سرمقاله ایران/ افزایش مبتلایان کرونا در سایه تقدیرگرایی
ايران/ « افزايش مبتلايان کرونا در سايه تقديرگرايي » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم شهلا کاظمي پور است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
همکاري مردم با مسئولان و رعايت پروتکلهاي بهداشتي در ماههاي آخر سال گذشته باعث شده بود در اسفند ماه تنها چند شهر قرمز و نارنجي داشته باشيم و شهرهاي ديگر در شرايط نسبتاً بهتري قرار داشتند. اما متأسفانه کاهش محدوديتها و حضور مردم خسته از قرنطينه در بازارهاي شب عيد و بعد از آن دورهميها و مسافرتهاي نوروزي باعث شد امروز با موج جديد بحران همهگيري کرونا در کشور مواجه شويم. به اين معنا که بيشتر شهرها در شرايط قرمز و فراتر از آن قرار گرفتهاند. هرچند با کاهش محدوديتها اين شرايط قابل پيشبيني بود اما درشرايط فعلي بيتفاوتي مردم بر شدت بحران موجود دامن ميزند. متأسفانه با وجود اعلام محدوديتها هنوز برخي از کسبه به فعاليت خود ادامه ميدهند. در اين شرايط نه تنها نظارت درستي بر رعايت محدوديتها وجود ندارد بلکه خود مردم هم نسبت به رعايت دستورالعملها بيتفاوت شدهاند. از آن بدتر اينکه برخي از پزشکان تحصيلکرده که فعاليتهاي غيرضروري مانند عملهاي زيبايي انجام ميدهند و هرروزه بيماران بسياري در مطب آنان بدون رعايت پروتکلها در کنار هم مينشينند نسبت به همکارانشان در بخش عفوني احساس مسئوليت نميکنند. در حقيقت احساس مسئوليت نسبت به يکديگر در جامعه کمرنگ شده است.
احساس مسئوليت و احترام بايد در تک تک اعضاي جامعه وجود داشته باشد بهطوري که آنها از بيم بيماري و انتقال آن به ديگران پروتکلهاي بهداشتي را بيش از پيش رعايت کنند. موضوع ديگر بحث تقديرگرايي است. متأسفانه هنوز تقديرگرايي در جامعه وجود دارد وبرخي با اين اعتقاد که هرچه قسمت باشد پيش خواهد آمد در جامعه تردد ميکنند. اين درحالي است که آنها بايد بدانند که فقط خودشان در معرض بيماري قرار ندارند و با بيمارشدن بهعنوان يک ناقل بيماري را به چندين نفر ديگر منتقل خواهند کرد.
ارزش و منزلت انسان موضوع مهم ديگري است که تک تک افراد جامعه بايد به آن توجه داشته باشند. مردم بايد قدر خود را بدانند و براي خريد يا مسافرتهايي که ميتوان به تأخير انداخت جان خود را به خطر نيندازند. اين آمبولانسهايي که شبها تا ديروقت از بيمارستاني به بيمارستان ديگر ميروند تا براي مريضشان تخت خالي بيابند براي نجات جان يکي از مردم همين جامعه تلاش ميکنند پس بايد وخامت شرايط را جدي گرفت. البته برخي از بزرگترها نيز بيتقصير نيستند. طولاني شدن قرنطينه و کاهش رفت و آمدها باعث خسته شدن و کسالت بسياري از آنها شده بههمين دليل است که ميبينيم از فرزندانشان دعوت ميکنند که به ديدنشان بروند. اين درحالي است که هريک از فرزندان ميتوانند ناقلين بيعلامت و تهديدي براي سلامت و جان پدر يا مادر عزيز خود باشند. در نهايت بايد بگويم که حتي در کشورهاي توسعه يافته هم عملکرد مسئولان در مقابله با اين بيماري زير سؤال رفته است. بنابراين اين خود مردم هستند که بايد بيش از پيش به جان خود و خانواده خود اهميت بدهند و پروتکلها را رعايت کنند.