دیپلمات پیشین آمریکایی: برای بایدن ایران مهمتر از قضیه فلسطین و اسرائیل است
ديپلماسي ايراني/متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
دان افرون (Dan Ephron)/ يادآوري: فارن پاليسي در مصاحبهاي با ايلان گلدنبرگ (Ilan Goldenberg)، مقام ارشد پيشين وزارت امور خارجه آمريکا در دوران باراک اوباما که در مذاکرات بين اسرائيل و فلسطين به رهبري جان کري، وزير امور خارجه اسبق مشارکت داشت، به بررسي موضع ايالات متحده در برابر منازعه اخير اسرائيل و فلسطين پرداخته است. مهمترين نکات اين مصاحبه را در اينجا مي خوانيد:
دولت بايدن مصمم است که به جاي درگير شدن در خاورميانه، روي مسائل هند – اقيانوسيه و چين متمرکز شود. به همين دليل ميبينيم که اين دولت نمايندگان ويژهاي را براي امور ايران و يمن تعيين کرد اما مثلا براي امور اسرائيل – فلسطين چنين نمايندهاي ندارد. اما به نظر ميرسد دولت آمريکا بايد تمرکز بيشتري روي اين مساله داشته باشد، چرا که هرگز نميتوان دانست اين منازعه چه زماني به مرز انفجار ميرسد.
دولت بايدن به جز صدور بيانيه ميتواند اقدامات ديگري هم انجام دهد و مثلا برخي از آسيبهاي وارد شده از سوي دولت ترامپ را جبران کند. بسيار مناسب خواهد بود که در شرايط کنوني، آمريکا در اورشليم کنسولگري يا سرکنسولگرياي براي تعامل با فلسطينيان داشته باشد. تعطيلي اين کنسولگري توسط دولت ترامپ به گزارش هاي ميداني ما از رويدادهاي منطقه آسيب زده است.
دولت بايدن همچنين بايد هر دو طرف را وادار کند که در مسير درست گام بردارند و اين اقدام با محدود کردن فعاليتهاي شهرکسازي اسرائيليها و ايجاد نوعي اتحاد سياسي بين فتح و حماس امکانپذير است. در اين راستا بايد سرمايه کافي فراهم شود و روي کمکهاي بشردوستانه به غزه تمرکز شود.
روساي جمهور آمريکا از جمله باراک اوباما همواره در زمينه شهرکسازي از اعمال فشار به اسرائيل خودداري ميکردند. به نظر ميرسد که حزب دموکرات اين روزها موضع متفاوتي اتخاذ کرده است. اکنون اين حزب موضع سختگيرانهتري دارد و به نظر ميرسد که از اسرائيليها دلسرد شده است.
اين تغيير موضع دلايل گوناگوني دارد، از رويارويي اوباما با نتانياهو در سال 2015 ميلادي بر سر توافق هستهاي ايران گرفته تا همگرايي شديد نتانياهو با ترامپ. اين عوامل فضاي بيشتري را براي انتقاد از نخست وزير و فراتر از آن از اسرائيل در حزب دموکرات ايجاد کرده است. اما هنوز بخش عمدهاي از اين حزب را دموکراتهاي حامي اسرائيل تشکيل ميدهند که در هر حال از اسرائيل پشتيباني خواهند کرد.
گرچه دولت بايدن در روزهاي اخير، اسرائيليها را براي خويشتنداري تحت فشار گذاشته است، اما تا پيش از منازعه اخير اسرائيل و فلسطين، اولويت اصلي سياست خارجي دولت بايدن مساله ايران بود که در مقايسه با مساله اسرائيل و فلسطين، اهميت بيشتري براي منافع امنيت ملي ايالات متحده دارد. به همين دليل دولت بايدن در خصوص ايران مذاکرات صادقانه، صريح و در عين حال دشواري را با اسرائيليها داشته است و نميخواهد که با مذاکرات سختگيرانه در خصوص منازعه اسرائيل – فلسطين بار اضافي بر سيستم تحميل کند.
پيش از شروع نبرد تازه در هفته گذشته، نتانياهو در مرز از دست دادن قدرت بود. مخالفان نتانياهو در تشکيلات سياسي اسرائيل به توافق تقسيم قدرت نزديک شده بودند که ميتوانست به نخستوزيري 12 ساله نتانياهو پايان بدهد. در هنگامه منازعهاي مانند نبرد تازه بين اسرائيل و فلسطين به نظر نميرسد که سياستمداران اسرائيلي، با گرايش هاي مليگرايانهاي که دارند، بخواهند با احزاب ميانهرو به توافق برسند.
اما با اين حال، هيچ يک از اين عوامل تشکيل دولت جديد را ناممکن نميکند، چرا که اسرائيليها مصمم هستند. تنها چيزي که آنها را متحد ميکند تمايل آنها براي راحت شدن از شر نتانياهو و خطري است که در اين زمان از سوي او دموکراسي اسرائيل را هدف گرفته است.
درباره تاثير اين منازعه بر اختلاف بين فتح و حماس هم بايد گفت که حماس در نبرد تازه جامه رهبري را به تن کرده و در نقش مدافع بيتالمقدس ظاهر شده و اين نقش براي حماس بسيار مفيد است. اما ميدانيم که رويارويي اخير از اورشليم آغاز شد و هر آنچه در اورشليم رخ داده به فتح يا حماس مربوط نيست. اين مساله از خيابانهاي فلسطين و از سوي جمعيت عادي بيت المقدس شرقي شروع شد.