آخرين خبر/ فردريش گلاوزر نويسنده سوئيسي به دليل نگارش رمانهاي جنايي به شهرت رسيده است؛ وي با بيان نابسامانيهاي اجتماعي و بيعدالتيها، به ادبيات اين ژانر بعد و معناي جديدي بخشيده است. فريدريش گلاوزر پدر ادبيات پليسي کشورهاي آلمانيزبان محسوب ميشود و از سال ۱۹۸۷ همهساله، به بهترين رمان ژانر پليسي/جنايي که به زبان آلماني تاليف ميشود جايزهاي به اسم جايزه «فريدريش گلاوزر» اعطا ميشود. آثار اين نويسنده جنايينويس به زبانهاي مختلف از جمله فارسي نيز ترجمه شده است، که ميتوان به دو کتاب «معماي مرگ ويچي» و «معماي تب منحني» اشاره کرد. کتايون سلطاني اين دو کتاب را به فارسي ترجمه کرده است.
«معماي مرگ ويچي» رماني در ژانر جنايي، ماجراي قتل فروشنده دورهگردي را روايت ميکند که در جنگل روستاي گرتسن اشتاين به قتل رسيده و بلافاصله بعد از يافتن جسد فرد مظنون به قتل دستگير ميشود؛ او در حالي که به شدت بر بيگناهي خود اصرار ميورزد، اقدام به خودکشي ميکند که نافرجام ميماند و توسط کارآگاه اشتودر از مرگ نجات مييابد. اين عمل فتح بابي در آشنايي اين دو نفر شده و اشتودر به قاتل بودن او شک ميکند و در جستوجوي حقيقت کار خود را از سر ميگيرد و وارد ماجراهايي جديد ميشود.
در قسمتي از اين کتاب ميخوانيم:
«بله، قضيه خيلي ساده است. ويچي خودش را توي جنگل به ضرب گلوله کشته. به اشلومپف گفته بود که فرضا ساعت يازده بيا به همان نقطه از جنگل. اشلومپف بايد ميرفته که اسلحه را بردارد. چون اگر اسلحه کنار جنازه پيدا ميشد، ديگر هيچکس قضيه قتل را باور نميکرد. طبق اين برنامه اشلومپف بايستي تفنگ را قايم ميکرده و در صورت لزوم ميگذاشته که به اتهام قتل دستگيرش کنند. در عوض سيصد فرانک نصيبش ميشده. از اين گذشته بهش قول دادهاند بعد از اينها که آبها از آسياب افتاد و تحقيقات پليس به جايي نرسيد، ميگذارند که با زونيا ازدواج کند...» (صفحه 116)
داستان «معماي منحني تب» درباره دو زن است که به طرز عجيبي در دو شهر برن و بازل سوئيس کشته شدهاند؛ دو قتل سبب ميشود که کارآگاه اشتودر پاريس را به مقصد سوئيس ترک کند و راهي بازل و برن شده و پس از آن به مراکش برود و در مقر لژيونرها به باز کردن معماي اين دو قتل انجام شده مشغول شود.
در لابهلاي صفحات کتاب و کنار متن برخي از فصلهاي اين داستان، تصاويري از شخصيتهاي داستان وجود دارد که تصويرگر آلماني، راينهارد ميشل آن را کشيده است.
در قسمتي از اين کتاب ميخوانيم:
«من و شما به پاترون کلکي کوچولو ميزنيم. ميدانم، سر اين قضيه از ما دلخور نميشود. چون راستش اصلا از دست شما عصبي نيست، فقط به وزارت جنگ لعنت ميفرستد. شما بايد از اين جا جيم شويد. چون اگر بخواهيد راهي مراکش شويد، شما را به بهانهاي در مارسِي به زندان مياندازد و بعدش هم به عنوان عنصري نامطلوب از کشور اخراجتان ميکنند. اما پروسه اخراجتان مدتها طول ميکشد.»
انتشارات هيلا کتاب «معماي مرگ ويچي» اثر فردريش گلاوزر با ترجمه کتايون سلطاني را در 280 صفحه، 770 نسخه و با قيمت 32000 تومان و کتاب «معماي منحني تب» اثر همين نويسنده و مترجم را در 343 صفحه، 770 نسخه وبا قيمت 38000 تومان منتشر کرده است.
بازار