پارازیت مجلس در کسبوکارهای مجازی
دنياي اقتصاد/متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرين خبر به معناي تاييد آن نيست
مدتي است که طرح صيانت از کاربران فضاي مجازي خبرساز شده است. تجربه فيلتر شدن تلگرام خاطره خوشي براي ايرانيان بر جاي نگذاشته و حالا زمزمهها از محدوديت احتمالي اينستاگرام خبر ميدهند. نگرانيها از آنجا سرچشمه ميگيرد که تبعات احتمالي اين طرح ميتواند خسارات گستردهاي را در زمينههاي مختلف از خود به جا بگذارد.
يکي از اصليترين اين زمينهها بحث کسب و کارهاي اينترنتي بهخصوص کسب و کارهاي خرد و متوسط است؛ گروهي که معمولا از هزينههاي سرسامآور کسب و کارهاي فيزيکي و قوانين دست و پاگير دولتي به فضاي مجازي پناه بردهاند و توانستهاند با عرضه مستقيم کالا و خدمات خود، علاوه بر خلق ثروت به بهبود آمار مربوط به فقر و اشتغال کشور نيز کمک کنند. با اين حال به نظر ميرسد درست در دوراني که وضعيت اقتصادي کشور ايجاب ميکند تا با تسهيل شرايط کسب و کار به بهبود آمار رشد و بيکاري کمک و از خروج سرمايه و ايستادن چرخ کسب و کارها جلوگيري کنيم، ادامه حيات اين دسته از کسب و کارها درگير اما و اگرهاي قانوني شده و شاهد پارازيتاندازي در فضاي کسب و کارهاي اينترنتي هستيم. بايد گفت با وقوع شرايط کرونايي در کشور و ايجاد محدوديتهاي گسترده، تعداد اين کسب و کارها با افزايش چشمگيري روبهرو بوده که خبر از گسترش بازار و ضريب نفوذ آنها در زندگي ايرانيها ميدهد.
اينترنت و تحول کسب و کار
ظهور اينترنت مفاهيم جديدي را به دنياي کسب و کارها وارد کرد و با تغيير اساسي شرايط و زمين بازي، انقلابي را در مفهوم کسب و کار شکل داد. ارتقاي ارتباطات در کنار پيشرفت رايانههاي شخصي و تلفنهاي همراه باعث شد تا اينترنت به سرعت جايگاه خود را در ميان افراد جامعه پيدا کند و هر روز به ضريب نفوذ کسب و کارهاي مربوط به فناوري اطلاعات افزوده شود. در بين صنايع پيشرفته فناوري اطلاعات، خردهفروشيهاي اينترنتي و صفحات و وبسايتهاي شخصي رشد چشمگيري را تجربه کردهاند. براي نشان دادن اين موضوع، ميتوان از خردهفروشيهاي اينترنتي مانند آمازون و عليبابا نام برد که در رده ارزشمندترين کمپانيهاي جهان قرار گرفتهاند و اين خود گوياي اقبال مردم به خريد اينترنتي کالاها و خدمات در سرتاسر جهان است. ايران نيز از اين قاعده جهاني مستثنا نيست. با گسترش ضريب نفوذ اينترنت و ورود تلفنهاي همراه هوشمند فرصتهاي اقتصادي جديدي شکل گرفتند. براي نشان دادن بخش محسوس و عيانتر اين کسب و کارهاي ايراني ميتوان به شرکتهاي ارائه دهنده اينترنت، فروشگاههاي بزرگ اينترنتي و شرکتهاي حمل و نقل درون شهري اينترنتي اشاره کرد. اما کسب و کارهاي اينترنتي تنها به شرکتهاي بزرگ و شهرهاي بزرگ محدود نميشوند. بخش بزرگي از کسب و کارهاي کوچک و متوسط اينترنتي نيز در بازار کالا و خدمات بر بستر اينترنت فعالند. برخي از اين کسب و کارها از وبسايت شخصي استفاده ميکنند و گروهي نيز بر بستر اينستاگرام به فعاليت ميپردازند. مهمترين تاثير اين صفحات شخصي بر کسب و کارها اين است که هزينههاي راهاندازي را به شدت کاهش داده و موجب شدهاند تا افراد با کمترين سرمايه و هزينه ممکن بتوانند وارد اين گود شوند. اما چندي است که اخباري مبني بر تصويب طرح صيانت کاربران در فضاي مجازي توسط مجلس نگرانيهايي را در ميان اقشار مختلف به وجود آورده است. يکي از گستردهترين اين اقشار، افراد فعال در زمينه کسب و کارهاي اينترنتي هستند که از برچيده شدن فضاي فعاليتشان نگرانند. به نظر ميرسد در صورت ايجاد محدوديت بر پلتفرمهايي مانند اينستاگرام ضربه مهلکي به اين کسب و کارها وارد شده و تبعاتي مانند بيکاري، خروج سرمايه و فقر را به دنبال داشته باشد.
فضاي مجازي چگونه به کسبوکارها کمک کرد؟
سالهاي اخير در ايران، دوران گسترش کسبوکارهاي خرد اينترنتي بوده است. اگر در گذشته هزينه راهاندازي سايت مانعي هرچند کوچک بود که افراد را از ورود به گود کسبوکارهاي اينترنتي منصرف ميکرد، اما ورود پيامرسانها و شبکههاي اجتماعي باعث شده اين هزينه هرچند کوچک برداشته شود و حالا تنها با يک سيمکارت و يک تلفن همراه ميشود کسبوکاري را آغاز کرد. زمينه کاري اين کسبوکارها هم متفاوت است؛ از توليد محتوا و جذب تبليغات بگير تا فروش کاردستيهاي گروههاي خيّر براي اختصاص عوايد آن به کودکان مبتلا به بيماريهاي خاص. علاوه بر آنچه گفته شد، اين بستر باعث شده فواصل جغرافيايي بهعنوان يکي از اصليترين موانع دسترسي افراد و کسبوکارهاي مناطق دوردست از ميان برداشته شود و آنها بتوانند بدون هيچ واسطهاي به عرضه کالاها و خدماتشان بپردازند. کسبوکارهاي بسياري وجود دارند که از مناطق دور از شهرهاي پرجمعيت و حتي از روستاها به عرضه توليدات خود اعم از محصولات کشاورزي و صنايعدستي ميپردازند و براي خدمات گردشگريشان بازاريابي ميکنند. مزاياي اين بستر به اينجا محدود نشده و به صاحبان صفحات اجازه ميدهد بدون درگير شدن در فرآيند پردردسر و وقتگير دريافت مجوزهاي مختلف از دستگاههاي ذيربط بتوانند به فعاليت بپردازند. ديگر مزيت اين فضا براي کسبوکارهاي خرد، فرار از هزينه سرسامآور اجاره محل کسب است که تقريبا بخش اصلي هزينههاي لازم براي راهاندازي هر کسبوکار را به خود اختصاص ميدهد. همه مزاياي يادشده باعث شد بسياري از ايرانيان که بر اساس گفته مسوولان بالغ بر ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر را شامل ميشود، بتوانند وارد گود کسبوکار شوند و به خلق ارزش و بالابردن سطح زندگي خود و ديگران اقدام کنند. اين اتفاق مبارک با اخبار جديد طرح صيانت از کاربران مجازي مورد تهديد قرار گرفته و با توجه به تجربه فيلترينگ تلگرام و آسيب به بسياري از کسبوکارهاي فعال در آن بستر، نگرانيهاي بسياري را در ميان فعالان اقتصادي و صاحبان کسبوکارهاي خرد بر بستر اينستاگرام ايجاد کرده است.
طرح صيانت از کاربران چه ميگويد؟
در طرح صيانت از حقوق کاربران و خدمات پايه کاربردي فضاي مجازي که اکنون با نام صيانت کاربران در فضاي مجازي شناخته ميشود، کميسيون عالي تنظيم مقررات که براساس مصوبه جلسه هشتم شوراي عالي فضاي مجازي ايجاد شد، به منظور اجراي مصوبات اين شورا و قوانين مربوط به عنوان مرجع تنظيم مقررات خدمات پايه کاربردي، خدمات ارتباطاتي و فناوري اطلاعات شناخته شده که در ترکيب اين کميسيون در کنار نهادهاي مرتبط همچون سازمان صداوسيما، وزير اطلاعات، رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و فرمانده نيروي انتظامي ديده ميشود. علاوه براين در ماده ۱۱ طرح صيانت بر صدور مجوز بر فعاليت خدمات اثرگذار پايه کاربردي بومي، داخلي و خارجي تاکيد شده و در تبصره يک آن آمده است: عرضه و فعاليت خدمات پايه کاربردي خارجي اثرگذار مستلزم معرفي نماينده قانوني و پذيرش تعهدات ابلاغي کميسيون است، اين درحالي است که بسياري از کارشناسان معتقدند شرکتهاي خارجي چندمليتي با کشوري مانند ايران با وجود تحريمهاي مالي و حقوق بشري همکاري نميکنند. همين موضوع باعث شده اين تصور در ميان ايرانيان شکل بگيرد که در غياب نماينده رسمي شرکت فيسبوک به عنوان صاحب اينستاگرام در ايران، سرنوشت محتوم اين رسانه اجتماعي چيزي جز فيلتر نخواهد بود. از سوي ديگر راهحلي که به عنوان اينستاگرام بومي مطرح ميشود به نظر قبل از اجرا طرحي شکستخورده باشد. تجربه فيلترينگ تلگرام در سال ۹۶ و شکست پروژههاي پيامرسانها و موتورهاي جستوجوي بومي اين فرض را تاييد ميکند؛ بهخصوص که به ياد بياوريم اين پلتفرمها در برخي بازههاي زماني نتوانستند ترافيک را تحمل کنند و بعضا از دسترس خارج ميشدند. بايد توجه داشت که ارزش اصلي اين شبکهها کاربران بينالمللي آنهاست؛ مزيتي که قطعا در پيامرسانها و شبکههاي اجتماعي داخلي خبري از آنها نخواهد بود. اين موضوع بيش از پيش بر نگرانيهاي محدود شدن دسترسي به شبکههاي اجتماعي مانند اينستاگرام ميافزايد.