رابطه بین خیام و گفتمان خیامیت جدانشدنی است
خبرگزاري کتاب ايران/دکتر سينا جهانديده، مدرّس دانشگاه فرهنگيان رشت گفت: رابطهي بين خيام و گفتمان خياميت رابطهاي جدانشدني است يعني بدون حکيم عمرخيام و زندگي او نميتوان رباعيات او را شناخت.
چهارمين نشست از سلسله نشستهاي از هفت شهر عشق تا هزار وادي انديشه به ميزباني احسان حضرتي برگزار شد. در اين جلسه همانند نشست قبلي به خيام نيشابوري و هنر او در شعر پرداخته شد. مهمانان اين نشست دکتر علي صادقيمنش، مدرس دانشگاه حکيم سبزواري و پژوهشگر پسادکتري اسطورهشناسي و دکتر سينا جهانديده، مدرس دانشگاه فرهنگيان رشت و پژوهشگر حوزه نقد ادبي بودند و به ارائه مطالب خود پرداختند.
دکتر صادقيمنش که در اولين نشست از اين سلسله نشستها به عنوان دبير جلسه حضور داشت، اين بار در مقام ارائهدهنده و کارشناس ادبي در جلسه حضور پيدا کردند. موضوع بحث او پيرامون گريز از خودکامگي در رباعيات خيام بود و در ابتدا به اين نکتهي مهم اشاره کرد که در روزگار خيام پيوند جدانشدني ميان اعتقاد مردم و شيوه حکمراني وجود داشت و حکمرانان سعي ميکردند که مشروعيت خود را از اين اعتقادات به دست بياوردند.
به گفته صادقيمنش در آن دوران ترور دگرانديشان امري عادي به شمار ميآمد. همچنين خيام شاهد تعطيل شدن رصدخانه اصفهان بود که با هزينه هنگفت و به کوشش او ساخته شده بود. در اين دوران خيام محبوبيت خود را در دربار از دست داده بود و خانهنشين شده بود. يکي از دلايل متزلزل شدن جايگاه خيام در دربار تمايل او به فلسفه سياسي ايران بود. اساس فلسفه سياسي ايران بر دموکراسي بود اما، حکومت سلجوقي حکومت استبدادي بود و همان اندک محبوبيت خيام هم در دربار به اين علت از بين رفت.
خيام نسبت به اوضاع اجتماعي و سياسي زمان خودش امکان اظهارنظر آشکار نداشت و به همين جهت با بهرهگيري از شعر کوشيد تا مردم را با تلنگرهايي شاعرانه به سوي افکار خود سوق دهد. چه قالبي بهتر از رباعي براي اين منظور ميتوان استفاده کرد؟ رباعي ذهن را براي يک انديشه ژرف فلسفي آماده ميکند و مصرع به مصرع آن تلنگر است.
«در فلسفه فکري خيام گريز از خودکامگي چه بهصورت فردي و چه صورت اجتماعي آن مطرح ميشود». صادقيمنش با بيان اين نکته ادامه داد: حتي حکومتهاي دموکراتيک هم داراي نوعي خودکامگي ميتوانند باشند. در يکي از همين حکومتهاي دموکراتيک که ملاک، رأي اکثريت بود، سقراط به اعدام محکوم شد پس هميشه رأي اکثريت نميتواند ملاک حق بودن باشد و جواز تحتفشار قرار دادن اقليت را صادر نميکند.
خيام در رباعيات خود مفاهيمي را بيان ميکند که نشان تمايل او به گرايشهاي فايدهگرايانه از مفاهيم اخلاقي است و کوشش عمده او آن است که بتواند ذهنيت استبدادزدهي مردم آن دوران را تغيير دهد و به سوي تساهل، تسامح و حتي پذيرش فرد و آزاديهاي فردي فراخواند.
از مهمترين مفاهيم پربسامد در شعر خيام ميتوان به مطرح ساختن خوشي، بسان معياري اخلاقي، سنجش نيک و بد در گرو پيامدهاي آن، عدم رنجش ديگران به مثابه حدود خوشي و اهميت فرد و آزاديهاي فردي اشاره کرد. در نهايت بايد گفت ميراث ادبي خيام حاوي گونهاي نگرش اخلاقي ويژه است، نگرشي که ميتوان آن را مکتب اخلاقي خيام ناميد.
مکتب اخلاقي خيام با داشتن اصولي همراستا با مکتب اصالت فايده، نشان از انساني دارد که به سبب پيوند تنگاتنگي که با دربار و اداره کشور داشت، آگاه بود که جامعه براي رسيدن به سعادت نيازمند فضايي است که در آن آداب و عقايد اجتماعي در خدمت سوگ و خوشي همگان باشد و چنين حالتي امکانپذير نيست، مگر اينکه متعصبان، خوشي مبتني بر خردمندي را به سان فضيلتي بپذيرند و به ارزشهاي انساني احترام بگذارند.
پس از پايان ارائه دکتر علي صادقيمنش، دکتر سينا جهانديده از دانشگاه فرهنگيان رشت به بيان نظرات خود پرداختند. موضوع اين قسمت از برنامه نسبت عمر خيام و گفتمان خياميت بود.
در ادامه بحثي که در جلسه قبل در مورد ابهام در شناخت خيام بود، به بيان دلايلي پرداخته شد که خيام مورد نظر ما و شاعري که رباعي ميسرايد همان خيام دانشمند متفکر است.
دکتر جهانديده با بيان دلايل و قرائت ابياتي از خيام و قرابت آن با انديشهي خياميت به اثبات واحد بودن شخصيت خيام شاعر و دانشمند پرداختند.
اصولا صداي خيام، چندصدايي است و مفاهيم متناقض را با هنرمندي بيان ميکند و اين نشان از متفاوت بودن شاعر اين شعرها باهم نيست يعني نميتوان اين نتيجه را گرفت که حتي چندين نفر با اسم خيام اين رباعيات با موضوع متفاوت را سرودهاند بلکه تفاوت معنا و مفهوم در رباعيات خيام نشان از اوج هنرمندي اوست.
در انديشههاي افراد علاقهمند به خيام در طول تاريخ، نظرات متفاوتي وجود دارد. يعني نوع برداشت از رباعيها و يا تطابق خصوصيات فردي با خيام ميتواند باعث ايجاد نگرشهاي متفاوت باشد.
در نهايت بايد گفت که رابطه بين خيام و گفتمان خياميت رابطهاي جدانشدني است يعني بدون حکيم عمرخيام و زندگي او نميتوان رباعيات او را شناخت.
پس از پايان ارائه دکتر جهانديده و پاسخ به سوالات افراد حاضر در نشست، وعده ديدار بعدي به سهشنبه 28 ارديبهشت موکول شد. جلسه آينده را که آخرين نشست اين سلسله نشستهاست در حقيقت ميتوان جمعبندي مباحث بيان شده در کل جلسات دانست.