لاریجانی «عارف» میشود یا «ناطق»؟
آرمان ملي/متن پيش رو در آرمان ملي منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سياستمدار متولد خرداد، اين روزها تمايل زيادي به ديدهشدن ندارد؛ شايد هنوز خستگي جلوس دوازدهساله بر کرسي رياستمجلس از تنش به در نشده است و شايد هم ترجيح ميدهد به دور از حواشي هر روزه، طرحي نو در اندازد. علي لاريجاني درصدد طي چه مسيري است؟ اين سوالي است که هنوز پاسخي به آن داده نشده و همگان در انتظار آن هستند تا لاريجاني را در قامت جديد مشاهده کنند.
دوراهي سياست يا مصلحت؟
با مــرور ســـرنوشت سياستمــــداراني که بر کرسيهاي قدرت تکيه زده بودند، دو تصميم بيش از همه نمايان است. آنها دو مسير مقابل خود داشتند: «سياستورزي در قامتي جديد» يا «دور از حواشي سياست و بر تن کردن قباي مصلحت» و انتخاب يکي از اين دو مسير نيازمند تدبير و تفکر طولاني است؛ چراکه نميتوان مدعي شد تمام آناني که به مسير سياستورزي رفتند، به آنچه رسيدند که پيش از حضور در اين مسير تصور کرده بودند يا جايگاه تمام آناني که سعي داشتند ترازوي مصلحت و تدبير باشند، با اقبال مواجه شد. يک راهکار براي اخذ تصميم بهتر در ميان اين دوراهي وجود دارد و آن هم بهرهگيري از تجارب آناني که اين مسيرها را پيمودند.از رفتار و گفتار علي لاريجاني مشخص است که هنوز تصميم نهايي براي انتخاب مسير را اخذ نکرده و در حال ارزيابي فضاست؛ چراکه بهخوبي آگاه است گام گذاشتن در هر يک از اين دو مسير، بازگشت را دشوار ميکند پس بايد توجه ويژهاي در انتخاب مسير داشت.
دام سياسي براي آينده لاريجاني
برخي معتقدند علي لاريجاني مسير سياست را بر مصلحت ترجيح داده و سند ادعايشان هم اظهارات چند روز پيش او درگفتوگو با يک نشريه است. سياستمدار قمي از تشکيل حزب سخن گفته و البته حزبي که خودش پايهگذار آن خواهد بود. لاريجاني به اين سوال که ممکن است حزب تشکيل دهيد، پاسخ داد: «ممکن است؛ اما الان بايد نظرات مطرح شود تا نقد کنند. چون حزبي که فقط براي قدرت باشد، دچار انشعاب و… ميشود و نتيجهاي حاصل نخواهد شد. حزب نيازمند پيوند ايدئولوژيک و فکري است که بايد پايههاي آن را بپذيرند، وگرنه تخريب ميشود. در غير اين صورت مثل خيلي از احزاب ما تبديل به دورهمي ميشود. بايد افراد سياسي که دور هم جمع ميشوند، بگويند ما اين انديشه سياسي را داريم.» آنچه لاريجاني مطرح کرد نشان از پختگي او در طرح تئوري ايده تشکيل حزب است اما به اين سوال بايد پاسخ داده شود که آيا لاريجاني سبقه کار حزبي دارد که اکنون انگيزه تاسيس يک حزب سياسي و البته متفاوت از احزاب ديگر را دارد؟ اگر علي لاريجاني به وعده تشکيل حزب عمل کرده و آن را تاسيس کند، چه اشخاصي و از چه جرياني به عضويت آن در خواهند آمد؟ از روزي که لاريجاني بحث تاسيس حزب را آغاز کرد، گمانههاي زيادي مطرح شد چنانکه برخي با استناد به حمايت ضمني کارگزاران از کانديداتوري علي لاريجاني در انتخابات1400 چنين عنوان کردند که حزب لاريجاني رنگ و بوي ليبرال دموکرات به خودش ميگيرد و اعضاي آن هم داراي ديدگاه سياسي نزديک به کارگزاران خواهند داشت. دلواپسان هم از فرصت سوءاستفاده کرده و تشکيل حزب از سوي لاريجاني را فرصت خوبي براي خروج کارگزاران از جبهه اصلاحات و تشکيل ائتلاف جديد اين حزب با حزب لاريجاني عنوان کردند! واضح است که لاريجاني هوشمندتر از آن است که اقدامي در راستاي اختلافافکني در جريان اصلاحات انجام دهد؛ بنابراين ائتلاف لاريجاني با کارگزاران را بايد يک گمانه غيرعملياتي دانست.
شباهت لاريجاني به عارف؟
علي لاريجاني پيش از اقدام به تاسيس حزب بايد به گذشته و آنچه در ذهن برخي سياستمداران براي تاسيس حزب بود، توجه کند. محمدرضا عارف نمونه خوبي از ناکامي در تاسيس حزب است. او هم مانند لاريجاني ايدههاي زيادي براي تاسيس حزب در سر ميپروراند. سال 97 بود که شفقنا نوشت:«دکتر عارف از چندين ماه قبل رايزنيهايي را آغاز کرده و در حال نهاييکردن اعضاي شوراي مرکزي اين حزب است. بنا بر اين گزارش در صورت تاسيس اين حزب، تعدادي از نمايندگان مجلس که در جريان انتخابات اخير هياترئيسه مجلس در حمايت از دکتر عارف نقشي جدي داشتند در حزب آينده او حضور خواهند داشت.» اما اين حزب هيچگاه تاسيس نشد و دلايلش پنهان ماند... عارف پتانسيل رشد در فضاي علمي و حتي مصلحت را داشت يعني ميتوانست در نقش يکي از بزرگان جريان اصلاحات به ايفاي نقش بپردازد، اما او ترجيح داد در سياست باقي بماند و وعدههايش درباره تاسيس حزب هيچگاه رنگ عملياتي شدن به خود نگيرد. سرنوشت عارف هشدار بزرگي براي لاريجاني است که با ارزيابي شرايط خود و کشور به ارايه وعده تاسيس حزب بپردازد. همانطور که همگان مشاهده کردند حضور عارف پس از عدم تحقق اين وعده به تدريج در عرصه سياست کمرنگ شد؛ خطري که ممکن است علي لاريحاني را هخم تهديد کند.
لاريجاني ناطق ميشود؟
راه دوم پيش روي لاريجاني رفتن در مسيري است که پيش از او شخصيتهاي ديگري هم پيمودند و موفقيت بيشتري از مسافران راه سياست کسب کردند. حجتالاسلام علياکبر ناطقنوري يکي از مسافران مسير مصلحت بود که از دور شاهد آنچه است در مسير سياست رخ ميدهد و جايگاهش چنان بر اين کرسي مستحکم و به رسميت شناخته شده که او را شيخنور مينامند. ناطقنوري هم مانند لاريجاني رئيسمجلس بود، اما ترجيح داد جايگاه والاتر از حواشي سياست براي خود انتخاب کند که همين مسير باعث محبوبيت و ارتقاي جايگاهش شد. او باتوجه به سوابقي که داشت برخلاف عارف ترجيح داد در نقش هدايتگر باشد تا بازيگر و خوب ميدانست هر بازيگري روزي شکست خورده و حذف ميشود، اما هدايتگر شايد تخريب شود، اما حذف نميشود. لاريجاني با حضور در اين مسير ميتواند نقشآفرين باشد و از جايگاه برتر برخوردار شود.
در نهايت...
مسيري که لاريجاني پس از خداحافظي با کرسي رياستمجلس پيمود، فرازوفرودهايي داشت چنانکه ابتدا در مسير ناطق رفت و سکوت پيشه کرد، اما زمان انتخابات رياستجمهوري تغيير مسير داد، به جاده سياست رفت که ناکام ماند. اکنون هم گفته که از احتمال تاسيس حزب سخن گفته که نمايانگر حضورش ميان دو مسير مصلحت و سياست است. تصميم نهايي لاريجاني مشخص ميکند که عارف خواهد شد يا ناطق!