گجت نيوز/ پول حلکننده تمام مشکلات نيست؛ وضعيتي که امروز گوگل و اپل به عنوان سرمايهدارترين شرکتهاي دنيا با آن رو به هستند، گواهي بر اين ادعا است.
اين جمله که «پول بر دنيا حکمراني ميکند»، هزاران سال است که زبان به زبان بين مردم ميچرخد. امروز، مردم بيش از هر زمان ديگري به اين جمله ايمان پيدا کردهاند، چرا که در مقايسه با صدها سال پيش، به وسيله داشتن پول، ميتوان اشياي بسيار بيشتر، متفاوتتر و جالبتري خريد! به همين دليل تمرکز روي منابع مالي به بيشترين ميزان خود در طول تاريخ رسيده است.
صدها سال پيش، شرکتهاي نفتي و گازي يا استخراجکنندگان طلا، در صدر ارزشمندترين کمپانيهاي دنيا قرار داشتند، اما از آن جايي که امروز، ارزش داده و اطلاعات از نفت، گاز و بسياري ديگر از مواد طبيعي بيشتر شده است، شرکتهاي حوزه فناوري ارزش بيشتري در مقايسه با ديگر انواع کمپانيها به دست آوردهاند. اين برتري به خوبي خود را در دنياي گوشي هاي هوشمند نشان ميدهد؛ گوگل و اپل به عنوان ارزشمندترين برندهاي دنيا، توسعهدهنده دو پلتفرم موبايل اصلي دنياي فناوري (اندرويد – آي او اس) محسوب ميشوند. در فهرست برترين برندهاي دنيا، 5 مورد اول (اپل، گوگل، آمازون، مايکروسافت و فيس بوک) در حوزه فناوري فعاليت ميکنند.
اين موضوع سبب شده توقع کاربران از شرکتهاي حوزه تکنولوژي بالا برود. در هر صورت، اين شرکتها صدها ميليارد دلار سرمايه در چنته دارند، پس بايد بتوانند هر کاري (براي رفاه کاربران خود) انجام بدهند! متاسفانه در عمل اين اتفاق ممکن نيست و همه چيز در بهترين مسير ممکن پيش نميرود. حتي گوگل و اپل نيز با وجود داشتن نزديک به 1 تريليون دلار سرمايه، از اين موضوع مستثني نيستند!
محدوديت منابع انساني گوگل و ديگر شرکتهاي نرم افزاري
عبارت «منابع انساني» براي برخي افراد بيمعني است. از نظر آنها، انسان تنها يکي از بيشمار قسمتهايي است که به منظور توليد يک محصول، در گوشهاي از خط توليد قرار ميدهيم. اين عقيده درباره برخي شرکتها صدق ميکند. اگر کار در قسمتي مشخص، نيازمند تخصصي سطح بالا نباشد، کمپاني ميزان حقوق را بسيار پايين نگه داشته و جابهجايي در منابع انساني برايش هيچ اهميتي نخواهد داشت؛ شرکت قادر است در يک چشم بر هم زدن، کارگري را با فردي جديد جايگزين کند.
منابع انساني
در سيليکون ولي (دره سيليکون، جايي که تعداد زيادي از شرکتهاي حوزه فناوري مستقر هستند)، حقيقت کاملا متفاوت است. توزيع نرم افزار ارزان و تقريبا بدون دردسر است، به همين دليل تمامي بار روش دوش سازندگان آن قرار دارد. بسته به نوع محصول نرم افزاري، همچون سيستم عامل بعدي اندرويد، ممکن است تجربه کاربري ميلياردها نفر در خطر باشد، به همين دليل دشواري توزيع نرم افزار در مقايسه با توسعه آن، تقريبا هيچ است.
شرکتهايي همچون گوگل و اپل ميبايست در تمامي دپارتمانها، از برنامهنويسي و توسعه گرفته تا بازاريابي و توزيع و مديريت، جزو بهترينها باشند. در هر زمينه کاري، تعدادي فرد خاص و محدود داراي تخصص کافي به منظور به دست گرفتن موقعيتهاي کاري در سطوح بالاي شرکتهايي همچون گوگل و اپل هستند، به همين دليل فهرست افراد کانديد براي در اختيار داشتن آنها، چندان طولاني نيست.
کار در گوگل
اگرچه در چنين موقعيتي پول، قدرتش را نشان ميدهد، اما همچنان نميتوان با افزايش حقوق پرداختي، يک متخصص دلخواه با تواناييهاي مورد نظر را در صورت عدم وجود، خلق کرد. در بازيهاي کامپيوتري، با زدن کد تقلب و دريافت پول بينهايت، قادر به خريد هر چيزي خواهيد بود، اما در دنياي واقعي، پول به تنهايي قادر به انجام هيچ کاري نيست. کافي است به يک فرد داراي ذهن اقتصادي و يک فرد قمارباز، مبلغ مشخصي بدهيد تا ببينيد چگونه يکي آن را طي يک شب چند برابر کرده و ديگري نابود ميکند؛ پس همه چيز به نحوه استفاده از پول برميگردد.
با توجه به همين محدوديتها، شرکتها در برخي مواقع، متخصصان و حتي کارمندان يکديگر را به وسيله پيشنهاد حقوق بيشتر و موقعيت کاري بهتر، ميدزدند!
سرقت کردن متخصصان شرکت رقيب، با وجود ناعادلانه بودن، حرکتي حرفهاي است، چرا که نه تنها به پيشرفت شرکت خود سرعت ميدهيم، بلکه با ربودن منابع انساني باارزش محدود شرکت رقيب، سرعت پيشرفت آن را کم ميکنيم. شرکتها با در نظر گرفتن اين موضوع، کارمندان باارزش خود را به وسيله توافق نامههايي سفت و محکم حفظ ميکنند، به طوري که زير پا گذاشتن آن، مشمول جريمههاي سنگين خواهد بود. البته همچنان راه فرار باز است! شرکت استخدامکننده جديد، بسته به اين که کارمند سرقتي چقدر برايش ارزشمند است، جريمه ترک کار وي از شرکت قبلي را نيز پرداخت ميکند!
براي جلوگيري از بروز چنين مشکلاتي که اغب گريبان شرکتهاي بزرگي همچون گوگل را ميگيرد، کمپانيهاي بزرگ اقدام به ايجاد آکادمي تخصصي انحصاري خود به منظور تربيت نيروهاي مورد نظرشان ميکنند. به طور واضح، اين کار زمان و هزينه بيشتري در مقايسه با استخدام يک فرد متخصص و آماده به کار، روي دست شرکت قرار ميدهد. در نظر گرفتن اين مسائل نشان ميدهد چرا برخلاف ديگر انواع شرکتها، که ممکن است هيچ اهميتي براي نيروي انساني قائل نباشند، بخش نيروي انساني گلوگاه شرکتهاي نرم افزاري به شمار ميرود.
آکادمي تخصصي گوگل
از طرفي، توسعه يک نرم افزار همانند بزرگ کردن يک کودک است. اگر از ابتداي تولد، همراه کودک بوده باشيد، خيلي کامل به زير و بم و ويژگيها، رفتارها و اخلاقيات وي تسلط داشته و از نقاط قوت و ضعفش باخبر هستيد. در پروژههاي نرم افزاري، در برخي شرايط، کدنويسي به حدي پيچيده و عميق ميشود که با وجود انتشار اسناد و توضيحات مربوط به آن توسط توسعهدهنده، برنامه به طور کامل به فرد يا تيمي خاص وابسته ميماند، تا جايي که از دست دادن آن(ها)، به معني بيمصرف شدن پروژه خواهد بود!
نمونه اين اتفاق، هزاران مرتبه براي شرکتهاي نرم افزاري گوناگون در سراسر دنيا رخ داده است هر چه شرکت و پروژههاي آن بزرگتر باشد، وابستگي آن به فرد يا تيم توسعهدهنده افزايش پيدا ميکند، به همين دليل شرکتي همچون گوگل و اپل، بايد بتواند با چنگ و دندان برخي کارمندانش را حفظ کند. مجددا در برخي مواقع نميتوان فردي را به وسيله پول، براي ماندن قانع کرد!
داشتن انتخابهاي زيادي مصيبتبار است!
داشتن پول زياد نه تنها سبب خوشبختي، بلکه در برخي مواقع ميتواند سبب بدبختي شود! در اينجا قصد نداريم به افزايش آمار مرگ و مير بين افراد برنده لاتاري اشاره کنيم. در دنياي فناوري اطلاعات، افزايش درآمد قابل استفاده ممکن است به گرفتن تصميمات اشتباه منجر شود.
به عنوان نمونه منابع مالي زياد گوگل سبب شده اين شرکت با وجود اطلاع از عدم امکان تبديل شدن برخي ايدهها و طرحها به محصولات قابل فروش و سودده در انتها، هزينههاي زيادي براي هر يک صرف کند. در واقع سرمايه و پول زياد در اختيار گوگل سبب شده طرحهاي زيادي را اجرايي کند، تا بلکه ببيند در نهايت، کدام يک موفق ظاهر ميشود! اين موضوع سبب شده گوگل به خاطر عرضه محصولات نيمه آماده و ناقص، رسواي عالم شود. براي اين محصولات، تا پيش از افزوده شدن به فهرست بيشمار پروژه خاموش شده شرکت، پشتيباني خوبي ارائه نميشود.
به عنوان نمونههايي ساده از اين پروژهها ميتوان به پيام رسان گوگل الو، شبکه اجتماعي گوگل پلاس و سرويس کوتاهکننده آدرس اينترنتي اشاره کرد. با رفتن به وب سايت killedbygoogle.com، فهرست بيشمار پروژه متوقف شده گوگل را خواهيد ديد. اين روال، گريبان محصولات سخت افزاري شرکت را نيز گرفته است، به همين دليل کاربران، هر سال تصور ميکنند ديگر خبري از گوشي هاي سري پيکسل نخواهد بود! البته در بيشتر مواقع، پروژهها با يکديگر ادغام شده يا با تغيير نام، به شيوههاي ديگري مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنين هر پروژه پيش از خاموش شدن، به بخشهاي مختلف تقسيم شده و تجربه آن، براي توسعه محصولات موفق ديگر استفاده شده است. پس گوگل در واقعيت، تلاش شبانه روزي کارمندان و متخصصانش را کاملا دور نميريزد.
براي مديران گوگل، وسوسه براي ناخنک زدن به هر چيزي، غير قابل کنترل به نظر ميرسد! اين موضوع متاسفانه به ضرر شرکت تمام شده است، چرا که کاربران، هر محصول جديدي را پيش از عرضه توسط اين شرکت، مرده تلقي ميکنند! به عنوان نمونه، کاربران اکنون نسبت به پلتفرم بازي Stadia چنين ديدي داشته و آن را گزينه بعدي رفتن به قبرستان گوگل ميدانند.
اپل برخلاف گوگل متمرکزتر ظاهر شده و نشان داده توانايي بيشتري براي جلوگيري از متوقف کردن کامل يک پروژه دارد. وايرلس شارژر ايرپاور، که بعد از مدتها انتظار کاربران در نهايت پروژه آن متوقف شد، يکي از معدود پروژههاي کنسل شده توسط اپل است. کنسول بازي Pippin اپل را بايد يکي ديگر از محصولات ناموفق اين شرکت دانست. البته عرضه آن، به اواخر قرن پيشين، زماني که اپل هنوز مطرح نشده بود، برميگردد.
کنسول بازي Pippin اپل
نکته اينجاست که بين متوقف کردن يک پروژه حين توسعه آن و انجام اين کار وقتي کاربران به محصول عرضه شده خو گرفتهاند، تفاوت زيادي وجود دارد. به عنوان نمونه کاربران زيادي اکنون در حسرت از دست دادن Google Inbox هستند، چرا که از سال 2014، مشغول استفاده از آن بودهاند.
البته اپل نيز همواره به خاطر يک سري رفتار، مورد نقد قرار گرفته است. به عنوان نمونه کاربران هنوز درک نميکنند چرا با وجود قيمتهاي بالاي گوشي هاي آيفون، هنوز يک شارژر معمولي در جعبه قرار داده ميشود و براي در اختيار داشتن شارژ سريع، بايد 50 دلار اضافي پرداخت کرد!
داشتن پول به معني صرف آن به هر شکل دلخواه نيست!
اگرچه بزرگان دنياي فناوري، بر ما چيره به نظر ميرسند، اما آنها نيز پيش فرد يا افراد ديگري يعني سهامداران، با گردني خم ظاهر ميشوند! وقتي از ميلياردها و تريليونها دلار ارزش يک شرکت صحبت ميکنيم، در واقع ارزش مجموع سهامهاي آن شرکت را بيان کردهايم. يکي از مهمترين معيارها در بازار، ميزان سودآوري يک شرکت است.
اپل نه تنها قادر است پروژه ايرپاور را زنده کرده و يک شارژر سريع در جعبه تمام گوشي ها قرار بدهد، بلکه قادر است يک پد شارژ وايرلس نيز به صورت رايگان به هر کاربر اهدا کند. اما در نهايت، بايد به سرمايهگذاران، به خاطر کاهش ميزان سوددهي جوابگو باشد. اين گفتگويي است که هر مدير عامل از آن فراري است! نظارت مستمر از سوي سرمايهگذاران سبب ميشود شرکتها، از سرمايهگذاري در طرحهايي که امکان سودآوري آنها به خوبي ارزيابي نشده است، خودداري کنند. با اين حال، گوگل همچنان بيپروا به اجرايي کردن طرحهاي جاه طلبانه خود ادامه ميدهد، هر چند به قيمت اتلاف پول سهامداران تمام شود!
پيشرفت تکنولوژي به زمان نياز دارد
در طبيعت، هر چيزي بر اساس يک توالي از پيش مقدر شده پيش ميرود؛ گياهان از دانهها روييده شده و پرندگان، از تخم بيرون ميآيند. چنين روالي را به تکنولوژي نيز ميتوان نسبت داد. پيش از اختراع تلفن ثابت، امکان خلق تلفن همراه وجود نداشت. همچنين پيش از ساخت پردازندههاي دو هستهاي، ايجاد پردازندهاي داراي چهار هسته تنها ايدهاي خندهدار بود. پس، در مسير پيشرفت بايد پله پله جلو رفت.
اگر اپل، با در دست گرفتن 100 ميليارد دلار، به سراغ شرکت سازنده تراشههاي موبايلش رفته و درخواست توسعه تراشهاي 3 نانومتري را براي به کار بردن در گوشي هاي آيفون بعدي مطرح کند، مديران TSMC با احترام از اپل درخواست خواهند کرد تا چند سال بعد به سراغشان بيايد. حتي اگر مبلغ، به 200 يا 300 ميليارد دلار نيز تغيير کند، پاسخ شرکت TSMC يکسان خواهد بود.
عينک هوشمند
البته ميتوان با افزايش تعداد نفرات درگير در يک پروژه، تلاش براي يافتن افراد خلاق براي قرار دادن در راس و افزايش سرمايه در اختيار تيم، به فرآيند توسعه پروژه سرعت داد، اما همچنان نميتوان در برخي شرايط، يک بازه زماني مشخص تا دستيابي به آن مشخص کرد. به عنوان نمونه، تا زماني که TSMC يا سامسونگ هنوز قادر به ساخت تراشهاي 5 نانومتري نيست، تلاش براي ساخت چيپستي 3 نانومتري، تنها به اتلاف سرمايه منجر خواهد شد.
براي ما کاربران، عدم امکان پيشرفت تکنولوژي با سرعتي بيشتر، مايوسکننده است، در حالي که براي همين ميزان پيشرفت شگرف کسب شده طي چند دهه اخير، ميلياردها دلار هزينه شده و افراد زيادي شبانه روزي تلاش کردهاند.
کاربران انتظار دارند شرکتهاي بزرگي همچون گوگل و اپل، با توجه به داشتن نيروهاي بسيار خبره، ميلياردها دلار سرمايه و تجربه بسيار زياد، به طور پياپي محصولاتي تکنولوژيک و خيرهکننده عرضه کنند و مشاهده محصولاتي تکراري از سوي آنها برايشان قابل قبول نيست. اما بايد در نظر داشت حتي چنين بزرگاني نيز با محدوديتهايي خارج از کنترل، رو به رو هستند، محدوديتهايي که با پول قابل رفع نيستند!
بازار