برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. برگزیده
تحلیل ها

انتقاد کارشناسان از سیاست خارجی ایران در سال ١۴٠٢

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
انتقاد کارشناسان از سیاست خارجی ایران در سال ١۴٠٢

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

در بررسی و ارزیابی آنچه در سال ۱۴۰۲ گذشت و آنچه در سال جدید چالش اصلی سیاست خارجی ایران خواهد بود، از چند تن از اساتید، کارشناسان و دیپلمات‏های پیشین پرسیدیم:

  با نگاه به ۴ جهت جغرافیایی همسایگان ایران شامل منطقه قفقاز، حوزه خلیج‌فارس، همسایگان شرقی و غربی، سیاست خارجی ایران در سال ١۴٠٢ را چگونه می‌بینید؟
 
برجام و کاهش تنش مهمترین چالش‌های سال آینده است
حسن بهشتی‌پور کارشناس سیاست خارجی:دولت آقای رئیسی تلاش‌هایی را در زمینه توسعه روابط با همسایگان صورت داده است اما آنچنان که باید و شاید موفق نبوده چراکه هرچند دولت اولویت خودش را توسعه روابط با همسایگان گذاشته که کار بسیار درستی است اما امکانات لازم را برای تحقق این شعار ندارد؛ واقعیت این است که کشورهای همسایه ما هرکدام به دلایل مختلف تحت تاثیر تحولات مختلفی بودند که شرح آن‌ها بسیار طولانی است اما به‌طور خلاصه، در دو کشور مهم همسایه یعنی افغانستان و عراق اساساً دست دولت بسته است و نقشی در سیاستگذاری ندارد و این نیروی قدس سپاه و نیروهای مسلح هستند که تصمیم می‌گیرند و وزارت خارجه ما تصمیم‌گیرنده در موضوع این دو کشور نیست. البته دستگاه دیپلماسی ما در واقع مجری سیاست‌هاست اما کارشناسان در تحلیل شرایط نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. در هر صورت روابط با پاکستان با تنش بزرگی روبه‌رو شد که به خیر گذشت اما آنچنان که باید روابط تهران و اسلام‌آباد در دوره جدید بهبود پیدا نکرد. با کشورهایی همچون ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان شاهد تحولی نبودیم و پیشرفتی صورت نگرفته است؛ هرچند گام‌های خوبی برداشته شده است. روابط آذربایجان با ایران هم تحت تاثیر کشورهای ثالث قرار دارد به این معنا که اسرائیل، ترکیه و آمریکا نقش قابل‌توجهی در این حوزه دارند؛ بنابراین اینکه مشکلات با باکو را تنها به گردن دولت بیندازیم، کار درستی نیست. با ترکیه همچنان درگیر مسائل اقتصادی هستیم و هنوز نتوانسته‌ایم ابعاد جدیدی را ایجاد کنیم. در خصوص شورای همکاری خلیج‌فارس هم روابط با عربستان بهبود پیدا کرده است اما هیچ قدمی رو به جلو برداشته نشده است.

مناقشه هسته‌ای و تنش‌زدایی در منطقه
جاوید قربان‌اوغلی دیپلمات سابق: در ارزیابی کارنامه سیاست خارجی، نگاه تفکیکی و جزیره‌ای کارساز نیست و نمی‌تواند تصویری واقعی از شرایط و جایگاه کشور در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای را به نمایش بگذارد. نگاه واقع‌بینانه باید مبتنی بر جایگاه کشور در عرصه بین‌المللی دستاوردهای کشور در حوزه امنیت، توسعه‌یافتگی(در مقایسه با دیگر کشورها)، بهره‌مندی مردم از سطح بایسته زندگی و برخورداری از رفاه است. این شاخص‌ها نمایانگر کارآمدی سیاست خارجی است. شوربختانه باید اذعان کرد که کشور کارنامه موفقی در این حوزه نداشته و نمی‌توان از آن دفاع کرد. البته برای همه کشورها همسایگان و منطقه‌ای که واحد سیاسی در آن قرار دارد، از اهمیت بیشتری و از اولویت بالاتری برخوردار است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. در یک ارزیابی گذرا متأسفانه با واقعیت‌های تلخی روبه‌رو هستیم. وجهه ایران در جهان به شدت تخریب شده، ارزش پول ملی به شدت کاهش یافته و اعتبار پاسپورت کشورمان در پایین‌ترین سطح قرار دارد. کشورهای همسایه ما به سرعت در مسیر توسعه پرشتاب قرار دارند که در آینده‌ای نه‌چندان دور مشکلاتی جدی را برای ما فراهم خواهد کرد. هرچند هم اکنون نیز شاهد برخی عواقب آن هستیم که یکی از آثار آن جذب نیروهای نخبه و متخصص کشور است. بر کسی پوشیده نیست که نخبگان و متخصصان سرمایه‌های ارزشمند‌تر از نفت برای آینده ایران هستند. روابط با اروپا در بدترین شرایط از زمان پیروزی انقلاب قرار دارد. بحران هسته‌ای که امید می‌رفت با توافق برجام به نقطه قابل اطمینانی رسیده و روابط ما با کشورهای جهان را بهبود بخشد، تحریم‌ها را لغو و تعامل اقتصادی با کشورهای جهان را عادی کرده و سرمایه‌گذاری خارجی در کشور را فراهم کند، متاسفانه در شرایط بن‌بست قرار گرفت که هنوز هم ادامه دارد. در رابطه با سوال شما، متاسفانه سال گذشته حوادث مرزهای شرقی علی‌الخصوص موشک‌پرانی به پاکستان که با اقدام متقابل اسلام‌آباد روبه‌رو شد، تلخ‌ترین رخداد کشور در چهار دهه گذشته رقم خورد. حادثه حمله موشکی ایران به پایگاه یک گروه تروریستی با واکنش بسیار تند پاکستان روبه‌رو شد، تحولی نامیمون که از زمان استعمارزدایی شبه‌قاره هند و تاسیس پاکستان در روابط تهران-اسلام‌آباد بی‌سابقه بود.
در رابطه با دیگر همسایه شرقی، سیاست مبهمی در پیش گرفته‌ایم که برنده این رویکرد، طالبان است که با گذشت بیش از دوسال از مشروعیت بین‌المللی برخوردار نیست و تقریباً هیچ کشوری این گروه افراطی را به رسمیت نشناخته است. ما امتیازات سیاسی و کنسولی فراوانی را به حاکمان کابل می‌دهیم و تقریباً هیچ امتیاز دندان‌گیری حتی در مورد متحدان طبیعی خودمان در این کشور به دست نیاورده‌ایم. موضوع مناقشات گاه و بیگاه مرزی، مسئله سهم ‌حق‌آبه هیرمند نیز همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و به نتیجه ملموسی نرسیده است. وضعیت تقریباً مشابهی را در جنوب کشور داریم. به رغم بهبود روابط با عربستان که با مساعی جمیله چین به ثمر نشست، ولی مناقشات منطقه‌ای در محیط عربی و حضور نیروهای نیابتی ایران در آن که عربستان نسبت به آن معترض است، نمی‌توان با قاطعیت از فضای با دوام و قابل اتکا در روابط تهران - ریاض سخن گفت. می‌دانیم که تحولات سیاسی با متغیرهای متعددی قابلیت چرخش‌های ۱۸۰ درجه‌ای دارند. عربستان به دلیل برنامه بلندپروازانه ۲۰۳۰ فعلاً ترجیح می‌دهد با ایران که از نظر آنها قدرت تخریبی نیرومندی دارد، از در آشتی در آید و در عرصه سیاسی برنامه صلح ابراهیم و عادی‌سازی با اسرائیل را بدون هزینه سنگین سپری کند که جنگ غزه مانع آن شد. در غرب کشور هم با اینکه پس از چند دهه مهمترین دشمن ایران از میان برداشته شده و دولتی همسو با ایران روی کار آمد، ولی به دلیل شرایط داخلی عراق و وجود گروه‌های مختلف قومی و ایدئولوژیک و خصوصاً رویکرد گروه‌های نزدیک به ایران در مورد آمریکا، بغداد را هر روز بیشتر از روز قبل تحت فشار و «انتخاب» قرار می‌دهد که یقیناً به نفع ایران نیست. نمونه‌های متعددی را می‌توان بر این مدعا گواه گرفت که حرف‌های اخیر مسئولین عراقی از ده‌ها مورد است. به نظرم مسیر حرکت ما در عراق نباید به‌گونه‌ای باشد که اولاً آنها را بیشتر به سمت اعراب سوق دهد و دیگر اینکه بغداد را در دوگانه انتخاب ایران یا آمریکا قرار دهد. در قفقاز نیز ایران باید سیاست حکیمانه‌تری در پیش گیرد. اتفاقات سفارت آذربایجان در تهران ضربه سنگینی به روابط دو کشور زد. در جنگ قره‌باغ سیاست ما نسبتاً واقع‌گرایانه بود ولی این جنگ هنوز به پایان نرسیده. تصور می‌کنم ایران نیازمند بررسی عمیق‌تری نسبت به رویکرد خود در قفقاز است به‌خصوص اینکه هنوز پوتین نقش پدرسالارانه‌ای را در این منطقه ایفا می‌کند.

رفع تحریم و تنش‌زدایی با اروپا و آمریکا
قاسم محبعلی دیپلمات سابق: واقعیت این است که به جز برقراری روابط دیپلماتیک با عربستان، تغییری چشم‌گیر در مناسبات ما با همسایگان صورت نگرفته است و به قول معروف اینکه روند جدیدی ایجاد شده باشد، به چشم نمی‌خورد. در خصوص عربستان نیز تنها روابط برقرار شده و سیاست‌های ریاض نسبت به تهران تغییر چندانی نکرده و سیاست‌های گذشته هم از سوی شورای همکاری خلیج‌فارس و هم از سوی عربستان ادامه دارد و البته موضوعات جدیدی از جمله میدان گازی آرش نیز به موارد گذشته اضافه شده است که ریاض آن را در کنار موضوع جزایر سه‌گانه قرار داده است و در بیانیه‌ها به آن می‌پردازد و در خصوص مسئله هسته‌ای نیز همان مواضع پیشین را دارد. در این میان در حوزه همسایگان شاهد تحولاتی از جمله موضوع تنش با پاکستان بودیم که برای اولین بار در تاریخ، دو کشور علیه یکدیگر حمله نظامی صورت دادند و این یک مسئله جدیدی بود. در حوزه آذربایجان، افغانستان و عراق هم چالش‌های جدی داشتیم و اتفاق جدیدی هم رخ نداده است. لذا به نظر نمی‌رسد که در مجموع پیشرفت چندانی صورت گرفته باشد و توافق‌های نهادینه‌شده بین ایران و همسایگانش به امضا رسیده باشد. در خصوص بازگشایی سفارت آذربایجان در ایران نیز گشایش جدیدی به‌‌رغم تماس‌های متعدد صورت نگرفته است و یکی از چالش‌های ما روابط گسترده باکو با اسرائیل است و تهران معتقد است اسرائیل از خاک این کشور برای جاسوسی علیه ایران استفاده می‌کند.

بهبود روابط با همسایگان و تنش‌زدایی منطقه‌ای
علم صالح استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه ملی استرالیا: معتقدم ایران دو دهه بسیار پرتنش و پرمنازعه‌ای در مرزهای اطراف خودش شاهد بود و توانست این تنش‌ها و منازعات را تا حدود زیادی با موفقیت پشت سر بگذارد و به عبارتی جنگ‌هایی که در مرزهای شرقی، غربی، جنوبی در این مدت پیش آمده بود، نتوانست به‌صورت مستقیم گزندی به کشور وارد کند. بدون شک بخشی از این موفقیت به دستگاه دیپلماسی ایران برمی‌گردد و امری است که تمام جوانب سیاسی، امنیتی و دیپلماسی را در برمی‌گرفت. حال پس از اینکه تا حدود زیادی می‌توان گفت ایران از این مرحله خطرهای منطقه‌ای عبور کرده است، می‌توان انتظار داشت که دستگاه دیپلماسی با غیرامنیتی کردن دیدگاه خودش، تمرکزش و محوریت کارش را بر روی موفقیت‌های سیاسی و اقتصادی بگذارد. به عبارت دیگر حال که تهدید خارجی تا حدود زیادی رفع شده، دستگاه دیپلماسی می‌تواند از دیپلماسی اقتصادی استفاد کند تا نتایج موفقیت‌آمیز منطقه‌ای خود را با بهبود بخشیدن به وضع اقتصادی کشور ترجمه کند. این امر می‌تواند با مراودات سیاسی هدفمند، برای تهران بسیار مفید باشد. این امر به خصوص، با در نظر گرفتن تغییراتی در سه سطح باید صورت بگیرد؛ ما در سطح جهانی تغییراتی را در توازن قوا شاهد هستیم و می‌بینیم که قدرت‌های نوظهوری روی کار آمده‌اند که ایران می‌تواند از آن‌ها به‌عنوان جایگزینی برای غرب استفاده کند. با عضویت در سازمان‌هایی همچون شانگهای و بریکس، این امر محقق می‌شود اما البته این نباید به‌عنوان تنها رویکرد تهران باشد. مطمئناً تهران باید بتواند یک توازن رابطه با طرف غربی هم داشته باشد و این را حتماً باید مدنظر قرار دهد که غرب یک بازیگر واحدی نیست و در بلوک غرب، کشورهایی هستند که ایران بتواند با آنها رابطه مناسب و خوبی داشته باشد. در سطح منطقه‌ای ایران سال جاری توانست روابطش را با عربستان عادی کند اما حال امری که دستگاه دیپلماسی می‌تواند مدنظر قرار دهد فراتر از بهبود روابط با کشورهای همسایه است که این روابط را تعمیق ببخشد و این تعمیق می‌تواند به دیپلماسی اقتصادی کمک کند تا بیش از پیش اهداف و مصالح مشترک ایجاد کند و در نهایت با یک بازی برد- برد سیاست‌های استراتژیک تهران را غیرامنیتی کند و منافع ملی برای کشور داشته باشد.

بند غروب برجام چالش بزرگی است

ساسان کریمی استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران: سیاست خارجی ایران که نوعاً از نظر سیاستگذاری و اصول ثابت است اما در عین حال واقعیت این است که در حال حاضر به دو علت دیپلماسی و سیاست خارجی ما به اندازه کافی چابک و کارآمد نیست: یکی استیلای موضوع تحریم و در انزوا گذاشتن ایران توسط ایالات متحده و حالا اروپا و دیگری فقدان تحرک و احیاناً کارآمدی لازم در رأس وزارت امور خارجه. به نظر من وزارت امور خارجه در سطح بالای خود دچار نوعی سردرگمی و عدم شناخت و تحرک لازم برای هرگونه اصلاح وضعیت نامطلوب کنونی کشور در محیط بین‌المللی و حتی منطقه است. اگر به موضوعات مختلف به‌خصوص در شمال (مانند موضوعات راه‌های مواصلاتی چین به اتحادیه اروپا) و جنوب (سرمایه‌گذاری‌ها و پیشرفت‌های اعراب در حوزه‌های مختلف و نقش‌آفرینی ایشان به‌خصوص قطر در معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای سطح بالا) بنگریم، متوجه نوعی نیاز اساسی به اصلاح سیاستگذاری خارجی خود خواهیم بود. جمهوری اسلامی ایران نباید در دام امنیتی‌سازی و تحمیل انزوایی بیفتد که لااقل ایالات متحده و اسرائیل برای آن سیاستگذاری و عمل کرده‌اند. نوع سیاست خارجی ما در دو سال گذشته، ابتلا به درد انفعال از یک سو همچنین خطای شناختی در موضوع روسیه و رویکرد آن در معادلات مربوط به ما بوده است.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar