از حاشیهها تا بیخبری احتمالی رئیسجمهور از یک واژه
ايسنا/ معاون گروه واژهگزيني فرهنگستان زبان و ادب فارسي از شوخيهايي که آنها را ناراحت نميکند، اعتراض به صداوسيما و برخي توجه نکردنها، اينکه آنها را به عربيستيزي متهم ميکنند و نيز کسري بودجه براي فرهنگنويسي ميگويد و معتقد است بعضي وقتها که کساني ميخواهند يک مشکل دولتيشان را مطرح کنند، فرهنگستان را جلو مياندازند چون بيخطر است. او همچنين به بيخبري احتمالي رئيسجمهور از تصويب معادل فارسي براي واژه پروتکل اشاره ميکند.
نسرين پرويزي در بخش اول نشست «واژهگزيني در فرهنگستان زبان و ادب فارسي» که به مناسبت ۲۵ ارديبهشت، روز «پاسداشت زبان فارسي و بزرگداشت حکيم ابوالقاسم فردوسي» و با حضور جمعي از دانشجويان و علاقهمندان به زبان فارسي توسط اتحاديه انجمنهاي علمي ــ دانشجويي زبان و ادبيات فارسي و با همکاري فرهنگستان زبان و ادب فارسي به صورت مجازي برگزار شد، با روايتي از شکلگيري فرهنگستانهاي اول، دوم و سوم به چگونگي واژهگزيني در فرهنگستان پرداخت و از ضعفهايي که منجر به ايجاد تغييراتي در گروه واژهگزيني شدند گفت.
اما در بخش دوم اين نشست، حاضران به مطرح کردن پرسشها و بعضا پيشنهادات و انتقادات خود پرداختند و پرويزي نيز اظهارنظرها و پاسخهايي را بيان کرد که در ادامه شرحي از آنها را ميخوانيم.
از شوخيهاي مردم ناراحت نميشويم
در ابتداي اين بحث، در خصوص واژههايي جعلي که در فضاي مجازي به نام فرهنگستان مشهور شده است مثل «کشلقمه»، «درازآويز زينتي»، «رايانک مالشي» و ... از معاون گروه واژهگزيني فرهنگستان زبان و ادب فارسي سوال شد و او پاسخ داد: من فکر ميکنم هر بار که يک مسئله شوخي مطرح ميشود، يک مسئله جدي پشت آن هست. يعني ما فکر ميکنيم واژهگزيني در جامعه مطرح شده است، اينکه مطرح شده خيلي خوب است چون به هر حال مردم دارند در مورد واژهگزيني فکر ميکنند يا حداقل به واژههاي ما توجه ميکنند.
او سپس گفت: منتها مسئلهاي که هست دوستاني که ميخواهند اينها را به طور جدي مطرح کنند به جاي اينکه به مصوبات ما در وبگاه يا کتابهايمان توجه کنند، به آنچه مردم منباب شوخي گفتهاند توجه ميکنند و اينها را مصوب فرهنگستان تلقي ميکنند. ما خيلي از شوخيهايي که ميشود ناراحت نميشويم، چون بالاخره يک ذهن واژهساز دارند. اما وقتي جدي ميشود کمي ناراحتکننده است يعني وقتي استادان اينها را در مجموعهاي ميآورند و ميگويند که فرهنگستان اينها را گذاشته، ببينيد که چقدر مسخره شده، آدم احساس ميکند که استاد نبايد اين را بگويد اما عموم مردم اگر منباب طنز ميگويند، اشکالي ندارد و به نظر من خلاقيت به خرج ميدهند.
فرهنگستان مرتبا اعتراض ميکند
چندي پيش بود که فرهنگستان زبان و ادب فارسي نسبت به استفاده دوباره صداوسيما از واژه «سريال» در عنوان برنامههاي تلويزيوني انتقاد کرد؛ در پي اين ماجرا و اظهارات پيشين نسرين پرويزي مبني بر ارتباط صداوسيما با اين نهاد ذيل «دفتر ارتباط با صداوسيما»، خبرنگار ايسنا در اين نشست پرسشي را مبني بر اين انتقاد عليرغم ارتباط پيوسته فرهنگستان و صداوسيما مطرح کرد که بخشي از پاسخ معاون گروه واژهگزيني فرهنگستان چنين بود: «سريال» را از قديم «مجموعه تلويزيوني» ميگفتند، يعني ما اگر «مجموعه تلويزيوني» بگوييم هيچ اتفاقي نميافتد، سريالها قطع نميشوند. بنابراين به راحتي ميتوانند همان «مجموعه تلويزيوني» را که از قديم هم بوده به کار ببرند.
او افزود: صداوسيما همکاري خوبي بهخصوص در بخش راديو با ما دارد اما مصوبات فرهنگستان در همه برنامهها و توسط همه مجريان استفاده نميشود. بنابراين ما اين انتقاد را مرتب داريم. حتي بعضا اسم برخي مجموعهها را فرنگي ميگذارند، در حالي که ميتوانند به راحتي فارسي آن را به کار ببرند، نسبت به اين چيزها فرهنگستان مرتبا اعتراض ميکند.
اين البته در حالي بود که يکي از حاضران پرسشي را درخصوص غيرفارسي بودن واژه «تلويزيون» در عبارت «مجموعه تلويزيوني» مطرح کرد و پرويزي در پي آن اظهار کرد: ما «تلويزيون» را که انگليسي نميدانيم، تلويزيون را فارسيشده ميدانيم. «مجموعه تلويزيوني» درست است که دو کلمه است، اما خودشان سالهاست که به کار ميبرند. من هم نگفتهام که فرهنگستان معادلي ساخته است، من ميگويم سالهاست که به کار ميرود. حتي در تبليغاتشان براي يک مجموعه جديد هم مينويسند «مجموعه تلويزيوني»، اما وقتي درباره آن حرف ميزنند ميگويند «سريال».
زبان بيدردسرترين کار سياسي است
در ادامه درخصوص اظهارنظرها و انتقادات گوناگون در فضاي مجازي سوال شد و او در پاسخ بيان کرد: فرهنگستان اگر بخواهد جواب همه را بدهد، مرتبا بايد جواب بدهد. ولي ما براي ترويج واژههايمان بخش ترويج را در گروه واژهگزيني داريم؛ چند سال است که احساس ميکنيم درست است که واژههايمان ساخته ميشوند اما اينها بايد به دست اهل فن يا کساني که ميخواهند استفاده کنند برسد.
پرويزي سپس به فعاليت گروه واژهگزيني در فضاي مجازي نيز اشاره کرد و گفت: البته ما در فضاي مجازي هم فعاليت داريم، خيلي وقتها ميبينيد که مطلبي را کسي در وبگاه خودش نوشته ولي خيلي عموميت پيدا کرده، در اين صورت ما سعي ميکنيم يا جواب آن را در وبگاه فرهنگستان قرار دهيم يا اينکه از طريق همين فضاي مجازي به اطلاع عموم برسانيم. در عين حال ما خيلي وقتها در مصاحبهها به اينها اعتراض ميکنيم اما اينکه بخواهيم به تکتک اينها پاسخ بدهيم واحد بزرگي ميخواهد چون هر روز وارد هر صفحهاي که در فضاي مجازي ميشويد يک نفر دارد به فرهنگستان اعتراض ميکند و زبان هم در اين مملکت متاسفانه بيدردسرترين نوع کار سياسي است.
فرهنگستان براي واژهنامه فارسي چه کار کرده؟
همچنين اظهارنظري در خصوص اينکه واژهنامههاي ما با واژهنامههاي اروپايي قابل مقايسه نيستند مطرح و درخصوص اقدام فرهنگستان نسبت به تدوين يک واژهنامه خوب پرسش شد که واکنش معاون گروه واژهگزيني فرهنگستان دراينباره چنين بود: فرهنگستان زبان و ادب فارسي از همان ابتدا گروهي تحت عنوان فرهنگنويسي داشته، من هفت سال است که به اين گروه پيوستهام و اکنون معاون اين گروه هم هستم. فرهنگستان دارد فرهنگ جامع زبان فارسي مينويسد که اين فرهنگ تمام اصطلاحات روز را هم در بر ميگيرد. منتها اين فرهنگ دارد مشکل ريشهشناختي را حل ميکند و ما مبتني بر پيکرهاي اين فرهنگ را خلق ميکنيم. از قرن سه تا کنون الفاظ را در آن ميآوريم براي همين کمي زمانبر است. الان جلد دوم اين فرهنگ منتشر شده و جلد سوم در چند ماه آينده منتشر خواهد شد. اما در وبگاهي هم اين فرهنگ موجود است چون ما واژهها را خوشهاي کار ميکنيم.
چرا از مترجمان براي واژهگزيني استفاده نميشود؟
در ادامه اين نشست بحثي در خصوص ورود واژههاي جديد توسط آثار ترجمه و نيز استفاده از مترجمان مطرح و پرسش شد و نسرين پرويزي دراينباره گفت: استادان ما تقريبا از همه زبانها هستند و اگر هم ۴۰ سال از تحصيلشان گذشته باشد اما هنوز بهروز هستند؛ کسي مثل استاد سميعي هنوز هم همه رمانهاي روز را ميخوانند. بنابراين آنها بهروز هستند. پژوهشگران گروه واژهگزيني هم اغلب جواناند اما دوره را گذراندهاند. بنابراين ما کسي را به عنوان مترجم نميآوريم، خيلي از پژوهشگران ما مترجم هم هستند. مترجمين ممکن است ترجمه کنند اما اصول واژهگزيني را يا حتي زبان انگليسياي را که مد نظر کار ماست، ندانند.
او در بخش ديگري از پاسخ خود به اين پرسش بيان کرد: واژهاي که در رماني به کار رفته بار عمومي به خود نميگيرد ولي اگر از طريق کالا يا خدماتي وارد شود، جنبه عمومي به خود ميگيرد و بسته به اينکه چقدر قرار است عمومي شود ما آنها را در دستور کارمان قرار ميدهيم.
غنيسازي فارسي بهعنوان زبان علم
در اين نشست همچنين يکي از حاضران اين پرسش را مطرح کرد که واژهگزيني اصطلاحات تخصصي رشتههاي علمي (مثل زيستشناسي) در حالي که دانشجويان بايد آموختههاي خود از معادلها را در دبيرستان فراموش کنند، چه کمکي به ادبيات و زبان ما ميکند و معاون گروه واژهگزيني فرهنگستان پاسخ داد: واژههاي زيستشناسي که اصلا معضلي براي ما شد. ما از همان سالهاي اول با آموزش و پرورش ارتباط برقرار و واژههاي کتابهاي درسي را بررسي کرديم و بسياري از معادلها وارد کتابهاي درسي شد. متاسفانه در مورد زيستشناسي اين فرآيند صورت نگرفت و واژهها جمع شد، حدود سه سال پيش ۱۳۵ واژه را وارد کتابهاي درسي کردند که با مخالفت روبهرو شد، مشکلاتي پيش آمد و بيشتر هم مشکلات را معلمان ايجاد کردند. چون براي معلم يادگيري اينها سخت است اما دانشآموز از اول که واژههاي جديد را ميخواند، سوالي برايش پيش نميآيد. واژههاي زيستشناسي مثل «کاسبرگ»، «گلبرگ» و حتي «زيستشناسي» ساخته فرهنگستان اول بودند و ما بدون اينکه فکر کنيم آن زمان فرانسه اينها به کار ميرفته، به راحتي داريم اينها را به کار ميبريم بنابراين اين بايد از يک جايي شروع شود. ما داريم زبان فارسي را غني ميکنيم که به عنوان زبان علم باشد. در ميان کشورهاي منطقه شايد تنها کشوري هستيم که به زبان فارسي همه دروس را تدريس ميکنيم.
به گفته او توسعه علمي بدون زبان بومي امکانپذير نيست و زبان بومي بدون واژگان علمي اصلا تقويت نميشود.
براي طرح مشکل دولتيشان فرهنگستان را جلو مياندازند
در ادامه يکي از دانشجويان حاضر پرسيد که چرا عليرغم زحمتهاي زياد فرهنگستان در جامعه دانشگاهي و غيردانشگاهي بازخورد خوبي دريافت نميکنيم و نسرين پرويزي در پي آن بيان کرد: اشکال هم از ماست و هم از ديگران؛ فرهنگستان نتوانسته خودش را خوب معرفي کند، ما شايد از ابتدا روابط عمومي قوياي نداشتيم، الان سعي ميکنيم در فضاهاي مختلف خودمان را معرفي کنيم و پاسخگو باشيم. اما مشکل اساسي هم اين است که به هر حال فرهنگستان يک نهاد دولتي است، متاسفانه بعضي وقتها که ميخواهند يک مشکل دولتيشان را مطرح کنند، فرهنگستان را جلو مياندازند چون بيخطر است. به هر حال شما با فرهنگستان جنگ بکني، مشکل سياسي پيدا نميکني. جامعه چون ما را دولتي ميبيند فکر ميکند هر چه دولت ميگويد عينا اجرا ميکنيم، در حالي که ما اينجا کار علمي ميکنيم، نه ربطي به سياست داريم و نه به امور جاري دولت و مملکت.
فکر ميکنم رئيسجمهور هم هنوز نشنيدهاند
«چرا فرهنگستان در واژهگزيني مواردي مثل «پروتکل» اينقدر کند عمل ميکند؟» سوال يکي ديگر از حاضران بود که پرويزي به آن اينطور پاسخ داد: ما بعد از چند ماه نگفتيم، بلکه بعد از چند روز گفتيم، منتها مسئولان نشنيدند. حتي فکر ميکنم رئيسجمهور هم هنوز نشنيدهاند چون همچنان ميگويند «پروتکل»؛ با وجود اينکه رئيس هيئت امناي فرهنگستان هم هستند.
فرهنگستان واژه شيوهنامه را به عنوان معادل فارسي واژه پروتکل درنظر گرفته است.
تشکيل پليس فتا يا انجمن دوستداران زبان فارسي؟
در ادامه ضمن پرسش و پاسخهايي جزئيتر درخصوص برخي موضوعات واژهگزيني نسبت به بهروز نبودن واژههاي مصوب در وبگاه فرهنگستان انتقاد شد که نسرين پرويزي در پاسخ به آن گفت که واژهها بلافاصله بعد از تصويب در اختيار روابط عمومي فرهنگستان قرار ميگيرند تا در وبگاه آماده شوند و اگر بهروز نيست، اين را بايد روابط عمومي فرهنگستان جواب دهد.
همچنين از سوي يکي از حاضران پيشنهادي مبني بر تشکيل «پليس فتاي فرهنگستان» براي رصد کردن واژههاي نوظهور عمومي در فضاي مجازي مطرح شد و معاون گروه واژهگزيني فرهنگستان نيز گفت: حالا اسمش را پليس فتا نگذاريد اما من به دنبال اين بوده و هستم که انجمن دوستداران زبان فارسي تشکيل بدهيم و اعضاي اين انجمن کساني باشند که به زبان فارسي علاقهمندند و دلشان براي آن ميسوزد. اگر همه دوستداران زبان فارسي يک جا جمع شوند شايد بايد خودشان نقش يک پليس را ايفا کنند، اما ما اسمش را پليس نميگذاريم چون زبان يک مسئله عمومي است و شما نميتوانيد مردم را تحت فشار بگذاريد اما نهادها بايد تحت فشار قرار بگيرند براي اينکه بايد قانون را رعايت کنند.
معلماني که با مصوبات فرهنگستان مخالفاند
اين در حالي بود که يکي از حاضران گفت که بسياري از معلمان با واژههاي مصوب فرهنگستان مخالفت ميکنند و پرويزي دراينباره چنين اظهارنظر کرد: ما همين اخيرا ۱۲ دوره از تمامي مصوبات و هزارواژهها و چندين لوح فشرده براي آموزش و پرورش فرستاديم. با آموزش و پرورش هم ارتباط نزديکي داريم اما متاسفانه درست پيش نميرود به دليل مخالفت کساني که آگاهي کافي ندارند. البته چند دوره هم براي دانشآموزان استعدادهاي درخشان برگزار کرديم، بنا بوده براي معلمان نيز دورههايي برگزار شود البته براي سرگروههايشان دورهاي کوتاه گذاشتيم.
فرهنگستان را به عربيستيزي متهم ميکنند
در ادامه بحثي درخصوص واژههاي دخيل از زبانهاي ديگر، به ويژه واژههاي عربي مطرح و سوال شد: نظرتان راجع به اينکه ميگويند ميخواهند ردپاي عربي را از فارسي با توجه به آميختگي آن پاک کنند چيست؛ و او گفت: مردم عربيستيزي زيادي دارند اما در عين حال ما با عدهاي هم روبهرو هستيم که آنها فرهنگستان را به عربيستيزي متهم ميکنند. بر اساس اصول و ضوابطي که گفتم، آنجا تعريف داريم از زبان فارسي و واژه فارسي. فرهنگستان اساسا معتقد نيست که زبانها بتوانند بدون دخل و تصرف زبانهاي ديگر اصلا وجود داشته باشند، زبان خالص نداريم، همه زبانها از هم وام ميگيرند و اين وامگيري يکي از راههاي تقويت زبان در خيلي از موارد است. اما اگر وامگيري از حدي بيشتر شود، مثل زبان انگليسي که تحت هجوم آن هستيم، اين زبان را ضعيف ميکند. ضمنا ما ديگر دادوستدي با زبان عربي نداريم يعني عربي ديگر واژهاي را وارد زبان ما نميکند. بنابراين الان نيازي نيست که با عربي ستيز کنيم.
اگر الفاظ ميرجلالالدين کزازي وارد علم شود...
در بخش ديگري از نشست درخصوص رويکرد ميرجلالالدين کزازي در سخن گفتن از نسرين پرويزي سوال شد و او با اشاره به اينکه بايد يک فرهنگ لغت کنار دستتان بگذاريد، بيان کرد: من خيلي احترام برايشان قائلم و خيلي هم به زبان فارسي علاقهمندند. اما دکتر کزازي با شما حرف عادي که ميزنند مشکلي نيست ولي وقتي الفاظ ايشان وارد علوم شود ديگر علم براي کسي قابل فهم نيست. چون به هر حال ما بايد بپذيريم که زبان در طول تاريخ خودش فراز و نشيب داشته، واژههايي وارد شده و واژههايي وام داده شده، هيچ زباني نميتواند زبان خالص درست کند و ديگر آن واژهها قابل فهم نيستند. همانقدر که ممکن است يک واژه فارسي باستان، اوستايي يا پهلوي غريب باشد، فرنگي آن هم همانقدر غريب است. ما ميخواهيم ارتباط برقرار کنيم، هر چيزي که ارتباط را سخت کند طبيعتا پسنديده نيست.
با کسري بودجه مواجهايم
در ادامه يکي از دانشجويان حاضر خطاب به مجموعه فرهنگستان گفت که «رسانه و بودجه بيشتري درخواست کنيد... شما مستحق بودجه بيشتر هستيد» و معاون گروه واژهگزيني در پي آن اظهار کرد: ما را متهم ميکنند به اينکه فرهنگستان کل کارش واژهگزيني است، مثلا ميگويند حدود ۲۷۰ واژه در سال تصويب ميکند، هر واژه يک ميليارد هزينه ميبرد و فرهنگستان دارد بودجه اين مملکت را هدر ميدهد. ما همين را هم که داريم ظاهرا به سرمان زياد ميبينند، البته انشاءالله که بتوانند بودجه بيشتري بدهند. در حال حاضر ما براي فرهنگنويسي با کسري بودجه مواجهايم، چون براي اينکه بخواهيم در مدت کوتاهي نوشته شود به حدود ۱۲۵ نفر همکار نيازمنديم که در حال حاضر حدود ۴۰ نفر بيشتر نداريم و طبيعتا به اين شکل سالها زمان ميبرد تا اين فرهنگ نوشته شود.
پايان اين نشست با پرسش و پاسخهايي در خصوص «دستور خط فرهنگستان» و «فرهنگ خط املايي» همراه بود که پرويزي در پاسخ از اينکه دستور خط در حال تجديد نظر کامل است و به زودي با تشکيل جلسات نسخه جديد دستور خط فرهنگستان تصويب ميشود و نيز از اينکه در بهروزرساني فرهنگ خط املايي به زبان فارسي تجديد نظر شده خبر داد. علاوهبر اين بحثي هم مبني بر تدريس به زبان ترکي يا ترکي استانبولي در مدارس غرب کشور به ميان آمد و اين مسئله با رويکرد تغيير زبان بحرين براي جداسازي آن از ايران مقايسه شد که ضمن اختلافات ايجادشده در ميان نظرات حاضران، نسرين پرويزي پاسخ مشخصي به شيوه تدريس فعلي برخي از مدارس کشور نداد اما همچنان بر ضرورت حفظ زبان فارسي تاکيد کرد که البته اين از سوي برخي حاضران «قرباني شدن زبان قومي براي زبان فارسي» خوانده شد.