رسیدن سوخت به لبنان، شکست حامیان عربستان و امریکا بود
اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در آخرين خبر به معناي تاييدش نيست
ارسال سوخت به لبنان يعني کسي نبايد واقعيتي به نام قدرت و نفوذ ايران را ناديده بگيرد
محمدحسين لطفالهي/ از زمان آغاز بحران اقتصادي لبنان در سال ۲۰۱۹ تاکنون، از ارزش ليره لبنان حدود ۹۰درصد کاسته شده و همچنين حدود يکسوم جمعيت لبنان به زير خط فقر رفتهاند. از زمان جنگ داخلي لبنان که بين سالهاي ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ در جريان بود، اين بزرگترين بحران اقتصادي است که اين کشور با آن روبهرو شده و دولت جديد لبنان بايد با چالشهاي زيادي دست و پنجه نرم کند. در اين شرايط که بيروت حتي در تامين سوخت موردنياز نيروگاهها، بيمارستانها و مصرف اتومبيلهاي شخصي شهروندانش ناکام مانده بود، ايران به درخواست حزبالله لبنان تصميم گرفت صادرات سوخت به اين کشور را در دستور کار قرار دهد و در روزهاي گذشته، محمولههاي ارسالي از سوي ايران با استقبال مردمي جالب توجه به لبنان رسيد. «اعتماد» در گفتوگو با محمدصالح صدقيان، تحليلگر مسائل خاورميانه به بررسي اين موضوع پرداخته است. او تاکيد دارد اين اقدام حاوي پيامي روشن به ايالات متحده و اسراييل بود که جمهوري اسلامي ايران و نفوذ ايران يک واقعيت منطقهاي است و طرف مقابل بايد اين موضوع را به رسميت بشناسد. اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
در شرايطي که لبنان نياز به کمک داشت و شانس زيادي براي تامين نيازهايش از مسيرهاي ديگر پيش روي خود نميديد، ايران تصميم گرفت به اين کشور کمک کند. ارزيابي شما از اين اقدام ايران و تاثيرات و تبعات بينالمللي آن چيست؟
ارسال نفت ايران از طريق سوريه به لبنان، يک مساله کاملا غيرعادي و غيرطبيعي در منطقه است. اين اقدام در شرايطي صورت گرفت که از يکسو ايران مشمول تحريمهاي يکجانبه ايالات متحده است و فشار زيادي را از اين بابت تحمل ميکند و از سوي ديگر، سوريه هم مشمول تحريمهايي است که براساس قانون قيصر عليه اين کشور وضع شده و صادرات نفت و گاز به سوريه را منع کرده است. اينکه ايران تصميم گرفت نفت خود را از طريق بندر بانياس سوريه به لبنان برساند، اقدام بسيار بزرگي است که بايد آن را در شمار اتفاقات بزرگ منطقه در طول سالهاي اخير به حساب آورد. به نظر من اين مساله از دو جنبه قابل بررسي و تحليل است؛ يکي مساله حزبالله لبنان و نقشهاي که براي تقويت جايگاه خود در سياست داخلي لبنان دارد و مساله دوم، سياست جمهوري اسلامي ايران در قبال کشورهاي منطقه و نگاهي که دولت جديد ايران به مسائل منطقهاي دارد. باور من بر اين است که از هر کدام از اين جنبهها که به ماجرا بنگريم، بايد گفت اتفاق مهم و تاثيرگذاري رخ داده. براي نمونه حزبالله لبنان به درخواست کمک از ايران و تلاش براي تسهيل شرايط واردات سوخت مورد نياز کشورشان از ايران به چشم يک اقدام کوتاهمدت مقطعي نگاه نميکند، آنها اين اقدام را ذيل سياستها و اهدافشان براي آينده لبنان و اثراتي که اين اقدام بر جايگاه آنها نزد مردم خواهد داشت، تحليل ميکنند. موفقيت حزبالله در تامين بخشي از نيازهاي لبنان در حوزه سوخت و انرژي به هيچوجه اقدام کوچکي نيست، چرا که رقباي حزبالله عملا موفق به انجام کاري در اين حوزه نشدند و معادلات داخلي لبنان به نفع حزبالله تغيير کرد. حزبالله نشان داد که خواهان نقش بيشتري در آينده لبنان است و با توجه به نزديک بودن انتخابات در اين کشور، ميتوان گفت که آنها استراتژي درستي را در مسير دستيابي به اهدافشان اتخاذ کردهاند.
اشاره کرديد که اين مساله از نظر نگاه دولت جديد ايران به تحولات منطقه نيز قابل تحليل است. به نظر شما ارسال سوخت از سوي ايران به لبنان، قرار بود چه پيامي براي ديگر کشورها داشته باشد؟
اين اقدام حاوي پيامي روشن به ايالات متحده و اسراييل بود که جمهوري اسلامي ايران و نفوذ ايران يک واقعيت منطقهاي است و طرف مقابل بايد اين موضوع را به رسميت بشناسد. اين مساله محدود به اقدام ايران در راستاي ارسال سوخت نميشود. همه ما شاهد بوديم که به فاصله اندکي از برقراري تماس تلفني ميان رييسجمهور ايران و آقاي مکرون، شرايط براي تشکيل دولت جديد در لبنان فراهم شد. ارسال سوخت به لبنان نيز به معناي آن است که تهران ميخواهد بگويد کسي نميتواند واقعيت ايران را در منطقه ناديده بگيرد. به اعتقاد من، اين موضوع در کنار اتفاقاتي که در افغانستان رخ داد و نظاميان امريکايي اين کشور را ترک کردند، نشان ميدهد معادله قدرت جديدي در خاورميانه در حال شکلگيري است.
برخي کارشناسان روي جنبه اقتصادي اين موضوع مانور ميدادند و تاکيد داشتند ارسال سوخت در ازاي دريافت پول به لبنان در شرايط تحريم، يک اتفاق ويژه است. اما گروهي ديگر معتقدند پيام سياسي اقدام ايران، اهميت بيشتري از جنبه اقتصادي مساله دارد. نگاه شما در اين خصوص چگونه است؟
من معتقدم جنبه سياسي موضوع خيلي پررنگتر است. اينکه چند نفتکش به لبنان برسد و پول آن را دريافت کنيم، اتفاق خوبي است اما بعد سياسي مساله اهميت بسيار بيشتري دارد. به اين مساله توجه کنيد که خود سوريه به عنوان کشوري که از طريق آن، سوختها به لبنان ارسال شد مشمول تحريم است و شکستن اين تحريم در روز روشن جنبه نمادين و ارزشمندي دارد. تاجران لبناني که تامين هزينه خريداري سوخت از ايران را برعهده گرفتند، ميتوانستند کشور ديگري را انتخاب کنند اما نگاه آنها و رفتار ايران پيام مهمي دارد که بازتاب آن در گفتوگوهاي تهران و کشورهاي 1+5 نمايان خواهد شد. تهران در ماههاي اخير تلاش کرده با صداي بلند اعلام کند روابط با کشورهاي منطقه برايش در اولويت است و ميخواهد تمرکز خود را روي تقويت روابط با همسايگان و کشورهاي منطقه بگذارد و منافع اقتصادي خود را اينجا جستوجو کند.
نگرانيهايي وجود داشت که اسراييل بخواهد بار ديگر براي کشتيهاي ايراني مزاحمت ايجاد کند و مانع از رسيدن آنها به مقصد شود. چه عامل بازدارندهاي سبب شد تلآويو دست به اقدامي عليه کشتيهاي ايراني نزند؟
برخي کارشناسان ادعا ميکنند که ارسال سوخت ايران به لبنان، براساس يک توافق نانوشته ميان تهران و واشنگتن صورت گرفت و پيش از ارسال محمولهها از طريق غيرمستقيم هماهنگيهايي ميان ايران و امريکا در اين خصوص به وجود آمده بود، اما از نگاه من اين مساله بعيد و دور از ذهن به نظر رسيد. به باور من، زماني که آقاي حسن نصرالله گفت نفتکش حامل نفت ايران از زمان حرکت به سمت لبنان، جزو قلمرو لبنان محسوب ميشود و هر تعرضي به نفتکشها تعرضي به خاک لبنان است، تهديدي جدي را عليه هر اقدام احتمالي مطرح کرد. اين تهديد کاملا موثر بود و تصور ميکنم اسراييليها نيز نخواستند در اين برهه زماني بحران جديدي براي خود ايجاد کنند. حزبالله در حال حاضر از نظر نظامي از سطح بالايي از آمادگي برخوردار است و قادر بود عکسالعمل شديدي نيز عليه منافع اسراييل انجام دهد، به همين دليل اسراييل مجبور شد تهديد حزبالله را جدي بگيرد و از همينرو اقدامي صورت نداد.
دولت لبنان در چهارمين ماه ميلادي سال آينده، مهلت کار خود را تمام شده خواهد يافت اما در اين شرايط که لبنان نياز به اقداماتي فوري براي بهبود شرايط زندگي مردم و عبور از بحران دارد، نخستوزير اين کشور عليه ارسال سوخت از ايران موضع منفي ميگيرد. علت اين نوع موضعگيري از سوي نجيب ميقاتي را چه ميدانيد؟
بايد ببينيد اظهارنظر آقاي ميقاتي در چه شرايطي مطرح شده. دولت او در آغاز کار خود در وضعيتي گرفتار است که در تامين سوخت و انرژي با مشکلاتي جدي دست و پنجه نرم ميکند و اگر بخواهيم نگاهي منطقي به موضوع داشته باشيم، او بايد از اينکه ايران به لبنان کمک کرده خوشحال شود و تشکر کند. اما او به موضعگيري منفي ميپردازد. به نظر من او بهرغم اينکه ميداند اقدام ايران تا چه اندازه مهم و ارزشمند است، تلاش ميکند از وضعيت موجود بهرهبرداري سياسي کند و دل امريکاييها را به دست بياورد. ميدانيم که نجيب ميقاتي با بانک جهاني وارد مذاکره شده تا بتواند وام دريافت کند و در اين مسير به حمايت امريکا نياز دارد. از همينرو چنين بازي سياسي را به راه انداخته. اگر او انگيزه سياسي نداشت، از اينکه مشکلات مردم لبنان در تامين سوخت و برق کاهش مييابد خوشحال ميشد؛ چراکه اين مساله به نفع دولت خود او هم بود.
اينکه گفته ميشود اقدام ايران در تحريمشکني و خنثي کردن تحريمها عليه مردم لبنان نقش داشت را تا چه اندازه صحيح ميدانيد؟
از زماني که زمزمه کمک ايران به لبنان مطرح شد و تنها ساعتي پس از اعلام دبيرکل حزبالله درباره خريد سوخت از ايران براي لبنان، سفير امريکا در بيروت در تماس با رييسجمهور لبنان ادعا کرد ايالات متحده طرحي براي ارسال برق و گاز به لبنان در نظر دارد. او گفت، اردن از مصر گاز وارد ميکند تا با توليد انرژي برق بيشتر آن را به شبکه برق ميان اردن، سوريه و لبنان متصل کند و همچنين در موضوع انتقال گاز مصر از طريق اردن و سوريه به شمال لبنان نيز تسهيلاتي انجام خواهد شد. اين يعني اگر در ظاهر تحريمي که مردم لبنان را هدف قرار داده بود، هنوز ساقط نشده اما تا حد زيادي تضعيف شده است. من فکر ميکنم شرايط جديدي در منطقه حاکم شده است و جو متفاوتي که در حال حاضر وجود دارد، با يکسال پيش تفاوت عمده دارد.
به نظر شما اين اقدام، چه تاثيري بر انتخابات آينده لبنان خواهد گذاشت؟ آيا حزبالله ميتواند از آن پلي براي پيروزي و کسب کرسيها و تاثيرگذاري بيشتر در دولت بعد بسازد؟
ما فاصله زيادي با انتخابات نداريم. تقريبا 8 ماه تا انتخابات زمان باقي است؛ هرچند طي اين مدت اتفاقات زيادي ميتواند رخ دهد و شرايط ميتواند تغيير کند اما بايد پذيرفت ارسال سوخت از ايران به لبنان يک پيروزي بزرگ براي حزبالله بود. طرفداران عربستان و امريکا در اين ميان شکست سختي خوردند و شهروندان لبناني ديدند در شرايط سخت چه کسي توانست گامي در راستاي کاهش درد و رنج آنها بردارد.
پيشبيني شما از آينده دولت ميقاتي چيست؟ آيا او ميتواند کار بزرگي انجام دهد و لبنان را از بحرانهاي فعلي خلاص کند؟
او تنها 8 ماه فرصت دارد. ما نبايد تصور کنيم که او ميتواند معجزه کند و کارهاي خيلي بزرگي در اين مدت کوتاه انجام دهد. لبنان در حال حاضر با مشکلات بسيار زيادي در حوزههاي مختلف روبهرو است؛ پول ملي لبنان ارزش خود را تا حد زيادي از دست داده، مشکل تامين غذا وجود دارد، بيکاري زياد است و در حوزه تامين سوخت و انرژي هم چالشهايي وجود دارد. اميدي ندارم که دولت ميقاتي بتواند کار زيادي در راستاي حل و فصل اين مشکلات انجام دهد. بايد به اين مساله توجه داشت که قدرتهاي خارجي هم نقش مهمي در وضعيت کنوني لبنان دارند و برخي تحولات در روابط ميان آنها نيز ميتواند شرايط لبنان را تحت تاثير قرار دهد. براي نمونه اختلافاتي که اکنون ميان فرانسه و استراليا و ايالات متحده بر سر زيردرياييهاي اتمي به وجود آمده ميتواند روي تحولات خاورميانه تاثير بگذارد و لبنان نيز از اين قاعده مستثني نيست.