می‌خواهم دیده شوم!

خبرآنلاين

بروزرسانی 1399/09/11 - 7:53

خبرآنلاين/ بعضي پيشکسوتان شناخته شده براي معروفيت بيشتر در فضاي مجازي دست به هر اقدامي مي‌زنند.

از قديم گفته اند کري خواندن، نمک و مزه فوتبال است. اصلا بدون کل کل هاي هميشگي هواداري، تنور رقابت هاي فوتبالي بسيار سرد مي شود. اين کل کل ها و کري خواندن ها و حمايت از تيم محبوب اما گاهي از حد قابل قبول خود خارج مي شود و وارد دايره بي احترامي و فحاشي به تيم مقابل و هوادارانش مي شود.
اين مشکلي بود که سال ها فوتبال ايران با آن دست به گريبان بود و هر از گاهي ديده مي شد که هواداران دو تيم فوتبال، به ويژه دو تيم استقلال و پرسپوليس که طبعا بيشترين هوادار را در بين مردم دارند، چه در فضاي مجازي و چه روي سکوهاي ورزشگاه ها، به شدت از خجالت هم در مي آيند و شرايط نامناسبي را رقم مي زنند. طي فصول اخير اين مشکل به ساير تيم ها و هواداران آنها هم سرايت کرد و تقابل سرخابي هاي پايتخت با تيم هايي نظير فولاد، تراکتور و سپاهان هم پر از چنين حاشيه ها و درگيري هايي بود.
با اين حال جديدترين پديده اي که فوتبال ايران با آن مواجه است، ورود پيشکسوتان اسم و رسم دار و قديمي به عرصه کل کل هاي زشت و توهين آميز است. اتفاقاتي که به ظاهر براي حمايت از تيم محبوب مي افتد اما گاهي آش آنقدر شور مي شود که حتي هواداران خودي هم صداي اعتراض شان از اين حجم ابتذال و الفاظ ناشايست بلند مي شود!
مي‌خواهم ديده شوم
رويه اي که بعضي پيشکسوتان آبي و قرمز طي ساليان اخير در پيش گرفته اند، ديده شدن به هر قيمتي در بستر اينستاگرام است. فضايي که اين امکان را به همه مي دهد تا خود را به همگان عرضه کنند و بعضي افراد هم علي رغم سابقه ملي و باشگاهي خوبي که دارند، تلاش مي کنند تا با کري خواني هايي که حتي هواداران عادي تيم ها هم از آن ابا دارند، جايگاه خود را در اين فضا از حيث داشتن مخاطب و مورد توجه قرار گرفتن بالا ببرند.
به عنوان مثال مهرداد ميناوند، کسي که سال ها پيراهن پرسپوليس و تيم ملي فوتبال ايران را بر تن کرد و به فوتبال اروپا هم رفت، در اينستاگرام خود و همچنين در ساير رسانه ها، به شدت از تيم محبوب خود حمايت مي کند. حمايتي که گاهي منجر به توهين هاي ريز و درشت به رقبا مي شود. اين اتفاق چندسال پيش رخ داد و صحبت هاي زشت ميناوند عليه سيدمهدي رحمتي و عليرضا منصوريان، ضمن اين که انتقاد و نارضايتي هواداران پرسپوليس را از عملکرد ميناوند به دنبال داشت، باعث تنشي شديد ميان سرخابي ها شد و آتش اختلافات را بيش از پيش شعله ور کرد. يا به عنوان مثال وقتي او سال گذشته با سوال يک خبرنگار در مورد عملکرد تيم پرسپوليس مواجه شد، گفت:« شما يک استقلالي هستي و بايد بداني که تيم سوم جدول، حق کري خواندن ندارد.»
از سويي ديگر چهره اي نظير مهدي فنوني زاده که سال ها با پيراهن استقلال و البته تيم ملي دوران درخشاني را پشت سر گذاشته و به عنوان چهره اي مو سفيدکرده در فوتبال شناخته مي شود، مدتي است که به شکل عجيبي درگير کل کل هاي سطحي فضاي مجازي شده است.
مهدي فنوني زاده بازيکني بود که سال 1993 به عنوان سومين فوتباليست برتر آسيا پس از «کازويوشي ميورا» ژاپني و «فهد البيشي» عربستان انتخاب شد. فوتبالي ها هنوز 2 گل از فاصله دور او به تيم ملي عربستان در بازي هاي مقدماتي جام جهاني 1994 را به ياد دارند. اما فنوني زاده مدتي است که بناي کل کل را با چهره اي گذاشته که شايد نصف او سن داشته باشد. پيام صادقيان که به واسطه بازي در پرسپوليس و حاشيه هايش در اين تيم شناخته شد و اين روزها در ترکيه زندگي مي کند و از فوتبال کنار رفته است، مخاطب استوري هاي فنوني زاده است. بحث هايي که از کل کل بر سر استقلال و پرسپوليس شروع شد و در ادامه به جاهاي باريک کشيد و طرفين صحبت هايي عليه يکديگر در اينستاگرام منتشر کردند که قلم از بيان آن عاجز است.
صحبت هاي زشت و سخيفي که از سوي به ظاهر پيشکسوتان پرسپوليس و استقلال به اسم حمايت از تيم هايشان مطرح شده است، داد بخش عمده اي از هواداران اين دو تيم را هم درآورده است چرا که آن ها معتقدند اين حرف ها ديگر اسمش حمايت و روحيه دادن به تيم نيست بلکه چون باعث ايجاد تنش و درگيري در فضاي مجازي و فضاي حقيقي مي شود، خروجي اي جز توليد حاشيه براي تيم ندارد.
بزرگان احتياجي به اين توهين ها ندارند
آيا تا به حال به ياد دارد که علي پروين،علي دايي و يا زنده ياد منصور پورحيدري يا مرحوم ناصر حجازي به هواداران يا بازيکنان تيم رقيب توهيني کردهباشند؟ پورحيدري و حجازي تا روزي که در قيد حيات بودند، تمام تلاش خود را براي پيشبرد اهداف استقلال انجام دادند. اصلي ترين حامي هاي تيم محبوب خود بودند و هرچه در توان داشتند براي موفقيت آبي ها انجام دادند. اما کوچکترين سخن و حرکتي عليه تيم رقيب انجام ندادند. هيچ مصاحبه اي نمي توانيد از اين دو اسطوره استقلالي بيابيد که در آن به پرسپوليسي ها توهيني کرده باشند و به همين دليل است که به جز استقلالي ها، بقيه فوتبال دوستان هم اين دو چهره ماندگار را دوست داشتند.
اين مورد در مورد اسطوره هاي بزرگ پرسپوليس هم صادق است. علي پروين تا امروز ذره اي براي کمک به پرسپوليس فروگذاري نکرده و جز حمايت از تيمش سخني به ميان نياورده اما همواره تاکيد مي کند که تيم دومش استقلال است و براي آبي ها هميشه آرزوي موفقيت مي کند. يا به عنوان مثال وحيد قليچ، دروازه بان دهه 60 پرسپوليسي ها هم که يد طولايي در فعاليت در اينستاگرام دارد و هر روز از طريق انتشار ويديو با مخاطبانش صحبت مي کند، ضمن حمايت هميشگي از پرسپوليس، هيچ گونه بي احترامي يا توهيني را نسبت به تيم رقيبش يا هواداران آن مطرح نمي کند و همين مسئله باعث مي شود تا محبوبيت اين افراد، در بين هواداران رقيب هم افزايش پيدا کند و نام نيکي از اين چهره هاي مشهور به يادگار بماند.
ميناوند و فنوني زاده دو چهره اي هستند که اين روزها زيادي روي بورس قرار دارند.البته هستند چهره هاي ديگري از دو تيم که گمان مي کنند با ناسزا به رقيب مي توانند براي خودشان ممبر و فالوئر جذب کنند.البته شايد در اين راه تا حدودي موفق باشند اما به مرور زمان جايگاه اجتماعي که بين هواداران دارند را از دست مي دهند و ديگر آن چهره اي نخواهند بود که از آنها به عنوان اسطوره،چهره موجه و با اخلاق نام برده شود.هنوز هم دير نيست و مي شود در فضايي دوستانه و قابل احترام کل کل کرد،کري خواند و هواي تيم خودي را داشت.