logo

این کتاب در لایه‌های زیرین خود ترس و هراس مرگ را در هر انسانی زنده می‌کند

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
این کتاب در لایه‌های زیرین خود ترس و هراس مرگ را در هر انسانی زنده می‌کند

آخرين خبر/ «درواقع هرچه بيشتر دربارهٔ مرگ فکر کني، معجزهٔ زندگي در نظرت بزرگتر جلوه مي‌کند. تأمل در مرگ، تجليل از زندگي است.»
اولين چيزي که از اين کتاب مرا به خود جذب کرد، تصويري از شواليهٔ مرگ بود در نقاشي سالوادور دالي، بر روي جلد کتاب. و دومين چيز کلماتي بود که در لايه‌هاي زيرين خود ترس و هراس را در هر انساني زنده مي‌کند: مواجهه با مرگ.
داستان را راوي بيروني روايت مي‌کند. نويسنده در اين رمان شخصيت‌هايي با تفکرات و اخلاقيات متفاوت را با مسئلهٔ مرگ درگير و مواجه مي‌کند و از اين طريق مي‌کوشد که زواياي ديد متفاوتي را در مورد مرگ و مواجهه با آن در زندگي به ما نشان بدهد. همچنين نويسنده در ميانهٔ زمين بازي زندگي و مرگ، انديشه‌هايي در مورد موضوعاتي مانند هنر و فلسفهٔ زبان و غيره را با استفاده از شخصيت‌هاي کتاب بيان مي‌کند و چه بسا بازي با مفاهيم تولد و زندگي و مرگ را نه‌فقط در چارچوب مرکزيت انسان، که در چارچوب مسائلي همچون يک انديشهٔ گذرا، يک رابطهٔ عاشقانه، يک ارتباط دوستانه و غيره، بتوان مشاهده کرد.
انسان با تولد آغاز مي‌شود و مرگ نقطه‌اي است که در پايان مي‌نشيند؛ پايان قطعي زندگي است. پايان ارتباط و عشق است. به‌راستي ماهيت مرگ و زندگي چيست؟ اکثريت انسان‌ها مرگ را متضاد زندگي مي‌نامند اما اين حرف تا چه اندازه درست است؟ برايان مگي در اين کتاب مرگ را تماماً در تضاد با زندگي نمي‌بيند؛ مرگ را معنابخش و در ادامهٔ زندگي تلقي مي‌کند. نويسنده با راوي و شخصيت‌هايش تا چه حد مي‌تواند نگاه ما را به فلسفهٔ مرگ و زندگي عوض کند؟ آيا آنقدر با شخصيت‌هاي رمان احساس همذات‌پنداري مي‌کنيم که بتوانيم خودمان را در موقعيت‌هاي مشابه قرار دهيم و در آن موقعيت‌ها به زندگي چنگ بزنيم؟ آيا با نويسنده هم‌صدا مي‌شويم که «تعلق خاطر به زندگي مهم‌ترين اصل زندگي است. ميل به بقاء و زندگي به هر قيمتي که غريزهٔ اساسي و اوليهٔ تمام موجودات زنده است، قوي‌تر از هر منطق و استدلالي بود. آينده هر قدر هم که ترسناک بود، هر قدر هم که دردناک بود، هر قدر هم که نوميدکننده بود، باز نمي‌توانست جلو خودش را بگيرد و مانع اين شود که دودستي به زندگي بچسبد و منتظر شود تا روزي برسد که آخرين ذرهٔ آن را به‌زور از دستان درازشده‌اش بگيرند...؟»

فقط مرگ است که مي‌تواند به زندگي معنا بدهد. چيزي که تا ابدالآباد وجود داشته باشد، معنا هم ندارد....

برگرفته از اينستاگرام barkhatbook

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره