شعر در سوگ امام علی (ع): دست طفل یتیم نان نرسید، جرعهای طعم آسمان نرسید
تسنيم/ در ايام شهادت مولاي متقيان، امام علي عليه السلام و همزمان با ليالي پر فضيلت قدر، چند شعر آييني از شاعران کشورمان تقديم ميشود.
سيدعلي نقيب
آه کوفه چقدر تاريک است
ماه ديگر کنار چاه نرفت
خاک از تشنگي لبش خشکيد
چشمه در بين کوچه راه نرفت
دست طفل يتيم نان نرسيد
جرعهاي طعم آسمان نرسيد
ديگر امشب صداي ناله مرد
تا حوالي بيکران نرسيد
نخلها بيقرار و منتظرند
طعم خرماي بيعلي تلخ است
روز خوش بيتو نيست در عالم
طعم دنياي بيعلي تلخ است
اين ابوجهلها نفهميدند
که تو با خود عدالت آوردي
شهر از کورهراه پر شده بود
که تو راه سعادت آوردي
رفتنت هم حکايتي دارد
روي محراب ردّ خون مانده
پس از آن روز جاهلان گفتند
مگر او هم نماز ميخوانده؟
خار در چشم خويش داري مرد
استخوان در گلوي تو مانده
درد تنهايي تو را حس کرد
هر که نهجالبلاغه را خوانده
سيدپوريا هاشمي
سي سال هرشب روضهي زهرا گرفتم
شبهاي عمرم را همه احيا گرفتم
در بين نخلستان کوفه جا گرفتم
شکرخدا که اذن رفتن را گرفتم
زهراي من در آسمانها هم خبر شد
ديگر زمان ديدنش نزديکتر شد
سي سال دست بسته ديدم گريه کردم
از اين و آن طعنه شنيدم گريه کردم
از خانه تا مسجد رسيدم گريه کردم
خودرا به سمت در کشيدم گريه کردم
تو رفتي و شرمندگي مانده برايم
مسمار خيلي روضهها خوانده برايم
بهتر که رفتي و عذابم را نديدي
ديگر سلام بيجوابم را نديدي
بي خوابيِ دروقت خوابم را نديدي
از خون فرق سر خضابم را ندادي
بعد از تو اين مردم غرورم را شکستند
دربين مسجد پشت برمن مينشستند
حالا منم با روضه هاي رفتن تو
هستم هميشه در عزاي رفتن تو
عمرم تماماً سوخت پاي رفتن تو
هرروز جان دادم براي رفتن تو
يک عمر هرشب روضه خوانت ميشدم من
سينه زن قد کمانت ميشدم من
سينه زن قدي که با مسمار خم شد
افتاد ما بين در و ديوار خم شد
از خانه تا مسجد براي يار خم شد
پشت سرم در راه چندين بار خم شد
ديدار ما روز دهم پايين گودال
دور تني که رفته با سرنيزه از حال
يک عده آوردند بر نيزه سري را
يک عده ميريزند برهم پيکري را
يک عده ميبندند دست خواهري را
يک عده ميدزدند از سر معجري را
زنها به پريشان دم وا غربتايند
نامحرمان عازم به سمت خيمههايند
سيدمجتبي شجاع
بيهوده چنين پير نکردي خود را
وز غصه زمينگير نکردي خود را
با آنکه امير دو جهاني ...اما
از نان جويي سير نکردي خود را
روزم چو شب است ياعلي جان مددي
جانم به لب است ياعلي جان مددي
تو باشي و نوکرت گرفتار شود!!!
از تو عجب است ياعلي جان مددي
علي صالحي
سفره دار خدا امام زمان
دگر امشب بيا امام زمان
شب قدر است هر کجا هستي
التماسِ دعا امام زمان
من که امشب به يادِ تو هستم
ياد کن پس مرا امام زمان
دست بر دامنت اگر نرنم
بروم پس کجا؟ امام زمان
آمدم آشتي دهي من را
باخودت، با خدا امام زمان
کاش قرآن به سر بگيرم من
يک شبِ قدر با امام زمان
جاي دوري نميرود که کني
گوشه چشمي به ما امام زمان
خوب شد در شبِ عزاي علي
با تو هم هم صدا امام زمان
شبِ تقديرِ من بيا بنويس
يک سفر کربلا امام زمان
محمدمهدي عبدالهي
اي عزيز خدا، امام زمان
صاحب روضهها، امام زمان
بر سر و سينه ميزني اي واي!
فرق او شد دو تا امام زمان
بين ما هستي و چه تنهايي!
ميزني ضجّهها امام زمان
از سر شب به يادتان هستم
ميکني ياد ما؟ امام زمان
کم ما و کرامتت مولا
نظري بر گدا امام زمان
کاش احيا کنيم يک شب قدر
در کنار شما امام زمان
پردههاي گناه باعث شد
از تو هستم جدا امام زمان
ميشوم لايق زيارت تو
گر نمايي دعا امام زمان
تو جوادي و من بخيل آقا
جود بي انتها، امام زمان
امشبي را بيا و بد گذران
سحري با گدا امام زمان
شب قدر است روزيم گردان
عرفه،کربلا، امام زمان