تسنيم/ يکي از دلايل عدم اطلاعرساني شفاف در مورد ابعاد دقيق توافق ترکيه و آمريکا در مورد شمال سوريه٬ در نظر گرفتن مصلحت نظامي و امنيتي است، اما چنين به نظر ميرسد که علاوه بر موانع حفاظتي٬ پاي عوامل ديگر نيز در ميان است.
بالاخره پس از مدتها کش و قوس٬ مقامات ترکيه اعلام کردند که در مورد چند و چون مديريت تحولات ميداني شمال سوريه و شرق فرات با آمريکاييها به توافق رسيدهاند.
برخي از رسانههاي منتقد اردوغان در داخل ترکيه اعلام کردهاند که بين آنکارا و واشنگتن٬ توافقنامه مکتوب به شکل محرمانه امضا شده و طرفين٬ تعهدات خود را به طرزي کاملاً شفاف بيان کردهاند، اما مقامات رسمي دفاعي٬ امنيتي و حکومتي ترکيه در اين مورد٬ سکوت کرده و تاکنون اطلاعاتي در اختيار رسانهها نگذاشتهاند.
مرکز فرماندهي مشترک آمريکا و ترکيه
ديروز يگان 90 نفره نظاميان آمريکايي وارد فرودگاه استان مرزي شانلي اورفا در جنوب ترکيه شد که فاصله ناچيزي با شهر کردنشين کوباني يا عينالعرب سوريه دارد.
مقامات ترکيه اعلام کردهاند که بر حسب توافقي که پس از مذاکرات مفصل بين هياتهاي نظامي و سياسي ترکيه و آمريکا به دست آمده٬ اين افراد در کنار يگانهايي از نظاميان ترکيه٬ مرکز فرماندهي مشترک تشکيل خواهند داد. اما هنوز در مورد چند و چون فعاليت اين مرکز فرماندهي و مکانيسم فعاليتهاي مشترک نظاميان تحت امر اردوغان و ترامپ٬ اطلاعات روشني در دست نيست.
به عنوان مثال٬ مشخص نيست که اين مرکز فرماندهي٬ در مورد فعاليت واحدهاي مشترک گشتي و عمق حرکت آنها در خاک سوريه٬ بر چه اساسي تصميم خواهد گرفت. همچنين معلوم نيست که پروسه حساس و پيچيده عقب راندن سلاحهاي سنگين به چه ترتيبي صورت خواهد گرفت و آيا دقيقاً به همان شکلي که ترکيه خواسته٬ نيروهاي کُرد از آن مناطق خارج خواهند شد يا خير.
ترکيه٬ آمريکا و تجربه منبج
شهر کوچک منبج در غرب رود فرات٬ از موقعيت نظامي مهمي برخوردار است و مقامات ترکيه از مدتها قبل٬ خواهان آن شدهاند که شبه نظاميان مسلح کُرد وابسته به پ.ک.ک از اين شهر بيرون رانده شده و کنترل آن به طور کامل در اختيار ترکيه گذاشته شود. اما آمريکا هنوز هم به اين وعده عمل نکرده و دفاع از اين شهر٬ بر عهده نهادي به نام مجلس نظامي منبج است که يکي از نهادهاي زيرمجموعه و اقماري پ.ک.ک به شمار ميآيد.
اگر چه نيروهاي ترکيه و آمريکا در حومه اين شهر بارها دست به فعاليتهاي مشترکي همچون حرکت واحدهاي گشتي زدهاند، اما سطح اين همکاري از اين فراتر نرفته و واشنگتن حاضر نشده کليد اين شهر را در اختيار ترکيه بگذارد.
ترکيه به دنبال آن بود تا با کنترل کامل منبج٬ خيالش از بابت الباب و عفرين آسوده شود و غرب فرات را تماماً در اختيار داشته باشد. اما چنين نشد و جالب اينجاست که روسيه نيز در اين مساله دخالت نکرد و با وجود آن که نظاميان ترکيه و مخالفين سوري تحت حمايت آنکارا٬ کنترل عفرين و الباب را در دست گرفتهاند، اما منبج در اختيار آنها نيست.
توافق جديد آمريکا و ترکيه براي ايجاد منطقه امن و تشکيل مرکز فرماندهي مشترک٬ يک بار ديگر اين سوال را مطرح ميکند که آيا تجربه منبج تکرار خواهد شد يا خير؟
مولود چاووش اوغلو وزير امور خارجه ترکيه در اين مورد گفته است: بدون شک ما اجازه نميدهيم تجربه منبج تکرار شود. همچنين خلوصي آکار وير دفاع ترکيه گفته است: اگر آمريکا بخواهد تعلل کند٬ خودمان وارد عمل ميشويم.
ناگفته نماند مقامات ترکيه تاکنون بارها اعلام کردهاند که بدون اجازه آمريکا نيز ميتوانند وارد شرق فرات شوند، اما اين هشدارها در حد حرف و سخن و اتخاذ مواضع نظامي و سياسي باقي مانده و دست به چنين اقدامي نزدهاند. مقامات پنتاگون نيز اعلام کرده بودند که با هر نوع اقدام خودسرانه ترکيه مقابله خواهند کرد.
ابعاد توافق، مبهم يا محرمانه؟
يکي از دلايل عدم اطلاع رساني شفاف در مورد ابعاد دقيق توافق ترکيه و آمريکا در مورد شمال سوريه٬ در نظر گرفتن مصلحت نظامي و امنيتي است، اما چنين به نظر ميرسد که علاوه بر موانع حفاظتي٬ پاي عوامل ديگر نيز در ميان است.
پيداست که دولت ترکيه و نهادهاي امنيتي و دفاعي اين کشور٬ نميخواهند تمام نقشه و اهداف مدنظر اردوغان در مورد شرق فرات لو برود و بيم آن دارند که کردهاي تحت امر پ.ک.ک در شمال سوريه در برابر اقدامات ترکيه٬ تدابير لازم را اتخاذ کنند.
اما نبايد اين واقعيت ساده را از ياد برد که در هر حال٬ نيروهاي «ي.پ.گ» (واحدها مدافع خلق)٬ به عنوان يگان نظامي حزب اتحاد دموکراتيک کردهاي سوريه يا «پ.ي.د» و همچنين نيروهاي موسوم به «قسد» يا نيروي سوريه دموکراتيک٬ همگي از نهادهاي اقماري پ.ک.ک هستند و اصليترين دستورات خود را از سران پ.ک.ک در کوهستان قنديل دريافت ميکنند.
با اين وجود٬ تمام اين نيروها٬ تحت حايت تسليحاتي و آموزشي آمريکا نيز هستند و اساساً بدون هماهنگيهاي اطلاعاتي هوايي و زميني٬ مبارزه آن افراد با داعش و ديگر گروهها ميسر نبود. بنابراين٬ غيرمنطقي است که تمام دلايل ترکيه از محرمانه نگه داشتن محتواي توافق با آمريکا٬ صرفاً دور نگه داشتن کردهاي تحت فرمان اوجالان از اين اطلاعات اررزشمند باشد. چرا که آمريکا براي حفظ کردها در اين منطقه به عنوان بازوهاي اجرايي و محلي٬ تا همين حالا هم بسياري از پيشنهادهاي ترکيه را رد کرده است.
بنابراين ميتوان گفت٬ اطلاعاتي از ابعاد محتوايي و جزئيات عملي توافق آمريکا و ترکيه در مورد شمال سوريه و شرق فرات در دست نيست چرا که اين موضوع حتي براي خود آنکارا نيز مبهم است.
به عبارتي ساده و روشن ميتوان گفت: مقامات نظامي و امنيتي ترکيه نيز به خوبي نميدانند که دقيقاً در مورد چه چيزي با پنتاگون و تيم ترامپ توافق کردهاند و حتي اين را نيز نميدانند که آمريکا تا چه اندازه در ميدان عمل٬ به تعهدات خود عمل خواهد کرد. چرا؟
چون ماهيت کار با تيم ترامپ همين است و تجارب جهاني و بينالمللي مهمي همچون خروج از توافق زيست محيطي پاريس٬ خروج از برجام و چندين مورد ديگر٬ همه و همه نشان داده که اساساً نميتوان ضريب بالايي براي تعهد و خوشقولي دولت و تيم ترامپ در نظر گرفت. اما چرا با اين وجود٬ ترکيه وارد چنين توافقي شده است؟ در پاسخ ميتوان به اين موارد اشاره کرد:
1.ترکيه از تيم ترامپ و واقعيتهاي ارض واقع اطلاع دارد و ميداند از اين بيشتر نميتوان از آمريکا امتياز گرفت و گاهي بايد به کندن مويي از خرس رضايت داد.
2.ترکيه اميدوار است تا از ابزار چانه زني با آمريکا در شمال سوريه و شرق فرات٬ براي حل اختلافات خود با اين کشور استفاده کند و هزينه تنش بر سر ماجراي اف 35 را پايين بياورد.
3.ترکيه نميخواهد صرفاً در زمين آستانه و در کنار روسيه و آمريکا بازي کند و به دنبال آن است تا در صورت تحقق سناريوهاي احتمالي ديگر٬ سهم مخالفين مورد حمايت خود را در ساختار آتي سوريه حفظ کند.
4.دولت اردوغان و اتاق فکر حزب عدالت و توسعه٬ در برابر افکار عمومي مردم ترکيه و رسانهها مسئول است و ميخواهد با بزرگنمايي در مورد اين توافق٬ هم ثبات و آرامش بازار و دلار را حفظ کند و هم در برابر انتقادات مخالفين٬ نشان دهد که شرايط تحت کنترل است و مشکل خاصي وجود ندارد.
5.تيم اردوغان هنوز هم به دنبال حفظ فضاي دوقطبي و استفاده از ظرفيت ناسيوناليسم ترکي در مديريت فضاي سياسي و امنيتي ترکيه است.
آيا ترکيه امتياز بزرگي به دست آورده است؟
همچنان که گفته شد٬ در مورد توافق آمريکا و ترکيه٬ در مورد شرق فرات ابهامات فراواني وجود دارد و حصول اين توافق٬ قطعاً پيروزي بزرگي نيست. اما در هر حال٬ با وجود تمام ابهامات٬ بايد اين واقعيت را پذيرفت که اردوغان با هجمه تبليغاتي و رسانهاي و تهديد در مورد حمله به شرق فرات٬ آمريکاييها را چندين بار پاي ميز مذاکره آورد و اگر چه يک امتياز حداقلي به دست آورده اما از آمريکا دور نشده است و دست کم به اين موضوع دل خوش است که در اين ماجرا با وجود تمام اختلافات٬ با آمريکاييها در ارتباط و در داخل يک روند همکاري و هماهنگي است.
کردهاي سوري چه ميگويند؟
کردهاي سوري در دو طيف بزرگ وابسته به اوجالان و بارزاني٬ عملاً به دو بخش تقسيم شدهاند و نهادها و احزاب سياسي کُرد سوريه وابسته به بارزاني در مجموعه بزرگ شوراي ميهني کردهاي سوريه (ENKS) عملاً تحت حمايت ترکيه نيز هستند و در اين مورد واکنش خاصي نشان ندادهاند، اما جبهه مقابل آنها در روزهاي اخير٬ چندين تظاهرات مردمي در مناطق مرزي به راه انداخته و مقامات نهادهاي اقماري پ.ک.ک در شرق فرات خواستار آن شدهاند که جامعه جهاني به اقدامات ترکيه واکنش نشان دهد.
بازار