ مدير باشگاهي شد که توانايي درآمدزايي داشت و يک تيم کامل و قدرتمند را درون زمين ميديد. با اين حال گرشاسبي موفق شد پرونده شکايت باشگاه ريزاسپور را مختومه کند، با پنجره بسته، چند بازيکن از جمله مهدي ترابي را به پرسپوليس بياورد و همچنين بدهي ۸۸ ميلياردي پرسپوليس براي دريافت مجوز حرفهاي را تسويه کند. او در تاريخ ۱۶ آذر سال ۹۷ به بهانه بازنشستگي استعفا کرد و جاي خود را به ايرج عرب داد. قبل از ترک باشگاه، درگيريهايي با طاهري، مدير پيش از خود داشت و همچنين به خاطر عدم پرداخت پول برانکو يا برخي مسائل مالي مربوط به هزينه سفر به ژاپن، همواره مورد سؤال و جواب مسئولان وزارت ورزش قرار داشت.
شماره ۹: ايرج عرب؛ روز ۲۰ آذر سال ۹۷ مديرعامل باشگاه پرسپوليس شد. او مورد حمايت وزارت ورزش قرار داشت و توانست بودجه خوبي را به باشگاه بياورد اما در بازگرداندن برانکو به تهران ناموفق بود و شکل مذاکراتش با اين مربي کروات مورد قبول هواداران قرار نگرفت. دوران مديريت عرب، به نوعي پرحاشيهترين دوران مديريتي در پرسپوليس بود و اتفاقات باورنکردني در آن زمان رخ داد. در واقع، درگيري عرب با برانکو باعث عصبانيت هواداران شد و مسائل زيادي را رقم زد. مديريت او تا شهريور سال ۹۸ ادامه داشت و در اين مدت، پرسپوليس دوگانه را فتح کرد و سپس برانکو را از دست داد.
شماره ۱۰: محمدحسن انصاريفرد؛ از روز ۵ شهريور سال ۹۸ هافبک چپ پيشين سرخپوشان مديرعامل شد. او اولين و احتمالاً آخرين مديرعامل تاريخ باشگاه پرسپوليس است که عضو هيئت مديره نبود و گاهي حتي اجازه صحبت در جلسات را نداشت! انصاريفرد بعد از يک دعواي طولاني دست به اخراج گابريل کالدرون زد و تقريباً هر روز در مصاحبههايش از بيپوليها و حساب خالي باشگاه ميناليد. او به شدت با هيئت مديره نيز درگير بود تا بالاخره روز ۲۰ اسفند سال ۹۸ استعفا کرد و به بهانه کنار زدن مدير روابط عمومي باشگاه، از پرسپوليس جدا شد. بعد از جدايي او بود که کلي حرف و حديث در مورد مذاکرات بينتيجهاش با برانکو و همچنين مسائل پشت پرده بازگرداندن يحيي گلمحمدي روي نيمکت پرسپوليس از جمله اخذ رضايتنامه از باشگاه شهرخودرو و همچنين جذب بازيکناني چون اوساگونا و استوکس بر سر زبانها افتاد. انصاريفرد نيز دوران عجيبي را سپري کرد.
شماره ۱۱: مهدي رسولپناه؛ يک روز بعد از استعفاي انصاريفرد، رسولپناه مدير و همهکاره باشگاه شد. به نظر ميرسيد ميانه او با اعضاي هيئت مديره خوب باشد اما درگيريهاي شديد بين او و مهرداد هاشمي، اولين حاشيه ممکن بود؛ بعد هم پرونده برانکو به شرايط خاصي رسيد و مشکلات باشگاه بيشتر شد. دعوا با يحيي گلمحمدي و تعلل در تمديد قرارداد با بازيکنان از جمله ديگر مسائل حاشيهاي در دوران رسولپناه بود. با اينکه پرسپوليس با يحيي گلمحمدي به فينال ليگ قهرمانان آسيا رسيد اما جذب هفت بازيکن جديد توسط رسولپناه، اوضاع داخلي پرسپوليس را به هم ريخت و پس از حدود ۴۰ روز دعواي شديد، بالاخره فايل صوتي و تصويري منتشر شد که در آن، رسولپناه مشغول انتقادات شديد از کادر فني و بازيکنان از جمله شجاع خليلزاده است. همه اينها باعث شد رسولپناه در روز دوم آبان ۹۹ مجبور به استعفا شود و دوران او هم تمام شد.
يک تيم کامل و هزاران ناکامي
تعداد مديران باشگاه پرسپوليس از سال ۹۰ تا امروز از تعداد انگشتان دو دست هم فراتر رفت و يک تيم ۱۱ نفره کامل از مديران باشگاه را ديديم. بيثباتي پرسپوليس ارتباطي به مسائل سياسي هم نداشت زيرا در سه دولت مختلف، اين باشگاه بيثبات، بيبرنامه و بلاتکليف بود و اگر مربي بزرگي چون برانکو نميآمد، اين مدل مديريتي ميتوانست پرسپوليس را به دستههاي پايينتر ببرد. تمام مشکلات مديريتي باشگاه، هميشه پشت سر نتايج درخشان تيم پنهان ميشد اما مديران پرسپوليس، دهها ناکامي و ميلياردها تومان بدهي به بار آوردند و بدون اينکه بازخواست شوند، به راحتي از اين باشگاه رفتند تا به زندگيشان بپردازند!