دولت بعدی اصولگرا باشد با مجلس یازدهم کنار خواهد آمد؟!
آفتاب يزد/متن پيش رو در آفتاب يزد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
فرض ميکنيم «ابر و باد و مه و خورشيد و فلک» دست در دست هم دادند و دولت سيزدهم، دولتي سرتاپا اصولگرا شد، نميپرسيم مجلس يازدهم با دولت اصولگراي ۱۴۰۰ چه خواهد کرد اما برايمان مهم است، دولت ۱۰۰درصد اصولگراي سيزدهم با مجلسي که تا اينجاي ماجرا شناختهايم چه برخوردي خواهد کرد؛ ناصر ايماني تحليلگر اصولگرا ميگويد: «مجلس به مجلس پسرفت کرده ايم، مجلس اول از دوم بهتر، دوم از سوم بهتر و... دهم از يادهم بهتر...» ايماني معتقد است دچار عارضهي «ناکارآمديِ تاريخي، سياسي و فرهنگي» شده ايم، ايماني معتقد است مجلس يازدهم به دولت اصولگرا اعتماد بيشتري خواهد داشت. کنعاني مقدم اما معتقد است بايد تلاش کنيم سياستزدايي کنيم که اگر دير بجنبيم قافيه را باخته ايم، کنعاني مقدم ميگويد
در سياست فرض نداريم مطمئن باشيد مجلس يازدهم با دولت اصولگراي ۱۴۰۰ هماهنگتر خواهد بود اما ترديد واقعي در اين است که آيا يکدست شدن قدرت به نفع نظام است يا به ضرر مردم؟!
آفتاب يزد - رضا بردستاني: با يک فرضيهي نسبتاً «مقرون به تحقق» ميخواهيم به يک نتيجه برسيم و آن اين که؛ «مجلس يازدهم، هماني که ديدهايم و شناختهايم با يک دولت صد در صد اصولگرا بيشتر از يک دولت اصلاحطلب يا ميانه مشکل خواهد داشت به تعبيري ساده تر؛ «باش تا صبح دولتت بدمد - اين هنوز از نتايج سحر است». » اين فرضيه را نه با تحليلگران اصلاحطلب که با تحليلگران اصولگرا مطرح ميکنيم؛ ناصر ايماني سرجمع به اين نتيجه ميرسد که مجلس يازدهم حساسيت کمتري به يک دولت اصولگرا نشان خواهد داد و حسين کنعاني مقدم نيز معتقد است مجلس يازدهم اعتماد بيشتري به يک دولت اصولگرا خواهد داشت اما هر دو با ترديد به توانايي مجلس يازدهم نگريستند و هردو معتقدبودند يک دست شدن قدرت نه به نفع نظام است نه به نفع مردم؛ کنعاني مقدم سياستزدايي و دولت ائتلافي را پيشنهاد کرد و ايماني تنها اظهار اميدواري کرد مجلسي که تا اينجا در ترازهاي واقعي انقلاب اسلامي نبوده روز به روز بهتر شود!
> فقط ميتوان اميدوار بود!
ناصر ايماني کارشناس مسائل سياسي و فعال سياسي اصولگرا در گفتگو با آفتاب يزد و در واکنش به اين فرضيه که گفته شده: «دولت اصولگراي احتمالي ۱۴۰۰ مشکلات به نسبت بيشتري با مجلس يازدهم خواهدداشت تا يک دولت اصلاحطلب يا ميانه رو» ميگويد: «فعلاً همينقدر ميتوانم بگويم که فقط ميتوان اميدوار بود.»
> دچار ناکارآمدي در تمامي سطوح شده ايم!
ايماني ميافزايد: «واقعيت اين است کشورمان دچار مشکل بزرگ ناکارآمدي است. نه فقط در سطح قوه مجريه در سطوح ديگر هم به همين شکل است. ميتوان گفت در کل کشور دچار اين بليه هستيم که معمولا کساني که مديريت يک مجموعهاي را عهده دار هستند از ناکارآمدي رنج ميبرند. در راس همهي ناکارآمديها ميشود از قوه مجريه نام برد، به اين دليل که امور کشور در اختيار قوه مجريه است. اينکه چرا دچار اين مشکل هستيم و چرا از افراد متخصص، فهيم و کارشناس و مدير در بخشهاي لازم استفاده نميشود بحث طولاني است و دلايل متعدد دارد. دلايل سياسي، فرهنگي و قومي در بروز اين ناکارآمدي دخيل هستند. اين مسئله، يک مسئله دراز مدت تاريخي است و آسيبهاي جدي دارد و مربوط به قبل و بعد از انقلاب هم نيست.»
> بايد سياستزدايي را در پيش گيريم
اين تحليلگر مسائل سياسي خاطرنشان ميکند: «اميدواريم دولتي در ۱۴۰۰ روي کار آيد که بخشي از اين ناکارآمدي را آرام آرام التيام بخشد. بايد به اين نکته اشاره کنم که يکي از پارامترهايي که ميتواند در کارآمدکردن موثر باشد اين است که قوا را از عرصه سياست دور کنيم و آنها را اجراييتر کنيم. به جز بخشهايي که در قوه مجريه مثل وزارت خارجه و وزارت کشور سياسي هستند بقيه را غير سياسي کنيم و اجازه دهيم مديران، متشکل از کارشناسان باشند با هر گرايش و عقايد سياسي و يا بدون گرايشات سياسي. بحث تخصص و کار کارشناسي بايد فرهنگسازي شود و يک مدير اجرايي بايد يک کارشناس اجرايي خوب باشد نه فردي که اين يا آن گرايش سياسي را دارد. بايد نوعي سياستزدايي از عرصه اجرايي داشته باشيم که بتوانيم بدنه دولت را متشکل از کارشناسان و خبرگان فهيم آن بخش کنيم نه افرادي که به لحاظ انتسابهاي سياسي، عقيدتي و قومي، آن منسب را اشغال کنند.»
> مجلس يازدهم دولت روحاني را ناکارآمد ميداند
ناصر ايماني فعال سياسي اصولگرا در ادامه با پذيرش جميع تلاشها براي روي کار آمدن دولت اصولگرا اظهار ميدارد: «اين تجربه را در چهل سال گذشته در چند مقطع داشتيم که مجلس و قوه مجريه از دو جريان مختلف سياسي بودند اما توانستند اتفاقا با هم به نحو مطلوبي کار کنند. اگر دولت بعدي اصولگرا هم نبود به لحاظ سياسي خيلي دچار مشکل نخواهيم شد. در مورد اين مجلس خاص که اشاره کرديد فکر ميکنم اوايل کار که مجلس تشکيل شد نگرانيهاي زيادي وجود داشت که اين مجلس به لحاظ سطح تخصص مجلسي است که سطح تخصص بالايي ندارد. به تدريج که پيش رفتيم مقداري از اين نگراني رفع شد. مشکلي که اکنون وجود دارد اين است که اين مجلس بر اين باور است که يک دولت ناکارآمد الان مستقر است و احساس ميکند در بسياري از اين زمينههايي که اين دولت لايحهاي را ارائه ميدهد يا طرحي در مجلس تصويب ميشود و دولت رد ميکند به دليل ناکارآمدي دولت است يعني اين مجلس حساسيت خاصي به دولت فعلي دارد که البته اين حساسيت به ميزان زيادي در عامه مردم هم وجود دارد و اين دولت را دولت فعال، پويا و کارآمدي نميدانند. اين حساسيت مجلس سبب ميشود که تصور شود اين مجلس ميخواهد به همه چيز گير دهد در حالي که اگر سال۱۴۰۰ شود و دولت ديگري سر کارايد به نظرم حساسيتهاي مجلس تا حدود زيادي کاهش مييابد و قدري متعادلتر از الان رفتار خواهد کرد. اکنون با جوش و خروش نسبت به اين دولت رفتار ميکند.»
> ناتواني مجلس يازدهم کتمان ناپذير است!
ايماني در پايان با تاکيد بر اين مسئله که: «از توانايي اين مجلس دفاع نميکنم» ادامه ميدهد: «چيزي که قبلا گفتم به معناي اين نيست که مجلس بسيار قوي در تراز جمهوري اسلامي ايران با بدنه کارشناسي بسيار قوي افراد فهيم و متفکر و کارشناس در حوزههاي مختلف داريم. معتقدم اين مجلس ضعفهايي دارد، رهبران قوي ندارد و چهرههايي که بتوانند مجلس را اداره کنند ندارد. مجلس به لحاظ کارشناسي در تراز جمهوري اسلامي نيست. حساسيت مجلس به اين دولت فرض نيست يقين است. عملکرد آن را در زندگي، مردم شاهدند که مردم ناراضي از وضعيت اقتصادي هستند. در سياست داخلي و خارجي ضعيف عمل کرده است. بنابراين روي آن حساسيت دارند.»
> مجلس به مجلس ضعيفتر شدهايم
اين تحليلگر اصولگرا ميگويد: «علاوه بر آن خود مجلس هم ضعفهايي دارد متاسفانه مجالسي که در جمهوري اسلامي تشکيل ميشود اگر بخواهيم در يک فرآيند کلي نگاه کنيم رو به ضعف پيش ميرود. اين عامل نگراني است و علل آن بايد بررسي گردد. مجلس کنوني ضعفهاي ساختاري دارد اما در عين حال اين حساسيت به دولت هم هست. در دولت بعدي اين حساسيتها کم ترمي شود. اگر دولت بعدي دولتي باشد که مجلس به آن اعتماد کند - چون اکنون مسئله بياعتمادي مجلس به دولت است- اين مسئله سبب ميشود بخشي از ضعفهاي مجلس هم از طريق نيروهاي کارشناسي دولت جبران شود. الان مجلس نميتواند به کارشناسي دولت اعتنا کند چون اعتماد وجود ندارد يا اگر هم هست کم ميباشد. اما اگر دولتي بيايد که احساس کند مجموعه دولت افراد کارآمدي هستند و دارند تلاش ميکنند که کشور را به بهترين نحو اداره کند مجلس هم به کارشناسيهاي دولت بيشتر اعتماد ميکند. به اين ترتيب بخشي از ضعفهاي مجلس جبران ميشود.»
> اعتماد بين دولت و مجلس ضعيف است
ناصر ايماني در واکنش به اين موضوع که شايد حساسيتي که اين مجلس به دولت آقاي روحاني دارد دقيقا همان حساسيتي باشد که دولت ۱۴۰۰ به مجلس يازدهم داشته باشد خاطرنشان ميکند: «اميدوارم اين فضا به وجود نيايد. زيرا اعتماد بحث مهمي است اگر اعتماد به وجود آيد ولو اينکه اين اعتماد نابه جا هم باشد فضاي روابط دولت و مجلس تغيير خواهد کرد. اکنون اعتماد بين قوه قضائيه و مجلس وجود دارد و کارهايشان راحتتر انجام ميشود البته کار زيادي بين دو قوه وجود ندارد ولي چون اعتماد است کار به سهولت پيش ميرود. الان اين اعتماد بين دولت و مجلس ضعيف است اگر دولت بعدي بتواند اعتمادسازي کند بخشي از اين نگرانيها کاهش مييابد.»
> کنعاني مقدم: کار کردن در ايران سخت است
حسين کنعاني مقدم با اذعان به اين مسئله که «کار کردن در ايران سخت است چه قوه مقننه چه قوه مجريه و چه قوه قضائيه چون احزاب قوي در کشور نداريم به همين دليل هر کس رئيس هر قوهاي ميشود متکي به خود و اعوان و انصارش است و اين هم افزايي و بهرهگيري از قوا را نميتوانيم شکل دهيم» به آفتاب يزد ميگويد: «قوه مجريه مسئوليت اجراي قانون اساسي را دارد و سختترين کارها هم بر عهده قوه مجريه است و به مسائل اقتصاد، معيشت و امنيت بايد پاسخگو باشد. قوه مقننه انتقال قدرت مردم در تصميمگيري ها، تصميمسازيها و قانونگذاريها را به عهده دارد و نقش آن نظارت کردن و مطالبهگري است. خاصيت مجلس همين است که نمايندگان مردم حرف مردم را بزنند و سختگيري کنند به همين دليل هميشه به عنوان مجموعهاي در قوا محسوب ميشوند که دنبال به اصطلاح مچگيري هستند و ما ميگوييم مچگيري نکنيد دستگيري کنيد. يعني کمک کنيد تا قوه مجريه بتواند به مسئوليتهاي خود عمل کند. به همين دليل اکنون به نظر ميرسد قوه مقننه بيشتر دنبال مچگيري است و اين ضعف قوه مقننه است.»
> براي فائق آمدن بر مشکلات يک راه بيشتر نداريم؛ دولت ائتلافي
اين فعال سياسي اصولگرا ادامه ميدهد: «انتخابات آينده بستگي به مشارکت حداکثري مردم دارد اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند و اصولگرايان راي آورند دولت حداقلي است دولت حداقلي هم که پشتوانه مردمي نداشته باشد نميتواند مشکلات را حل کند چه اصلاحطلب باشد چه اصولگرا و چه مستقل. به همين دليل به نظر ميرسد هدفگذاري ما بايد اين باشد که مردم اعتماد داشته باشند که راي آنها ميتواند اثرگذار باشد و تحول آفرين و تغيير ايجاد کند در غير اين صورت هر کسي با راي کم سر کار آيد دولت حداقلي است و اين دولت حداقلي کارآمدي ندارد.
> يکدست شدن قدرت به نفع مردم است؟!
کنعاني مقدم ادامه ميدهد: « دولت بعدي اگر اصولگرا باشد با مجلس هماهنگي بيشتري خواهد داشت و قوا يکدست ميشود. اما بايد ببينيم يکدست شدن قدرت به نفع مردم است يا خير؟! آنها پشت صحنه با هم معامله کنند و هيچ کس به وظيفه خود عمل نکند آن وقت اين مردم هستند که ضرر ميکنند. به نظرم رقابت بايد طوري طراحي شود که همه جناحها درگير مسائل اجرايي کشور شوند.» حسين کنعاني مقدم به گذشته باز ميگردد و ميگويد: «روزي خدمت مرحوم هاشمي رفسنجاني رسيدم گفتم ديگر نميشود کشور را با يک جناح اداره کرد بايد همه وارد صحنه شوند و در مسائل اجرايي کشور دخيل شوند هر نيرويي که کارآمد باشد فارغ از اينکه از کدام جناح است بايد در قوه مجريه به کار گرفته شود. حتي اگر اصولگرايان هم دولت را به دست گيرند توصيه من اين است که دولت ائتلافي تشکيل دهند و همه را به کار گيرند چون اينقدر مشکلات کشور زياد است که اينها نميتواند پاسخگوي مشکلات باشد.
> دولت اگر قوي باشد مجلس چارهاي جز همراهي ندارد!
اين تحليلگر مسائل سياسي اظهار ميدارد: « معتقدم اگر دولت کارآمد باشد و ائتلافي بين جناحهاي مختلف ايجاد کند مجلس چارهاي جز همکاري با آن ندارد اگر بخواهد خودمحوري و خود رائي کند ميشود آقاي احمدينژاد و مجلس! معتقديد با آقاي احمدينژاد ميتواند کار کند؟ قطعا اين اتفاق نخواهد افتاد.