آغاز سقوط از شمال افغانستان؟
ديپلماسي ايراني/متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
8 صبح/ گروه طالبان در ماه مي موج نخست حملات خود با هدف تصرف نقاط استراتژيک و محاصره مراکز بعضي از ولايتها در مناطق جنوبي، غربي و شرقي کشور را آغاز کرد. اين موجي از حملات طالبان با پاسخ کوبنده نيروهاي دولتي روبهرو شد. در روزهاي پاياني ماه مي به وضوح مشاهده ميشد که دست نيروهاي دولتي در اين ماه در جنگ با طالبان بالا بوده است. اين امر باعث شده بود که مردم نسبت به آينده کمي خوشبين باشند و از کابوس سقوط فاصله بگيرند.
در روزهاي پاياني اين ماه ورق به نفع طالبان برگشت. چند ولسوالي به صورت پي در پي در ولايتهاي ميدانوردک، لغمان و نورستان به دست طالبان افتاد. دولت اعلام کرد که از اين ولسواليها عقبنشيني تاکتيکي کرده است. اين اعلام اما به مردم اين ديدگاه را داد که گويا آنچه بر اين ولسواليها رفته است را نبايد سقوط تعبير کرد.
موج دوم حملات طالبان در واقع با سقوط ولسواليها در ولايات فوق آغاز شد. گروه طالبان در موج دوم حملات خود کنترل دهها ولسوالي را از دست دولت بيرون کرده است. بيشتر اين ولسواليها در ولايتهاي شمالي کشور موقعيت دارد. بنابراين، آنچه را که دولت زير نام عقبنشيني تاکتيکي به خورد مردم داده بود، دروغ ثابت شد.
موج دوم حملات طالبان که هدف اصلي آن سقوط ولسواليهاست، هنوز مهار نشده است. مرکز ثقل اين موج، ولايتهاي شمالي کشور است. گويا گروه طالبان قصد دارد که شکست خود در ماه مي در ولايتهاي جنوبي، غربي و شرقي کشور را با تصرف ولسواليها در شمال کشور جبران کند.
وضعيت در ولايتهاي شمالي کشور به شدت ملتهب است. سرعت سقوط ولسواليها در اين ولايتها بسيار بلند است. سقوط پنج ولسوالي در يک ولايت در جريان يک شبانهروز، در بيست سال گذشته بيسابقه بوده است. همين ديروز اعلام شد که تنها در ولايت شمالي تخار پنج ولسوالي از کنترل دولت خارج شده است. همزمان با آن يک ولسوالي در سمنگان و يک ولسوالي ديگر هم در کندز به دست طالبان افتاده است.
دست گروه طالبان در برابر نيروهاي دولتي در ماه جون بر خلاف ماه مي (به استثناي روزهاي پاياني اين ماه) بالا بوده است. گروه طالبان در اين ماه مرکز ثقل جنگ خود را از مناطق جنوبي، شرقي و غربي به شمال کشور منتقل کرده است. هرچند شمال کشور در ماه مي نيز ناآرام بود؛ اما کل فشار جنگ در اين ماه تنها بر ولايت بغلان متمرکز شده بود. در ماه جون اگرچه مرکز ثقل جنگ در شمال کشور بوده است؛ اما مناطق جنوبي، غربي و شرقي کشور نيز روي آرامش را نديدهاند. با اين وصف، آنچه فعلاً در شمال کشور جريان دارد، در طول ماه مي در مناطق ديگر افغانستان جريان داشت.
گروه طالبان در ماه مي پيشروي قابل ملاحظهاي نداشت؛ اما پيشروي اين گروه در بيست روز گذشته ماه جون، شگفتآور و تکاندهنده بوده است. چنانکه گفته شد، نيروهاي دولتي به رغم آنکه در ماه مي دست بالا در جنگ داشتند، در ماه جاري يکسره عقب نشستهاند. اين عقبنشيني نيروهاي دولتي و پيشروي گروه طالبان در ماه جاري ميلادي مايه نگراني عموم مردم شده است. فعلاً کار به جايي رسيده است که مراکز بعضي از ولايتها از جمله سرپل، تخار و فارياب در تيررس گروه طالبان قرار دارد. ضمن آنکه خطر پيشروي طالبان به سمت مرکز کندز، بغلان، جوزجان و سمنگان نيز هنوز با قوت خود باقي است.
پرسش اين است که چرا با تغيير جغرافياي جنگ، نيروهاي دولتي به جاي مقاومت و حرکت به جلو، رو به عقب آمدهاند؟ سقوط دراماتيک و پيهم ولسواليها در شمال کشور به وضوح نشان ميدهد که صفحه جنگ به زيان دولت ورق خورده است. به جز از جغرافياي جنگ چه چيزي تغيير کرده که گروه طالبان با اين سرعت در حال پيشروي است؟ آيا سقوط شمال به دست طالبان يک سناريوي سياسي است که مردم از آن بيخبرند؟
عبدالرشيد دوستم، عطامحمد نور و محمد محقق که گفته بودند جلو پيشروي طالبان در شمال کشور را سد ميکنند، چرا سکوت اختيار کردهاند؟ گروه طالبان آخرين پايگاه مقاومت محمد محقق در برابر طالبان در دهه نود را تصرف کرد؛ اما حتا يک کلمه جدي از زبان او در اين باره شنيده نشد. سران حکومت هم متأسفانه در سکوت فرو رفتهاند و براي ابهامزدايي از وضعيت شمال کشور، چيزي به مردم نميگويند.
نگرانيها از وضعيت شمال کشور جدي است. بسيار بيرحمانه خواهد بود که مردم بدون اطلاع قبلي، طعمه سياسي واقع شوند و بيخبر از بازيهاي پشت پرده در کام يک گروه تندرو، تماميتخواه، بيرحم و انتقامجو سقوط کنند. انتظار ميرود که رهبري دولت درباره تمام ابهاماتي که در پيوند به جنگ جاري در شمال کشور موجود است، به مردم معلومات دهد