برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. برگزیده
تحلیل ها

نقش مرحوم کاسه ساز در ساخت مستند ادواردو آنیلی

منبع
وطن امروز
بروزرسانی
نقش مرحوم کاسه ساز در ساخت مستند ادواردو آنیلی
وطن امروز/ متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست «به نام خدايي که از ناو‌هاي آمريکايي قوي‌تر است». اين جمله اول محمدحسن قديري‌ابيانه در مناظره با نمايندگان کشور آمريکا در تلويزيون ايتاليا بود. جمله‌اي که «ادواردو آنيلي» فرزند جيواني آنيلي ثروتمند مشهور ايتاليا را دچار تحول کرد؛ فرزند صاحب لامبورگيني، فراري، باشگاه يوونتوس و... . ادواردو به‌واسطه حسن قديري‌ابيانه اسلام مي‌آورد و به دين تشيع مي‌گرايد اما پس از مدتي به طور مشکوک پايين پل پيدا مي‌شود. رسانه‌هاي ايتاليا و سراسر جهان خبر«خودکشي» ادواردو را منتشر مي‌کنند. خبري که پس از مدتي انجمن اسلامي دانشجويان اروپا آن را جور ديگري اعلام مي‌کند؛ ادواردو شهيد شد. به گزارش «وطن‌امروز»، حبيب‌الله کاسه‌ساز، تهيه‌کننده تنها مستندي است که در رابطه با ادواردو ساخته شد. وي براي توليد اين مستند هزينه‌هاي زيادي را متقبل شد و بسياري در ميان تمام آثارش از جمله «اخراجي‌ها»، «کارناوال مرگ»، «در چشم باد» و... ادواردو را متفاوت‌ترين و ماندگار‌ترين مي‌دانند. مستندي که براي توليد و انتشار از پيچ و خم‌هاي متفاوتي از دل ايتاليا تا مرکز کشور خودمان گذر کرد. کاسه‌ساز درباره مستند ادواردو گفته بود: من هر زمان به ادواردو فکر مي‌کنم احساس مي‌کنم خداوند روي زمين يکسري نشانه‌ها را براي بشر مي‌گذارد که اين نشانه‌ها باعث مي‌شود بهانه‌جويي براي دنياي باقي وجود نداشته باشد و من حس مي‌کنم ادواردو يکي از آن نشانه‌هاست. او با وجود آنکه ثروت زيادي داشت چشم بر روي آن بست. چه اتفاقي براي يک انسان مي‌افتد که همه ظواهر دنيا را کنار مي‌گذارد و پناه به قرآن مي‌آورد و مسلمان مي‌شود و خداوند هم به خاطر اين کار او پاداش شهادت را به او اهدا مي‌کند. وي همچنين درباره ديدار ادواردو با امام خميني(ره) اظهار داشت: وقتي ادواردو خدمت حضرت امام رسيد، او تنها خارجي‌اي بود که امام پيشاني‌اش را بوسيد. ظاهرا ضربه‌اي که صهيونيسم‌ها به او زدند همان بوسه‌گاه امام بود که پس از آن وي را از پل پرت مي‌کنند و مي‌گويند خودکشي کرده است؛ طبق فرمايش مقام معظم رهبري هر اثري که با هنر آميخته شود ثبت مي‌شود. بنده هم معتقدم خداوند کمک کرد که اين فيلم ساخته شد تا ادواردو ماندگار شود. به مناسبت هفتمين روز درگذشت حبيب‌الله کاسه‌ساز گفت‌وگويي داشتيم با محمدحسن قديري‌ابيانه که در ادامه مي‌خوانيد. باخبريد که آقاي کاسه‌ساز چگونه عزم توليد مستند را پيدا کرد؟ زماني که در رسانه‌ها اعلام شد «ادواردو آنيلي» فرزند ميلياردر ايتاليايي خودکشي کرد، روزنامه جمهوري اسلامي هم اين خبر را درج مي‌کند. آقاي سياوش سرمدي که از کارگردان‌هاي مستند است اين خبر برايش جالب بوده و ايده‌اي به ذهنش مي‌رسد و آن را نزد آقاي کاسه‌ساز مي‌برد. براي آنها جالب بود که آدمي با اين ثروت و جايگاه خودکشي کند. فرداي آن روز بنده بيانيه‌اي را از سوي انجمن اسلامي دانشجويان ايتاليا منتشر و اعلام کردم ادواردو شهيد شده است. من وقتي خبر خودکشي ادواردو آنيلي را شنيدم، يقين داشتم که او را به شهادت رسانده‌اند، حتي خودش هم به من گفته بود که براي قتل من اقدام خواهند کرد و آن را خودکشي، بيماري يا اعتياد اعلام مي‌کنند. منتها او فکر مي‌کرد تا پدرش زنده است کاري با او ندارند. آقاي کاسه‌ساز پس از ديدن اين بيانيه تلاش بسياري مي‌کند تا نويسندگان آن را پيدا کند. آنها با انجمن تماس گرفتند و نخستين قرارمان را با آقاي کاسه‌ساز گذاشتيم. اين نخستين ديدار شما بود؟ بله! نخستين ديدار من با آقاي کاسه‌ساز در همين ديدار بود. وقتي ماجرا را براي ايشان شرح دادم، داستان براي‌شان جالب به نظر آمد و تصميم گرفت اين فيلم را بسازد. آقاي کاسه‌ساز گروهي را تشکيل مي‌دهد شامل آقاي سياوش سرمدي، يک فيلمبردار و آقاي دکتر باقر حسيني، از دوستان ما در ايتاليا که بعدا رايزن فرهنگي ايران در ايتاليا مي‌شود. قبل از آنکه اين گروه عازم ايتاليا شود، من به آنها سفارشاتي مي‌کنم. به آنها مي‌گويم نگوييد که بنا داريد براي ادواردو فيلم بسازيد. فيلم‌هايي را هم که تهيه مي‌کنيد بلافاصله از خودتان دور کنيد. پس موضوع مستندشان را چه چيزي اعلام کردند؟ آنها بر همين اساس اعلام مي‌کنند که مي‌خواهند فيلمي با موضوع امام خميني و تاثير ايشان بر جهان بسازند. آنها در آنجا هر روز فيلم‌ها را از خودشان دور مي‌کنند و در اقدامي جالب مبلغي حدود 1500 يورو به فردي مي‌دهند که به آرشيو تلويزيون ايتاليا دسترسي داشته و او هم ميزان قابل توجهي از فيلم‌هاي تلويزيون را در اختيار آنها قرار مي‌دهد. گروه فيلمسازي به جهت اينکه حمل و نگهداري اين فيلم‌ها مشکل و خطرناک بوده، فيلم‌ها را به سفارت ايران مي‌برند و از آنها مي‌خواهند اين فيلم‌ها را به ايران بفرستند که سفارت ايران نمي‌پذيرد. سپس آنها سراغ سفارت واتيکان که آنها هم حاضر به اين کار نمي‌شوند و رايزن فرهنگي ايران در ايتاليا هم متقابلا اين کار را براي‌شان انجام نمي‌دهد. در واقع نام ادواردو آنيلي که مي‌آمد، مو بر تن مسؤولان آنجا سيخ مي‌شد. در اين راستا خيلي از افراد نيز از مصاحبه واهمه داشتند و اين ترس مانع از آن شد که جلوي دوربين بنشينند و درباره ادواردو صحبت کنند. قبرستاني که ادواردو در آن دفن شده بود، قبرستاني محلي و شخصي است و از حضور افراد متفرقه جلوگيري مي‌شود اما سياوش سرمدي به صورت پنهاني وارد قبرستان شده و در آنجا تسبيحش را بر مزار ادواردو آويزيان مي‌کند. بعدها که ماموران تسبيح را مي‌بينند، شک مي‌کنند و با بررسي متوجه مي‌شوند که اينها دارند در رابطه با ادواردو فيلم مي‌سازند. به خانه گروه فيلمسازي حمله مي‌کنند اما خوشبختانه آنجا فيلمي پيدا نمي‌شود. با اين حال آنها را به زندان مي‌اندازند. در اين مدت هرچقدر آقاي کاسه‌ساز با وزارت امور خارجه تماس مي‌گيرد که کاري براي اين بچه‌ها انجام دهيد، اما هيچ اقدامي از سوي وزارت امور خارجه صورت نمي‌گيرد. اندکي که مي‌گذرد روزنامه‌ها مي‌نويسند اين گروه ايراني براي عمليات تروريستي وارد ايتاليا شده و دادگاه غيابي تشکيل مي‌شود و آنها سال‌ها از حضور در کشور‌هاي اروپايي منع مي‌شوند. بالاخره گروه از زندان آزاد مي‌شود؟ بله! آنها آزاد مي‌شوند و فيلم‌ها بعد از 4-3 ماه و با مشکلات فراواني به آنها مي‌رسد. اما وقتي به ايران مي‌رسند، وزارت امور خارجه با توليد فيلم‌ها مخالفت مي‌کند ولي با اين وجود اين فيلم توليد مي‌شود. پس از اين اقدام، آقاي کاسه‌ساز مورد تهديد و تطميع قرار مي‌گيرد. ايشان تهديد مي‌شود که اگر اين فيلم توليد و پخش شود، عواقب بسيار بدي براي‌تان خواهد داشت. آقاي کاسه‌ساز هم مي‌گويد شما هرکاري مي‌خواهيد بکنيد. جالب آنجاست همين فردي که تهديد کرده بود، بعد از توليد فيلم دوباره تماس گرفته و گفته بود اين فيلم را پخش نکن و آن را در اختيار ما قرار بده، ما هم‌وزن آن به تو دلار مي‌دهيم. آقاي کاسه‌ساز هم فيلم را پخش مي‌کند. اما اين بار پاي وزارت امور خارجه (در دوران اصلاحات) به ميان مي‌آيد و بشدت با توزيع فيلم مخالفت و برخورد مي‌کند. چه ارتباطي به وزارت امور خارجه داشت؟ وزارت امور خارجه معتقد بود توليد فيلم به ضرر روابط خارجي ايران است. سخنگوي وقت وزارت امور خارجه نامه‌اي به آقاي لاريجاني، رياست صداوسيما مي‌نويسد که اين فيلم نبايد پخش شود. اين در حالي است که ايتاليا هيچگاه رسما چنين گلايه‌اي نکرده بود. حالا وزارت امور خارجه کاسه داغ‌تر از‌ آش شده بود و آن هم به اين دليل بود که يک رسانه ضدانقلاب مطلبي را منتشر کرده و روزنامه ايران هم با حذف منبع نوشته بود که ايتاليا اعلام کرده اگر اين فيلم منتشر شود، روابط بين ايران و ايتاليا خدشه‌دار خواهد شد. من خيلي تلاش کردم که وزارت امور خارجه را براي انتشار اين مستند قانع کنم. مي‌گفتم اين حجم از فيلم‌هاي ضدايراني در ايتاليا اکران مي‌شوند و وقتي ما معترض مي‌شويم مي‌گويند رسانه‌ها در ايتاليا آزادند. آنها مدام فيلم‌هايي مثل «بدون دخترم هرگز» را از رسانه‌هاي‌شان پخش مي‌کردند، آن هم فيلم‌هايي در نهايت کذب و تهمت، اما زماني که ما مي‌خواهيم حقيقتي را بيان کنيم که متهمش ايتاليا نيست و صهيونيست‌ها هستند وزارت امور خارجه نگران خدشه‌دار شدن روابط است. با اين وجود وزارت امور خارجه محکم روي حرف خودش ايستاد. پس چگونه شد که آقاي کاسه‌ساز توانستند فيلم را پخش کنند؟ آقاي کاسه‌ساز وقتي شرايط و خفقان دولت را ديد، فيلم را به محضر مقام معظم رهبري ارسال کرد. مقام معظم رهبري اين فيلم را مي‌بينند و مي‌فرمايند که ابتدا اين فيلم در محافل مختلف نمايش داده شود، ميزگرد‌هاي مربوط ايجاد شود و سپس در صداوسيما پخش شود. اين اتفاق هم افتاد. دانشگاه‌ها از بنده و آقاي کاسه‌ساز مدام دعوت مي‌کردند و ما ماجراي اين فيلم را توضيح مي‌داديم. اين اتفاق بسيار اثرگذار بود و باعث شد موج بسيار خوبي ايجاد شود. افراد بسياري با هزينه شخصي خودشان سي‌دي‌هاي مستند را تکثير و منتشر مي‌کردند. اين موج بسيار اثرگذار‌تر از آن بود که ما مستقيما فيلم را در صداوسيما پخش مي‌کرديم. هنوز هم بسياري تماس مي‌گيرند و از تاثيرات اين مستند مي‌گويند. اين مستند به زبان‌هاي متفاوتي نظير، انگليسي، روسي، اردو، کردي، آذري و... ترجمه شده است. بعد از اين موج اوليه فيلم در تلويزيون منتشر شد و بشدت مورد توجه قرار گرفت. چرا در مطبوعات آن دوره کشور هيچ خبري از ادواردو نيست؟ اصلاح‌طلبان سعي کردند در اصل قضيه تشکيک ايجاد کنند. از کجا معلوم است که او مسلمان بوده؟ از کجا معلوم که اين فيلم صحت داشته باشد؟ و اين قبيل سوالات و تشکيک‌هاي غرض‌ورزانه. در حالي که بنده به عنوان رايزن مطبوعات وقت شهادت دادم. آقاي سلماني، سفير وقت واتيکان نيز همين نکته را بيان کرد. آقاي فخرالدين حجازي بر همين نکته در کتابش اشاره داشت. با اين وجود آنها حاضر نبودند هيچ چيزي در مطبوعات‌شان راجع به ادواردو بنويسند. تا به حال هم ننوشته‌اند و جالب است که فقط يک روزنامه اصلاح‌طلب مطلب در رابطه با ادواردو نوشت و آن مطلب اين بود که يک عده افراطي بنا دارند با توليد مستند، روابط ايران با ايتاليا را خدشه‌دار کنند. پيرو پخش اين فيلم در صداوسيما کميسيون خارجي مجلس ششم، جلسه‌اي تشکيل داد و به صداسيما اعتراض کرد که چرا اين فيلم را پخش کرديد؟ براي بنده هنوز اين سوال مطرح است که چرا؟ آنها هيچ واکنش و مطلبي پيرامون اين مساله نداشته‌اند. حتي ننوشتند که گروهي ادعا مي‌کنند که او مسلمان است. آن زمان که فيلم توليد شد ما خبر نداشتيم ادواردو در صف اول نماز جمعه حضور داشته است. بعدا متوجه مي‌شويم که ادواردو بعد از ديدار با امام به نماز جمعه مي‌رود و در صف اول آن هم حاضر مي‌شود، الان هم فيلم و عکس حضور او در نماز جمعه موجود است. اخيرا هم به ما اطلاع دادند که ايشان قبل از نماز جمعه ديداري هم با مقام معظم رهبري داشتند. ادواردو با يکي از بچه‌هاي انجمن اسلامي ديداري داشته و عکس‌هايي هم گرفته شده است که من از همين طريق از مسؤولان ستاد نماز جمعه مي‌خواهم پيگيري‌هاي مربوط را براي يافتن تصاوير اين ديدار انجام دهند. من اينجا لازم مي‌دانم که هم از آقاي سرافراز معاون برون‌مرزي سيما و هم آقاي لاريجاني رياست وقت صداوسيما بسيار تشکر کنم که به‌رغم اعمال فشار اصلاح‌طلبان، اين مستند را در تلويزيون به نمايش گذاشتند. شما قبل از درگذشت آقاي کاسه‌ساز نکته‌اي را مطرح کرديد که احتمال مي‌رود ايشان ترور بيولوژيک شده‌اند. اين مساله در مقايسه با اينکه سال‌هاي بسياري از آن موقع گذشته و ايشان نيز دچار بيماري شايع و فراوان سرطان شده‌اند، چگونه توجيه پيدا مي‌کند؟ مساله ترور بيولوژيک امري است که نمي‌توان آن را به راحتي شناخت و بررسي کرد اما هنرمنداني که در مقابله يا صهيونيسم کار ماندگار مي‌کنند، بي‌شک مورد خصم و تهاجم دشمن خود قرار مي‌گيرند. افرادي مثل مرحوم سلحشور، مرحوم کاسه‌ساز و نادر طالب‌زاده اثر فراواني در تبيين صهيونيسم داشته‌اند و نمي‌توان اين اثر را انکار کرد و اگر ما خود را جاي دشمن بگذاريم، مي‌فهميم که حذف بي‌سر و صداي آنها از خساراتشان مي‌کاهد. من نمي‌گويم ايشان حتما ترور بيولوژيک شده است، بلکه معتقدم منطق شيطاني چنين عملي را ايجاب مي‌کند. اگر اين فيلم توليد نمي‌شد، کودتاي خانواده آنيلي رو نمي‌شد و معتقدم آنها ضربه خوردند. هرچند آنها توانستند تمام ثروت را به خواهرزاده يهودي خانواده منتقل کنند. اين مستند مي‌تواند کامل شود و مستندات و فيلم‌هاي سينمايي و سريالي متعددي از آن ساخته شود. ما اگر بتوانيم ديوار سانسور در ايتاليا را بشکنيم، خودش منجر به کنجکاوي مخاطبان درباره اسلام خواهد شد. ادواردو وقتي فهميد که در ايتاليا امکان زندگي ندارد تصميم گرفته بود به قم بيايد و طلبه شود که شهادت بر طلبگي‌اش پيشقدم شد. همت و تيزبيني آقاي کاسه‌ساز بود که اهميت اين موضوع را درک و براي توليد آن تلاش کرد و هزينه داد. در مراسم تشييع ايشان بسياري مي‌گفتند او خدمت زيادي به سينما کرد در حالي که من مي‌گويم او سينما را به خدمت خود درآورد. هرچند اين خدمت به خود سينما هم هست اما ايشان کارهاي بزرگي انجام دادند. ضمن اينکه بقيه کارهاي آقاي کاسه‌ساز هم ارزشي هست و اگر آدم خودش را بگذارد جاي دشمن، مي‌فهمد که بايد به چنين افرادي ضربه زد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد