سرمقاله کیهان/ پادزهر ویروس خودباختگی و وابستگی
کيهان/ « پادزهر ويروس خودباختگي و وابستگي » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم محمد صرفي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
رهبر معظم انقلاب اسلامي روز جمعه دُز اول واکسن کوو ايران برکت را دريافت کردند. انتشار اين خبر و تصاوير آن در رسانهها، بازتاب فراواني در داخل و خارج از کشور داشت و واکنشهاي فراواني را برانگيخت. اين رخداد از جنبههاي گوناگون قابل تأمل و بررسي است که در اين نوشتار به برخي از جنبههاي آن ميپردازيم؛
1- تزريق واکسن ايراني به رهبر انقلاب، پيش از آنکه معظمله را در برابر ويروس منحوس کرونا ايمن سازد حاوي پيام و اثري فراگير و ملي بود. ايشان با اين اقدام، سعي کردند جامعه را در برابر ويروسي صدها برابر خطرناکتر از کرونا واکسينه کنند. ويروسي که چندين قرن پيش به جامعه ايراني حمله کرده و تلفات و اثرات زيانبار آن در طول تاريخ و حتي تا امروز، همچنان قابل رديابي و مشاهده است. اين ويروس چيزي نيست جز خودباختگي و باور ذهني و نتيجه عملي «ما نميتوانيم»!
وقوع انقلاب اسلامي اگرچه حرکتي بزرگ و در واقع پيچي تاريخي در اين زمينه بود اما اشتباه است اگر گمان کنيم ويروس خودباختگي دست از سر ايران و ايراني برداشته و ريشهکن شده است. علت اين مسئله نيز به دو چيز برميگردد. اول کساني در داخل که عليرغم همه پيشرفتها و دستاوردها هنوز هم باور ندارند و يا نميخواهند باور داشته باشند که ما ميتوانيم و براي اين باور خود انواع و اقسام استدلالها و نمونهها و امثالهم ميتراشند. اين عده را ميتوان به دو گروه تقسيم کرد. نخست غربزدگاني که واقعاًً به اين موضوع باور دارند و نوادگان معنوي همان کسي هستند که چندين دهه پيش گفته بود ايراني جماعت جز ساخت لولهنگ(آفتابه) توانايي ديگري ندارد! اين افراد چنان مدهوش و شيفته غرب و پيشرفتهاي مادي آن هستند که در ذهن و دلشان جايي براي امکان توانايي ديگران نيست و اغلب چنان غرب را تقديس ميکنند که حتي خود غربيها هم به گرد پايشان نميرسند!
دسته دوم اما وضعيت ديگري دارند. آنها ته ذهن و باور خود ميدانند که ما هم ميتوانيم اما آنچه بر زبان ميآورند و عمل ميکنند چيز ديگري است و مخالف آنچه باور دارند؟ چرا؟ چون منافع آنها در ما نميتوانيم است. اگر از صدها و بلکه هزاران محصول داخلي استفاده شود، اين جماعت چگونه سودهاي کلان و آنچناني حاصل از واردات محصولات مشابه خارجي را به جيب بزنند؟ پس بايد توي سر ايراني و فکر و کار و محصولش بزنند تا بتوانند جيب خود را پر کنند.
اين دو دسته عوامل داخلي ماجرا هستند. عامل دوم خارجي است. منفعت آنها در دميدن روحيه خودباختگي به ساير کشورها و ملتهاست. قدرت علمي، اقتصادي، رسانهاي، نظامي و... آنها در حفظ و تشديد فاصله با ديگران است. مهمترين و کارآمدترين ابزار آنها براي تعميق اين فاصله راهبردي، آن است که طرف مقابل باور داشته باشد نميتواند. وقتي چنين باوري وجود داشته باشد نه تنها حفظ فاصله تضمين شده است، بلکه روز به روز بيشتر هم ميشود، چرا که اساساًً حرکتي انجام نميشود.
2- رهبر معظم انقلاب اسلامي با اين حرکت نشان دادند آنچه تا کنون درباره توليد ملي و باور به آن بيان کردهاند، صرفاً اعلام موضع نبوده و در مقام عمل نيز به شدت به آن پايبند هستند. تا جاييکه در موضوع خطير و مهمي مانند ايمني درباره کرونا و واکسن آن، به محصول داخلي و ساخت دانشمندان و محققان کشورمان اعتماد کرده و آن را مصرف ميکنند. کسي که در چنين امر مهم و خطيري به محصول داخلي اعتماد و آن را انتخاب ميکند، ناگفته پيداست که در ساير محصولات که اهميت و فوريت کمتري دارند هم همين مشي و رويه را دارند.
3- افراد اهل تحقيق و پژوهش و علم- بهخصوص آنهايي که در لبه علم حرکت ميکنند- در همه جاي دنيا اغلب انگيزههاي فرامادي دارند. آنان عمر خود را به پاي يک موضوع و مسئله صرف ميکنند و از بسياري از مواهب و لذتهايي که ديگران بهطور طبيعي از آن بهرهمند هستند، ميگذرند، که بهراستي اگر چنين هم نباشد، جهش و پيشرفت و دستاورد فوقالعاده و خاصي پديد نميآيد. اغلب اين افراد از انگيزههاي مادي و پاداشهاي اينچنيني عبور کردهاند. بدون شک محققان و دانشمنداني که در پروژه واکسن ايراني کرونا مشغول فعاليت هستند، پيشنهادهاي مادي وسوسهانگيزي براي خروج از کشور را رد و کار و تلاش و خدمت در کشور خود را انتخاب کردهاند. نحوه برخورد نظام و جامعه با تلاش و انتخاب آنها، موضوعي مهم و تعيينکننده است. آيا قدر انتخاب و تلاش شبانهروزي آنها دانسته ميشود؟ رهبر انقلاب با اين حرکت به اين نخبگان و ساير اهل دانش و علم که اصليترين سرمايههاي کشور هستند پيام دادند که پاسخ اين سؤال مثبت و در بالاترين سطح است. روايت مغزهاي توليدکننده واکسن از ديدن و شنيدن خبر روز جمعه، بدون شک بسيار شنيدني و جذاب است و خوب است نظر و احساس آنها رسانهاي و به جامعه منتقل شود.
4- موضوع مهم ديگر آنکه رهبر معظم انقلاب مدتها پيش از اين ميتوانستند از واکسن خارجي استفاده کنند. اما در اين موضوع خود را مانند افراد عادي جامعه ديدند و امتياز ويژهاي براي خود قائل نشدند. حال آنکه از منظر سياسي و امنيت ملي شايد تقدم ايشان براي واکسينه شدن در برابر کرونا، کاملاًً منطق عقلاني نيز داشته و قابل دفاع بود. صبر ايشان براي آنکه طبق نوبت واکسيناسيون انجام شود، درس و پيامي براي ساير مسئولان در ميدانهاي مختلف است. مسئوليت در جمهوري اسلامي بار سنگيني است که نه تنها نبايد زمينهساز برخورداري از امتيازات خاص و ويژه شود، بلکه مستوجب چشم پوشيدن از حقوق و امتيازاتي است که ديگران بهطور عادي و طبيعي از آنها برخوردارند. از اين منظر بايد گفت نوع نگاه و عملکرد رهبر انقلاب، حاوي درسهايي مهم در زمينه اخلاق حکمراني است که بايد سرلوحه ديگر مسئولان کشور قرار گيرد.
5- حمايتهاي معنوي و حاکميتي رهبر انقلاب نقشي اساسي و مهم در توليد واکسن ايراني دارد و دستيابي ايران به واکسن کرونا که تنها تعداد معدودي از کشورها به اين مهم دست يافتهاند، از ارزشي دوچندان برخوردار است. جمهوري اسلامي فقط در زمينه اقتصادي تحريم نيست. مهمترين تحريم اعمالي بر کشور ما، علمي است که موضوعي بسيار مهم بوده و کمتر به آن پرداخته شده است. توليد واکسن کرونا در چنين شرايطي ارزش و اعتباري ديگر دارد و جزو افتخارات بزرگ ايران اسلامي ثبت خواهد شد. شواهد و قرائن نشان ميدهد اين ويروس روزبهروز در حال جهش بوده و گونههاي جديدي از آن ظهور ميکند. در چنين شرايطي بدون شک يکي از مولفههاي قدرت و امنيت ملي در آينده نه چندان دور، توانايي کشورها در توليد و دستيابي به واکسن آن خواهد بود. خوشبينانه و حتي ابلهانه است اگر کسي گمان کند کشورهايي که در ابتداي همهگيري محمولههاي ماسک يکديگر را سرقت ميکردند، واکسن را بهراحتي و ارزان در اختيار ديگران قرار داده و آن را ابزاري براي اعمال قدرت، نفوذ و کسب درآمدهاي هنگفت قرار
نميدهند.