برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. برگزیده
تحلیل ها

حمله روزنامه اصولگرا به خاتمی: «بازیچه رادیکال‌ها یا بازیگر رادیکالیسم»

منبع
صبح نو
بروزرسانی
حمله روزنامه اصولگرا به خاتمی: «بازیچه رادیکال‌ها یا بازیگر رادیکالیسم»

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

درحالی‌که برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب با حضور در انتخابات سعی داشتند راهبرد تحریم انتخابات را به‌عنوان لکه‌ای تیره از اصلاحات پاک کنند و به کورس رقابت برای قدرت بازگردند، آخرین بلیت رادیکال‌های اتحاد ملت برای تحریم انتخابات رأی ندادن سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات بود. آخرین بلیتی که با حضور طیف‌های مختلف سیاسی و حضور 25 میلیون نفری مردم ایران پای صندوق‌های رأی، هیچ دستاوردی برای اصلاح‌طلبان نداشت و هزینه اصلی این کنش را متوجه خاتمی کرد. هزینه‌ای که رئیس دولت اصلاحات را مغلوب رادیکال‌ها و تأثیرگذاری وی در لایه‌های سیاسی و اجتماعی اصلاح‌طلبان را دچار تزلزل کرده است.
ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که تلاش‌های چند ماهه اپوزیسیون‌های خارجی و هم‌قطاران داخلی‌شان بی‌ثمر ماند. حضور 25میلیون نفری مردم ایران در پای صندوق‌های رأی نشان داد که سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری رسانه‌های بیگانه برای کاهش مشارکت در انتخابات 1402 با شکست مواجه شده است. 
در این میان عده‌ای بودند که از ابتدای شنیده شدن سوت آغاز رقابت انتخاباتی در فضای سیاسی کشور با یک برآورد کلی از پایگاه رأیشان تصمیم گرفتند راه خود را از رقابت به سایه‌نشینی و استفاده از بیانیه‌ها و راهبردهای انتخاباتی برای بیان تفکرات رادیکالشان تبدیل کنند. هسته‌ای سخت که سبب به وجود آمدن شکافی عمیق در جریان اصلاح‌طلبان شدند. اختلاف نظری که در آستانه انتخابات 1402 موجب شنیده شدن خبرها و گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر جدایی احزابی از جبهه اصلاحات شدند.

انشقاق کهنه و شکاف عمیق جدید
البته که اصلاح‌طلبان  با مقوله اختلاف و انشقاق بیگانه نیستند و طیف‌های راست‌نشین و چپ‌نشین این جریان سیاسی در برخی بزنگاه‌ها و مقاطع، واگرایی را بر همگرایی رجحان داده‌اند و به‌ جای وصل، راه فَصل در پیش گرفته‌اند. این شکاف با رادیکال‌تر شدن و تندروی چهره‌هایی که اکنون در رأس جبهه اصلاحات هستند، عمیق‌تر هم شد. انشعابی که با تندروی فردی مثل آذر منصوری، گفتمان اصلاح‌طلبی را در انتخابات 1402 به گروگان گرفت.
عامل آخرین ورژن انشقاق و شکاف اصلاح‌طلبان هم صرف موضوع انتخابات و حضور عملگرایان این جریان در این ماراتن حساس سیاسی بود. ماجرا از این قرار بود که رادیکال‌های اتحاد ملت از ابتدای پیش ثبت‌نام‌ها ادبیات تحریم انتخابات را در پیش گرفتند و در تلاش بودند این ادبیات را به میانه‌روها و عمل‌گراهای اصلاحات هم غالب کنند. در طرف مقابل اما احزاب کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان و اعتماد ملی خواستار حضور در انتخابات بودند.
پس از سر باز کردن زخم کهنه انشقاق اصلاحات، فشار رادیکال‌ها بر چهره‌های این جریان بیشتر و بیشتر شد و از طرفی اتحاد ملتی‌ها به دنبال این بودند تا از طرق مختلف، گفتمان تحریمی را در جریان‌ها متوجه انتخابات کنند و البته بارها هم از پذیرفتن مسئولیت این گفتمان شانه خالی کردند؛ اما چیزی که در عمل اتفاق می‌افتاد، اتفاقاتی نظیر اخراج و استعفای اجباری اعضای اصلی حزب اتحاد صرفا به دلیل ثبت‌نام در انتخابات مجلس بود. طی ماه‌های گذشته اقدامات هنجارشکنانه سران حزب اتحاد ملت و هم‌صدایی آنها با ضدانقلاب خارج‌نشین در تحریم انتخابات، منجر به نارضایتی برخی اصلاح‌طلبان میانه‌رو شد.

حضور یا تحریم؟ مسأله این است
پس از گذشت چند ماه که برای اصلاح‌طلبان به‌مثابه یک ماراتن جنجال درون‌گفتمانی بود، نهایتا افرادی از این جریان تأیید صلاحیت شدند و چهره‌های شناخته شده آنها نیز در لیست‌های انتخاباتی دیده می‌شد. در این میان رادیکال‌ها هم گفتمان تحریمی‌شان را پیش گرفتند و در نهایت با شورشی عملگراها لیستی هم در تهران به سرلیستی علی مطهری با حضور چهره‌های اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب معرفی شد.
جمعه 11 اسفند، از ابتدای فرآیند رأی‌گیری سیاسیون از طیف‌های مختلف پای صندوق‌های رأی حاضر شدند. حسن روحانی، سید حسن خمینی، محمدرضا عارف، علی‌اکبر ناطق نوری، محمود واعظی، علی مطهری، مجید انصاری و مصطفی پورمحمدی از افراد نزدیک به گفتمان اصلاحات بودند که پای صندوق رأی رفتند و اظهاراتی هم مبنی بر لزوم مشارکت مردمی برای رسیدن به راه‌حل‌های سیاسی داشتند. به‌عنوان مثال محمدرضا عارف که در اولین ساعات اخذ رأی در حسینیه جماران حاضر شده بود، گفت: «در جامعه این را القا نکنید که جبهه اصلاحات، مخالف رأی‌ دادن است؛ ما اگر ببینیم مخالف در کشور وجود دارد باید به آن‌ها بگوییم که شما مخالف نیستید و نظر و عقیده متفاوت دارید؛ ما در نظام مخالف نداریم. بنابراین اگر قبول داشته باشیم مردم صاحب انقلاب‌اند، باید به نظرات و تفکرات آن‌ها احترام بگذاریم و با این کار مردم کماکان پشتوانه انقلاب می‌مانند.»
بااینحال که برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب سعی داشتند راهبرد تحریم انتخابات را به‌عنوان لکه‌ای تیره از اصلاحات پاک کنند؛ اما مثل اینکه بالاخره سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور گذشته ایران و چهره شاخص جریان اصلاح‌طلبی، مغلوب فشار درونی رادیکال‌ها و تندروهای جبهه اصلاحات شد.

ماجرای رأی ندادن خاتمی
در آخرین ساعات اخذ رأی، خبرگزاری‌ برنا اعلام کرد که محمد خاتمی با حضور در یکی از شعب اخذ رأی در انتخابات شرکت کرده است؛ اما بعد از گذشت ساعتی این خبرگزاری در اصلاحیه‌ای درباره خبر رأی دادن خاتمی نوشت: «بررسی‌ها نشان داد که این خبر صحت ندارد و وی در انتخابات شرکت نکرده است.» وب‌سایت انصاف نیوز هم نوشت: «محمد خاتمی، رئیس‌جمهور اسبق تا پایان زمان قانونی انتخابات رأی نداده است.»
در اولین واکنش رسمی، آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، رأی ندادن محمد خاتمی در انتخابات را تأیید کرد و نوشت: «پایان زمان رأی‌گیری انتخابات اعلام شد و سید محمد خاتمی در این انتخابات رأی نداد. او قبلا نیز از راهبرد جبهه اصلاحات ایران در انتخابات حمایت کرده بود.»  بدین ترتیب هم‌پیمانی خاتمی با تحریم‌کنندگان انتخابات در شب انتخابات علنی شد و حالا دیگر خاتمی که تلاش می‌کرد خود را میان رادیکال‌ها و عمل‌گراها نگاه دارد، خود تبدیل به شخصیت پیشرو رادیکال‌ها شده است.
همزمان با تأیید عدم شرکت رئیس دولت اصلاحات در انتخابات مجلس، محمود صادقی، نماینده سابق مجلس  در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «رأی ندادن خاتمی در انتخابات مجلس دوازدهم هم‌راستا با بیانیه ۱۵ بندی سال گذشته‌اش منشأ تحولات بزرگی برای اصلاح‌طلبان خواهد بود.»


شکست استراتژیک خاتمی
دنبال کردن اظهارات اطرافیان خاتمی جدای از رادیکالیسم نوظهور در شخصیت وی، نشان از لجبازی سیاسی و صدور مانیفست جدیدی دارد. مانیفستی که راه به گوش رساندن آن تحریم انتخابات 1402 بود و شکاف بین اصلاح‌طلبان را نه با حاکمیت، بلکه با اصلاح‌طلبان عمل‌گرا عمیق‌تر کرده است.
در آخر اما با اعلام نتایج مشارکت مردمی علی‌رغم تلاش‌ها و تحریم‌های انتخاباتی می‌توان گفت که پروژه تحریم انتخابات شکست خورد. علاوه بر شکست این پروژه، تأثیرگذاری محمد خاتمی بر بدنه اجتماعی اصلاحات نیز از بین رفته و رأی دادن یا رأی ندادن وی معادلاتی را در انتخابات ایجاد نکرد و اکنون اصلاحات به نقطه‌ای رسیده است که باید با عواقب ادبیات تحریمی مواجه شود. اصلاحاتی که از ابتدایی‌ترین بحث‌های انتخاباتی به دلیل هراس از مواجهه با بدنه اجتماعی از دست رفته‌اش، همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد مشارکت پایین و تحریم انتخابات گذاشته بود و در واپسین لحظات آخرین بلیت یعنی تأثیرگذاری خاتمی راهم خرج کرد، حالا با یک شکاف عمیق درون‌جریانی و شکست استراتژیک در سیاست‌گذاری مواجه است.
رئیس دولت اصلاحات حالا با کنش سیاسی جدید خود و تحریم انتخابات مسیر جدیدی را در پیش گرفتکه شاید برای وی و همقطاران رادیکالش خوشایند نباشد.
 
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar